پرسش:

مراحل خلقت انسان در قرآن کدام است؟

˜پاسخ:
1. علقه

خداوند در آيات مختلف از قرآن كريم، به مراحل خلقت انسان اشاره كرده است. يكي از اين مراحل «علق» است. واژه «علق» شش بار[1] و در پنج آيه به صورت‌هاي مختلف به كار رفته است و همچنين سوره‌اي در قرآن با نام «علق» نازل شده است. (اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ)؛ «بخوان به نام پروردگارت كه آفريد، انسان را از علق آفريد».

اكثر مفسران[2] اتفاق نظر دارند كه 5 آيه‌ اول سوره‌ علق، نخستين آياتي است كه در غار حرا بر پيامبر اسلام9 نازل شده است.

علق در لغت

واژه‌ «علق» جمع «عَلَقَه» در اصل به معناي «چيزي‌كه به چيز بالاتر آويزان شود» آمده است و موارد استعمال آن در خون بسته، زالو، خون منعقد كه در اثر رطوبت به هر چيز مي‌چسبد، كرم سياه كه به عضو آدمي مي‌چسبد و خون را مي‌مكد و... مي‌باشد[3]. پس مي‌توان گفت: در مواردي كه علق استعمال شده: يكي چسبندگي و ديگري آويزان بودن، لحاظ شده است مانند: زالو، خون بسته و كرم كه به عضو بدن مي‌چسبد و آويزان مي‌شود.

علق از نگاه علم

«علق»، همان خون بسته‌اي است كه از تركيب اسپرم مرد با اوول زن حاصل مي‌شود و سپس داخل رحم زن مي‌شود و بدان آويزان مي‌شود. پس از پيوستن نطفه‌ مرد به تخمك زن، تكثير سلولي آغاز مي‌شود و به صورت يك توده‌ سلولي در مي‌آيد كه به شكل توت است (به آن مارولا Marula گويند) و در رحم لايه‌گزيني مي‌كند يعني، سلول‌هاي تغذيه كننده به درون لايه مخاطي رحم نفوذ كرده و به آن معلق (آويزان نه كاملاً چسبيده به رحم) مي‌شوند. قرآن اين مطلب را با تعبير زيباي «علق» بيان كرده است[4].

اگر واژه «علق» را به معناي خون بسته بپذيريم، مي‌توانيم تناسب آن را با موارد استعمال اينگونه بيان كنيم:

1. چسبنده‌بودن آن[5]. (خون بسته‌اي كه براي مكيدن خون به بدن مي‌چسبد).

2. آويزان شدن آن به جداره رحم.

3. مشابه زالو است. (زالو هر بار مي‌تواند به اندازه يك فنجان قهوه، خون انسان يا حيواني را بمكد. نطفه در رحم، زالو وار به رحم مي‌چسبد و از خون تغذيه مي‌كند[6] همچنين در وجه تشبيه به زالو گفته شده است كه در مرحله ايجاد جنين، از هر دو ماده‌اي به نام «هپارين» ترشح مي‌شود تا اينكه خون در موضع منعقد نشود و قابل تغذيه باشد[7]. شكل علقه مانند زالو كاملاً مسطح است اين حالت در چهار هفته اول ادامه دارد[8].

4. تغذيه از خون است[9].

در نتيجه مي‌توان گفت[10]: با توجه به ديدگاه دانشمندان و مفسران و اهل لغت، «علق» به معناي «خون بسته» آويزان به رحم است. به ويژه آنكه اين مرحله از خلقت انسان در علم جنين‌شناسي جديد، به عنوان واسطه‌اي بين نطفه و مضغه (گوشت شدن) محسوب مي‌شود. يعني حدود 24 ساعت اين خون بسته به جدار رحم آويزان است و از خون آن تغذيه مي‌كند.

خداوند مي‌توانست با بيان «الدم المنقبضه؛ خون بسته» مطلب را ذكر نمايد اما با آوردن واژه‌ي «علق» هم معناي خون بسته و هم معناي آويزان بودن را رسانده است كه با نظريات جديد پزشكي همخواني دارد. با توجه به عدم پيشرفت علم‌پزشكي در 14 قرن قبل مي‌توان مسئله‌ «علق» را يكي از شگفتي‌هاي علمي قرآن ناميد كه بعد از 14 قرن كشف شده است[11].

