- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: آخرین اخبار مرکز
- بازدید: 1556
مصاحبه دکتر محمد علی رضایی اصفهانی با با خبرگزاری حوزه و خبرگزاری قرآنی ایکنا در خصوص ارزیابی اجمالی «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» در «بررسی، تحلیل و نقد جریان قرآنپژوهی مستشرقان معاصر»
عناوین گفتگو:
ـ معرفی و ارزیابی جایگاه کتاب «تفسیر معاصرانه قرآن» در جریان قرآنپژوهی مستشرقان؛
ـ وظایف جامعه قرآنی و قرآنپژوهان و مسئولان در برابر این اثر جدید قرآنی؛
ـ نقاط ضعف و قوت، آسیبها و اشکالات این تفسیر؛
ـ از ورود ایرانیان به قرآنپژوهی مستشرقان تا کمرنگی عقاید شیعه در این تفسیر؛
«تفسیر معاصرانه قرآن کریم» عنوان ترجمه کتابی با عنوان «مطالعه قرآن» است که از سال ۱۳۹۰ زیر نظر سیدحسین نصر منتشر شده است؛ جلد اول کتاب با عنوان «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» در سال ۱۳۹۹ش در تهران به زبان فارسی توسط انتشارات سوفیا نشر یافته است.
حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی رضایی اصفهانی، استاد تمام و مدیر مجتمع آموزش عالی قرآن و حدیث جامعةالمصطفی(ص) العالمیة و سردبیر مجله قرآنپژوهی خاورشناسان در گفتوگو با ایکنا به ارزیابی اجمالی این اثر پرداخته است. وی معتقد است که برخی منابع تفسیری اهل سنت مثل جامع البیان طبری پر از اسرائیلیات و روایات ضعیف است، ولی در کتاب تفسیر معاصرانه قرآن کریم مکرر به این منبع غیرمعتبر استناد شده است. متن گفتوگو با این مفسر و مترجم قرآن را در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ لطفا کتاب «تفسیر معاصرانه قرآن کریم در جریان قرآنپژوهی مستشرقان» را بیشتر معرفی کنید.
جلد اول کتاب «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» در سال ۱۳۹۹ش در تهران به زبان فارسی توسط انتشارات سوفیا نشر یافته است. این کتاب جلد اول از هفت مجلد (The study Quran) است که نام اصلی آن «مطالعه قرآن» (یا قرآنشناخت) بوده و در ترجمه فارسی نام «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» را برای آن انتخاب شده است. جلد اول این کتاب به فارسی ۷۵۰ صفحه است که شامل مقدمهای طولانی از مترجم و سرویراستار و تفسیر سورههای حمد، بقره و آل عمران است.
نگارش این کتاب با سفارش انتشارات «هارپرسان فرانسیسکو» (که اکنون به نام هارپر وان خوانده میشود، Harper one) به آقای سید حسین نصر از حدود ۹ سال قبل شروع شد. نویسندگان اصلی کتاب دو نفر از مستشرقان تازه مسلمان آمریکایی به نامهای «ماریا دکاکه»، «جوزف لومبارد» و یک نفر مسلمانزاده آمریکایی به نام «جانردگلی» است و یک کمک ویراستار آمریکایی به نام «محمد رُسُتم» آنها را همراهی کرده است، آنان با انتخاب و زیر نظر آقای «سید حسین نصر» این اثر را پدید آوردهاند و آقای «انشاءالله رحمتی» جلد اول آن را به فارسی ترجمه کرده و مقدمه و توضیحات مختصر در پاورقیها بدان افزوده است و آقای «مصطفی ملکیان» ترجمه فارسی را ویراستاری کردهاند.
ایکنا ـ جایگاه تفسیر معاصرانه قرآن را در جریان قرآنپژوهی مستشرقان چگونه ارزیابی میکنید؟
جریان قرآنپژوهی غرب چند دوره اصلی داشته است: دوره اول بعد از جنگهای صلیبی (حدود قرن ۱۲ میلادی به بعد) که مستشرقان به ردیهنویسی نسبت به قرآن و پیامبر اسلام(ص) میپرداختند و در این حرکت موفق نشدند. دوره دوم حدود قرن ۱۸ تا اواسط قرن ۲۰ میلادی که استشراق تبشیری به وجود آمد و تلاش مستشرقان برای مسیحیسازی کشورهای اسلامی در راستای کمک به استعمار اروپائیان بود و این حرکت هم با شکست مواجه شد.
