پاسخ
خداوند ميفرمايد:
«(وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ فَبِأَي آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ)؛1 پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!»
در ادامه در توصيف اين دو بهشت، ميفرمايد: «(ذَوَاتَا أَفْنَانٍ)؛ که (آن دو بوستان) داراي (انواع درختان ميوه و) شاخساران است.»
در آيات بعدي هم اوصاف ديگري را تشريع ميکند، از جمله ميفرمايد: «(فِيهِمَا عَينَانِ تَجْرِيانِ)؛ در آن دو (بوستان) دو چشمهسار روانند.» در آيات بعدي ميوههاي آنها که به صورت جفت است، اشاره ميکند.
دو نکته:
الف. مفسران در مورد اين دو بوستان چند احتمال دادهاند:
1. بهشت جسماني و بهشت معنوي.2
2. بهشتي که در مقابل اعمال به ما ميدهند و بهشتي که لطف الهي است.
3. بهشت اطاعت و بهشت ترک گناه.3
مانعي ندارد که همه اين معاني درست باشد، حتي ممکن است اشاره به بهشتها يا مراتب ديگري از بهشت هم باشد که خداوند در اختيار انسانهاي پارسا قرار ميدهد.
ب. اگر خدا محبوب ماست «(وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِلَّهِ)؛4 و [لي] کساني که ايمان آوردهاند خدا را بيشتر دوست دارند.» و اگر خدا زيباترين کمالها را دارد و انسان فطرتاً عاشق اوست، ترس از او چه معنايي دارد و چرا کسي که از خدا بترسد، پاداش بيشتري دارد؟
پاسخ اين است که ترس از خدا به معناي ترس از ذات خدا نيست؛ ترس از مقام اوست. «(وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ)؛ و براي کسي که از مقام پروردگارش بترسد، دو بوستان (بهشتي) است.» براي مثال اگر همسايه شما، قاضي باشد، چه بسا با او روابط خيلي خوبي داشته باشيد؛ اما وقتي در دادگاه مقابل او قرار ميگيريد، از جايگاه او هراس داريد، چون ممکن است حکمي که صادر ميکند، عليه شما (به فرض مجرم بودن) باشد. هر مجرمي از مقام قاضي هراس دارد، هر چند خود قاضي بسيار رحيم و مهربان باشد.
در (وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ) مقام پروردگار، مقام داوري و عدالت در روز رستاخيز است و ما مقابل خدايي قرار ميگيريم که داور و عادل است. از خدا ميترسيم، چون کارهاي بدي داريم و در حقيقت ترس ما از مقام خدا، به معناي ترس از عدالت و داوري او و ترس از اعمال ناپسند خودمان است.
برخي از مفسران5 ترس از مقام خدا را به ترس از مواقف قيامت، ترس از حضور در پيشگاه او براي حساب، ترس از مقام علمي خدا و مراقبت دايمي او نسبت به انسانها يا ترس از دوزخ دانستهاند که ممکن است همه اين موارد به ترس از عدالت و داوري خدا باز گردد.
1. الرحمن، 49 به بعد.
2. احتمال ديگر اين است که منظور بهشت مادي و بهشت رضوان الهي باشد. در روايات اشاره شده است که مردم اعمال خود را تاجرانه يا به اميد بهشت انجام ميدهند. به گروه اول بهشت مادي و به گروه دوم هر دو بهشت را ميدهند.
بعيد نيست اين احتمال به احتمال اول (بهشت جسماني و معنوي) برگردد. رضوان الهي در حقيقت همان معنويتي است که شامل حال اينها ميشود.
3. تفسير نمونه، ج 23، ص 162، الميزان، ج 19، ص 109، مجمع البيان، ج 9، ص 314، تفسير شريف لاهيجي، ج 4، ص 343، مخزن العرفان، ج 12، ص 140، منهج الصادقين، ج 9، ص 128.
4. بقره، 165.
5. التبيان، ج 9، ص 479، تفسير بيان السعاده، ج 4، ص 135، تفسير نمونه، ج 23، ص 160، الميزان، ج 19، ص 108، البرهان، ج 5، ص 242، ح 10342 و ح 10343، مجمع البيان، ج 9، ص 314 و... .