شبهه
آیا فرعون در لحظهی مرگ توبه کرد یا نه؟ آیا توبهی فرعون در لحظهی مرگ مقبول واقع شد یا نه؟
توضیح شبهه
بنابر آیه قرآنی (حَتَّی إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لاإِلهَ إِلاَّ الَّذی آمَنَتْ بِهِ به نوا إِسْرائیلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمین فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَة)[1]، «تا هنگامی که او در (شُرُف) غرق شدن قرار گرفت، گفت: «ایمان آوردم [به] اینکه هیچ معبودی نیست، جز کسی که بنی اسرائیل (= فرزندان یعقوب) به او ایمان آوردهاند؛ و من از تسلیم شدگان هستم. (به فرعون گفته شد:) آیا اکنون (ایمان میآوری)؟! در حالی که پیش [از آن] به یقین نافرمانی میکردی و از فسادگران بودی! و [لی] امروز تو را با زرهات نجات میدهیم (و بدنت را بر بلندی مینهیم)، تا برای کسانی که پس از تو هستند، نشانه (عبرتآموزی) باشی».
هنگامی که فرعون در معرض غرق شدن قرار گرفت، به یگانگی خدا اعتراف نمود و خود را از مسلمین خواند، لذا توبه او پذیرفته شد و نجات یافت، این در حالی است که بنابر آیه (لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیَِّاتِ حَتیَّ إِذَا حَضرََ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنیِّ تُبْتُ الَْانَ وَلَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ أُوْلَئکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا)[2]؛ «توبه (پذیرفته) نیست، برای کسانی که [کارهای] بد انجام میدهند تا هنگامی که مرگ یکی از آنان فرا رسد، میگوید: «بهراستی من اکنون توبه کردم.» و نه (برای) کسانی که در حالِ کفرشان میمیرند؛ آنان (ند که) به رایشان عذابی دردناک فراهم کردهایم»، توبه نیست و نه برای کسانی که در حال کفر از دنیا میروند اینها کسانی هستند که عذاب دردناکی به رایشان فراهم کردهایم»، این نوع از توبه که در هنگام مرگ رخ میدهد قبول نیست و لذا نباید توبه فرعون نیز قبول میشد، اما با توجه به آنچه که ذکرشد توبه او پذیرفته شده، پس بین این دو آیه از قرآن تناقض وجود دارد، چراکه یکی از این آیات برای قبولی توبه از طرف خداوند شرطهایی قرار داده و آیه دیگر، این شرائط را نقض نموده است و توبه فرعون را پذیرفته است.
پاسخ
(a) مقدمه
یکی از مهمترین مسائلی که ذهن انسان را به خود مشغول نموده مسأله رهایی از گناهان و نجات از عذاب ابدی است لذا سعی انسان در طول تاریخ این بوده تا راهی برای آن بجوید. قرآن، به این مسأله به صورت ویژهای پرداخته و در موقعیتهای گوناگون از امکان جبران گناهان گذشته و امید به عفو خداوند سخن به میان آورده است تا روزنهی امیدی به قلب انسان باز کند، یکی از راههایی که قرآن، برای رهایی از گناه و رسیدن به عفو خداوند به انسانها معرفی نموده است توبه و استغفار به درگاه خداوند متعال است[3]. خداوند در بسیاری از آیات بندگان را امر به توبه نموده[4] و خود را نیز «توّاب» نامیده است[5] و در بسیاری از آیات نیز متذکر شده است که توبه کنندگان را دوست دارد[6].
(b) مفهومشناسی توبه
توبه در لغت به معنی رجوع و بازگشت است و در اصطلاح به پشیمانی از گناه و تصمیم بر ترک آن در آینده و عدم بازگشت به آن و عزم بر جبران آن تا حد امکان، گفته میشود[7].
(c) شرایط توبه
از دیدگاه قرآن، توبه دارای شرایطی است که به تناسب بحث و در حد نیاز به برخی از آنها اشاره میگردد.
