- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: ـ نشانههاي ظهور امام عصر(عج) چیست؟
- بازدید: 2742
پرسش:
نشانههاي ظهور امام عصر(عج) چیست؟
پاسخ:
قبل از آنكه بحث نشانههاي ظهور حضرت را بررسي كنيم تذكر اين نكته لازم است كه با دقت در علائم ظهور در مييابيم كه اين علائم و نشانهها نسبت به ظهور رابطه سببي و مسببي ندارند يعني اين نشانهها علت و سبب تحقق ظهور نيستند بلكه تنها زمان ظهور را اعلام ميكنند و به اصطلاح كاشف از اين واقعيت است كه ظهور نزديك شده است و به تعبير ديگر نشانههاي ظهوررخدادهايي هستند براي «اعلام عمومي نزديكي ظهور» و «ايجاد آمادگي رواني مردم» براي استقبال از ظهور امام[1].
نه اينكه علت ظهور باشد كه بگوييم حتماً بعد از ظاهر شدن نشانهها، ظهور امام تحقق مييابد. بلكه ممكن است نشانهاي بيايد ولي اراده الهي تغيير كند و ظهور امام انجام نشود.
منظور از نشانههاي ظهور
رخدادهايي را كه براساس پيشبيني ائمه7 پيش از ظهور حضرت يا در آستانهي آن، پديد خواهند آمد نشانههاي ظهور گويند، تحقق هر كدام از نشانهها نويدي است بر نزديكتر شدن ظهور امام؛ بنابراين پديدار شدن يك يا چند نشانه از مجموعه نشانههاي ظهور، چيزي جز نزديكتر شدن زمان ظهور را نميرساند. البته بعضي از نشانهها و علائمي كه ائمه7 پيشگويي كردهاند به وقوع پيوسته است. مثلاً در روايات به اختلاف در ميان امت اسلام، انحراف بنيعباس و جنگهاي صليبي و... به عنوان نشانههاي ظهور خبر داده شده، كه ظاهراً آنها تحقق پيدا كرده است[2].
مشخص نبودن زمان ظهور
از امور مسلم و قطعي اصل ظهور حضرت مهدي(عج) است و البته نشانهها و اتفاقاتي قبل از ظهور حضرت پديد ميآيد ولي زمان ظهور حضرت مشخص نيست و هيچكس جز خداوند از وقت ظهور آگاهي ندارد، بارها مسلمانان و حتي اصحاب ائمه از زمان ظهور حضرت سوال ميكردند ولي ائمه7 به صراحت از مشخص نبودن زمان ظهور سخن گفتهاند و فرمودهاند كه علم به زمان ظهور همچون علم به زمان قيامت، منحصر به خداوند است: از حضرت علي7 در روايتي حكايت شده:
«و اما زمان ظهور حضرت مهدي(عج) به روشني براي ما مشخص نشده است بلكه او تا زماني كه خداوند اجازه خروج دهد، از ديگران پنهان است.»[3]
و در روايتي ديگر نقل شده كه امام باقر7 در جواب كسي كه سوال از وقت معين ظهور كرد 3 بار فرمودند: «كذب الوقاتون»[4]؛ «كساني كه وقت معين ميكنند دروغگو هستند.»
تفاوت زمينههاي ظهور با علائم آن:
ظهور امام زمان(عج) شرايط و نشانههايي دارد كه از آنها به عنوان «زمينههاي ظهور» و «علائم آن» ياد ميشود تفاوت اين دو آن است كه زمينهها در تحقق ظهور، تاثير واقعي دارند به گونهاي كه با فراهم شدن آنها. ظهور امام اتفاق ميافتد و بدون آنها ظهور نخواهد بود؛ ولي «علائم» در ظهور نقش ندارند بلكه تنها نشانههايي هستند كه به وسيلهي آنها ميتوان به اصل ظهور حضرت و يا نزديك شدن آن پي برد.
با توجه به تفاوت ياد شده به خوبي ميتوان دريافت كه زمينهها و شرايط نسبت به علائم و نشانهها از اهميت بيشتري برخوردار هستند. بنابراين پيش از آنكه به دنبال علائم ظهور باشيم به زمينههاي ظهور توجه كنيم و در حد توان در تحقق آن زمينهها تلاش كنيم.
شرايط و زمينههاي ظهور
براي حركت اصلاحي و انقلاب عظيم بشري توسط حضرت مهدي7، چهار شرط ذكر شده و مانند هر قيام اصلاحي ديگر قبل از آن حركت عظيم اين چهار زمينه و شرط بايد فراهم باشد تا انقلاب به بار بنشيند.