براي مطالعه بيشتر به كتاب‌هاي ذيل مراجعه شود:

1. پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، دكتر رضايي اصفهاني، ج2، ص 487 ـ 481.

2. طب در قرآن، دكتر دياب و قرقوز، ترجمه از چراغي، ص 86.

3. اولين پيامبر آخرين دانشگاه، دكتر پاك نژاد، ج 11، ص 110.

4. مطالب شگفت‌انگيز قرآن، گودرز نجفي، ص 99.

2. مضغه

قرآن کریم در مراحل خلقت انسان پس از نطفه و علقه مرحله‌ای دیگر به نام «مضغه» را مطرح می‌سازد که در 2 آیه[12]  و سه بار از آن سخن گفته است، خداوند در سوره حج آیه 5 می‌فرماید:

(ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ)؛ «پس از علقه، آنگاه از مضغه دارای خلقت کامل و خلقت ناقص تا قدرت خود را به شما روشن گردانیم».
واژه‌شناسی

واژه‌ «مضغه» در لغت به معنای «غذای جویده شده و گوشت جویده» آمده است به عبارت دیگر قطعه‌ای از گوشت که شبیه گوشت جویده‌ شده است[13].

و واژة «مخلقه» تعبیری است که برای مبالغه در «خلق» به کار می‌رود و «خلق» به معنای ایجاد چیزی بر کیفیت مخصوص است.‌ پس تعبیر به «مخلّقه» در مورد «مضغه» اشاره به این است که حقیقت خلق و تحقق آن؛ یعنی ایجاد بر کیفیت مخصوص و تعیین خصوصیات و مقدمات، در این مرتبه است. اما غیرمخلقه به این معناست که تعیین برخی خصوصیات (تماماً یا بعضاً) در این مرتبه «مضغه» نیست[14].

مضغه در دستگاه علم

جنین انسان از هنگام لقاح تخمک و کرمک (اوول و اسپرم) تا 6 روز در راه است تا در رحم جایگزین شود. سپس در رحم لانه‌گزینی می‌کند و به صورت آویزک (علق) تا 14 روز به رشد خود ادامه می‌دهد و از هفته سوم بارداری با چشم غیرمسلح کاملاً به صورت گوشت‌ جویده پدیدار می‌گردد[15]؛ دوره تمایز لایه‌های زاینده (مضغه) را می‌گذارند که تا ماه سوم بارداری ادامه دارد[16]. اما این «مضغه» همیشه یک حالت ندارد و مراحل گوناگونی دارد که در قرن از آن «مخلّقه و غیرمخلّقه» نام برده است. اما مفسران دیدگاه‌های مختلفی در این دو تعبیر دارند مانند:

1. مقصود جنین کامل الخلقه یا ناقص باشد[17].

2. مقصود از «مخلّقه» مرحله‌ي تصویر جنین باشد[18].

3. مقصود از «مخلّقه» مضغه شکل یافته و متمایز است[19] و نظرات دیگری درباره آن بیان شده است که بیشتر آن‌ها قابل جمع است.

تعبیر بسیار زیبا و شگفت‌انگیز قرآن (مضغه، مخلّقه و غیرمخلّقه)[20] با یافته‌های پزشکی جدید هماهنگ است و جنین را در این دوره (هفته سوم به بعد) به صورت گوشت کوبیده معرق می‌کند و اشاره‌ای لطیف به تمایز لایه‌های آن (مخلّقه = ایجاد به کیفیت مخصوص و تعیین خصوصیات) می‌کند و یک نوع رازگویی و اعجاز علمي ‌قرآن را می‌رساند.

در نتیجه می‌توان گفت: از مجموع نظرات این طور استفاده می‌شود که «مخلّقه و غیرمخلّقه» صفت برای «مضغه» است به این معنا برخی از اقسام مضغه مقدرات و کیفیت خصوصیات در این مرتبه کامل است و اقسام دیگر کامل نیست[21].

3. استخوان و گوشت:

قرآن بعد از بیان مرحله «مضغه، گوشت جدیده» به مرحلة دیگری از خلقت اشاره کرده است:

(فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً)؛ «و آنگاه مضغه را استخوان‌هایی بعد استخوان‌ها را با گوشتی پوشانیدیم»[22].

