پرسش
چند همسری چرا و به چه شرطی؟
پاسخ
یکی دیگر از مسایلی که قرآن در امر ازدواج بدان پرداخته، مسأله چند همسری یا تعدد زوجات است: «(فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ)؛ پس آنچه از زنان، دلخواهتان است، دو دو و (يا) سه سه و (يا) چهار چهار، به زنى بگيريد.»[1]
از آنجا که بررسی این مسأله نیازمند به فرصت بیشتری است و در این نوشتار کوتاه مجال آن نیست، تنها به یادآوری چند نکته بسنده میكنيم. و بررسی همه جانبة آن را به فرصتی دیگر واگذار مینماييم.
1. «مثنی» یعنی دو تا دو تا «ثلاث» یعنی سه تا سه تا، و «رباع» به معنای چهار تا چهار تاست؛[2] البته این بدان معنا نیست که به هنگام ازدواج دو تا دو تا، سه تا سه تا و چهار تا چهار تا باشد، بلکه با توجه به عموم مردم چنین تعبیر کرده است.
2. «واو» در آیه، اگر چه عطف است، به معنای جمع نیست تا دو تا، سه تا و چهارتا و در مجموع نُه تا معنا دهد، بلکه بدین معناست که شما میتوانید دو تا، یا سه تا و یا چهار همسر داشته باشید؛ از این رو، اگر با «او» عطف میکرد، موهم این معنای بود که هر کسی لزوماً باید دو یا سه و یا چهار تا زن بگیرد.
3. اسلام نه تنها چند همسری را اختراع نکرد، بلکه چند همسری نامحدود پیش از اسلام را کنترل و محدود نمود و برای آن مرزی (حداکثر تا چهار تا) قرار داد.
4. در تعدد زوجات قید ِ«طاب» وجود دارد که بیانگر این حقیقت است که نباید زنان هرزه را دور خود جمع کند و حرمسرا تشکیل بدهد.
5. در ادامة آیه جواز تعدد را مشروط به اجرای عدالت کرده، و میفرماید: «(فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً)؛ و اگر مىترسيد عدالت را رعايت نكنيد، پس (به) يك (همسر)، اكتفا كنيد.»
قید عدالت، آن هم با احتمال ترس، زمینة جلوگیری از هوسبازیهای مردان است؛ زیرا از یک سو افرادی که بتوانند رعایت عدالت کنند، کم هستند و از سوی دیگر، اگر به واقع عدالت اجرا شود، مشکلی نخواهد بود.
6. اسلام در میان گونههاي مختلف چند همسری (اشتراک جنسی از دو طرف، چند شوهری برای فرزند آوری، چند شوهری برای شهوت رانی (روسپیگری) و چند زنی) تنها نوع اخیر را مجاز شمرده است.
عوامل چند همسری
عواملی که میتواند مسأله چند همسری را توجیه نماید، عبارتاند از:
الف) بروز عادت ماهانه؛ ب) خستگی زن از زایمان؛ ج) نازا بودن زن و یائسه شدن او؛ د) فزونی جمعیت زنان بر تعداد مردان؛ هـ ) نجات تک همسری.
شهید مطهری مینویسد: «وقتی عدد زنان نیازمند به ازدواج از مردان نیازمند فزونی یافت، اگر حق تأهل این عده از زنان به رسمیت شناخت نشود و به مردان اجازة چند همسری داده نشود، رفیقهبازی و معشوقهگری ریشة تک همسری واقعی را میخشکاند.[3]
یادآوری این نکته ضروری است که این عوامل، تنها حکمت[4] تشریع تعدّد زوجات است و علت واقعی آن را فقط ذات اقدس احدی میداند و بس.
پینوشتها:
[1]. نساء/ 3.
[2]. ر.ک: مفردات، صحاح و مصباح، مادة ثنی، ثلث و ربع.
[3]. نظام حقوق زن در اسلام، ص 390.
[4]. علت حکم آن است که وجودش مدار بود و نبود حکم است و حکمت، وجودش مدار وجود حکم است، ولي نبودش موجب نبود حکم نیست.