در مورد انقلاب حضرت مهدي7 دو زمينه و شرط در محدوده اختيارات بشر است و ما بايد آن زمينهها را ايجاد كنيم و دو شرط ديگر خارج از اختيارات بشر است:
1. وجود طرح و برنامه
هر جنبش و خيزشي كه بخواهد وضع موجود جامعه را تغيير دهد و به وضع مطلوب برساند نياز به طرح و برنامه دارد كه البته طرح و برنامه اين حركت توسط خداوند بزرگ تدوين شده است. خداوندي كه عالم به ابعاد مختلف وجودي انسان ميباشد و با توجه به ابعاد مختلف روحي و مادي و فردي و اجتماعي... انسان برنامهاي را تحت نام دين اسلام و كتاب قرآن در اختيار پيامبر و بعد از آن ائمه7 قرار داده است.
2. رهبري توانا
اين شرط نيز در مورد قيام بزرگ حضرت مهدي7 فراهم است، چون رهبري اين قيام در دامان امامت پرورش يافته و به سرچشمه وحي متصل است. به قرآن و معارف دين (طرح و برنامه) احاطه دارد و مورد تاييد الهي است.
3. ياران
با نگاهي به تاريخ، به خوبي ميتوان نقش و جايگاه ياوران را در حركتها و خيزشها دريافت. مگر داستان صلح امام حسن7 را ميتوان فراموش كرد كه چگونه حضرت را رها كردند و در نهايت ايشان مجبور به قبول و امضاي صلح نامه شد؟
همان طور كه عدم همراهي با امام زمان7 غيبتساز است، همراهي و ياوري ظهورآفرين است پس بياييم با ولي نعمت خود پيمان وفاداري ببنديم و صفوفي به هم پيوسته از ياوران راستين فراهم آوريم تا ظهورش را درك كنيم!
4. آمادگي عمومي:
يكي از شرايط مهم هر انقلاب و قيامي، همراهي و پذيرش مردمي است؛ يعني اگر بهترين طرح و برنامه در اختيار، بهترين رهبر با ياراني منتخب و از جان گذشته قرار گيرد ولي مردم آن را نپذيرند، قطعاً به انجام نخواهد رسيد. اگر حكومت اسلامي در مدينه پايهگذاري شد بدان جهت بود كه مردم يثرب خواستند و روزها مقدم مبارك پيامبر را انتظار كشيدند.
بشير ميگويد به امام باقر7 عرض كردم: مردم ميگويند: «وقتي حضرت مهدي(عج) قيام كند كارها خود به خود براي او درست ميشود.» حضرت فرمود: «هرگز چنين نيست قسم به كسي كه جانم به دست اوست! اگر بنا بود كارها خود به خود درست شود براي رسول خدا چنين ميشد.»[5]
فوائد نشانههاي ظهور
در روايات ائمه معصوم7 علائم فراواني براي ظهور حضرت ذكر شده است كه بعضي از آن علائم و پديدهها طبيعي و عادي هستند و بعضي از پديدهها غيرعادي و معجزه آسا هستند. اهتمام ائمه7 به طرح اين موضوع و توجه دادن مسلمانان به اين حقيقت نشان از اهميت فوق العاده آن علائم دارد كه البته آثار بسياري در هدايت و سعادت فردي و جمعي مسلمانان دارد. بعضي از فوايد علائم ظهور به اين ترتيب است:
1. بازشناسی مدعيان دروغين مهدويت؛
2. آمادگي مردم براي ظهور حضرت حجت(عج)؛
3. پر فروغتر شدن نور اميد در دل مؤمنان و شيعيان؛
4. هشدار به منحرفان جهت جبران گذشته و مهيا شدن جهت ظهور؛
5. اثبات علم و صداقت ائمه7 در پیشگویی از آینده.
نشانههاي ظهور
آنچه از روايات استفاده ميشود اين است كه نشانههاي ظهور حضرت بر دو قسم است: نشانههاي حتمي و غيرحتمي.
نشانههاي حتمي: منظور از اين نشانهها آن است كه تحقق و پديدار شدن آنها بدون هيچ قيد و شرطي، قطعي و الزامي خواهد بود به گونهاي كه تا آنها واقع نگردد، حضرت مهدي7 ظهور نخواهد كرد و اگر كسي پيش از واقع شدن اين نشانهها ادعاي ظهور نمايد، ادعاي نادرستي كرده است.
