در آمد
بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين و عليه نتوکّل واليه اُنيب وصلّی الله علی محمد وآله الطاهرينb سيما حجة ابن الحسن العسکریg
قرآن کریم از چهارده قرن پیش که نازل شد و به عنوان معجزه جاویدان پیامبر اسلامa معرفی شد و همگان را به هماوردی فراخواند (بقره/ 23) همواره با مخالفتها و شبهات دشمنان اسلام روبهرو بوده است. لیکن همواره دشمنان قرآن طعم شکست را چشیده و به عظمت و اعجاز این کتاب آسمانی اعتراف کردهاند یا با سرافکندگی از صحنه خارج شدهاند.
اما در چند سال اخیر دشمنیها فزونی گرفته و سیل شبهات قرآنی ازطریق محیطهای مجازی سرازیر شده است. یکی از این موارد کتابی به نام «نقد قرآن، دکتر سُها» است.
در این نوشتار برآنیم که منصفانه، مؤدبانه و محققانه این کتاب را در بوته نقد قرار دهیم و خوانندگان را به داوری بطلبیم.
یادآوری این نکته ضروری است که بسیاری از پرسشهای قرآنی در عصر حاضر مطرح میشود که افراد بیغرض و حقجو آنها را مطرح میکنند که لازم است پاسخ علمی داده شود[1] ما حساب اینگونه پرسشها و افراد را از حساب دشمنان و شبهات آنها جدا میدانیم.
اول ـ روششناسی پاسخ به شبهات
Pادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَO (نحل/ 125)؛
«با فرزانگى و پندِ نيكو، به راه پروردگارت فرا خوان و با آنان به آن (شيوهاى) كه نيكوتر است، مناظره كن! در حقيقت، پروردگارت، خود، به كسى كه از راهش گمراه گشته داناتر است و او به (حال) ره يافتگان (نيز) داناتر است».
درآمد
هر کار علمی روشی و فرآیندی دارد. از اینرو لازم است روششناسی هر مبحث علمی روشن شود. روششناسی شامل: روش، هدف، مبانی، اصول و... میشود. شناخت این موارد به محقق کمک میکند که راه کوتاهتر و درست را انتخاب کند و از انحراف در بحث علمی پرهیز نماید. پاسخ به شبهات نیز از این قاعده مستثنی نیست از اینرو در چند بخش کوتاه روششناسی آن را روشن میکنیم.
الف) مفهومشناسی
شبهه عبارت است از بیان مطالب یا پرسش به صورتی که حق و باطل مخلوط شود و دیگران را به اشتباه بیاندازد. تفاوت اساسی شبهه و پرسش آن است که در پرسش شخص به دنبال حق است و از مطلبی سؤال میکند تا حقایق بر او روشن شود. از اینرو پرسش را تا حد امکان شفاف و مشخص بیان میکند
اما در «شبهه» شخص به دنبال گمراه کردن دیگران است و نمیخواهد که حقیقت روشن شود. یعنی غالباً حقیقت را میداند ولی آن را در ورای کلمات مخفی میکند. از اینرو شبهه همراه با ابهام و یا اجمال بیان میشود.
ب) اهداف
هدف از پاسخگویی به شبهه دو چیز است. اول پاسخ دادن به پرسش مخاطب و اقناء علمی و دوم روشنگری و رفع ابهام از دیگران تا به گمراهی گرفتار نشوند یا حداقل حجّت بر افراد تمام شود (اما در پاسخ به پرسش علمی هدف اول دنبال میشود).
ج) مبانی
از منظر قرآن، سنت، عقل و علم در رفع شبهات، رعایت مبانی زیر ضروری است.
1ـ حق محوری: بر اساس آیات قرآن کریم، خدا حق است، قرآن حق است و جهان بر اساس حق خلق شده است[2] و ما باید به دنبال حق باشیم و دیگران را به حکمت فرا خوانیم.[3]
بر این اساس اگر در مباحث علمی و بررسی شبهات طرف مقابل ما مطلب حقی گفت نباید انکار کنیم بلکه هر کجا و از هر کس حق را بپذیریم، بنابراین این ملاک برتری در مباحث علمی، اشخاص و گرایشهای سیاسی، مذهبی و ... نیست. بلکه حق بودن مطلب یعنی مطابق واقع بودن آن است.