دوره سوم از اواخر قرن ۲۰ تا کنون است که حرکت مستشرقان با ظاهری علمی همراه شد. یعنی به نوعی جنگ نرم فرهنگی علیه قرآن پرداختند که از مهمترین دستاوردهای این دوره در سال ۲۰۰۳م «دائرة المعارف قرآن لیدن» هلند با سرویراستاری خانم مک اولیف آمریکایی و نیز در سال ۲۰۰۹م «قرآن یک دائرة المعارف» (که در فارسی با عنوان دانشنامه قرآن ترجمه شده) با سرویراستاری اولیور لیمن آمریکایی بود که مجله قرآنپژوهی خاورشناسان در بیش از صد مقاله این دو اثر را نقد و بررسی کرده است و اینک این سومین اثر بزرگی است که در مطالعات قرآنی غرب به ثمر نشسته است.
اما تفاوت این اثر با دو اثر قبلی آن است که اولاً نویسندگان مسلمان و سرویراستار ایرانی است و دو اثر قبلی ادعای تفسیر قرآن نداشتند، لیکن این اثر تحت عنوان «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» منتشر شده است. البته باز هم نویسندگان اصلی با احتیاط نام آن را مطالعه قرآن (قرآنشناخت) گذاشتند، لیکن مترجم و ویراستار فارسی جرئت کردند و نام آن را تفسیر گذاشتند که بار معنایی زیادی دارد.البته قبلاً نیز یک تفسیر قرآن به زبان آلمانی از یک نفر عربتبار به نام «خاخوری» منتشر شد که در مجله قرآنپژوهی خاورشناسان معرفی شد.
ایکنا ـ نقاط مثبت این اثر چیست؟
اگر بخواهیم نگاه خوشبینانهای به کتاب «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» داشته باشیم میتوانیم موارد ذیل را برشماریم: نخست اینکه توجه به قرآن کریم در غرب به ویژه آمریکا زیادتر شده است تا آنجا که تفسیر قرآن به زبان انگلیسی مورد توجه قرار گرفته است. و این زمینه میتواند فرصتی برای قرآنپژوهی مسلمانان باشد که در این صحنه وارد شوند و مردم جهان را با قرآن آشناتر کنند.
مسئله بعدی ورود تازه مسلمانان به قرآنپژوهی غرب و نگاه مؤمنانه به قرآن (بر خلاف جریان قرآنپژوهی مستشرقان قبلی) اقدامی ابتکاری است که اگر اشکالات آن برطرف شود میتواند آثار مفیدی به بار آورد. ورود ایرانیان شیعه به صحنه قرآنپژوهی مستشرقان و سرویراستاری اثری بزرگ به زبان انگلیسی اصیل قرآن و مکتب اهل بیت(ع) فراهم سازد. البته اگر نقاط ضعف این حرکت جدید برطرف شود.
ایکنا ـ نقاط ضعف و آسیبها و اشکالات «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» را چگونه ارزیابی میکنید و چه پیشنهادات و راهکارهایی در این موارد ارائه میکنید؟
تفسیر معاصرانه قرآن در چند محور قابل نقد و بررسی و ارائه راهکار است. نخست نامگذاری است. این اثر در زبان انگلیسی «The study Quran» مطالعات قرآنی یا قرآن شناخت نام گرفته که مترجم فارسی در صفحه ۶۶ همین مطلب را تذکر داده است ولی در فارسی «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» نام گرفته است که این تغییر نام موجب سوء تفاهم میشود و اشکالات روششناختی را بر اثر وارد میکند (که در ادامه بیان خواهیم کرد) چون واژه «تفسیر» بار معنایی خاصی در فرهنگ اسلامی دارد و لوازمی را نیاز دارد که این اثر فاقد آنهاست.بنابراین پیشنهاد میشود در چاپهای بعدی و مجلدات بعدی حتماً نام کتاب اصلی گذاشته شود.
دوم روششناسی است. تفسیر قرآن، دانشی است که دارای مبانی، قواعد و روشهای خاص خویش است و در دهههای اخیر بسیار بالنده شده و در این موارد کتب متعددی نگاشته شده است و مراکز تخصصی تفسیر و رشتههای قرآنی به صورت واحدهای درسی تدریس میشود. لذا برای نگارش یک کتاب تفسیری لازم است:
اولاً مبانی تفسیری آن تعریف شود. ثانیاً قواعد تفسیری در آن بیان و رعایت شود. ثالثاً روشهای تفسیر قرآن مورد استفاده دقیقاً مشخص و رعایت شود. در این کتاب گاهی از روش تفسیر قرآن به قرآن (به صورت سطحی) استفاده شده یعنی برای فهم آیات به آیات دیگر استناد شده است و در صفحه ۸۸ به روش تفسیر روایی اشاره شده که از احادیث پیامبر(ص) در تفسیر استفاده میشود، لیکن هیچگونه اشارهای به روایات تفسیری اهل بیت(ع) نشده است.