(d) ارتکاب به گناه از روی جهالت باشد
یکی از شرایط توبه اینست که شخص از روی نادانی و جهالت مرتکب معصیت شده باشد (إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللَّهِ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ)[8]، «تنها پذیرش توبه کسانی بر خدا لازم است که از روی نادانی [کار] بدی انجام میدهند». مفسران در تفسیر واژهی جهل این گونه آوردهاند که مراد از جهل اینست که غرائز و هوسهای سرکش انسان به گونهای بر نیروی عقل و ایمان او چیره شوند که علم و دانش انسان را تحت تأثیر قرار داده و آن را بی اثر میگرداند، و هنگامی که علم اثر خود را از دست داد، عملاً با جهل و نادانی برابر خواهد بود[9]. ولی اگر گناه از روی انکار حکم پروردگار و عناد و دشمنی انجام گیرد، چنین گناهی حکایت از کفر میکند و به همین جهت توبه آن قبول نیست[10].
(e) توبه در آستانه مرگ نباشد
از دیگر شرایط پذیرش توبه اینست که توبه باید قبل از ظهور نشانههای مرگ باشد یعنی تا وقتی توبه مورد قبول میگردد که یقین به مرگ برای او حاصل نشده باشد اما وقتی یقین به موت کرد، توبه نتیجهبخش نخواهد بود[11] که قرآن درباره این توبه اینگونه فرموده است: (وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّی إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ)[12] «و توبه (پذیرفته) نیست، برای کسانی که [کارهای] بد انجام میدهند تا هنگامی که مرگ یکی از آنان فرا رسد، میگوید: بهراستی من اکنون توبه کردم».
واقعی و مخلصانه بودن توبه
یکی از شرایط قبول شدن توبه اینست که توبه باید خالص باشد توبهای که محرک آن فرمان خدا و ترس از گناه، نه وحشت از آثار اجتماعی و دنیوی آن، بوده باشد، توبهای که برای همیشه انسان را از معصیت جدا کند و بازگشتی در آن رخ ندهد، چنان چه که قرآن از آن به توبهی نصوح تعبیر مینماید. (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسی رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ)[13]؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید! با توبهای نیک (و خالصانه واستوار) به سوی خدا بازگردید؛ امید است که پروردگار شما بدیهایتان را از شما بزداید». توبهای نصوح است که چند شرط داشته باشد: پشیمانی قلبی، استغفار زبانی، ترک گناه، و تصمیم بر ترک در آینده و این که گناه خود را همواره در مقابل چشم خود ببیند و از آن شرمنده باشد و مظالم را به صاحبانش بازگرداند، و از مظلومین حلالیت بطلبد و ...[14]
(f) دیدگاه قرآن کریم نسبت به فرعون
در قرآنکریم حدود 74 مرتبه به نام فرعون اشاره نموده است، او از شخصیتهایی است که قرآن، نام او را با صفات بدی یاد کرده و آیاتی را به مذمت او اختصاص داده که میتوان به این صفات اشاره نمود.
برتری جو و متکبر
(إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ)[15]؛ «در واقع، فرعون در زمین (مصر) برتریجویی کرد».
مفسد
(إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدین)[16]؛ «[چرا] که او از فسادگران بود».
اسراف کار
(مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ کانَ عالِیاً مِنَ الْمُسْرِفینَ)[17]و[18]؛ «فرعون که او برتری جویی، از اسرافکاران بود».
تکذیبکننده
(کَدَأْبِ آلِفِرْعَوْنَ وَالَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا)[19]ـ[20]؛ «(شیوه آنان) همچون شیوه فرعونیان و کسانی است که پیش از آنان بودند؛ نشانههای ما را دروغ شمردند».
کافر به آیات الهی
(کَفَرُوا به آیات اللَّهِ)[21]؛ «به آیات خدا کفر ورزیدند (و نشانههای خدا را انکار کردند)».
گمراه کننده قوم خود (وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَما هَدی)[22]؛ «و فرعون قومش را گمراه کرد و راهنمایی نکرد».
ظالم (وَأَغْرَقْنا آلَفِرْعَوْنَ وَکُلٌّ کانُوا ظالِمینَ)[23]؛ «پس آنان را به خاطر پیامدهای (گناهان) شان، هلاک کردیم و فرعونیان را غرق نمودیم و همگی ستمکار بودند».