برای این‌که بهتر به مرحله استخوان‌بندی جنین آشنا شویم، لازم است همراه او، مرحله پوشاندن گوشت را نیز بیان کنیم. آیه فوق بیانگر آن است که ابتدا استخوان تشکیل شده و بعد از آن گوشت روی آن قرار گرفته است.

نکات علمی

در مراحل سومین هفته رشد جنین، لایه زایای، اکتودرم، مزودرم، اندودرم، تشکیل مي‌شود. از لایه‌ اکتودرم، اعضا و ساختمانی که در ارتباط با دنیای خارج باقی مي‌مانند؛ ایجاد مي‌گردد، مانند: دستگاه عصبی، پوشش مي‌گوشی، بینی، چشم و... و از لایه‌ مزودرمي ‌اعضای سلکروتوم (غضروف و استخوان) دستگاه ادرار و تناسلی و... به وجود مي‌آید و از لایه‌ اندودرمی، دستگاه معدی روده‌ای، دستگاه تنفسی، مثانه و... ساخته مي‌شود.

با توجه به مواد فوق؛ غضروف و استخوان‌ها از لایه میانی (مزودرم) تشکیل می‌شود که به وسیله دو لایه دیگر (اکتودرم و اندودرم) پوشیده شده که آن دو لایه از گوشتی بدن مثل پوست، غدد... ساخته می‌شود هم‌چنین ساخته‌شدن سلول‌هایی که باعث پیدایش غضروف و استخوان مي‌شود؛ از هفته چهارم بارداری شروع می‌شود و اما سلول‌های ماهیچه‌ای پس از آن ساخته می‌شود[23].

گفته شد که لایه‌ میانی مزودرم غضروف‌ها و استخوان‌ها را تشکیل مي‌دهد؛ بهتر است با غضروف و استخوان سازی آن آشنا شویم.

«غضروف» نوعی بافت همبند است که به علت خاصیت ارتجاعی، می‌تواند فشار زیادی را تحمل کند و هم چنین از بافت‌های نرم بدن پشتیبانی به عمل می‌آورد. هر غضروف دارای ماده‌ای بنیادی بوده که در ساختمان آن مقدار زیادی آب (حدود 70 درصد) به کار رفته است. این ماده‌ بنیادی می‌تواند در آب جوشی حل شود و ماده‌ای به نام ژله غضروف یا کندرین (chondrin) را به وجود آورد. رنگ غضروف سفید مایل به آب است و در افراد مسن به علت تغییرات متابولیک می‌تواند زرد رنگ باشد.

نقش غضروف در تشکیل استخوان این است که اولین مرحله ساخته شدن استخوان است. غضروف بافتی است مشتقی از مزانشیم که برای اولین بار در اواخر هفته چهارم زندگی جنین، ظاهر مي‌شود و در قسمت‌هایی که می‌خواهد استخوان تشکیل دهد، ابتدا باید قالبی از غضروف به وجود آید که بعداً به استخوان تبدیل شود بنابراین استخوان سازی به دو صورت انجام می‌پذیرد:

1. استخوان‌سازی داخل غشایی: در این نوع استخوان‌سازی بافت استخوانی در داخل لایه‌ای از بافت همبند مزانشیمي‌ تشکیل می‌شود و این بافت مستقیماً به بافت استخوانی مبدل می‌شود. تفاوتی که میان استخوان سازی داخل غشایی با تشکیل غضروف وجود دارد، این است که غضروف معمولاً رگ خونی، لنفی و عصب ندارد و تغذیه آن توسط انتشار صورت می‌گیرد و به لحاظ نداشتن رگ خونی، ترمیم آن با مشکل صورت می‌گیرد ولی محل تشکیل استخوان بسیار پر عروق می‌باشد.

2. استخوان‌سازی داخل غضروفی: در اکثر استخوان‌های بدن، سلول‌های مزانشیمي ‌ابتدا به یک سری قالب‌های غضروفی شفاف تبدیل شده که به نوبه خود استخوانی می‌گردد. استخوانی که به طور ابتدایی در بدن جنین تشکیل می‌شود موقتاً و تماماً از نوع نابالغ یا اولیه است و پس از تولد به تدریج بافت استخوانی جنین از بین رفته و به جای آن استخوان بالغ یا ثانویه تشکیل می‌گردد. نکته بسیار جالبی که در بافت استخوانی به چشم می‌خورد این است که این بافت از ابتدای تشکیل تا پایان عمر دو فعالیت متضاد دارد. یکی استخوان سازی و دیگری تخریب استخوانی[24].