2ـ عقلمداری: عقل یکی از منابع دین و وسیله فهم آیات و احادیث است تا آنجا که هدف نزول قرآن تعقّل معرفی شده است.[4] بر اساس آیات و احادیث در اسلام عقل حجت است،[5] اصول عقاید (توحید ـ نبوت ـ معاد) با عقل اثبات میشود و هر چه مخالف برهانهای قطعی عقل باشد خرافه و از دایره دین بیرون است.
بنابراین ضابطه اساسی در مباحث علمی و بررسی شبهات، عقل است و داور بین همه موافقان و مخالفان عقل رشید و سلیم است و پاسخ عقل باید بر اساس شبهات و بر اساس روش منطقی و برهانی باشد و عقلانیت بر بحث علمی حاکم شود.
3ـ علممداری: بر اساس آیات قرآن علم یقین (با رعایت مراتب آن) مطلوب است[6] و پیروی از «ظن» و گمان در مباحث علمی کفایت نمیکند.
Pوَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنّاً إِنَّ الظَّنَّ لاَ يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً ...O (یونس/ 36)؛
«و بيشتر آن (مشركـ)ـان جز از گمان پيروى نمىكنند؛ به راستى كه گمان، چيزى را از حق بىنياز نمىسازد ...».
پس در مباحث علمی و بررسی شبهات نباید به شایعات و گمانهزنیها و مطالب مشهور غیرثابت اکتفا کرد بلکه بحثهای علمی و بر اساس یقینیات سامان یابد و ملاک ردّ و اثبات مطالب علم یقینی باشد.
4ـ اخلاقگرایی: قرآن کریم ما را به اصول اخلاقی (راستگویی، راستکرداری و ...) دعوت میکند و پیامبر اسلامa را اوج و قلب اخلاق معرفی میکند[7] و هدف بعثت پیامبر اسلام، کامل کردن مکارم اخلاق معرفی شده است.[8]
بنابراین اخلاق در اسلام زیربناست پس باید در مباحث علمی و دفع شبهات ضوابط اخلاقی رعایت شود و خطوط قرمز اخلاقی رعایت گردد. از اینرو توهین به مخالفان، دروغگویی، مراء (جدال) ممنوع است تنها جدال اَحسن در قرآن اجازه داده شده است آن هم همراه با نصیحت نیکو،[9] که شخص از دایره حقگرایی بیرون نرود.
د) اصول بحث علمی (در پاسخ به پرسش و دفع شبهات)
از مبانی گفته شده و آیات دیگر قرآن و سنت اهل بیتb استفاده میشود که باید اصول زیر بر هر بحث علمی مسلمانان حاکم باشند.
1ـ محققانه، یعنی در مباحث و تحقیق پاسخهای حقگرایانه حاکم باشد و مطالب غیرثابت بیان نشود بلکه مطالب مستند و بعد از پژوهش بیان شود.
2ـ منصفانه، یعنی در مباحث علمی با انصاف باشیم و اگر مخالف مطلب حق و صحیح را گفت پذیرفته شود و لجاجت و تعصب حاکم نشود. یعنی بر مدار عدالت با مخالفان برخورد شود.
3ـ مؤدبانه، یعنی مباحث علمی با رعایت ضوابط اخلاقی صورت گیرد و از هر گونه توهین به مخالفان دور باشد.
4ـ در پی نیتخوانی نبودن: بررسی مطلب علمی مهم است نه غرض گوینده، یعنی نیّت خوانی در مباحث علمی جایگاهی ندارد. عن علیg: «وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال»؛[10] «به مطلبی که گفته شده توجه کنید نه کسی که میگوید».
تذکر: البته این اصل بدان معنا نیست که در دفع شبهات به هدایتگری و رفع گمراهی توجه نشود. بلکه پاسخ علمی به شبهه میتواند همراه با روشنگری و هدایتگری باشد و مغالطات و انحرافات شبههگران را آشکار سازد تا مخاطبان فریب مغالطه آنان را نخورند و منحرف نشوند.