از طرف دیگر نیز با بررسی عملکرد او در مقابل حضرت موسی7 و نوع رفتار او با قوم بنیإسرائیل که آیات زیادی[24] را به خود اختصاص داده است که حتی این نوع عملکرد او تا آخرین لحظات عمر او ادامه داشته است.
(g) آیا فرعون توبه کرد؟
پس از آنکه بنیاسرائیل به رهبری حضرت موسی7 از مصر خارج میشوند، به دریا رسیده موسی7 با معجزه خود دریا را میشکافد و بنیاسرائیل از آن عبور میکنند، فرعون نیز که با سپاه فراوانی به دنبال ایشان بود و قصد دستگیری و قتل بنیاسرائیل را داشت، وارد جادههای دریایی شد، ناگهان دریا به هم آمده و در معرض غرق شدن قرار گرفت[25]، فرعون که خود را در معرض غرق و هلاکت دید، کلماتی را بر زبان جاری ساخت که نشانی از توبهکردن او در آن حالت دارد، که قرآن این جریان را اینگونه نقل نموده است: (وَجاوَزْنا به بنی إِسْرائیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْیاً وَعَدْواً حَتَّی إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لاإِلهَ إِلاَّ الَّذی آمَنَتْ بِهِ به نوا إِسْرائیلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمین)[26]؛ «و بنی اسرائیل (= فرزندان یعقوب) را از دریا عبور دادیم، و فرعون و لشکریانش از روی ستم و تجاوز، در پی آنان رفتند؛ تا هنگامی که او در (شُرُف) غرق شدن قرار گرفت، گفت: ایمان آوردم [به] اینکه هیچ معبودی نیست، جز کسی که بنی اسرائیل (= فرزندان یعقوب) به او ایمان آوردهاند؛ و من از تسلیم شدگان هستم».
اما اگر با دقت به کلماتی که او بر زبان جاری ساخته دقت شود مشاهده میشود که این توبه او واقعی نبوده و از روی ناچاری و اضطرار بوده است و به طمع نجات از آن معرکه هولناک بوده است، علامه طباطبایی; بر این عقیده است که اگر فرعون در هنگام غرقشدن، نگفت به «آمنتُ باللَّه» بلکه معبود را توصیف کرد به آن معبودی که بنیاسرائیل به او ایمان آوردند، برای اینست که انگیزهاش در ایمان آوردن طمعی بوده، که شاید با ایمان آوردنش دست یابد به آنچه بنی اسرائیل با ایمان آوردنشان به آن دست یافتند، و آن عبور کردن از دریا و نجات یافتن از غرق شدن بود و باز به همین جهت که بین ایمان و اسلام جمع کرد تا به این وسیله، اثر آن گناهی که بر آن اصرار داشت یعنی گناه شرک به خدا و استکبار بر خدا را بشوید[27].
(h) آیا توبه فرعون قبول واقع شد؟
با توجه به نیت فرعون از توبه خود که طمع نجات بود و اینکه تا آخرین لحظات قبل از گرفتاری در مهلکه و غرق، دست از مبارزه با خدا و پیامبر او و بندگان خدا برنداشت و اگر از غرق نجات مییافت به تعقیب و قتل بنیاسرائیل ادامه میداد و قصدی برای جبران اعمال خود نداشت و نیز اینکه او در طول عمرش، خود را رب اعلای بنیاسرائیل میدانست[28] و... به این نتیجه میرسیم که توبه او قبول درگاه خداوند واقع نشده است[29] چرا که خداوند در آیه بعد پاسخ خود را (بنابه برخی اقوال پاسخ دهنده جبرئیل بوده است)[30] به توبه فرعون، نقل نموده که میفرماید: (آلْآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَکُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدینَ)[31].
در ضمن با توجه به اینکه خداوند به عذاب برزخی فرعون و آل او اشاره نموده است[32] که اگر توبه او پذیرفته شده بود و از رستگاران بود، دلیلی برای عذاب او و آلش در برزخ نبود[33].
