پرسش:
آیا اشاره به «آميزش و لقاح» ابرها و گياهان، اعجاز علمي قرآن است؟
پاسخ:
تاريخچه:
هرچند بشر از ديرباز ميدانسته كه در برخي گياهان ـ مانند: خرما. ـ اگر گردههاي نر را به گياه ماده برسانند؛ محصول بدست ميآيد؛ ولي اين اطلاعات محدود به چند گياه خاص بود، تا اينكه لينه[1] (1778 ـ 1707م) طبيعيدان سوئدي، قانون «زوجيت عمومي در گياهان» را كشف كرد.
در مورد باران نيز بايد گفت: بشر اطلاعاتي از كيفيت نزول آن نداشت تا اينكه در سالهاي اخير با پيشرفت در رشتههايي چون هواشناسي، به مسئله تلقيح ابرها پي بردند و حتي فعلاً بحث از باران مصنوعي است. در اينجا بود كه دانشمندان متوجه نقش عجيب بادها در زايا شدن ابرها شدند.[2]
بررسی آیات
آيه 22 سوره حجر، در اين موضوع، نقش محوري دارد، كه خداوند ميفرمايد: (وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّماءِ مَاءً...)؛ «و بادها را باردار كننده فرستاديم و از آسمان آبي نازل كرديم.»
در مورد اين آيه سه نظر وجود دارد:
الف: منظور، لقاح گياهان است:
برخي نويسندگان[3] ضمن تقسيم عوامل لقاح در گياهان به رئيسي (مثل حشرات) و غير رئيسي (مثل آب، انسان و ...) نقش بادها را در اين زمينه مهم ارزيابي كرده و ميگويند: «علم كشف كرده كه مهمترين گياهان خشكي و آبي، به وسيله باد تلقيح ميشوند، از اين رو قرآن از ميان عوامل لقاح، باد را ذكر كرده است.»
ب: منظور، لقاح ابرهاست:[4]
برخي دانشمندان بر اين باورند كه حتي وجود بخار آب در هوا و اشباع هوا و يا حتي تقطير آن در سطوح بالايي جوّ، براي ريزش باران كافي نيست؛ زيرا ممكن است با وجود اشباع، تقطير نشود و يا اينكه قطرات آنقدر ريز باشند كه معلق بمانند و نبارند؛ بلكه شرط سومي نيز ضرورت دارد كه آن، «بارورشدن» يا «عمل لقاح» است.
به اين ترتيب باد، ذرات نامرئي نمك را از دريا با خود ميآورد تا به همراه قطرات ريز آب، نطفههاي جذب كننده و آماس كننده را تشكيل دهد و سرانجام با تلاطم و تصادم بادها به هم بپيوندند، رفته رفته درشت شده و سقوط كنند.
همچنين تودههاي ابر، در اثر اصطكاك با عوارض زمين و اجسام معلق در باد، داراي بارهاي الكتريكي مخالف ميشوند كه تخليهي آن ـ رعد و برق ـ باعث يونيزه شدن هوا و تشكيل اُزن ميگردد كه به پيوستن و درست شدن باران كمك فراوان مينمايد.[5]
ج: منظور، لقاح ابرها و گياهان است:
برخي ديگر از دانشمندان و صاحب نظران انحصار آيه در يكي از دو معناي فوق را رد ميكنند. و ميگويند: اگرچه قسمت دوم آيه بوسيله «فاء» كه يكي از موارد كاربردش نتيجهگيري است به قسمت اول ربط داده شده است ـ بادها را زايا كننده فرستاديم، «پس» نازل كرديم ... ـ ولي منظور آن فقط لقاح ابرها نيست بلكه قسمت اول آيه، يك فرمول كلي را ارائه ميدهد چه در گياهان و چه در ابرها؛ و قسمت دوم (از آسمان آبي نازل كرديم) يكي از موارد و نمونههاي آن است.[6]
نتيجهگيري
1. قسمت اول آيه قاعده كلي و قسمت دوم يك نمونه و مصداق از آن است. پس آيه ميتواند هم لقاح در گياهان و هم ابرها را شامل شود.
2. آيه فوق ميتواند چيزي فراتر از ابر و گياه را شامل شود. كه ممكن است در آينده، علم از آن پرده برداري كند.
3. اشاره علمي قرآن به پديده «لقاح در ابرها»، ميتواند «اعجاز علمي» به شمار آيد، چرا كه اين مسئله تا سالهاي اخير براي بشر مشخص نشده بود.
ولي در مورد گياهان، از آنجا كه بشر از گرده افشاني گياهان ـ هر چند محدود ـ اطلاع داشته است با يك درجه تنزّل جزء «شگفتيهاي علمي قرآن» به حساب ميآيد نه «اعجاز علمي».
معرفي كتاب
براي مطالعه بيشتر به منابع ذكر شده در پاورقي و همچنين منابع زير مراجعه فرماييد:
1. تفسير نمونه، ج 11، ص 61.
2. پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، ج2، دكتر محمدعلي رضايي اصفهاني، انتشارات كتاب مبين.
3. قرآن و پديدههاي طبيعت از ديد دانش امروز، د. يحيي نظيري، ناشر سحاب كتاب، چاپ اول، 1358.
4. قرآن و اسرار آفرينش، استاد جعفر سبحاني، انتشارات توحيد، 1362.
پینوشتها:
[1]. Carl von linne.
[2]. برگرفته از: «پژوهشي در اعجاز علمي قرآن»، ج 2، ص 291 ـ 286. دكتر محمدعلي رضايي اصفهاني، انتشارات كتاب مبين، چاپ اول، 1380.
[3]. احمد سليمان ، القرآن و الطب، دار العودة البيروت، ص 24 ـ 26.
[4]. مرحوم طبرسي از مفسرين گرانقدر شيعه از اولين كساني است كه لقاح را به معني آبستني ابرها دانسته است. مجمع البيان، ج 3، ص 334، مطبعة العرفان، بيروت.
[5]. باد و باران در قرآن، مهندس مهدي بازرگان، ص 59 و 126، (با تلخيص)
[6]. موارد مشابه ديگري نيز در قرآن وجود دارد، مثلاً: در حالي كه تنها فايده نزول باران، روييدن گياهان نيست؛ ميفرمايد: «فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الَّثمَرَاتِ»: «پس بوسيله آن آب را نازل كرديم «پس» بوسيله آن بيرون آورديم از زمين تمام ثمرات را». ر.ک: زنده جاويد و اعجاز جاويدان، مهندس محمدعلي سادات، ص 35 ـ 36.