هـ ) روش بحث علمی در دفع شبهات
شیوههای اجرایی متفاوتی در پاسخ به پرسش و دفع شبهه وجود دارد ولی به نظر میرسد که روش زیر مناسبتر باشد.
1ـ توجه به نکات مثبت مطلب
یعنی قبل از توجه به نکات منفی شبهه، به نکات مثبت شبههگر و متن او (مثل قلم روان، دستهبندی و ...) توجه شود که این نوعی انصاف در برخورد مخالفان است.
2ـ تبارشناسی شبهه
بررسی تاریخچه شبهه در منابع (کتب، مقالات، مذاهب و ادیان) سابق که موجب روشن شدن ریشههای بحث و سیر تطور آن و نیز شکسته شدن اُبهت شبهه میشود. چون در بسیاری موارد معلوم میشود که این شبهه به ظاهر نوآمد، در حقیقت شبههای قدیمی است که با عناوین مختلف بارها مطرح شده و پاسخهای متعدد به آن داده شده است.
3ـ استخراج مبانی و پیشفرضهای شبهه
بسیاری از شبهات بر اساس مبانی خاصی استوار است که در متن شبهه بدان تصریح نمیشود تحلیل شبهه و استخراج مبانی آن و روشن کردن بطلان آن مبانی موجب میشود که شبهه از اساس باطل شود و گاهی نیازمند جواب جدید نخواهد بود.
مثال: اگر کسی بگوید در قرآن فلان سوره اضافه یا کم شده است این شبهه مبتنی بر پیش فرض امکان تحریف قرآن است. اما اگر ما با دلیل محکم عدم تحریف قرآن را در جای دیگر اثبات کردهایم، اساس شبهه باطل میشود.
4ـ اعتبارسنجی منابع و مستندات شبهه
گاهی شبهات مستند به منابع غیرمعتبر حدیثی، تاریخی و .. است که توجه این مطلب و رد اعتبار منابع و مستندات شبهه، اساساً شبهه را باطل میسازد.
5 ـ تحلیل شبهه:
معمولاً شبهه همراه با ابهام، اجمال و مخلوط کردن حق و باطل و مطالب متنوع است. محقق پاسخگو باید:
اولاً صغری و کبرای شبهه را جدا کند.
ثانیاً آنها را به چندین پرسش جزیی تبدیل کند تا موضع آشکار و محل اختلاف دقیق روشن شود، سپس به پاسخ آنها بپردازد.
6 ـ توجه به لوازم و نتایج شبهه
متن شبهه چیزی است و لوازم و نتایج ذهنی و خارجی آن چیز دیگری است و گاهی هدف اصلی شبههگران ایجاد شبهه از طریق لوازم بحث است. البته گاهی شبهه لوازمی دارد که خود گوینده ملتزم به آنها نیست که در این صورت بیان لوازم نوعی جواب نقصی به شبهه است.
مثال: کسی که قرائت مشهور و رسمی دین را غیرمعتبر میداند چراکه هر کس قرائتی از دین دارد و برای خودش معتبر است.
اگر توجه به لازمه این مطلب کنیم که این گزارهای پارادوکسیکال است که خودش خود را باطل میکند چون اگر قرائتپذیری هر مطلب موجب بطلان آن میشود این جمله نیز خود قرائتی است که نظر شخصی است برای دیگران حجت نیست.
7ـ جواب نقضی و حلی
در پاسخ به پرسش و شبهه میتوان به دو صورت نقضی و حلّی عمل کرد در جواب نقضی به مطالبی اشاره میشود که بر اساس مواضع خصم، اشکال باطل میشود و جواب حلّی، پاسخ واقعی اشکال است.
نکات تکمیلی در پاسخگویی به شبهات
1ـ توجه به این نکته مهم است که هر شبهه و پرسش ممکن است پاسخهای متعدد داشته باشد و به یک پاسخ اکتفا نشود که ممکن است هر پاسخی برای یک نفر دلنشین باشد.
2ـ دین و قرآن حق است و اگر شبهه و پرسش میشود حتماً جواب دارد ولی علم ما محدود است و ممکن است به جواب واقعی نرسیم. این مطلب زیانی به حقانیت قرآنی و دین نمیزند.
