شبهه
اگر شراب بد است، چرا قرآن ميگويد بهشتيان از شرابي لذتبخش مينوشند؟
توضيح شبهه
در آية 90 سوره مائده شراب و... را از كارهاي شيطان ميداند در حالي كه در سوره محمد9 آيه 15 و مطففين آيه 25 ميفرمايد: ... [در بهشت] نهرهايي از شراب جاري است[1]... يا بهشتيان از شرابي سر به مُهر سيراب شوند[2].
پاسخ
مفهوم شناسي
«شراب» از ماده «ش ر ب» گرفته شده که در لغت به معناي «نوشيدن» است. راغب ميگويد: «شرب» يعني تناول هر نوع مايعي، آب باشد يا غير آن[3]. اين معنا در جاهاي مختلفي از قرآن استفاده شده است. به عنوان مثال خداوند به حضرت يعقوب ـ پس از گذراندن بيماري طولاني ـ ميفرمايد: (ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَشَرابٌ)[4]؛ «(به او گفتيم:) پاى خود را (بر زمين) بكوب؛ اين (چشمه) آبى سرد و نوشيدنى است».
کلمة «شراب» در فارسي به همان مايع مستکننده اطلاق ميشود که در عربي معادل «خمر» است. و آنچه شبهه فوق بدان نظر دارد همين معناست. آيه 15 سوره محمد9 است که از واژه «خمر» براي نوشيدني بهشتي استفاده ميکند: (وَأَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ)، «نهرهايى از شرابى كه براى نوشندگان لذتبخش است». اين واژه در دنيا به مايع مستکننده يا شراب اطلاق ميشود. در آيه 219 بقره ميفرمايد: (يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ)؛ «از تو در بارهى شراب و قمار مىپرسند». حال ببينيم چه تفاوتي ميان شراب دنيوي و بهشتي وجود دارد که اين حرام و آن حلال شده است؟
مقدمه
خداوند در آيه 7 سوره آلعمران آيات خود را به دو گروه محکم و متشابه تقسيم ميکند، محکم آنهايي هستند که معنايي صريح و متقن دارند و خواننده بدون ترديد و اشتباه به معنايش پي ميبرد. متشابه آنهايي هستند که فرد به شبهه و اشتباه ميافتد. و در همين آيه، محکمات را «امالکتاب» يعني مرجع و مفسر آيات متشابه معرفي ميکند[5].
آيه و کلمه مورد بحث از متشابهات قرآن است. يعني شخص ممکن است به اشتباه بيفتد و اين شراب را با شراب مستکننده يکي فرض کند. بنابر اين به سراغ آيات ديگر ميرويم تا ببينيم محکمات قرآن چگونه اين اشکال را برطرف ميکنند.
شرح و بيان
اولين چيزي که در اوصاف قيامت جلب نظر ميکند، اين است که آن روز، روز «حق» است؛ يعني هيچگونه باطلي در آن راه ندارد؛ در آيه 39 نبأ ميفرمايد: (ذلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ)، «آن روز حق است». پس اين خصوصيت بايد در همه اجزاي آن از جمله «شراب بهشتي» جريان داشته باشد. بنابر اين اولين نتيجهاي که حاصل ميشود اين است كه هيچ کدام از ويژگيهاي باطل مانند مستي، لايعقل شدن و... در آن وجود ندارد. اين معنا در آيات ديگر درباره شراب بهشتي به صورت صريحتري آمده است. در سوره صافات ميفرمايد: (يُطَافُ عَلَيْهِم بِكَأْسٍ مِن مَّعِينٍ بَيْضَاءَ لَذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ لاَفِيهَا غَوْلٌ وَلاَهُمْ عَنْهَا يُنزَفُونَ)؛ «جامي از (شراب) لبريز برگردشان چرخانده ميشود (شرابي) سپيد (و درخشان) كه براي نوشندگان لذتبخش است نه در آن تباهي (خرد) است و نه آنان از آن مست ميشوند».
