پاسخ
دستکم در سه جاي قرآن1 به اين مطلب اشاره شده است. در سوره حجر ميخوانيم: (وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَزَينَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ وَحَفِظْنَاهَا مِن کُلِّ شَيطَانٍ رَّجِيمٍ إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ).2
مضمون آيه
ما آسمانها را زينت داديم. ستارگاني در آن قرار داديم و آنها را از هر شيطان رانده شدهاي محفوظ داشتيم؛ مگر شيطاني که بخواهد استراق سمع و جاسوسي بکند و اسرار آسمانها را به دست بياورد. شهابهاي روشني به دنبال چنين کسي خواهد آمد و او را مورد هدف قرار خواهد داد.
ديدگاههاي مفسران
واژه «شهاب» در اصل3 به معناي «شعله خارج شده از آتش است. به سنگهاي ريز و گاه سرگردان هم که بر اثر نيروي جاذبه زمين به سوي زمين کشيده ميشوند، شهاب ميگويند. اين سنگها بر اثر سرعت زياد و برخورد با هواي اطراف زمين شعلهور و گاهي تبديل به خاکستر ميشوند. ما اين شهابها را شبها به صورت نقطههاي روشني که به سرعت به سوي زمين ميآيند و بعد ناپديد ميشوند، ميبينيم.»
ممکن است مقصود از شهاب در اين آيه، کنايه از امواج نيرومند علم و تقواي دانشمندان يا همين شهاب سنگها باشد.
مفسران دستکم4 چهار ديدگاه در مورد اين آيه دارند:
1. معناي ظاهري آيه مراد است؛ يعني مقصود از آسمان، همين آسمان و منظور از شهاب، شهاب سنگها است.
در حقيقت شيطانها که موجودات خبيثياند، جنيانياند که ميخواهند به آسمانها بروند و و از اخبار ماوراي زمين آگاه شوند و جاسوسي بکنند، اما شهاب سنگها همچون تيري به سوي آنها پرتاب ميشود و آنها را از رسيدن به هدفشان باز ميدارد و نميگذارد به سوي آسمانها حرکت بکنند. برخي از مفسران اين ديدگاه را قبول ندارند و ميگويند امروزه خروج از نيروي جاذبه زمين ممکن است. بنابراين شايد اين ديدگاه بر اساس، نظريه فلکي نظام قديم بوده است. برخي اين تعبيرها را کنايه ميدانند5، ين گروه خود به سه دسته تقسيم ميشوند:
الف: تشبيه براي روشن شدن حقايق غير حسّي؛ يعني مقصود از آسمان جايگاه فرشتگان و عالم ملکوت است، چون واژه آسمان در قرآن دستکم در هفت معنا (جو زمين، جايگاه ستارگان، آسمان معنوي و عالمهاي بالا و...) آمده است و اينجا جايگاه فرشتگان و عالم ملکوت مقصود است. شيطانها ميخواهند به آنجا نزديک شوند و از اسرار خلقت و حوادث آينده اطلاع پيدا کنند، ولي با شهابها (انوار ملکوتي) رانده ميشوند.6
ب: منظور اين است که انسانها در زندگي زمين زنداني شدهاند و چشم به جهان برتر نمياندازند و به آواي آن گوش نميدهند، در حقيقت شهابهاي خودخواهي، شهوت، طمع و جنگهاي خانمانسوز آنها را از درک حقايق محروم ميسازد.7
ج: مقصود از آسمان، آسمان حق، ايمان و معنويت است. شيطانها و وسوسه گرها همواره ميخواهند به اين محدوده راه پيدا بکنند و با وسوسهها به دل مؤمنان راستين و حاميان حق نفوذ بکنند؛ اما ستارگان آسمان حقيقت، يعني دانشمندان و علماي متعهد و در رأس آنها رهبران الهي مانند پيامبران و امامان با امواج نيرومند علم و تقوي و قلم و زبان بر اين شياطين و وسوسههاي آنها هجوم ميبرند و آنها را از نزديک شدن به آسمان معنويت باز ميدارند.
شايد آيه توان و تحمل اين را دارد که بگوييم آيه ظهور و بطون مختلفي دارد و ممکن است همه اين معاني را در بر بگيرد.
مانعي هم از جمع بين اين تفاسير نيست؛ هر چند به نظر ميرسد تفسير دوم (عالم ملکوت، و تفسير چهارم) آسمان معنويت به ذهن نزديکتر است.
سه تفسير اخير آيه را از ظاهرش خارج ميکند و به تفسير کنايي ميپردازد؛ ولي در تفسير اول (شهاب سنگها) ظاهر آيه حفظ ميشود.
1. جن / 9 ـ 81 ؛ صافات / 10؛ حجر / 17.
2. حجر / 16 ـ 18.
3. کتاب العين، ج 3، ص 403.
4. تفسير نمونه، ج 11، ص 44.
5. علامه طباطبايي در تفسير الميزان و طنطاوي، تفسير الجواهر، به نقل از تفسير نمونه، همان.
6. تفسير الميزان، ج 17، ص 120، تفسير نمونه، ج 11، ص 45، ج 19، ص 21.
7. ديدگاه برخي از مفسران مصري مانند تفسير الجواهر طنطاوي، ج 18، ص 10 به نقل از تفسير نمونه، ج 11، ص 46.