چند نمونه از اين علائم به شرح ذيل ميباشد:
1. قيام سفياني
امام صادق7 ميفرمايند: «خروج سفياني از علايم حتمي است و قيام او در ماه رجب خواهد بود.»[6]
يكي از علائم حتمي كه پيشوايان معصوم ما بر آن بسيار تاكيد كرده و به طور صريح بيان فرمودهاند خروج سفياني است اين شخص، كه طبق پارهاي از روايات مردي اموي و از نسل يزيد بن معاويه بن ابيسفيان است و از پليدترين مردم است با خاندان نبوت و امامت و شيعيان دشمني ويژهاي دارد و در شهرهاي عراق به ويژه در نجف و كوفه، جنايات بزرگي مرتكب ميشود... سفياني بعد از مدتي از عراق به شام و دمشق فرار ميكند؛ امام سپاهي را به تعقيب او ميفرستد و سرانجام او را در «بيتالمقدس» هلاك كرده و سرش را جدا ميكنند[7].
2. خسف بيداء
از جمله علائم حتمي، فرو رفتن لشگر سفياني در «بيداء» است. بعد از قتل و غارت در مدينه، سپاهي از طرف سفياني به سوي مكه ميرود و در بين راه مكه و مدينه به فرمان خداي متعال به زمين فرو ميروند.[8]
امام باقر7 در حديث معتبري ميفرمايند:
به فرمانده لشگر سفياني گزارش ميرسد كه مهدي(عج) به سوي مكه حركت كرده است. او سپاهي را به دنبال آن حضرت روانه ميكند. آنها به وي دست نمييابند و مهدي(عج) داخل مكه ميشود... فرمانده سپاه سفياني با سپاهش در «بيداء» فرود ميآيند. در اين هنگام، ندا دهندهاي از آسمان ندا ميدهد: «اي زمينِ «بيداء» اينان را نابود كن!» پس زمين آنها را در خود فرو ميبرد...[9] و همچنين از امام صادق7 حكايت شده: «از علايم حتمي كه پيش از قيام اتفاق خواهد افتاد قيام سفياني و فرورفتن در زمين «بيداء» است.»[10]
3. صحبيه و نداي آسماني
براساس روايات متعدد، پس از ظهور امام در مكه بانگي بسيار مهيب و رسا از آسمان شنيده ميشود كه امام را با اسم و نسب به همگان معرفي ميكند و به مردم توصيه ميكند كه با امام بيعت كنند تا هدايت يابند و با او مخالفت نكنند كه گمراه ميشوند.
در روايتي از امام صادق7 نقل شده كه ميفرمايند:
«عن عمر بن حنظله قال سمعتُ اباعبدالله7 يقول: «قبل قيام القائم خمس علامات محتومات اليماني والسفياني والصحيحه وقتل النفس الزكيه والخسف البيداء»؛ «قبل از قيام قائم پنج علامت حتمي است: يماني، سفياني، صحيحه و نداي آسماني و قتل نفس زكيه و خسف بيداء»[11]
4. قتل نفس زكيه
انسان جوان و پاكي بين ركن و مقام توسط اهل مكه كشته ميشود.
5. خروج يماني
قيام سرداري از سرزمين يمن يكي از علائم حتمي است كه اندكي پيش از ظهور رخ خواهد داد وي كه مردي صالح و مؤمن است عليه بديها و انحرافات قيام ميكند و با تمام توان با بديها و تباهيها مبارزه ميكند.
از امام باقر7 در اين باره حكايت شده:
در ميان بيرقهايي ]كه قبل از قيام مهدي(عج) بلند ميشود[ پرچمي هدايتكنندهتر از پرچم يماني وجود ندارد كه آن پرچم هدايت است[12].
نشانههاي غيرحتمي: اموري هستند كه درصورت فراهم بودن شرايط به عنوان نشانه پديد ميآيد. بعضي از اين نشانهها را برميشماريم.