در اين آيات همان صفتي که براي شراب بهشتي آمده (لَذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ) آورده شده، مستي و بي عقلي از آن نفي شده است[6]. در آيه ديگري نظير اين در سوره واقعه ميفرمايد: (لَايُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلاَيُنزِفُونَ)؛ «در حالي كه از (نوشيدن) آنها سردرد نميگيرند و مست نميشوند».
يعني مقربين از نوشيدن آن كاسهها دچار صداع و خماري كه دنبال خمر هست نميشوند و شراب بهشت مانند شراب دنيا خمارآور نيست و عقل آنان به خاطر سكري كه از نوشيدن شراب حاصل ميشود زايل نميگردد[7]. از جمله آيات ديگري که ميتواند مبين اين آيه باشد، آنهايي است که ميفرمايد در بهشت بيهودگي وجود ندارد. جالب اين که يکي از آياتي که در باره نوشيدني بهشتيان است ميفرمايد: (يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْساً لَا لَغْوٌ فِيهَا وَلاَتَأْثِيمٌ)[8]؛ «در آن (بهشت) در مورد جام [پر از شراب]، كه نه در آن بيهودگي است و نه گناه، كشمكش ميكنند».
به کلمه «تأثيم» دقت کنيد؛ همان است که از شراب بهشتي نفي و براي شراب دنيايي اثبات شده است. در آيه 219 بقره درباره شراب و قمار ميفرمايد: (قُلْ فِيهَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَفْعِهِمَا)، «بگو: در آن دو، گناه [و زيانى] بزرگ و سودهايى براى مردم است؛ و[لى] گناه آن دو از سود آن دو بزرگتر است».
مطلب ديگري که بايد دقت شود اين است كه نه به اين خاطر که خدا اين را حرام و آن را حلال کرده، گناهي در آنها هست يا نيست بلکه چون در اين «اثم، دوري از خير، ضرر و زيان» وجود داشت حرام شد و در آن چون اين موارد وجود نداشت حلال شد. زيرا همان گونه که مشاهده ميشود «إثم» در اين آيه به خود شراب و قمار اسناد داده شده، در آن آيه «لغو و تأثيم» از خود شراب بهشتي نفي شده است (بدون اينکه نامي از خدا به ميان آيد) که نشان ميدهد آيه در صدد بيان ماهيت اين دو نوع شراب است.
آيه ديگري در سوره مائده از ضررهاي شراب مست کننده سخن ميگويد، چيزي که ـ به دلايل ياد شده ـ در شراب بهشتي راه ندارد: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! شراب و قمار و بتها و چوبهاى شرطبندى، فقط پليدند [و] از كار شيطاناند؛ پس، از آن[ها] دورى كنيد، باشد كه شما رستگار شويد. شيطان، به سبب شراب و قمار مىخواهد در بين شما فقط دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد؛ پس آيا شما (به شرابخوارى و قماربازى) پايان مىدهيد؟!»[9].
شيطان ميخواهد به وسيله شراب و قمار، ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد. آيا (با اين همه زيان و فساد، و با اين نهي اكيد،) خودداري خواهيد كرد؟!
روشن است که بهشت جايگاه شيطان نيست. اصولاً ماهيت شيطان با ماهيت بهشت با هم سازگاري ندارد، پس امکان ندارد چيزي که داراي ماهيت شيطاني اعلام شده، در بهشت وجود داشته باشد. بهشتيان هيچگونه کينه و دشمني بين آنها نيست و برادرانه بر تختهايي روبروي يکديگر مينشينند. پس شراب بهشتي نبايد هيچگونه عداوت و دشمني براي آنها به همراه داشته باشد. در آيه 47 سوره حجر ميفرمايد: (وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِنْ غِلٍّ إِخْوَاناً عَلَي سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ)؛ «و آنچه از كينه در (دلها) و سينههايشان دارند، بَرمىكَنيم؛ برادرانه بر تختهايى روياروى هماَند» اگر قرار بود شراب بهشتي دشمني به همراه بياورد، ديگر لزومي نداشت آنها را از کينه و دشمني پاک سازد.
