پرسش:
آیا تا زمان ظهور امام عصر(عج) قرآن و اسلام تحریف میشود؟
پاسخ:
مقدمه
قرآن كتاب هدايت و اسلام دين جاويد خداوند است و اصليترين سرمايهي بشر براي يافتن قوانين ديني قرآن است و اين كتاب الهي ريسمان محكمي است كه در تمام زمانها و مكانها و در هر شرايطي اگر به آن چنگزده شود گمراهي در پيش نخواهد داشت. قرآن كتابي است كه به صورت متواتر نسل به نسل به دست ما رسيده است. بنابراين خداوند اين كتاب مهم و دين جاويد را به دست نااهلان و معاندان نميسپارد تا از صراط مستقيم الهي منحرف كنند و آيات متعددي نيز بدين مطلب اشاره دارد. بنابراين چه از نظر عقل و چه از نظر نقل تحريف قرآن و آموزههاي ديني محقق شدني نيست و اگر هم در طول تاريخ سستي و ضعفي ديده ميشود مربوط به مقام عمل به دين اسلام توسط انسانها ميباشد.
بنابراين قرآن تحريف ناپذير و دين اسلام جاويد است و تضمين شده اما مسلماني مردم و حفظ دينداري آنها تضمين شده نيست؛ و در هر زماني ممكن است اشخاص از فتنهها و آزمايشهاي الهي موفّق خارج نشوند، چنانچه زمان حضرت نوح فتنهها مردم را فرا گرفت و عدّهي معدودي به همراه حضرت نوح سوار بر كشتي شدند يا زمان حضرت موسي «فتنه گوساله سامري» موجب شد تا بسياري از مردم بني اسرائيل گوسالهپرست شوند و از اين فتنهها در امت پيامبر هم بوده و هست.
عدم تحريف قرآن:
در اينجا به طور اختصار چند دليل بر عدم تحريف قرآن ميآوريم:
1. مهمترين دليل عدم تحريف قرآن، «تواتر قرآن» است كه نسل به نسل توسط تعداد زيادي حفظ و نقل شده است.
2. خداوند تبارك و تعالي در قرآن مجيد ميفرمايد: (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ)[1]؛ «ما قرآن را فرو فرستادیم و ما آن را نگهبانیم.»
در این آیه خداوند خود ایمنی قرآن را از هرگونه تحریفی تضمین نموده است. براي مطالعه بيشتر در اين مورد به كتاب «سلامة القرآن من التحريف» دكتر نجارزادگان و «صيانةالقرآن عن التحريف» آيت الله معرفت و كتاب «البيان» آيت الله خوئي مراجعه شود.
بررسی روایات:
اکنون به بررسی روایاتی میپردازیم که دلالت دارد بر این که عمل به دین در آخرالزمان دست خوش حوادث میشود و مردم در فتنهها از دین خارج میشوند (اما در عین حال اصل دین و قرآن در همه زمانها وجود دارد و تحریف شدنی نیست)
روایات مربوط به این موضوع را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
دسته اول: روایات مربوط به قبل از ظهور حضرت مهدی(عج)
دسته دوم: روایات مربوط به بعد از ظهور حضرت مهدی(عج)
دسته اول: روایات مربوط به قبل از ظهور حضرت مهدی(عج)
این روایات نیز خود به دو گروه تقسیم میشود:
1. روایاتی که به طور مستقیم این معنا را میرساند.
2. روایاتی که به طور غیرمستقیم این معنا را میرساند.
روایات گروه اول مانند:
1. امام صادق7 از پیامبر اکرم9 حکایت میکنند که «به زودی بر مردم زمانی برسد که باقی نماند از قرآن، مگر رسمش و از اسلام مگر اسمش؛ میگویند: مسلمانیم، ولی دورترین مردمند به اسلام...»[2]
2. از امام صادق7 حکایت شده: «یکی از علامات فرج، آن است که ببینی شنیدن قرآن بر مردم سنگین است و شنیدن باطل آسان، و ببینی که قرآن کهنه شده و...»[3]
3. از حضرت علی7 نقل شده: «زود است بیاید بر شما بعد از من زمانی که نباشد در آن زمان چیزی مخفیتر از حق و آشکارتر از باطل، و زیاد دروغ بستن به خدا و رسولش، و نباشد نزد اهل آن زمان متاعی بیارزشتر از کتاب خدا وقتی به حق تلاوت شود، و نباشد متاعی رواجتر و پر استفادهتر از کتاب خدا، وقتی که بر خلاف حق تفسیر شود؛ و نباشد در شهرها و آبادیها، و نه در بندگان خدا چیزی که منکرتر باشد از معروف، و معروفتر باشد از منکر...[4]
روایات گروه دوم مانند:
روایاتی که در آن آمده: نماز ضایع میشود، خوردن ربا علنی میشود، هرج و مرج زیاد میشود، ریختن خون سبک شمرده میشود، امانتها ضایع میشود، شراب میخورند، کتاب خدا و احکامش معطل میماند و کسی به آن عمل نمیکند، مؤمن حقیر شمرده میشود و منافق امین، به اسباب لهو و لعب و ساز و آواز چنگ میزنند و احدی کسی را منع نکند و جرأت بر منع هم نداشته باشد و... که در روایات زیادی نقل شده است[5].