به روايتي از امام صادق7 كه به گوشهاي از مفاسد آخرالزمان اشاره فرموده توجه كنيد:
حكايت شده كه امام صادق7 به يكي از ياران خود فرمود:
هر گاه ديدي كه:
1. حق بميرد و طرفدارانش نابود شوند؛
2. ظلم و ستم فراگير شده؛
3. كارهاي بد آشكار شده و از آن نهي نميشود و بدكاران بازخواست نميشوند؛
4. بچهها به بزرگترها احترام نميگذارند؛
5. نوجوانان پسر، همان كنند كه زنان ميكنند؛
6. انسانها اموال خود را در غير اطاعت خدا مصرف ميكنند؛
7. كسي كه امر به معروف ميكند خوار و ذليل است؛
8. نماز را سبك شمارند؛
9. هرج و مرج زياد است؛
10. در مكه و مدينه كارهايي ميكنند كه خدا دوست ندارد؛
11. سال به سال بدعتها و بديها بيشتر شود؛
12. زنها بر مسند حكومت بنشينند و هيچ كاري جز خواستهي آنها براي آنها پيش نرود؛
13. هدف مردم شكم و شهوتشان است؛
14. و ديدي كه نشانههاي حق ويران شده است، در اين وقت خود را حفظ كن و از خدا بخواه كه از خطرات گناه نجاتت بدهد![13]و نیز در روایتی دیگر برخی نشانههای غیرحتمی را اینگونه برشمردهاند:
1. خراب شدن ديوار مسجد كوفه؛
2. جاري شدن نهري از شط فرات در كوچههاي كوفه؛
3. قحطي شديد قبل از ظهور؛
4. وقوع زلزله و طاعون در كثيري از بلاد؛
5. حركت پرچمهاي سياه از خراسان؛
6. خراب شدن بصره؛
7. كسوف خورشيد در سيزدهم يا چهاردهم ماه رمضان؛
8. فرا گرفتن ظلمت و كفر و معاصي در تمام عالم[14].
يادآوري
اين نشانهها بدان معنا نيست كه ما به گناه و ستم كمك كنيم تا نشانههاي ظهور تحقق يابد (چنانچه برخي كوتهفكران ميپندارند) بلكه ما بايد با تلاش فردي (خودسازي) و تلاش اجتماعي(كوشش در راه اصلاح جامعه و توسعه عدل و...) زمينه ساز ظهور حضرت گرديم و انشاءالله از ياران امام زمان (عج) قرارگيريم.
پینوشتها:
[1]. محمد صدر، تاريخ الغيبةالكبري، ص 396، ترجمه شده به نام تاريخ غيبتكبري ترجمه دكتر سيد حسن افتخارزاده.
[2]. غيبت نعماني، علائم پيش از قيام.
[3]. كتابالغيبه، شيخطوسي،ص425 «واما وقت خروجه7 فليس لمعلوم لنا علي وجه التفصيل...»
[4]. بحارالانوار، ج 52، ص 103.
[5]. غيبت نعماني، باب 15، ج 2، 399.
[6]. غيبت نعماني، ص 416 ترجمه محمد جواد غفاري، نشر، صدوق.
اخبرنا احمد بن محمد بن سعيد ابن عقده قال: حدثني محمد بن افضل بن ابراهيم بن رمانه من كتابه في رجب سنه خمس وستين و مأتين قال: حدثنا الحسن بن علي بن فضال قال: حدثنا ثعلبة بن ميمون ابواسحاق عن عيسي بن اعين عن ابي عبدالله7 انه قال السفياني من المعتوم وخروجه في رجب...
درباره وثاقت احمد بن محمد، معجم رجال الحديث، ج 2، ص 296؛ درباره وثاقت محمد بن فضل، معجم رجال الحديث، ج 7، ص 268؛ درباره وثاقت، حسن بن علي، معجم رجال الحديث، ج 5، ص 44؛ درباره وثاقت ثعلبة بن ميمون، معجم رجال الحديث، ج4، ص 408؛ درباره وثاقت عيسي بن اعين، معجم رجال الحديث، ج 13، ص 179.
[7]. سيماي آفتاب، حجتالاسلام دكتر طاهري، انتشارات زائر، ص 277.
[8]. همان، ص 278.
[9]. غيبت نعماني، ص 392، باب 14، ح 67.
درباره وثاقت اين حديث احمد بن محمد، معجم رجالالحديث، ج2، ص 296، احمد بن حسين، معجم رجالالحديث، ج2، ص97، حسن بن محبوب معجم رجال الحديث، ج 13، ص 72، عمرو بن ابي القوام، جابر بن يزيد جعفي، ج 4، ص 17.
[10]. غيبت نعماني، ص 372.
[11]. كافي، ج8، ص 210؛ كمال الدين، صدوق، ص 650، ج 2، عربي؛ غيبت نعماني، ص 252، باب 14، ح 9؛ غيبت طوسي، ص 267 ناشر مكتبه بصيرتي قم، چاپ غدير، مضمون روايت.
[12]. غيبت نعماني، ج 13، ص 264 ناشر مدين؛ نگين آفرينش، ص 157؛ تاريخ غيبت كبري، سيد محمد، صدر، ص 653 ترجمه افتخارزاده.
[13]. بحارالانوار، ج 52، ص 260، 256.
[14]. بحارالانوار، ج 52، ص 275... و كتاب نشانههاي شگفتآور آخرالزمان.