3ـ شبهه در نظر مخاطبان سادهسازی میشود و اُبهت آن شکسته شود (با بیان تاریخچه و تحلیل آن به مبانی و سؤالات و ...) تا پاسخ آن زودتر و بهتر بر ذهنها بنشیند.
4ـ از شاخه به شاخه پریدن شبههگران جلوگیری شود وگرنه بحث به جدال و مراء میکشد و شبههگران از بحث فرار میکنند و نتیجه حاصل نمیشود یا دیرتر حاصل میشود.
5 ـ مقام اجرا از مقام علم جدا شود. یعنی اشکالات اشخاص (مثل عالمان دینی و سیاستمداران و ...) پای دین و قرآن گذاشته نشود. در پاسخ به شبهات ما متکلف دفاع از عملکرد اشخاص و پاسخ به شایعات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و ... نیستم. بلکه باید اصل شبهه را به صورت علمی و منطقی جواب دهیم.
6ـ فرق دفع و رفع شبهه: گاهی محقق درصدد پاسخگویی به شبهه است که دفع شبهه نامیده میشود و گاهی درصدد جلوگیری از وارد شدن شبهه است؛ یعنی زمینههای آمدن شبهه را با توضیحات علمی و دلایل کافی برطرف میکند که در این صورت رفع شبهه نامیده میشود.
دوم ـ معرفی کتاب «نقد قرآن» دکتر سُها
کتاب مذکور در 859 صفحه به صورت فایل در فضای مجازی منتشر شده است. در روی جلد نام دکتر سُها و ویرایش اول 1391 ثبت شده است. در مورد این کتاب یادآوری چند نکته ضروری است.
یک ـ نام دکتر سُها مستعار است و در صفحه 24 به این مطلب تصریح کرده که وی دکترا دارد ولی «سُها» نام واقعی او نیست. ولی مدعی است که درس حوزوی خوانده است.
دو ـ اهمیت کتاب مذکور در آن است که:
1ـ تقریباً همه شبهات قرآنی را جمعآوری و دستهبندی کرده است که 859 صفحه است.
2ـ زبان نوشتاری فارسی و روان تا حدود زیادی مؤدبانه و بدون توهین است (نویسنده خود را خداباور معرفی میکند که به دنبال حقیقت است).
3ـ به نظر میرسد کتاب حاصل کار گروهی بوده است و صاحب قلم اصطلاحات حوزوی و علوم قرآنی آشنا بوده است (همانطور که در ص 24 اشاره کرده است).
4ـ قرآن را کتاب بشری و تابع فرهنگ زمانه میداند و تحدّی آن را به چالش میکشد.
5 ـ در پایان کتاب ص 854 همه ادیان را خرافه معرفی میکند و منکر وحی و الهام خدا به بشر میشود.
6 ـ پخش گسترده فایل کتاب در محیط مجازی به ویژه ایمیل به اساتید و اخیراً تبلیغ آن در کوچه و بازار.
سه ـ کتاب نقد قرآن از یک مقدمه و چند فصل تشکیل شده است:
الف) مقدمه شامل مطالب زیر است:
ـ روش استدلال کتاب را معرفی میکند که مدعی است عقلی و علمی میباشد.
ـ منابع کتاب، قرآن و سنت (به ویژه صحیح بخاری و مسلم) و سیره ابن هشام و تاریخ طبری و تفاسیر موجود.
ـ هدف کتاب آن است که اثبات کند قرآن کتاب خدا نیست چون پر از خطا و ضعف و خالی از معجزه است که دست ساخته بشری است ولی در ص 854 کتاب همه کتب آسمانی و ادیان الهی را تخطئه میکند و منکر وحی از سوی خدا به بشر میشود.
ب) فصول کتاب عبارتنداز:
1ـ معرفی قرآن (شامل مطالبی همچون: زیبایی کلام قرآن، تکرار، محیطزدگی، بینظمی، ابهام و ...)