(i) نتیجه
از دید قرآن توبه دارای شرایطی است که بدون آنها توبه محقق نمیگردد، فرعون از شخصیتهایی است که در قرآن از او به بدی یاد شده و صفات بدی را به او نسبت داده است، چرا که تا آخرین لحظات، دست از مبارزه با حق و اهل آن بر نداشت، اما در موقع غرق شدن به طمع نجات الفاظی را که برای ایمان آوردن را جاری ساخت که با پاسخ منفی از سوی خداوند روبهرو شد. نتیجه اینکه بین آیه 6 نساء و آیات90 و 92 سوره یونس هیچ گونه تعارضی نیست.
(j) منابع جهت مطالعه بیشتر
1. تفسیر مجمع البیان، فضل ابن حسن طبرسی؛ 2. تفسیر المیزان، محمد حسین طباطبایی؛ 3. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی.
[1]. یونس/ 90 و92.
[2]. نساء/ 18.
[3]. تفسیر نمونه، ج 7، ص 387.
[4]. (هود/ 61)، «و به سوی (قومِ) ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: «ای قوم [من]! خدا را پرستش کنید، که هیچ معبودی جز او برای شما نیست. او شما را از زمین پدید آورد و سازندگی آن را به شما وا گذاشت؛ پس، از او آمرزش بخواهید، سپس به سوی او باز گردید؛ [چرا] که پروردگار من نزدیک [و] اجابت کننده (درخواستها) است».
[5]. (توبه/ 118)، «و (نیز) بر آن سه [نفر] که (از شرکت در جنگ تبوک) وا مانده بودند، تا آنگاه که زمین، با همه پهناوری، بر آنان تنگ شد و آنان از خودشان به تنگ آمدند و دانستند که هیچ پناهگاهی از (عذاب) خدا جز به سوی او نیست؛ سپس خدا (با رحمتش) به سوی آنان بازگشت، تا توبه کنند؛ [چرا] که خدا بسیار توبهپذیر [و] مهرورز است».
[6]. (بقره/ 222)، «و از تو، در بارهی عادت ماهانه [زنان] میپرسند؛ بگو: آن رنجی است؛ از اینرو، در عادت ماهانه از زنان کنارهگیری کنید و با آنان نزدیکی ننمایید، تا پاک شوند. و هنگامی که پاک شدند، پس از جایی که خدا به شما فرمان داده، به آنان [در] آیید؛ که خدا، توبهکاران را دوست دارد، و پاکان را (نیز) دوست دارد».
[7]. المفردات فی غریب القرآن، ص 169.
[8]. نساء/ 17.
[9]. تفسیر نمونه، ج3، ص: 313.
[10]. همان.
[11]. مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج4، ص 37.
[12]. نساء/ 18.
[13]. تحریم/ 8.
[14]. تفسیر نمونه، ج 24، ص290 و 291.
[15]. قصص/4.
[16]. همان.
[17]. دخان/ 31.
[18]. یونس/ 83.
[19]. آل عمران/ 11.
[20]. انفال/ 54.
[21]. انفال/ 52.
[22]. طه/ 79.
[23]. انفال/ 54.
[24]. به عنوان نمونه میتوان به این آیات اشاره کرد: بقره/ 49؛ اسرا/ 101؛ قصص/ 38؛ غافر/ 24.
[25]. أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 450.
[26]. یونس/90.
[27]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 117.
[28]. نازعات/ 24، «و گفت: من پروردگار والاتر شما هستم».
[29]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 118.
[30]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 198.
[31]. یونس/91، «(به فرعون گفته شد:) آیا اکنون (ایمان میآوری)؟! در حالی که پیش [از آن] به یقین نافرمانی میکردی و از فسادگران بودی!».
[32]. غافر/ 45 و 46، « و خدا او را از بدیهای فریبکاریشان حفظ کرد و بدیِ عذاب، خاندان فرعون را فرو گرفت. (همان) آتشی که بامدادان و عصرگاهان بر آن عرضه میشوند؛ و روزی که ساعت (= رستاخیز) برپا شود (ندا آید که:) «فرعونیان را در شدیدترین عذاب وارد کنید!».
[33]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 335.