پاسخ
مسأله نفخ صور در آيات متعددي مورد توجه قرار گرفته است. خداوند در سوره زمر ميفرمايد:
«(وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّماوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَي فَإِذَا هُمْ قِيامٌ ينظُرُونَ)؛1 و در شيپور دميده ميشود، پس کساني که در آسمانها و کساني که در زمين هستند مدهوش ميشوند (و ميميرند)، مگر کساني که خدا بخواهد؛ سپس [بار] ديگر در آن
(شيپور) دميده ميشود، و ناگهان آنان ايستادهاند، در حاليکه منتظر (حساب) هستند!»
در اين آيه شريفه سخن از دو نفخ صور است؛ اولي (نفخه مرگ) وقتي است که همه ميميرند و از دنيا ميروند و دومي (نفخه حيات) زماني است که در شيپور دميده ميشود و همه براي حساب و کتاب زنده ميشوند، (إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ) مگر کسي که خدا بخواهد از اين مرگ نجات يابد. گروهي برخي اين عده را فرشتگان بزرگ مثل جبرئيل، ميکاييل، اسرافيل و... ميدانند. عدهاي هم شهدا و حتي حاملان عرش الهي را به اين جمع اضافه کردهاند، به نظر مفسران دليلي براي زنده ماندن، جز اسرافيل، نداريم که البته او هم در نهايت خواهد مرد. بنابراين، همه موجودات بعد از نفخه صور اولي اول خواهند مُرد و با نفخه صور دوم زنده خواهند شد.
معناي صور
صور به معناي شيپور2 است. در روزگار گذشته با شاخ گاو و ديگر حيوانات درست ميکردند و براي آگاه ساختن قافلهها هنگام حرکت يا ايستادن در اين شيپور ميدميدند. مقصود از آن در آيه شايد کنايه از فرمان پايان جهان باشد. اين احتمال هم هست که شيپوري واقعي و با طراحي خاص باشد که بتواند صيحه عظيمي به وجود آورد. اين احتمال با ظاهر روايات هم سازگارتر است. به هر حال همه مردم در اثر صداي بسيار عظيم آن خواهند مُرد.
تعابير ديگر: صَيحَةً3، نَقر4 (کوبيدن چيزي، مثل منقار پرنده بر جايي)، الصَّاخَّةُ5 (صداي شديدي که گوش را کر ميکند)، الْقَارِعَةُ6 (کوبنده) زَجْرَة7 (راندن با صداي بلند) به هر حال وقتي حضرت اسرافيل8 (فرشتة نفخ صور) صور اول را بدمد ابتدا همه موجودات و سپس خودش ميميرند و در نفخة صور دوم که با فاصله ايجاد ميشود، همه موجودات زنده و در صحنة محشر حاضر ميشوند.
نکته تربيتي نفخ صور: مرگ و حيات به دست خداست، زندگي پايدار نيست و همه بايد براي رستاخيز آماده باشيم.
عالم برزخ
در آيه 68 سوره زمر تعبير «ثم» هست، يعني بين نفخ صور اول و دوم فاصله زيادي هست. به صورت طبيعي انسانهايي که از دنيا ميروند، برزخي دارند و فاصلة زياد بين دو نفخه هم قاعدتاً از برزخ مستثني نخواهد بود.
برزخ به معناي چيزي است که بين دو چيز حايل شود. به فاصله بين مرگ تا نفخ صور دوم و قيامت هم برزخ ميگويند.
روشنترين آيه در اينباره چنين است:
«(مِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَي يوْمِ يبْعَثُونَ)؛9 به دنبال آنها برزخي ميآيد تا روزي که برانگيخته ميشوند.»
آيات ديگري هم به اين مطلب اشاره دارد، مانند آياتي که به حيات شهيدان اشاره دارند، مثل (وَلاَتَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْياءٌ)10 زنده بودن شهدا جسماني و فعلي نيست، پس حيات برزخي است. در چند جا به اين مطلب اشاره شده است، از جمله در مورد عذاب شدن فرعون در هر صبح و شام، ديگري در مورد حبيب نجار (مؤمن آلفرعون11 که به کمک رسولان مسيح به انطاکيه آمد و شهيد شد و سخناني از او در قرآن نقل شده است.12
در سوره مؤمن تعبير دو مرگ و دو زندگي هست و از مجموع آيات استفاده ميشود که انسان سه زندگي دارد: 1. زندگي دنيوي 2. زندگي بين دنيا تا رستاخيز (برزخ) 3. زندگي در عالم قيامت (رستاخيز)
در روايات هم آمده است:
«القبر روضة من الرياض الجنه أو حفرة من حفر النيران؛ قبر باغي از باغهاي بهشت يا حفرهاي از حفرههاي آتش است.»
اين روايت از پيامبر اکرم9،13 اميرمومنان714 و امام سجاد715 نقل شده است. اين مطالب در مورد استغفار، ترحّم بر مردگان و هديه دادن براي آنها، زيارت شهداء، سخن پيامبر با کشتگان بدر هم آمده است و ميتواند شاهدي بر مسأله برزخ باشد.
1. زمر/ 68.
2. کتاب العين، مادهي صور، ج 7، ص 149.
3. يس، 49، 53، و سوره ص، 15، قمر، 31.
4. مدثر/ 8.
5. عبس/ 33.
6. قارعه/ 1.
7. صافات/ 19.
8. اسرافيل به معناي بنده خداست.
9. مومنون/ 100.
10. آل عمران/ 169؛ بقره/ 154.
11. مومن/ 28.
12. يس/ 26.
13. بحارالانوار، ج 58، ص 7، ارشاد القلوب، ج 1، ص 75، الخرائج، ج 1، ص 172، متشابه القرآن، ج 2، ص 99.
14. بحارالانوار، ج 6، ص 218، ح 13، ج 33، ص 545، ج 41، ص 248، ح 2، ج 74، ص 390، الامالي صدوق، ص 24، ج 31، شرح نهج البلاغه، ج 6، ص 69، الغارات، ج 1، ص 148.
15. بحارالانوار، ج 6، ص 214، تفسير القمي، ج 2، ص 94، الدعوات، ص 244.