2ـ خطاهای علمی قرآن (شامل مطالبی همچون: جنینشناسی، کیهانشناسی، زمینشناسی، نقد اعجازهای علمی)
3ـ ناسخ و منسوخ (شامل مطالبی همچون: نسخ آزادی عقیده، بررسی موارد نسخ و ...)
4ـ ابهام در قرآن (شامل مطالبی همچون: ابهام در آیات موجب سه تناقض).
5 ـ انتساب رفتارها و صفات نامناسب به خدا (مثل: ظلم، انتقامگیری، خشم و ...)
6 ـ هدایت و گمراهی در قرآن (مثل: روشهای هدایت، عدم ارائه معجزه و دلایل معتبر و روش استفاده از شمشیر و تهدید دوزخ و نوید بهشت، قسم و تلقین و ...)
7ـ محمد در قرآن (مثل: جاه، مسائل جنسی، خمس و ...)
8 ـ نسبتهای ناروا به پیامبران (مثلاً در مورد لوط، ابراهیم، موسی و ...)
9ـ انسان در قرآن (مثل مباحث اختیار و جبر، نظام طبقاتی، موانع آزادی انسان ، موانع پیشرفت، حقوق بشر در قرآن)
10ـ قیامت در قرآن (مثل شکنجههای دوزخ، عشرتکده بهشت، تناقضات و ...)
11ـ اخلاق طبقاتی (مثلاً مؤمنان برترند و ...)
12ـ اقتصاد در قرآن (مثل اموال غارتی، ارث و ...)
13ـ سیاست در قرآن (مثل استبداد دینی، حقوق و آزادیهای سیاسی ...)
14ـ کشتار، بردهگیری، تجاوز جنسی و دزدیدن اموال غیرمسلمانان
15ـ افسانههای قرآن (مثل خلقت آدم، ذوالقرنین، نوح، سلیمان و ...)
16ـ دیگر تناقضات (مثل سؤال و عدم سؤال از گناهکاران در قیامت، کوری یا بینایی مشرکان در رستاخیز و ...)
17ـ بعضی خطاهای دیگر قرآن (مثل: تأیید سحر، عربی بودن قرآن و تعقل و ...)
18 ـ خطاهای نوشتاری (مثل عدم تناسب فعل با فاعل و مرفوع بودن اسم انّ و ...)
19ـ منابع قرآن (مثل: شعر جاهلی، آیات شیطانی و ...)
21ـ کدام دین را برگزینیم؟ (انکار روحی و الهام به نشر و خرافه انگاری همه ادیان الهی و ...)
تذکر: هر چند که ساختار این کتاب از نظر علمی قابل خدشه است چرا که برخی عناوین مثل (بعضی خطاهای دیگر قرآن) مناسب عنوان فصل نیست و برخی فصول با همدیگر تداخل دارد و ساختار منطقی بر کتاب حاکم نیست لیکن ما از این اشکال میگذریم و بیشتر به مطالب محتوایی میپردازیم.
سوم ـ نقاط قوت کتاب «نقد قرآن» دکتر سُها
هر نوشتار و نویسنده ممکن است نقاط قوت و اصول مثبت داشته باشد که شناخت و عرفی آنها مقتضای انصاف است و نیز همین موارد میتواند پایه برخی اشکالات بر آن باشد، نقاط مثبت کتاب نقد قرآن عبارت است از:
1ـ هدف، منابع و روش خود را مشخص و به صورت شفاف بیان کرده است (مقدمه ص 19، 23 و ..)
2ـ اعتراف به زیبایی کلام قرآن که یکی از جاذبههای مهم آن است (فصل اول ص 27)
3ـ دعوت به بیطرفی علمی و دقت عقلی و علمی در بررسی مطالب (ص 19)
4ـ منابع فهم قرآن را مشخص کرده است (کتاب و سنت) و به زحمتهای زیاد عالمان دینی در حفظ و تدوین احادیث و نیز ساختن دستگاه رفیع فقه و به وجود آوردن فلسفه و کلام اسلامی، عرفان اسلامی و اخلاقی اسلامی اعتراف میکند (فصل اول، ص 34)
5 ـ توصیه به مراجعه و قرائت قرآن میکند و سفارش مینماید که هرگاه مطلبی ابهام یا تضاد داشت باید به تفاسیر معتبر مراجعه کنید (فصل اول ص 38)
تذکر: اگرچه مطالب فوق از نقاط قوت مطالب نویسنده کتاب نقد قرآن است لیکن در بررسی کتاب فوق متوجه میشویم که بسیاری از این مطالب و اصول نیکو که در اینجا ذکر شده در متن کتاب ایشان رعایت نشده است (موارد و مصادیق در ادامه خواهد آمد).