با توجه به مطالب علمي ‌می‌توان گفت: سلول‌های غضروفی و استخوانی از لایه‌ میانی جنین (مزودرم) زودتر از سلول‌های ماهیچه‌ای و پوستی پدید می‌آید. پس در حقیقت سلول‌های استخوان و غضروفی به وسیله دو لایه دیگر جنین (اکتودرم و اندودرم) پوشیده شده و سلول‌های ماهیچه‌ای و پوستی روی آن‌ها را همانند لباس می‌پوشاند. این یافته‌های علمي با مطالب قرآنی هماهنگ است که نشان از شگفتی علمي‌ قرآن دارد[25].

4. آفرینش روح و جنبش جنین

از آیات قرآن استفاده می‌شود که پس از مرحله تسویه و تنظیم و تعادل اعضای بدن انسان در رحم مادر مرحله دیگری را با نام «نفخ روح، دمیدن روح» بیان می‌کند.

(ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُوحِهِ)[26]؛ «آن‌گاه او را درست اندام کرده و از روح خویش در او دمید»؛

(فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ)[27]؛ «بعد استخوان‌ها را به گوشتی پوشانیدیم، آن گاه [جنین را در] آفرینشی دیگر پدید آوردیم.»

از آیات فوق بر می‌آید که در آدمي‌ جز بدن، چیز بسیار شریف نیز وجود دارد که مخلوق خداست و تا آن چیز شریف در انسان به وجود نیاید، آدمی انسان نمی‌گردد و در حضرت آدم به وجود آمد، شأنی یافت که فرشتگان در برابر او خضوع کردند و عبارت (أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ) نشان از خلقت مي‌دهد که فعل و انفعالات طبیعی و مادی در آن نیست[28]. و انشا به معنی ایجاد کردن چیزی توأم با تربیت آن است. این تعبیر نشان می‌دهد که مرحله اخیر با مراحل قبل، کاملاً متفاوت است[29] اگر گفته شود نطفه انسان از آغاز که در رحم قرار مي‌گیرد و قبل از آن یک موجود زنده است.

بنابراین نفخ روح چه معنا دارد؟ در پاسخ باید گفت: زمانی که نطفه منعقد می‌شود تنها دارای یک نوع «حیات نباتی» (گیاهی) است یعنی؛ فقط تغذیه و رشد و نمو دارد. ولی از حس و حرکت که نشانه «حیات حیوانی» است و هم‌چنین قوه‌ ادراکات که نشانه «حیات انسانی» است و در آن خبری نیست تکامل نطفه در رحم به مرحله‌ای مي‌رسد که شروع به حرکت می‌کند و تدریجاً قوای دیگر انسانی در آن زنده می‌شود این همان مرحله‌ای است که قرآن از آن تعبیر به نفخ روح می‌کند[30]. اما ماهیت روح چگونه است؟ و حلول او برجسم از چه زمانی می‌باشد؟ آیات قرآن در این مورد ساکت است و تفصیلی ندارد و حقیقت آن نیز برای ما روشن نیست.
نظرگاه دانشمندان

مهم‌ترین اتفاقی که پس از ماه سوم برای جنین پیش می‌آید، حرکت و فعالیت قلب و رشد سریع جنین و شکل‌گیری اندام‌های خارجی است. در ماه سوم و ابتدای ماه چهارم به دلیل عصب‌دار شدن اندام‌ها حرکت جنین آغاز مي‌شود و زن باردار در ماه چهارم حرکت جنین را کاملاً احساس می‌کند[31]. دانش بیولوژی هنوز پاسخگوی این قسمت نبوده یعنی حد فاصل مرحله حیات با مرحله قبل از آن را نمی‌تواند مشخص سازد[32]. آیا در چهارماهگی این دمیدن روح اتفاق می‌افتد یا کمتر از آن و حتی برخی از منابع پزشکی تشخیص حرکات جنین توسط مادر را در ماه پنجم دانسته‌اند[33] تا چه رسد به زمان دقیق حلول روح. آیا می‌توان ادعا کرد حرکت جنین در شکم مادر همان وقوع دمیدن روح باشد؟