نه تنها از ياد خدا غافل نيستند بلکه هرگونه خواسته آنها با تسبيح خدا همراه است و پايان کارشان نيز با حمد خدا (دَعْواهُمْ فيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فيها سَلامٌ وَآخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين)[10]؛ «ندا (و نيايش) آنان در آن (بوستانها، اين است كه) «خدايا! منزّهى تو!» و زندهبادِ آنان در آنجا، «سلام» است؛ و پايان ندا (و نيايش) آنان (اين است) كه «ستايش، مخصوصِ خدايى است كه پروردگارِ جهانيان است» خواندن (درخواست)شان در آنجا «سبحانك اللهم»، و درودشان در آنجا «سلام» است و آخر خواندنشان اين كه «الحمد لله رب العالمين». اگرچه در ضمن بنابراين ضررهايي كه براي شراب دنيوي ذكر شد از شراب بهشتي نفي شده، اما مناسب است برخي از ضررهاي بيشمار آن از نظر پزشكي ارائه گردد تا بيش از پيش مشخص شود شرابي كه مادر بسياري از مرضهاي مهلك است هيچ راهي به دارالسلامِ بهشت ندارد.
ضررهاي شراب از ديدگاه علم پزشكي
الكل از همان ابتداي ورود به بدن؛ تخريب و فساد را با خود به ارمغان ميآورد از جمله سرطان زبان، استفراغ شديد خوني، التهاب حاد، مزمن، و سرطان مري؛ آمارها نشان ميدهد90% مبتلايان به سرطان معده از معتادان به مشروبات الكلي هستند كه مصرف دخانيات نيز به اين امر كمك ميكند. التهاب لوزالمعده كه بيماري بسيار خطرناكي بوده و ممكن است منجر به مرگ شود، بيماريهاي كبدي، بيماريهاي قلبي از جمله ضعف ماهيچههاي قلب؛ نارساييهاي قلبي مادرزادي در كودكاني كه مادران الكلي دارند؛ مرگ بر اثر تنگي نفس و متوقف شدن قلب از فعاليت؛ نارساييهاي خوني؛ آمادگي براي ابتلاء به بيماريهاي عفوني به دليل ضعف بدن ناشي از اعتياد به الكل؛ تشديد بيش از حد ميل جنسي كه منجر به تجاوز به ديگران ميشود و از سوي ديگر به تدريج كاهش و نارساييهاي جنسي را به همراه دارد. الكل يكي از علل پنجگانه ابتلاء به سرطان مغز است، عقبماندگي ذهني و نقص خلقت در كودكاني كه مادران الكلي دارند. پزشكان آلماني ثابت كرده تأثير الكل تا سه نسل به طور حتمي باقي است به شرط اينكه اين سه نسل الكلي نباشند.
الكل علاوه بر آثار زيان بار جسمي آثار مخرب رواني و عصبي زيادي به همراه دارد از جمله بر هم زدن تعادل رواني؛ عوارض دماغي ناشي از مستي كه منجر به تصادف با اتومبيل؛ به راه انداختن مشاجرات بي دليل به جهت فقدان تعقل؛ كه در صورت افزايش مستي به بيهوشي و مرگ منتهي ميگردد؛ ايجاد اعتياد به الكل كه به الكليسم موسوم است؛ ايجاد جنون عقلي كه شخص را به خيانت و جنايت يا خودكشي سوق ميدهد و...[11] اما خداوند درباره بهشت ميفرمايد: (وَاللَّهُ يَدْعُوا إِلَي دَارِالسَّلاَمِ)[12]، «و خدا (شما را) به سراى سلامت فرا مىخواند» خداوند به جايي شما را دعوت ميكند كه دارالسلام و خانه سلامت است و جايي كه خانه سلامت باشد شرابش نيز نه تنها بيماريزا نيست بلكه سالم و سلامت است.