چنانچه از متن روایات مذکور به خوبی بدست میآید «اصل دین و متن قرآن» منحرف یا مندرس یا کهنه نمیشود بلکه دین و آموزههای آن امری است روشن، همیشه و همه جا هر کسی میداند نماز جزء دین است و رباخواری حرام است اما آنچه که دست خوش حوادث و فتنهها میشود «عمل به دین» است و روایات هم ناظر به مقام عمل مردم به دین میباشد، اگر هم ناظر به «مقام علم دین» باشد این گونه معنا میشود که حرفهای باطل و تفسیرهای غلط از قرآن در فضای جامعه رواج مییابد. اما چنین نیست که اصل قرآن یا آموزههای دین از بین برود. قرآن، و علم آن موجود است، کسی عمل به آن نمیکند و سراغ آموزههای قرآنی نمیرود، به عبارت دیگر دین خریدار ندارد، و این مدعای ما را دو امر تأیید میکند:
1. ادله عقلی و نقلی که تحریف قرآن را رد میکند و محفوظ بودن قرآن از تحریف را به اثبات میرساند، چنانچه بیان شد.
2. روایاتی مانند روایت مفضل که میگوید:
«خدمت امام صادق7 بودم و در اطاق، افراد دیگری هم بودند که من گمان کردم روی سخن حضرت با دیگری است آنگاه فرمودند: همانا به خدا صاحب این امر از شما پنهان و غائب میشود و از یاد برود به طوری که گفته شود مرد، هلاک شد، در کدام دره افتاد! و شما وارو شوید مثل کشتی که در موج دریا وارو شود و برگردد! نجاتی نباشد مگر برای کسی که خدا از او میثاق گرفته باشد و ایمان در قلبش نوشته باشد و به واسطه روح خود، او را تأیید کرده باشد. و البته 12 پرچم مختلف بلند میشود که دانسته نشود کدام حق است و کدام باطل، مفضل میگوید: (در این هنگام) به گریه افتادم حضرت فرمود: چرا گریه میکنی؟ عرض کردم: چگونه گریه نکنم و حال آنکه شما میفرمایید دوازده پرچم مشتبه و مختلف بلند میشود که شناخته نشود کدام حق و کدام باطل است؟! مفضل میگوید: در مجلس حضرت پنجرهای بود که نور خورشید داخل آن تابیده بود حضرت فرمود: آیا این روشن است؟ عرض کردم: بلی، حضرت فرمودند: امر ما روشنتر از این خورشید است.»[6] طبق این روایت و مانند آن حق همیشه روشن است بهتر از خورشید. اما اگر طالب حق نباشد و بازار بیدینی رواج داشته باشد بحث دیگری است مربوط به ابتلا و آزمایش مردم.
دسته دوم: روایات مربوط به بعد از ظهور حضرت مهدی(عج)
در کتابهای روایی به روایاتی بر میخوریم که تعابیری در آنها به کار رفته که از آنها برداشت میشود که حضرت مهدی(عج) با امر جدیدی ظهور میکنند و ممکن است کسی به اشتباه گمان کند که قبل از ظهور حضرت، دین تحریف شده و قابل شناسائی نیست که این مطلب نیاز به نقد و بررسی دارد.
آن تعابیر عبارتند از:
1. امر جدید؛ 2. کتاب جدید؛ 3. سُنت جدید؛ 4. حکم جدید.
که مجموعه این 4 تعبیر در روایتی از امام باقر7 حکایت شده که «هر گاه مهدی خروج کند، به امر جدید و کتاب جدید و سنت جدید و حکم جدید قیام خواهد کرد.»[7]
ابو بصیر نیز از امام صادق7 نقل میکند که حضرت فرمودند: «به خدا سوگند گویا نظر میکنم به مهدی در بین رکن و مقام که با مردم بر کتاب جدید بیعت میکند!»[8]
چند روایت دیگر نیز به این مضمون حکایت شده است.
بررسی این گونه روایات:
1. اصلیترین حدیثی که این 4 تعبیر در آن به کار رفته همان روایتی است که از امام باقر7 نقل شده است و در سند این روایت هم محمد بن علی کوفی معروف به ابوسمینه قرار دارد که علمای علم رجال مانند «نجاشی» و «شیخ طوسی» و «کشی» و دیگران او را ضعیف شمردهاند نجاشی در شرح حال او مینویسد: ... او وقتی به قم آمد مدتی بر «احمد بن محمد بن عیسی اشعری» وارد شد سپس به غلو مشهور شد و محمد بن عیسی اشعری او را از قم بیرون کرد[9].
بنابراین روایت فوق اعتبار ندارد.
2. از مجموع این تعابیر موجود در این روایت یا روایات دیگر، تجدید و احیاء دین بدست میآید و اصلاً تعبیر «دین جدید» در روایات وجود ندارد.