در پاسخ باید گفت: همان‌طور كه گذشت جنین بعد از لقاح نطفه دارای حیات نباتی (گیاهی، است که فقط تغذیه و رشد دارد و بعد از مدتی دارای حرکات و ضربان قلب است که می‌توان آن را حیات حیوانی دانست اما آن چه مهم است قوه‌ ادراکات و شعور که در سایه روح الهی پرورش مي‌یابد و هم‌چنین انسانیت انسان که او را از حیوان متمایز مي‌کند محقّق نمي‌شود مگر با حلول روح الهی و در قرآن کریم اشاره‌ای به حرکت جنین نشده است فقط سخن از خلقت دیگر و دمیدن روح الهی شده است[34]، در نتیجه نمی‌توان گفت: دمیدن روح بر جنین هم زمان با حرکات جنین است.

5. جنسیت جنین (دختر یا پسر)

قرآن در ادامه بیان مراحل خلقت به مرحله شکل‌گیری جنین اشاره می‌کند و در چند آیه بدان پرداخته شد، (ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى‏ فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى)[35]؛ «پس علقه [آویزک] شد و [خدایش] شکل داد و درست کرد و از آن، دو جنس نر و ماده را قرار داد».

از مرحله‌ علقه تا شکل‌گیری جنین، سه ماه طول می‌کشد و در سومین ماه صورت جنین شکل صورت انسان به خود می‌گیرد و جنسیت جنین مشخص می‌شود و به همین علت قرآن کریم مرحله جنسیت جنین را (پسر یا دختر) پس از مرحله تسویه و شکل‌گیری قرار داده است (فَسَوَّى‏ فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ) از نظر علمی اعضای تناسلی خارجی در ماه سوم تکامل یافته که در دوازدهمین هفته جنس جنین را با امتحان وضع ظاهری مي‌توان مشخص ساخت[36].

انتخاب پسر یا دختر شدن جنین با چه کسی است؟

آن‌چه از علم پزشکی می‌توان استخراج کرد این است که تعیین جنسیت بستگی به سلول‌های پدر دارد. یعنی کروموزوم y در کرمک (اسپرماتوزئید) تعیین‌کننده پسر است (44+ x + y) و اوول زن همیشه دارای کروموزم x است و کروموزوم x مرد جنسیت جنین را دختر تعیین مي‌کند. (44+2x)[37].

اما در مرحله بعد يعني هنگامي که انسان به صورت پاره گوشتی در شکم مادر قرار گرفته دو برجستگی از طناب پشتی که بعداً ستون فقرات را تشکیل خواهد داد به وجود می‌آیند.

این دو برجستگی را لوله‌های تناسلی می‌نامند. اگر مقرر شده که جنین پسر باشد این دو لوله از هفته ششم شروع به ساخت بافت‌های مشابه بافت‌های بیضه می‌کنند. اما اگر مقرر شده که جنین دختر باشد، این لوله‌های تناسلی از هم متمایز شده تا در هفته دهم بافت‌های شبیه بافت‌های تخمدان را تشکیل دهند. شکل‌گیری دستگاه تناسلی مو تشابه به دلیل نبودن هورمون‌های نر صورت می‌پذیرد[38].
عوامل دخيل در پسر یا دختر شدن

خداوند در سوره شوری آیه 49 و 50، تمام امور مربوط به جنس جنین را به دست خود می‌داند؛ (لِلَّهِ مُلْكُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ...).

آیه در بیان عدم تأثیر علل و اسباب مادی نیست بلکه بیان‌گر قدرت و عظمت خداوند است. امروزه با پیشرفت علم ژنتیک و فراهم نمودن دارو و دریافتن تاثیرات غذا، قادر به تعیین جنسیت هستند.

در این راستا حضرت آیة الله مکارم شیرازی: تعادل جمعیتی دختر و پسر را مطرح کرده و تاثیر غذا و دارو را در جنسیت جنین کمرنگ نموده است. ایشان مي‌فرماید: «در این‌که چگونه و تحت چه عواملی، جنین مذکر یا مونث می‌شود؟ هیچ کس پاسخی در برابر این سوال ندارد، یعنی علم هنوز جوابی برای آن پیدا نکرده است.

