شبهه
چند شرق و چند غرب در زمین وجود دارد؟
توضیح شبهه
بین آیاتی که در آنها از مشرق و مغرب سخن به میان آمده است تنافی وجود دارد. برخی این آیات از وجود یک مشرق و یک مغرب (الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ)[1] و برخی دیگر از آیات از دو مشرق و مغرب (رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ)[2] و گروه دیگری از آیات از وجود چند مشرق و مغرب (الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ)[3] خبر میدهند.
Article II. پاسخ:
این شبهه سابقه طولانی دارد و حتی آن را در بین سؤالات تفسیری که از امامان: پرسیده شده است، میبینیم. به عنوان مثال میتوان به سؤال «ابن کواء» از حضرت علی7 در این زمینه اشاره کرد[4]. با درنظرگرفتن دستهبندی آیات به صورتی که در توضیح شبهه ارائه شده به پاسخگویی این پرسش میپردازیم. قبل از پرداختن به دیدگاه مفسران و دانشمندان پیرامون آیات، برای فهم این نظریات توضیح مشرق و مغرب از نظر علمی ضروری به نظر میرسد.
(a) مشرق و مغرب از نظر علمی
افق هر نقطه، مدار آن محل را در دو نقطه و نصفالنهار آن محل را نیز در دو نقطه قطع میکند؛ به طوری که خط واصل میان دو نقطه اول بر خط واصل میان دو نقطه دوم عمود است. از دو نقطه اول آنکه در سمت طلوع خورشید است مشرق یا خاور و آن نقطه که مقابل آن واقع شده است، مغرب یا باختر میگویند[5]. دو نقطه دیگر، شمال و جنوب یعنی دو قطب مغناطیسی زمین هستند و اگر شخص به سمت شمال بایستد، مشرق در طرف راست او واقع میشود و خورشید از آن سمت طلوع میکند و در سمت چپ او غروب میکند.
در حقیقت، این جریان معلول چرخش [حرکت وضعی] زمین است که هر شبانهروز یکبار به دور خود میچرخد و باعث میشود در هر لحظه نیمی از زمین به سوی خورشید و روشن و نیم دیگر آن پشت به خورشید و تاریک باشد. از طرف دیگر به دلیل میل محور زمین و حرکت انتقالی آن به دور خورشید، درجه سمت طلوع و غروب خورشید در هر روز متفاوت با روز دیگر است. این مسأله باعث میشود که مشرق و مغرب یک محل خاص در طول سال، نقطه ثابتی از مشرق و مغرب نباشد بلکه در هر روز تغییر میکند علاوه بر این که زاویه طلوع و غروب نیز متفاوت است. گذشته از آنچه گفتیم، از نظر زمانی نیز طلوع و غروب خورشید در هرروز متفاوت با روز قبل است که بلندی و کوتاهی شب و روز در طول سال نشانگر آن است، پس از نظر زمانی نیز ما مشرقها و مغربهای متعددی داریم.
(b) دیدگاههای مفسران
(c) دسته اول: آیات (الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ)؛
در این آیات مراد از مشرق و مغرب جنس آنهاست و خداوند متعال اصل آنها را اراده کرده است بدون اینکه نظری به تعداد آن داشته باشد. و این با اصطلاح علمی و عرفی مشرق و مغرب سازگاری دارد؛ چرا که برای هر نقطه از زمین یک مشرق و یک مغرب وجود دارد[6].
(d) دسته دوم آیات (رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ)؛
در بیان سرّتثنیه بودن این دو لفظ در این مجموعه آیات، دیدگاههای متفاوتی ارائه شده است که پس از نقل، به بررسی آنها و میزان موافقت شأن با آیات قرآن و یافتههای علمی خواهیم پرداخت.
1. مراد از مشرقین، مشرق خورشید در تابستان و زمستان و مراد از مغربین، مغرب آن در این دو فصل است[7].
2. منظور از مشرقین و مغربین، مشرق و مغرب خورشید و ماه است[8].
