پرسش:
بهترين راه براي جمع بين علم و ايمان چيست؟ به طوري كه نه از ساحت علم كم شود و نه از ساحت معرفت (ديني و معنويت)، چه پيشنهادي ميكنيد؟
پاسخ:
قرآن كريم همانطور كه به معنويت و تعالي اعتقادي، روحي و اخلاقي انسان توجّه دارد، به دانشافزايي بشر نيز توجّه كرده است.
در قرآن كريم بيش از هفتصد بار ماده علم به كار رفته و بيش از هزار آيه به مباحث كيهانشناسي، پزشكي، زيستشناسي و... اشاره دارد كه گاهي در حد اعجاز علمي مطرح شده است.[1] قرآنكريم علمآموزي را هدف آفرينش انسان معرفي ميكند[2] و دانشمندان و مؤمنان را برتر از ديگران ميداند.[3]
بنابراين قرآن كريم انسان را به جمع بين علم و ايمان، دانش و معنويت فرا ميخواند و بين اين دو مقوله تعارض و تضادي نميبيند. اما گاهي افراد، قلمرو دين و علم را به خوبي نميشناسند يا رعايت نميكنند، از اين رو جمع بين آنها مشكل مينمايد يا به توهم تعارض منتهي ميشود.
راهكارها
جداسازي قلمرو علم و دين[4] بهترين راهكار براي جلوگيري از چالشهاست. يعني بدانيم كه:
الف: پژوهش در حوزه طبيعت، مخصوص علم است و همگان بايد به نتايج پژوهشهاي تجربي (كه به حد قطعيات ميرسد) احترام بگذارند.
ب: حوزه ماوراءطبيعت مثل خدا و فرشتگان و... مخصوص حوزه دين است و حواس طبيعي بشر بصورت عادي راهي به سوي آنها ندارند، بنابراين اطلاعات بشر در اين زمينه از راه علوم نقلي (مثل وحي قرآني و احاديث) بدست ميآيد.
ج: حوزه انسان از جهتي موضوع پژوهشهاي تجربي و از جهتي موضوع احكام ديني است (البته در برخي موارد طبيعت نيز اينگونه است)
براي مثال: جسم انسان موضوع تحقيقات پزشكي است ولي احكام و مقررات عبادي براي تعالي روحي بشر موضوعي ديني است. در اين موارد نيز لازم است جهتگيري دين و علم كاملاً مشخص و متمايز و روشن شود تا از تداخل و تعارض جلوگيري گردد.
به عبارت ديگر دين در برخي موارد كلي قوانيني دارد كه از طرف خالق بشر مقرّر شده پذيرش و احترام رعایت اين قوانين موجب سعادت بشر است، ولي راهكارهاي اجرايي آنها توسط كارشناسان و متخصصان علوم مختلف تعیین میگردد.
براي مثال: حفظ جان انسان از نظر ديني واجب است. اما راهكار علمي آن توسط پزشكان و متخصصان زيست محيطي و... بيان ميشود و نيز در امور سياسي، تربيتي، اجتماعي و اقتصادي نيز دين اسلام خطوط كلي را مطرح كرده است كه رعايت آنها سعادت انسان را تضمين ميسازد مثل حرمت ربا در اقتصاد، حقوق والدين، فرزندان، زن و شوهر، حقوق شهروندان نسبت به همديگر و ممنوعيت ظلم. لزوم نصب رهبران جامعه از طريق الهي و... به عبارت ديگر انسان داراي دو بعد جسمي و روحي است كه براي هر یك هدف و سعادت و سير تكاملي وجود دارد كه قوانين و مقررات و لوازم خاص خويش را ميطلبد.
علوم بشري ميتواند سعادت بعد جسماني بشر را تا حدودي تامين سازد و دين، سعادت بعد روحي و معنوي بشر را تامين ميكند و اين دو با همديگر تعارض ندارند، البته گاهي اتّفاق ميافتد برخي انسانها از قدرت خود و طبيعت و علم بر ضد سعادت كل بشريت استفاده ميكنند و دين در اين موارد قوانين بازدارندهاي را تنظيم كرده است تا از تباهي و هلاكت بشريت جلوگيري كند.
براي مثال: نيروي هستهاي يكي از نعمتهاي الهي است كه ميتوان از آن در خدمت بشريت براي توليد نيروي برق يا پزشكي هستهاي استفاده كرد. امّا برخي انسانهای قدرتطلب از آن براي توليد سلاح هستهاي و كشتار انسانها استفاده ميكنند؛ دين با اين پديده شوم مخالف است چون بشريت را به سوي هلاكت ميكشاند.
البته عدم رعايت قلمرو علم و دين در طول تاريخ، ضربهها و زيانهاي زيادي براي بشريت بوجود آورده است كه نمونهي آن را در قرون وسطي در اروپا ميبينيم.[5]
البته در تاريخ اسلام معمولاً علم و دين سازگاري دارند و همين مطلب عامل پيشرفت سريع مسلمانان در چند قرن اوليّه ظهور اسلام شد.[6]
پینوشتها:
[1]. نك: پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، دكتر محمدعلي رضایي اصفهاني، انتشارات مبين.
[2]. طلاق/ 12.
[3]. مجادله/ 11.
[4]. نك: درآمدي بر تفسير علمي قرآن، دكتر محمدعلي رضائي اصفهاني، انتشارات اسوه.
[5]. نك: رابطه علم و دين، دكتر محمدعلي رضايي اصفهاني، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي.
[6]. نك: پويايي فرهنگ و تمدن اسلامي، دكتر علي اكبر ولايتي.