ممکن است پاره‌ای از مواد غذایی یا داروها در این امر مؤثر باشد ولی مسلماً تأثیر آن سرنوشت‌ساز و تعیین‌کننده نیست. ولی با این حال عجیب این است که همیشه یک تعادل نسبی در میان این دو جنس (مرد و زن) در همه جوامع دیده مي‌شود و اگر تفاوتی باشد چندان چشم‌گیر نیست[39]».

6. مدت ثابت زمان بارداری

آن‌چه در بین مردم مشهور است، دوران بارداری 9 ماه است و قرآن کریم بدون اشاره به زمان، با جمله «اََجَلٍ مُسَمّىً، مدت معین» و «قَدَرٍ مَعْلُومٍ، مدت معین» زمان بارداری را مشخص و ثابت می‌داند.

آیه: (وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى‏ أَجَلٍ مُّسَمّىً)[40]؛ «آن‌چه را اراده می‌کنیم تا مدتی معین در رحم‌ها قرار مي‌دهیم».

آیه: (فَجَعَلْنَاهُ فِي قَرَارٍ مَكِينٍ إِلَى‏ قَدَرٍ مَعْلُومٍ فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ)[41]؛ «پس آن را [نطفه] در جایگاهی استوار نهادیم تا مدتی معین و توانا آمدیم و چه نیک تواناییم»[42].

رحم قرارگاه و جایگاه استواری برای محصول بارداری است، ولی برای یک مدت زمان تعیین شده و تقریباً ثابت که به دوران بارداری معروف است و تقریباً 270 ـ 280 روز یا 40 هفته، معادل ده ماه قمری یا نه ماه شمسی که پس از آن جنین قادر خواهد بود در دنیای جدیدی به زندگی خود ادامه دهد. قرآن از این مدت زمان به نام «قَدَرٍ مَعْلُومٍ» یاد مي‌کند و در سوره حج از این فاصله زمانی به نام «اََجَلٍ مُسَمّىً» یعنی، مدت از قبل تعیین شده یاد مي‌نمايد. اعجاز این آیات در این نیست که به مدت بارداری اشاره نموده، بلکه در این است که گفته است این مدت بهترین و مناسب‌ترین مدت ممکن است «فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ» و اگر این مدت کم یا زیاد شود، زیان آن متوجه جنین یا مادر او خواهد بود.

اگر مدت بارداری بیش از 42 هفته به طول انجامد، بارداری طولانی نامیده می‌شود و مشكلاتی مانند: سختی زایمان، کاهش اکسیژن جنین و خطر مرگ برای او و ... به همراه دارد. و اگر کمتر از 38 هفته باشد، آن را زایمان زودرس مي‌نامند و زیان‌هايی مانند: ضعف و ناتوانی سیستم دفاعی بدن نوزاد ـ که50% درصد مبتلا به مرگ نوزادی مي‌شود ـ و آمادگی نوزادان برای ابتلاء به بیماری‌های یرقان و... را به همراه دارد. لذا مدت بارداری طبیعی بین 38 الی 42 هفته می‌باشد[43].

حاصل سخن این‌که قرآن مقدار زمان بارداری را اندازه‌ای مشخص مي‌داند و پزشکی نوین هم مدت زمان بارداری را تقریباً ثابت مي‌داند و نشان مي‌دهد که کشفیات جدید علمی، بار دیگر اشارات علمي‌ قرآن را تبیین کرده است. اطبای قبل از اسلام مانند جالینوس (210ـ131 م) و بعد از اسلام مانند ابن سینا (370 ـ 428 ق) ادعا کردند که با چشم خود شاهد به دنیا آمدن طفل بعد از شش ماه بوده‌اند[44] و هم چنین نقل تاریخی که چنین قضیه‌ای در زمان‌های مختلف اتفاق افتاده است؛ در کتاب‌ها بیان شده است[45]. با بررسی در آیات مختلف نشان مي‌دهد که قرآن به مسئله کم‌ترین مدت بارداری اشاره کرده است:

1ـ (وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلَى‏ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي  عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ)[46]؛ «و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم ـ مادرش به او باردار شد، در حالى‌كه سستى بر سستى (مى‏افزود.) و از شير بازگرفتنش در دو سالگى بود ـ (و به اوگفتيم:) كه براى من و پدر و مادرت سپاس‏گوى! كه فرجام (همه‏ شما) فقط به سوى من است».