هرچند که گاهی در برخی موارد از احادیث امام صادق(ع) استفاده شده است، اما در بسیاری از موارد هم غفلت شده است و نیز روشهای دیگر تفسیری مثل تفسیر علمی، عقلی، اشاری بیان نشده است، هر چند که گاهی از تفسیر عرفانی استفاده شده و در مقدمه هم ادعای عقلانی بودن تفسیر مطرح شده است. بنابراین لازم است این نقصان بزرگ جبران شود و گرنه خطر تفسیر به رأی جدّی است. این در حالی است که در پشت جلد کتاب مترجم ادعای بزرگی کرده است (بر مبنای عالیترین سطح پژوهشی به رشته تحریر در آمده است) که این مطلب با ابهام و نقصان روشهای تحقیق و تفسیر کتاب ناسازگار است.
سوم منابع تفسیری است. در صفحه ۹۱ کتاب، حدود ۴۰ تفسیر قرآن به عنوان منبع تفسیری تحت عنوان «مفسران بزرگ» نام برده شده است. لیکن حدود ۶ مورد آنها از تفاسیر شیعه و بقیه از تفاسیر اهل سنت است و این مطلب موجب شده است که:
اولاً حضور تفاسیر و مفسران شیعه در این کتاب کمرنگ شود. به طوری که ذیل برخی آیات (مثل آخر سوره حمد در بحث آمین صفحه ۱۲۱ کتاب) فقط دیدگاههای مفسران اهل سنت (قرطبی ـ ابن کثیر) بیان شده است. این مطلب بر خلاف ادعایی است که آقای سید حسین نصر در مقدمه کتاب آوردهاند: «نمیخواستم که در کار این اثر هیچگونه حد و مرز مذهبی، نژادی یا جغرافیایی وجود داشته باشد» (ص ۶۷).
ثانیاً برخی منابع تفسیری اهل سنت مثل جامع البیان طبری پر از اسرائیلیات و روایات ضعیف است، به طوری که بزرگان اهل سنت نیز آن را نقد کردهاند از جمله شیخ محمد عبده در مورد تفسیر طبری میگوید: «جنون نقل روایت دارد». این در حالی است که در کتاب تفسیر معاصرانه قرآن کریم مکرر به این منبع غیرمعتبر استناد شده است.
ثالثاً برخی منابع تفسیری که به عنوان مفسران بزرگ (ص۹۱) از آنها نام برده است در جهان اسلام کمتر شناخته شده و مورد استناد هستند. مثل:البحر المدید فی تفسیر القرآن المجید، احمد بن عجیبه (م ۱۲۲۴) و در مقابل بسیاری از تفاسیر مهم و معتبر و مشهور شیعه مثل: تفسیر عیاشی؛ نورالثقلین عروسی حویزی، تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی (حدود ۵۰ جلد) و تفسیر نمونه (حدود ۲۷ جلد) و ... و نیز تفاسیر مشهور اهل سنت مثل: تفسیر فی ظلال القرآن، سید قطب، المنار، رشید رضا و ... استفاده نشده است. بنابراین لازم است در منابع تفسیری کتاب فوق بازنگری جدی صورت گیرد.
چهارمین مسئله استناد به قرائات غیرمعتبر است در تفسیر قرآن تنها قرائت متواتر مسلمانان (که بیشترین تطابق را با قرائت حفص از عاصم دارد) می تواند قرآن بودن یک آیه را اثبات کند و عموم قرائتها، غیر از قرآن هستند و نمیتواند مستند تفسیر قرار گیرد. در حالی که مکرر در «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» به قرائات استناد شده است. بنابراین لازم است کتاب فوق پالایش شود و استناد به قرائتهای قرآن تعدیل شود.
مورد بعدی نویسندگان کتاب «تفسیر معاصرانه قرآن» است یکی از شرایط تفسیر معتبر قرآن آن است که شخص تفسیر کننده دارای شرایطی باشد که قرآن پژوهان تا حدود ۱۴ شرط بیان کردهاند و تفسیر قرآن توسط شخصی که شرایط را ندارد؛ یکی از مصادیق تفسیر به رأی است چون در احادیث زیادی از پیامبر(ص) نقل شده است (من فسّر القرآن برأیه فلیتبوء مقعده من النار ـ من قال فی القرآن بغیر علم فلیتبوء مقعده من النار و ...). بنابراین لازم است کتاب فوق توسط مفسر قوی قرآن مورد بازنگری قرار گیرد تا خطر تفسیر به رأی برطرف شود.