و از پیامبر حکایت شده: «سنت مهدی سُنت من است.»[10]
از این رو تجدید و احیاء دین بیانگر نوعی اندراس و کهنگی در عملکرد مردم به دین است و تجدید و احیاءگری به معنای تصحیح انحرافها و آشکار کردن فراموش شدههای دینی و شرح احکام واقعی و فهم درست دین متناسب با زمان میباشد و در این راستا از حضرت علی7 حکایت شده:
«او ـ مهدی(عج) ـ هواپرستی را به خداپرستی باز میگرداند پس از آنکه خداپرستی را به هواپرستی بازگردانده باشند، رأیها را به قرآن باز میگرداند پس از آنکه قرآن را به رأیهای خود بازگردانده باشند حضرت مهدی(عج) کتاب و سنت مرده و از میان رفته را زنده میکند.»[11]
پس در زمان غیبت بدعتهایی در دین گذاشته میشود و برخی حدود و احکام چنان به فراموشی سپرده میشود که گویا اصلاً جزء اسلام نبوده است (مانند زکات و...) و برخی آداب و رسوم و خرافات توسط برخی افراد چنان اهمیت داده میشود که افراد گمان میکنند جزء دین است.
در این میان حضرت مهدی(عج) احیاءگر دین به حساب میآید چنانچه از امام صادق7 سؤال شد: سیره و رفتار حضرت مهدی(عج) چگونه است؟ حضرت فرمودند: همان کاری را که رسول اکرم9 انجام داد مهدی انجام میدهد، بدعتهای موجود را خراب میکند چنانچه رسول خدا نیز اساس جاهلیت را منهدم نمود و اسلام را از نو بنا کرد.»[12]
در پایان جهت تکمیل بحث چند واژهای که در حدیث امام باقر7 آمده بود را به توضیح مختصری میپردازیم که اگر بر فرض این حدیث هم صحیح باشد بر معانی زیر قابل حمل است:[13]
1. امر جدید
الف. این که حکایت شده: «حضرت مهدی با امر جدید قیام خواهد کرد.» یعنی با دستورات و اوامر و نواهی جدید قیام میکند چرا که حضرت به واقع عمل میکند و احکام و دستورات جدیدی میآورند.
ب. «امر جدید» یعنی: «امارت»، «خلافت» و «امامت». چنانچه آیه «اولی الامر» به آن اشاره دارد. (نساء/ 59)
2. کتاب جدید
الف. اگر معنا شود که قرآن جدید میآورند؛ که این احتمال قطعاً باطل است. چرا که امت اسلامی اتفاق دارند که قرآن نقصان و اضافه ندارد و تحریف نشده و نخواهد شد.
ب. کتاب جدید همان قرآنی است که حضرت علی7 تدوین کردند که متن آن متن همین قرآن موجود فعلی است به همراه بیان شأن نزولها و تفسیر آیات.
ج. مقصود از کتاب جدید تفسیر و برداشت جدید، به دور از تفسیر به رأی همراه با بیان معارف بلندی که امام از آیات بدست میآورند و برای مردم تازگی خواهد داشت بنابراین، گویا کتاب جدید است.
3. سُنت جدید
الف. سُنت و روشی که حضرت میآورند نسبت به روشهای مردمی که قبل از حکومت حضرت بودهاند جدید به حساب میآید.
ب. چون حضرت مأمور به واقع هستند و عالیترین شکل دین را پیاده خواهند نمود. سُنت جدید است (در عین حالی که نسبت به اصول و چهارچوب احکام اسلامی با سُنت پیامبر یکی است)
4. حکم جدید (قضاء جدید)
الف. حکم جدید یعنی قوانین و خطوط جدید با برنامههای بسیار متنوع و پیشرفته برای بشر در عصر ظهور.
ب. حکم جدید یعنی اسلوب جدید در قضاوت و فصل خصومت بین مردم؛ چنانچه از امام حسن عسکری7 روایت شده است: «او وقتی قیام کند به علم خود بین مردم حکم میکند و مانند داود پیامبر بیّنه و شاهد نمیخواهد.»[14]
پینوشتها:
[1].، حجر / 9.
[2]. روضه کافی، ح 479 و بحارالانوار، ج 52، ص 190.
[3]. روضه کافی، ح 7.
[4]. روضه کافی، ح 586.
[5]. ر.ك: روضه کافی، ح 7 و بحارالانوار، ج 6، ص 306، حدیث سلمان فارسی.
[6]. کافی، ج 1، ص 338.
[7]. غیبت نعمانی، ص 255 و بحارالانوار، ج 52، ص 230، ح 96.
[8]. همان، ص 294، ح 42.
[9]. رجال نجاشی، ص 332، ش 894 و مجله انتظار، ش14، مقاله بررسی چند، حدیث شبههناک درباره عدالت آفتاب عالمتاب.
[10]. بحارالانوار، ج 52، ص 73، ح 19.
[11]. نهج البلاغه، خطبه 138.
[12]. بحارالانوار، ج 52، ص 352.
[13]. برگرفته از موعودشناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ص 631.
[14]. کافی، ج 1، ص 397.