2ـ (وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ)[47]؛ «و مادران فرزندانشان را دو سال كامل شير مى‏دهند. (اين) براى كسى است كه بخواهد [دوران‏] شير دادن را به اتمام رساند.».

3ـ (وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَوَضَعَتْهُ كُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاَثُونَ شَهْراً)[48]؛ «و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند؛ مادرش با ناگوارى او را باردارى كرد و با ناگوارى او را بزاد، و باردارى او و از شير بازگرفتنش سى ماه است».

مفسران در تفسیر آیه 1 و 2، این‌طور استنباط کرده‌اند که طبق نص صریح آیه، مدت شیر خوارگی طفل دو سال تمام است كه معادل 24 ماه مي‌باشد و آیه 3 مدت بارداری و شیرخواری را مجموعاً 30 ماه مي‌داند، با توجه به 24 ماه شیرخواری طفل، مدت بارداری 6 ماه می‌باشد یعنی 24 ماه را از 30 ماه کم نماییم، 6 ماه که نشان از کوتاه‌ترین مدت بارداری است، باقی می‌ماند[49].
نظریه پزشکان

پزشکی نوین به این نتیجه رسیده است که جنین اگر شش ماه تمام در رحم مادر باشد، پس از تولد زنده خواهد ماند. هرچند تولد این گونه را زایمان زودرس می‌نامند[50] در آن موقع لازم است با مراقبت‌های ویژه و وصل دستگاه تنفسی و‌... طفل را از حالت نارسا بودن بیرون آورد[51]. در نتیجه، پیش از آن‌که دانش پزشکی حداقل زمان لازم بارداری را کشف نماید، قرآن این مطلب را به روشنی بیان کرده است.

7. تولد نوزاد

تولد نوزاد بعد از 9 ماه زندگی در رحم مادر، یکی از عجایب خلقت به حساب می‌آید و خداوند این مرحله هجرت را از قدرت بزرگ خود می‌داند.

(وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى‏ أَجَلٍ مُّسَمّىً ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً) [52]؛ «و آن چه را اداره کنیم تا مدتی معین در رحم‌ها قرار می‌دهیم، آنگاه شما را [به صورت] کودک برون می‌آوریم». با مقایسه‌ دنیای رحم و زندگی کودک در آن با خارج از رحم، به عظمت خلقت انسان پی می‌بریم.

الف. درجه حرارت دنیای رحم 37 درجه است ولی درجه حرارت خارج از رحم، کمتر یا بیشتر است، لذا طفل در زمان کوتاه لازم است خود را با حرارت محیط سازگاری دهد.

ب. جنین در رحم مادر دنیای تاریک را بسر برده است و روشنایی و نور برای او مفهومي ‌ندارد، اما پس از تولد در برابر روشنایی و نور خیره‌کننده‌ دنیا سازگاری نشان مي‌دهد.

ج. هم‌‌چنین طفل 9 ماه در عالم مرطوب و لزج زندگی کرده است ولی پس از تولد باید در محیط خشک به زندگی خود ادامه دهد[53].

د. گردش خون در جنین یک گردش‌ ساده است. زیرا حرکت خون‌های آلوده به سوی ریه‌ها برای تصفیه انجام نمی‌گردد. چون در آن‌جا تنفسی وجود ندارد لذا دو قسمت قلب او (بطن راست و چپ) که یکی عهده‌دار رساندن خون به اعضا و دیگری عهده‌دار رساندن خون به ریه برای تصفیه است به یکدیگر راه دارد. اما به محض این‌که جنین متولد شد، این دریچه بسته مي‌شود و خون دو قسمت می‌گردد؛ بخشی به سوی تمام سلول‌های بدن برای تغذیه فرستاده می‌شود و بخش دیگر به سوی ریه‌ها برای تنفس.

ﻫـ . تا زمانی که جنین در شکم مادر است، اکسیژن لازم را از خون مادر مي‌گیرد ولی بعد از تولد از طریق ریه (که قبلاً در رحم مادر آماده بود) تنفس و اکسیژن دریافت می‌کند.

و. تغذیه جنین در شکم‌ مادر از طریق بند ناف است اما بعد از
تولد تمامي‌ دستگاه گوارشی فعال و تغذیه از طریق دهان، مری و معده انجام می‌پذیرد. بعد از تولد نوزاد بسیار گریه می‌کند، ممکن است دلیل آن موارد زیر باشد:

1. گریه نوزاد بعد از تولد نشانه حیات و بقای او است.