3. مقصود از مشرقین، مشرق و مغرب [هر دو] است؛ با این توجیه که بنابرعادت عرب که در بسیاری از موارد، از دو جنس که برخی ویژگیهای مشترک دارند، یکی را انتخاب نموده و از آن تثنیه میسازند و آنرا برهر دو جنس اطلاق میکنند؛ در اینجا نیز لفظ «مشرق» انتخاب شده و پس از تثنیه نمودن آن، در معنای مشرق و مغرب بکار رفته است[9].
4. مراد از مشرقین و مغربین، مشرق و مغرب دو نیمکره زمین است، چرا که هر نیمکره برای خود مشرق و مغربی دارد[10]. آیتالله خویی تثنیه آمدن مشرق و مغرب را در آیه 17 سوره رحمن را اشاره به دو نیمکره زمین میدانند و مینویسند: «ظاهر این است که آیه ناظر به نیمکره دیگر زمین است؛ چراکه طلوع آفتاب بر نیمی از آن کره ملازم با غروب آن از نیم کره دیگر است.»[11]
5. مراد از مشرقین، پیامبراعظم9 و امیر المؤمنین7 و مراد از مغربین، امام حسن7 و امام حسین7 است. این بیان از امام صادق7 نقل شده است[12].
(e) بررسی و نقد
بسیاری از مفسران و دانشمندان متقدم، احتمال اول را در تفسیر مشرقین و مغربین پذیرفتهاند. و برخی از آنان روایتی از حضرت علی7 را در تأیید تفسیر خویش ذکر کردهاند که فرمودهاند «إن مشرق الشتاء علی حدّه ومشرق السیف علی حدّه»[13]؛ «مشرق زمستان و تابستان هر کدام بر حدّ خود است». این مطلب از نظر علمی نیز به اثبات رسیده است که میل محور زمین و حرکت انتقالی آن باعث میشود محل طلوع و غروب خورشید در تابستان و زمستان متفاوت باشد.
تفسیر دوم نیز با یافتههای علمی سازگار است؛ چرا که هرکدام از خورشید و ماه [همانند دیگر ستارگان و سیارات] طلوع و غروب خاص خود را دارند اما این تفسیر از نظر دانشمندان و مفسران چندان با آیه مناسبت ندارد.
تفسیر سوم فقط در آیه 38 سوره زخرف محتمل است؛ زیرا به خاطر ذکر مغربین در کنار مشرقین، در آیه 17 سوره رحمن، این تفسیر نمیتواند بیان مناسبی برای این آیه باشد.
احتمال چهارم نیز با توضیحاتی که از آیتالله خویی و محمد متولی شعراوی نقل شد، میتواند تفسیری برای آیه باشد. برخی از مفسران با ذکر این احتمال در تفسیر آیات، آن را از معجزات علمی دانسته و گویای مطلبی علمی میدانند که مردم تا زمانهای متمادی پس از پیامبر اسلام9 از آن بیاطلاع بودند[14]. البته با در نظر گرفتن این نکته که درتفسیر آیه، احتمالات دیگری نیز وجود دارد، نمیتوان این معنا را مقصود اصلی و انحصاری آیه دانست و آن را نمونهای از اعجاز علمی قرآن معرفی کرد.
تفسیر پنجم نیز از موارد ذکر بطن آیه است که در صورت صحت سند و اسناد آن به معصوم، میتواند تفسیری برای آیه باشد و هیچگونه منافاتی با تفاسیر چهارگانه گذشته ندارد. بنابراین تفسیر، مشرقین، پیامبر اسلام9و حضرت علی7هستند که در صدر اسلام محل طلوع اسلام بودند و مراد از مغربین امام حسن7 و امام حسین7 هستند که در دوره غروب اسلام اصیل از صحنه جامعه، به شهادت رسیدند. این نحوه تفسیر، در دیگر روایات نیز دیده میشود؛ به عنوان نمونه میتوان به تفسیر مشرقین به پیامبر اسلام و حضرت ابراهیم اشاره کرد.