مسئله ششم اشکالات محتوایی و معارفی در کتاب «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» است. در این اثر چند رویکرد غالب ظاهر شده است. مورد اول دفاع از پلورالیسم دینی است. حقانیت و نجات همه پیروان ادیان که با آیات زیادی از قرآن منافات دارد (همچون آیاتی که کافران را اهل دوزخ معرفی میکند مثل آیه ۱۶۱ـ۱۶۲ سوره بقره و ...).این مطلب ذیل آیه ۶۲ سوره بقره صفحه ۱۸۴ـ۱۹۴ به روشنی دیده میشود که نویسنده خود را به زحمت انداخته است تا پلورالیسم را توجیه کند. در حالی که شهید مطهری در کتاب عدل الهی و مفسران معاصر مثل آیت الله جوادی ذیل آیه ۶۲ بقره در تفسیر تسنیم و حتی برخی نویسندگان در کتابهای مستقل مثل قرآن و پلورالیسم، قدردان قراملکی، اقوال و دلایل را آورده و دقیق بررسی کردهاند و پلورالیسم را مخالف قرآن دانستهاند.
مسئله بعدی کمرنگ کردن آیات مخالف عقاید یهود و مسیحیت در آیات مربوطه است؛ برای مثال میتوانید به صفحات ۲۲۲، ۱۸۷، ۲۲۲ و ۵۵۳ در مورد عروج عیسی مراجعه کنید. مسئله بعدی کمرنگ کردن عقاید شیعی یا عدم ذکر آنها است. برای مثال ذیل آیه آخر سوره حمد که مبحث «آمین» (ص ۱۲۱) را مطرح میکند از ابن کثیر و قرطبی اقوال اهل سنت را نقل میکند که گفتن آمین را واجب یا مستحب میدانند. ولی هیچ اشارهای به احادیث اهل بیت(ع) و دیدگاه فقهاء و مفسران شیعه نمیکند که گفتن آمین را بدعت و موجب بطلان نماز میدانند.
مثال دیگر ذیل آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللهِ وَاللهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ (بقره/ ۲۰۷) است. در صفحه ۳۷۶ کتاب اقوال متعددی در مورد اصحاب ثروتمند و خوابیدن امام علی به جای پیامبر در لیلة المبیت نقل میکند ولی هیچ ترجیحی نمیدهد و اشاره به دلایل معتبر قول شیعه نمیکند در حالی که سرویراستار شیعه است.
مسئله بعدی کمرنگ کردن اعجاز قرآن است. نویسنده ذیل آیه ۲۳ بقره ۱۴۳در مورد آیات تحدّی (مبارزهطلبی قرآن) در مورد اعجاز قرآن، فقط به زیبایی، وضوح، بلاغت، ذاتی مراتب معنایی اشاره میکند و در پاورقی به اخبار غیبی و عدم اختلاف در آن اشاره میکند و هیچ مصداقی برای آن نمیآورد. در مورد اعجاز قرآن تا سال ۱۳۹۲ش ۸۶ وجه ذکر شده است که در مورد هر یک کتاب و مقالات نگاشته شده است به ویژه اعجاز علمی قرآن در حوزههای علوم طبیعی (مثل پزشکی و کیهانشناسی و ...) و حوزههای علوم انسانی (مثل تربیت و ...) که در غرب و شرق بسیار مورد توجه قرار گرفته و حتی برخی مستشرقان به واسطه آنها مسلمان شدهاند و این در حالی است که تفسیر معاصرانه است و لازم بود به ابعاد اعجاز قرآن در عصر حاضر توجه ویژه کنند.
ایکنا ـ وظایف جامعه قرآنی و قرآنپژوهان و مسئولان در برابر این اثر جدید قرآنی چیست؟
به نظر میرسد که بر قرآنپژوهان لازم است که به نقد و بررسی این کتاب (که اولین تفسیر نگاشته مستشرقان و ترجمه شده به فارسی است) بپردازند تا از آثار سوء آن در اذهان جوانان جلوگیری کنند. از جمله کارهایی که میتوان در مورد این کتاب انجام داد: ۱ـ برگزاری نشستهای علمی در نقد آن در ابعاد مختلفی که ذکر شد. ۲ـ نگاشتن مقالات علمی در نقد آن و نشر آنها (در این رابطه مجله قرآنپژوهی خاورشناسان از مقالات استقبال میکند). ۳ـ مصاحبه صاحبنظران قرآنی کشور و بیان مشکلات این کتاب و آگاهیبخشی به جامعه. ۴ـ احساس مسئولیت بیشتر مسئولان وزارت ارشاد در نامگذاریهای حساس مثل تفسیر قرآن (همانطور که در مورد ترجمه قرآن نیز حساسیت خوبی دارند) و جلوگیری از تغییر نام کتابهای اصلی در ترجمه فارسی.
- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: آخرین اخبار مرکز
- بازدید: 3527
اختتامیه کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمؤمنین امام علی(ع) در تاریخ 26 آبان 1398 در اصفهان برگزار گردید .
دکتر محمد علی رضایی اصفهانی، دبیر علمی کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمومنین امام علی(ع):
این کنگره با اهداف خاصی به مناسب یک هزار و چهارصدمین سالگرد شهادت حضرت علی(ع) برگزار شد که تبیین نقش آموزههای علوی در جامعه امروز و تدام راه انقلاب اسلامی، زمینه ساز ظهور خلاقیت های جامعه فرهنگی است.
1082 اثر، 475 مقاله، 131 کتاب، 88 پایان نامه و 3 کتاب برتر به این کنگره رسیده است.
قرآن کریم، روایات و شواهد تاریخی از دلایل مرجعیت علمی حضرت علی(ع) است که در قرآن کریم در آیه 42 سوره رعد نیز به مرجعیت علمی امام علی(ع) اشاره شده است.
در این کنگره سعی شد مباحث به سمت علوم انسانی برود که از این مباحث بهرهبرداری شود و رویکردهای تاریخی، ولایی و علمی نیز در این کنگره مورد بحث و بررسی است.
در این کنگره از 9 ملیت شرکت کرده و همچنین 6 کمیسون برای بررسی مقالات تشکیل شد و 30 مرکز با این کنگره همکاری کردند که در نهایت اعطای نشان ولایت را به 14 نفر خواهیم داشت.
- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: آخرین اخبار مرکز
- بازدید: 3504
«کنگره دیدگاه های علوم قرآنی آیه ..فاضل لنکرانی» با حضور آیه ..اعرافی مدیر حوزه های علمیه و دکتر عباسی ریاست جامعه المصطفی(ص) در مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) برگزار گردید
در این مراسم مقاله «اعجاز علمی قرآن در علوم طبیعی» از آقای عیسی نداقی دانش پژوه دوره دکتری قرآن وعلوم گرایش بهداشت و سلامت به عنوان مقاله برگزیده معرفی و مورد تقدیر قرار گرفت
همچنین دکتررضایی اصفهانی ریاست محترم مجتمع آموزش عالی قرآن و حدیث بعنوان نماینده جامعه المصطفی مرکز همکار فعال کنگره مورد تقدیر قرار گرفت.
- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: آخرین اخبار مرکز
- بازدید: 3897
تقدیر از حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی، برای ارائه «نظریه تفسیر موضوعی میانرشتهای قرآن و علوم»
سومین کنگره «کرسیهای نظریه پردازی، نقد و مناظره در چهل سالگی انقلاب اسلامی» با تجلیل از پانزده نفر از صاحبان کرسیهای نظریهپردازی ایران، صبح روز دوشنبه ۲۰ اسفند ماه 1397 با حضور دکتر محمدمهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی،سیدسعیدرضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، آیت الله علی اکبر رشاد رئیس هیئت حمایت از کرسیهای نظریه پردازی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد و اساتید حوزه و دانشگاه در سالن غدیر واحد سوهانک دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد.
در این همایش ضمن بررسی چالشها و راهکارهای حمایت از کرسیهای آزاد اندیشی در حوزه علوم انسانی از ۱۵ استاد صاحب نظر در سه عرصه فوق تجلیل و قدردانی شد.
در این مراسم حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی، برای ارائه «نظریه تفسیر موضوعی میانرشتهای قرآن و علوم» نیز مورد تقدیر قرار گرفتند.
لازم به ذکر است که ایجاد هیئت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی نقد و مناظره، بهمن ماه ۱۳۷۲ به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و این هیئت فعالیت خود را با هدف حمایت از گسترش کمی و کیفی برگزاری کرسیها در حوزه علوم انسانی و هنر و معارف و بحث آزاد اندیشی در راستای تشکیل جنبش ملی نقد و نظریهپردازی در ایران آغاز کرد.