توضيح پرسش
خداوند در سوره توبه آيه 24 فرمود: «اگر پدران، فرزندانتان، برادرانتان، همسرانتان، خويشاوندانتان و ثروتي که اندوختهايد و تجارتي که از کسادي آن بيمناک هستيد و خانههايي که بدان دل خوش کردهايد، پيش شما از خدا و پيامبرش و از جهاد در راه او عزيزتر است، در انتظار انتقام الهي باشيد که خداوند گروه تبهکار را به راه سعادت رهنمون نميسازد.»
امروزه کساني مستأجرند و خيلي دوست دارند صاحب خانه و آشيانهاي بشوند که در آن آرامش بيابند و دلشان به آن خوش باشد. آيا آيه شامل اين افراد هم ميشود؟
پاسخ
خداوند فرمود:
«(قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِيرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا)؛1 اگر پدران شما و فرزندانتان و برادران شما و همسرانتان و خاندان شما، و اموالي که آنها را به دست آوردهايد، و داد و ستدي که از کسادي آن هراسناکيد، و خانههايي که به آن خشنوديد، نزد شما از خدا و فرستادهاش و جهاد در راه او محبوبتر است، پس در انتظار باشيد تا خدا فرمان (عذاب) ش را (به اجرا در) آورد! و خدا گروه نافرمانبردار را راهنمايي نميکند.»
آيه 23 و 24 درباره مسلمانهايي است که دستور جهاد به آنها داده شده، ولي آنان به فکر پدران، برادران و فرزندان کافر خود بودند که بايد با آنها ميجنگيدند. برخي هم به فکر سرمايه و تجارت خود بودند زيرا تجارتشان با مسافرت به ديار کفر رونق ميگرفت. گروه سوم هم به فکر خانههاي مناسبي بودند که در مکه داشتند و از ويراني آن در اثر جنگ ميترسيدند.
آيه هشدار ميدهد که مسايل دنيوي نبايد مانع از عمل به دستورات الهي و جهاد شود. در اين آيه به سرمايههاي هشتگانه زندگي مادي اشاره شده است که چهار قسمت آن (پدران، فرزندان، برادران و همسران) مربوط به خويشاوندان نزديک است. قبيله هم مربوط به گروه اجتماعي است و دو قسمت به سرمايه و کار و مورد آخر به مسکن و خانههاي پر ارزش مربوط ميباشد. مقصود آيه ناديده گرفتن سرمايههاي هشتگانة زندگي نيست، بلکه منظور اين است که معيار ايمان واقعي اين است که انسان وقتي در دو راهي حق و باطل قرار گرفت، عشق به امور اقتصادي، زن، فرزند و خويشاوندان او را از حق و پيروي خدا و پيامبر و شتافتن به جهاد باز ندارد. مؤمن واقعي کسي است که امور اقتصادي در نظرش از دين مهمتر نباشد. آيه شامل همه مسلمانها در همه عصرها ميشود. در جهان امروز هم اگر ما آماده دفاع و جهاد بوديم و منافع مادي خودمان را بر رضاي خدا و پيامبر و جهاد ترجيح نميداديم، اين همه مشکلات براي ما پيش نميآمد. در حقيقت ترجيح امور مادي نوعي نافرماني و فسق است، لذا در آخر آيه فرمود: «(وَاللّهُ لاَ يهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ)؛ و خدا گروه نافرمانبردار را راهنمايي نميکند.»
نکته: خدا نفرمود خويشاوندان، سرمايههاي مادي خود يا مسکن خود را دوست نداشته باشيد، بلکه فرمود آنها را بيشتر از خدا و پيامبر و جهاد دوست نداشته باشيد.
روشن است که دوست داشتن پدر و مادر و خويشاوندان امري طبيعي است که آموزههاي اسلام آن را تأييد و بلکه به آن تشويق ميکند. داشتن اموال حلال را هم منع نميکند، بنابراين هدف آيه اين است که امور دنيوي در سر دو راهي حق و باطل مانع ايمان و کارهاي اخروي انسان نشود، بلکه زمينهساز سعادت اُخروي باشد.
خداوند در سوره مجادله هم ميفرمايد:
«لاَ تَجِدُ قَوْماً يؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الآخِرِ يوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ؛2 هيچ قومي را که ايمان به خدا و روز بازپسين بياورند، نمييابي که با کساني که با خدا و فرستادهاش به شدت مخالفت ورزند، دوستي کنند، و گرچه پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا خاندانشان باشند، اينانند که خدا ايمان را در دلهايشان نوشته و با روحي از (جانب خود) ش تاييد کرده، و آنان را در بوستانهاي (بهشتي) وارد ميکند که نهرها از زير [درختان] ش روان است، درحالي که در آنجا ماندگارند. خدا ازآنان خشنود است، و آنان (نيز) از او خشنودند؛ آنان حزب خدا هستند، آگاه باشيد در واقع فقط حزب خدا رستگارند!»
ظاهر آيه در راستاي همان آيه 23 و 24 سوره توبه است و ميخواهد صف مسلمانها را از غير مسلمانها جدا بکند و در حقيقت يک نوع تبري است مبني بر اين که وقتي کسي در برابر حق و باطل قرار گرفت، حتي اگر خويشاوندش در صف باطل باشد، نبايد دوستي خدا و پيامبر را به آنها بفروشد و به خاطر دوستي آنها با خدا و پيامبر دشمني ورزد.
1. توبه، 24.
2. مجادله، 22.