چهارم ـ پیشینه پژوهش
در مورد کتاب نقد قرآن دکتر سها، تاکنون تلاشهایی انجام شده یا در حال انجام است که به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
1ـ رساله سطح چهار حوزه علمیه قم، تحت عنوان «نقد شبهات معاصر در مورد علوم طبیعی در قرآن» بررسی فصل دوم (کتاب نقد قرآن دکتر سها) توسط آقای جمالی که از سال 1393 در حال انجام است.
2ـ رساله دکتری دانشگاه معارف، تحت عنوان «شخصیت اخلاقی پیامبرa با تأکید بر نقد شبهات معاصر» (بررسی فصل هفتم کتاب نقد قرآن دکتر سها) توسط آقای جعفری که از بهار 94 شروع شده است.
3ـ رساله دکتری دانشکده اصول الدین تهران، تحت عنوان «مقام و منزلت انسان در قرآن با تأکید بر نقد شبهات جدید» (بررسی فصل نهم کتاب نقد قرآن) توسط خانم منتظری شروع شده است.
4ـ رساله دکتری دانشکده اصول الدین تهران، تحت عنوان «مقام و شخصیت پیامبرa در قرآن کریم با تأکید بر نقد شبهات جدید) توسط خانم طیبه صداقت شروع شده است.
5ـ پایاننامه کارشناسی ارشد شبهات نجومی قرآن، با تأکید بر پاسخ به کتاب نقد قرآن، راهنما آقای دکتر عیسی مسترحمی، دانشجو راحیل قربانی.
تذکر 1: بنده در رساله اول و دوم راهنما و در رساله سوم و چهارم مشاور هستم.
تذکر 2: محورهای مهم کتاب نقد قرآن دکتر سُها را بنده استخراج کردم و به گروههای قرآن برخی دانشگاهها جهت اخذ موضوع رسالههای دکتری ارائه کردم که بسیاری از آنها نیازمند نقد کامل و جزیی نگر اساتید و طلاب و دانشجویان رشتههای قرآنی و یا میانرشتهای قرآن و علوم (مثل قرآن و سیاست، قرآن و اقتصاد و ...) است.
موضوعات پیشنهادی رساله و پایاننامه در مورد شبهات قرآنی دکتر سُها
1ـ قرآنشناخت و شبهات آن
2ـ اعجاز پزشکی قرآن و نقد شبهات آن
3ـ اعجاز کیهانشناسی و نقد شبهات آن
4ـ اعجاز تاریخی قرآن و نقد شبهات آن
5 ـ ناسخ و منسوخ و نقد شبهات آن
6 ـ محکم و متشابه و نقد شبهات آن
7ـ افعال حکیمانه الهی و نقد شبهات آن
8 ـ صفات کمال الهی و نقد شبهات آن
9ـ هدایت در قرآن و نقد شبهات آن
10ـ گمراهی در قرآن و نقد شبهات آن
11ـ آثار تربیتی تهدیدهای قرآنی و نقد شبهات آن
12ـ آثار احکام شدید قرآن و نقد شبهات آن
13ـ جمال محمدa در قرآن و نقد شبهات آن
14ـ جمال پیامبران در قرآن و نقد شبهات آن
15ـ نظام عادلانه طبقات در قرآن و نقد شبهات آن
16ـ نظام اخلاقی قرآن و نقد شبهات آن
17ـ جمال انسان در قرآن و نقد شبهات آن
18ـ پیشرفت در قرآن و نقد شبهات آن
19ـ عظمت قیامت در قرآن و نقد شبهات آن
20ـ قرآن و اقتصاد و نقد شبهات آن
21ـ قرآن و سیاست و نقد شبهات آن
22ـ منبع الهی قرآن و شبهات آن
23ـ برخورد حکیمانه قرآن با غیرمسلمانان و شبهات آن
24ـ انسجام قرآن و نقد تناقض انگاری
25ـ واقعنمایی داستانهای قرآن و نقد افسانهانگاری
26ـ جمال محتوای قرآن و نقد شبهات آن
27ـ خط قرآن و نقد شبهات آن
[1]. ر.ک: پرسش و پاسخهای قرآنی (جلد 1ـ12) زیر نظر دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن.