(f) دسته سوم: آیات (الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ):
در مورد این گروه از آیات نیز چند احتمال ارائه شده است.
1. به دلیل حرکت انتقالی زمین و میل محور آن، نقاط طلوع و غروب خورشید در هر روز با روز دیگر متفاوت است و جمعبودن مشارق و مغارب به این نکته اشاره دارد[15]. روایتی از حضرت علی7در جواب ابن کواء نقل شده، این دیدگاه را تأیید میکند که میفرماید: «زمین 360 مشرق و مغرب دارد.»[16]
2. از آنجا که در نقاط مختلف زمین مشرق و مغرب مختلف است و گاهی مغرب یک نقطه هم زمان با مشرق نقطه دیگر است، لذا میتوان گفت تعبیر جمع به همین اختلاف آفاق نظر دارد[17].
3 مراد از مشارق و مغارب، طلوع و غروب خورشید برای دیگر کواکب منظومه شمسی است؛ چرا که آنان نیز همانند زمین دارای طلوع و غروب خورشید هستند[18].
(g) بررسی و نقد
تعدد مشرق و مغرب، در کیهانشناسی از قطعیات شمرده میشود و هر یک از این سه دیدگاه با آنچه هماکنون در علم اثبات شده سازگاری دارد؛ ولی با توجه به اینکه آیه 137 سوره اعراف اشاره به سرزمینهایی است که در سیطره فرعونیان بود و غرض آیه بیان گستردگی آن سرزمینهاست، احتمال دوم ترجیح دارد[19]. ولی احتمال سوم صحیح به نظر نمیرسد. اما در مورد آیه 40 سوره معارج هر یک از این سه احتمال میتواند مراد خداوند متعال باشد و با آیه سازگاری دارد.
البته آیت الله خویی احتمال اول را در این مجموعه آیات نمیپذیرند و مینویسند: «برخی از مفسران مانند قرطبی[20] و غیر او مشرقها و مغربها را حمل بر اختلاف نقطههای طلوع و غروب آفتاب به اختلاف ایام سال دانستهاند؛ ولی اینمعنا خالی از تکلف نیست زیرا خورشید هرگز نقاط مختلف معینی برای طلوع غروب ندارد که به آن سوگند یاد شود بلکه به اختلاف اراضی مختلف میشود.»[21]
به نظر میرسد اشکال ایشان وارد نباشد؛ چرا که اولا) در این آیات شریفه آنچه به آن قسم یاد شده است «ربّ» است نه مشارق و مغارب. دوم) اگر به مشارق و مغارب هم قسم یاد میشد، تعیّن و تشخّص آنها ضروری نبود؛ و حتی عدم تشخّص در اینگونه موارد بهتر است، چرا که با عمومیت و گستردگی مُقسم به (که به آن قسم یاد شده) میتوان قسم را تأکید کرد. سوم) بر فرض قبول سخن ایشان این اشکال در احتمالی که مقبول خودشان است نیز وارد میشود. علاوه بر این که در مورد این آیه میتوان گفت مراد از مشارق و مغارب، تمام نقاط روی زمین است چراکه به خاطر کرویت و حرکت چرخشی زمین خورشید هرلحظه در نقطهای از کرهزمین طلوع و در نقطهای غروب میکند [و هر نقطهای از زمین برای نقطهای مشرق و برای نقطهای مغرب است] پس میتوان گفت: تعدد مشارق و مغارب به تعداد اماکن زمین است.
گذشته از اینها احتمال دیگری در این آیات و آیه 5 سوره صافات میتوان ارائه کرد که، مشارق و مغارب را أسماء زمان بدانیم که در این صورت «ربّ المشارق وربّ المغارب» کنایه از ربوبیت الهی در تمام زمانها است. زیرا هر لحظه از زمان، زمان طلوع و غروب خورشید برای نقاطی از زمین است. شاهد این برداشت از آیه، ذکر (رَبُّ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا)در آیه 5 سوره صافات است [که مراد خدای تمام مکانهاست و] قبل از (وَرَبُّ الْمَشَارِقِ) آمده است و اسم مکان دانستن مشارق تکرار را به همراه دارد.