نتيجه
بين شراب دنيايي و آن شراب تفاوت بسيار است. اگر شراب مستکننده خصوصيات شراب بهشتي و يا حتي ساير نوشيدنيهاي عادي را داشت، حرام نمي شد و اگر آن شراب ضررهاي شراب دنيايي را داشت، نه تنها حرام بود بلکه هيچ راهي به بهشت نداشت و با ماهيت آن سازگاري نداشت. حضرت علي7 فرمود: «إِنَّ حُكْمَهُ فِي أَهْلِ السَّمَاءِ وَأَهْلِ الْأَرْضِ لَوَاحِد»[13]؛ حکم خداوند براي اهل آسمان و اهل زمين يکي است».
منابع جهت مطالعه بيشتر
1. تفسير نمونه، ناصر مکارم شيرازي، ج4، ص452 و ج 19، ص 54.
2. الميزان، محمد حسين طباطبايي، ج 17، ص 137.
3. اطيبالبيان في تفسير القرآن، سيد عبدالحسين طيب، ج 12، ص 174.
4. نهجالبيان عن کشف معاني القرآن، محمد بن حسن شيباني، ج4، ص 289.
5. انوار التنزيل و اسرار التأويل، عبدالله بن عمر بيضاوي، ج 5، ص10.
منهج الصادقين فيالزامالمخالفين، ملافتحاللهکاشاني، ج 7،ص 468.
[1]. (وَأَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبين)، «نهرهايى از شرابى كه براى نوشندگان لذتبخش است».
[2]. (يُسْقَوْنَ مِنْ رَحيقٍ مَخْتُومٍ)، «از شراب خالص مُهر نهاده شده نوشانده مىشوند».
[3]. مفردات، ص 448.
[4]. ص/ 42.
[5]. ر.ک: الميزان، ج 3، ص 20.
[6]. «غول» در اصل به معنى فسادى است كه به طور پنهانى در چيزى نفوذ مىكند و «ينزفون» نيز در اصل از ماده «نزف» به معنى از بين بردن چيزى به صورت تدريجى است.
در هر حال منظور از آن در آيه مورد بحث از بين رفتن تدريجى عقل و رسيدن به حد سكرات كه در مورد شراب طهور بهشت مطلقا وجود ندارد، نه از عقل مىكاهد و نه فساد توليد مىكند.
اين دو تعبير به طور ضمنى بيان بسيار ظريف و دقيقى است در مورد شرابهاى دنيا و مواد الكلى كه به صورت تدريجى و مخفيانه در وجود انسان نفوذ مىكند و فساد و تباهى مىآفريند، نه تنها عقل و سلسله اعصاب را به ويرانى مىكشد، كه در تمام دستگاههاى بدن انسان از قلب گرفته تا عروق، و از معده تا كليهها و كبد، تاثير مخرب غير قابل انكارى دارد. و نيز عقل و هوش انسان را همانند آب چاه به تدريج مىكشد تا آن را خشك و خالى كند! ولى شراب طهور الهى در قيامت از همه اين صفات خالى است. تفسير نمونه، ج 19، ص 54 ـ 55.
[7]. الميزان في تفسير القرآن، ج 19، ص 122.
[8]. طور / 23.
[9]. مائده / 90 و 91.
[10]. يونس / 10.
[11] . برگرفته از: اعجازها و شگفتي هاي علمي قرآن، دكتر محمد علي رضايي اصفهاني و محسن ملاكاظمي، ص 226- 233
[12] . يونس/ 25. ر.ک: تفسير صافي فيض کاشاني، ص 399.
[13]. نهج البلاغة، خطبه 192، ص 287، انتشارات دارالهجرة، قم.
اگر شراب بد است، چرا قرآن ميگويد بهشتيان از شرابي لذتبخش مينوشند؟
- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: ـ اگر شراب بد است، چرا قرآن ميگويد بهشتيان از شرابي لذتبخش مينوشند؟
- بازدید: 3102