[2]. واژه «حق» در قرآن کریم بیش از 250 بار به کار رفته است. بر اساس این آیات خدای متعال حق است (یونس/ 32، حج/ 6). اساس آفرینش بر اساس حق است (انعام/ 3). اراده الهی بر تحقق حق است (انفال/ 7 و 8). دین اسلام حق است (توبه/ 33). پیامبرa بر اساس حق به رسالت بر انگیخته شده است (بقره/ 119). قرآن بر اساس حق نازل شده است (بقره/ 176؛ آلعمران/ 3). داستانهای قرآن حق است (آلعمران/ 62؛ کهف/ 13). حقپوشی مذموم است (بقره/ 146 و ....). شک در حق روا نیست، چون از سوي پروردگار است (بقره/ 147). خدا مؤمنان را به حق رهنمون میسازد (بقره/ 213؛ یونس/ 35؛ رعد/14؛ ....). وعدههای الهی حق است (یونس/ 55) و خدا با حق بر باطل میکوبد و آن را از صحنه خارج میسازد (انبیاء/ 18).
در یک کلام «حق اساس قرآن و اسلام است». واژه «حق» در لغت به معنای «مطابقت و موافقت» (راغب اصفهانی، مفردات، ماده حق) و به معنای «ثابت» و «یقین» و «درست» (خلیل الجز، لاروس، ماده حق) آمده است.
[3]. Pادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَO (نحل/ 125)؛ «با فرزانگى و پندِ نيكو، به راه پروردگارت فرا خوان و با آنان به آن (شيوهاى) كه نيكوتر است، مناظره كن! در حقيقت، پروردگارت، خود، به كسى كه از راهش گمراه گشته داناتر است و او به (حال) ره يافتگان (نيز) داناتر است».
[4]. Pإِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَO (یوسف/ 2)؛ «در حقيقت، ما آن را در حالى كه خواندنىِ عربى است، فرو فرستاديم، تا شايد شما خردورزى كنيد».
[5]. آیات زیادی از قرآن ما را به تعقّل و تفکر و تدبّر فرا میخواند و در احادیث نیز از امام موسی کاظمg نقل شده است: «إنَّ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حُجَّتَينِ، حُجَّةً ظاهِرَةً وَ حُجَّةً باطِنَةً، فَأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الاَنْبِياءُ وَ الاَئِمَّةُ وَ أَمَّا الْباطِنَةُ فَالْعُقُولُ» (کافی، ج 1، ص 30)؛ «همانا برای خداوند بر مردم دو حجّت است، حجّت آشكار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشكار عبارت است از: رسولان و پیامبران و امامان؛ و حجّت پنهانی عبارت است از عقول مردمان».
[6]. Pكَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ * كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِO (یوسف/ 2)؛ «در حقيقت، ما آن را در حالى كه خواندنىِ عربى است، فرو فرستاديم، تا شايد شما خردورزى كنيد».
[7]. Pوَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍO (قلم/ 4)؛ «و مسلماً تو بر شيوهى (اخلاقى) بزرگوارانهاى هستى».
[8]. عن رسول اللهa : «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ» (مکارم الاخلاق، ص 8) ؛ «براستى كه من براى به كمال رساندن مكارم اخلاق مبعوث شده ام».
[9]. Pادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُO (نحل/ 125)؛ «با فرزانگى و پندِ نيكو، به راه پروردگارت فرا خوان و با آنان به آن (شيوهاى) كه نيكوتر است، مناظره كن!».
[10]. غرر الحکم و درر الکلم، ص 744.
الف: کلیات
- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: الف: کلیات
- بازدید: 3619