برخی از نویسندگان با تأمل در سیاق آیاتی که تعابیر سه گانه مشرق و مغرب در آنها به کار رفته است، سبب این سه گونهگی را رعایت سیاق آیات دانستهاند؛ زیرا در آیه 9 سوره مزمل که سخن از توحید است، مفرد بودن صیغهها شایسته است و در آیه 17سوره رحمن آیات هم جوار همگی تثنیه است و به کار بردن مشرق و مغرب به صورت تثنیه مناسبت دارد و نیز بیشتر کلمات در آیات مقارن با آیه 40 سوره معارج به صورت جمع به کار رفتهاند لذا بیتناسب نیست اگر مشرق و مغرب در آن آیه به صورت جمع آمده است[22]. اگرچه این برداشت در مورد تمام آیات مورد بحث صادق و صحیح به نظر نمیرسد اما از آنجایی که در اکثر این آیات، هماهنگی با سیاق رعایت شده است، میتوان آن را بیانگر حدّ اعلای بلاغت قرآن دانست.
(h) نتیجه
آنچه آیات گروه اول (الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ) به ما عطا میکند، هیچگاه با مطالب آیات گروه دوم (رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ) در تضاد و مخالفت نیست همانطور که مطالب دو گروه از آیات در تقابل با دادههای آیات گروه سوم (ِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ) نمیباشد.
(i) منابع جهت مطالعه بیشتر
تفسیر البیان، آیت الله خویی، ذیل آیه مربوطه.
تفسیر تسنیم، آیت الله جوادی آملی، ذیل آیه مربوطه.
تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ذیل آیه مربوطه.
پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر محمد علی رضایی اصفهانی.
قرآن و کیهانشناسی، سید عیسی مسترحمه.
معارف قرآن، آیتالله مصباح یزدی.
[1]. شعراء/ 28؛ مزمل / 9؛ بقره / 115؛ همان / 142؛ همان / 177.
[2]. رحمن/ 17.
[3]. معارج/ 40؛ اعراف/ 137؛ صافات/ 5.
[4]. تفسیر نور الثقلین، ج 55، ص 420.
[5]. فرهنگ بزرگ گیتاشناسی، ص 136.
[6]. البیان فی تفسیرالقرآن، ص74 و نیز پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج1، ص192 و نیز الموسوعة الذهبیة، ص 65.
[7]. تفسیر مجمع البیان، ج 9، ص 335 و نیز الموسوعة الذهبیة، ص 56.
[8]. تفسیر مجمع البیان، ج 9، ص 335.
[9]. تفسیر اطیب البیان، ج 12، ص 29 و نیز تفسیر نمونه، ج 21، ص 66.
[10]. محمد متولی شعراوی، معجزة القرآن، ج 1، ص 24.
[11]. مرزهای اعجاز، ص 121.
[12]. تفسیر صافی، ج 5، ص 108.
[13]. تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 201 و نیز تفسیر صافی، ج 5، ص 108.
[14]. تفسیر اطیب البیان، ج 12، ص 376.
[15]. تفسیر نمونه، ج 25، ص 45 و نیز موسوعة اعجاز العلمی فی القرآن، ص 65.
[16]. تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 420.
[17]. معجزة القرآن، ج 1، ص 24 و نیز مرزهای اعجاز، ص 122.
[18]. موسوعة اعجاز العلمی فی القرآن، ص 65.
[19]. تفسیر نمونه، ج 6، ص 330.
[20]. الجامع لاحکام القرآن، ج 8، ص 62.
[21]. مرزهای اعجاز، ص 123 و نیز البیان، ص 75.
[22]. آیات قرآنیة فی مشکاة العلم، ص 215.
چند شرق و چند غرب در زمین وجود دارد؟
- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: ـ چند شرق و چند غرب در زمین وجود دارد؟
- بازدید: 4487