2. در بعضی موارد گریه نوزاد دلیل بر ناراحتی او مي‌باشد، آزردگی
از بیماری، گرسنگی، تشنگی، شرائط جدید زندگی اعم از گرما، سرما،
نور شدید و... .

3. نوزاد بعد از تولد نیازمند به ورزش است تا خون را به سرعت در تمام عروق به جریان وا دارد و تمام سلو‌ها را مرتباً تغذیه کند. گریه برای نوزاد ورزش است و بدن را به تحرک وا می‌دارد.

4. مغز کودک دارای رطوبتی است که اگر در آن‌جا بماند، سبب بیماری، حتی کوری می‌شود. گریه نوزادان سبب می‌شود که رطوبت‌های اضافی به صورت قطره‌های اشک از چشمان آن‌ها بیرون ریزد و سلامتی آن‌ها تضمین شود[54].
حاصل سخن این‌که با توجه به متفاوت بودن دنیای رحم با دنیاي خارج از رحم، و فرآیند حیات گوارشی، تنفس، گردش خون، تغذیه و... بعد از تولد، نشان از دنیای شگفت‌انگیز تولد نوزاد دارد و عظمت و قدرت خداوند را به نمایش می‌گذارد.

[1]. علق /1 و 2، حج /5، مومنون /14، غافر /67، قيامت / 38.

[2]. ر.ك: تفسير نمونه، مكارم شيرازي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 27، ص 153.

[3]. التحقيق في كلمات قرآن كريم، حسن مصطفوي، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ايران، مفردات راغب اصفهاني، تهران، المكتبه الرضويه، ذيل ماده «علق». ر.ك: قاموس قرآن، سيد علي اكبر قرشي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ذيل ماده «علق».

[4]. طب در قرآن، دكتر دياب و قرقوز، ترجمه چراغي، ص 86، تهران، انتشارات حفظي.

[5]. تفسير نمونه، همان، ج 27، ص 156.

[6]. مطالب شگفت‌انگيز قرآن، گودرز نجفي، ص 99، تهران، نشر سبحان.

[7]. اولين پيامبر آخرين دانشگاه، دكتر پاك‌نژاد، ج 11، ص 110، تهران، كتابفروشي اسلامي.

[8]. اسلام و طب جديد يا معجزات علمي قرآن، دكتر عبدالعزيز اسماعيل پاشا، ترجمة سيد غلامرضا سعيدي، انتشارات برهان، ص 182.

[9]. حضرت آيت‌الله معرفت بعد از پذيرفتن اين نظريه كه علق خون بسته است مي‌گويد: علقه در روز هفتم به جداره رحم مي‌چسبد. (التمهيد، محمدهادي معرفت، ج 6، ص 82)

[10]. لازم به ذكر است احتمالات ديگري درباره «علق» داده شده از جمله، بعضي‌ها علق را به معناي نطفه مرد (اسپرماتوزئيد) معنا كرده‌اند (مطالب شگفت‌انگيز قرآن، ص 99) و بعضي ديگر به معناي موجود صاحب علاقه كه اشاره به روح اجتماعي انسان است، معنا نموده‌اند. و بعضي ديگر اشاره به گل حضرت آدم7 كه حالت چسبندگي دارد نموده‌اند. (ر.ك: پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، دكتر رضايي اصفهاني، ص 487 ـ 481)

[11]. ر.ك: پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، دكتر محمدعلي رضايي اصفهاني، رشت، انتشارات مبين، ج 2، ص 487 ـ 481.

[12]. مؤمنون/ 14 و حج/ 5.

[13]. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، ج 11، ص 124، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌ایران، 1371.

[14]. همان، ج 3، ص 112 و نیز ج 11، ص 126.

[15]. مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، دکتر بوکان، ص 275.

[16] پژوهشی در اعجاز علمي ‌قرآن، رضایی اصفهانی، رشت، انتشارات مبین، ج 1، 1380، ج 2، ص 498 به نقل از رویان‌شناسی پزشکی، لانگمن، ص 38.

[17]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 14، ص 24.

[18]. معارف قرآن، مصباح یزدی، قم، انتشارات راه حق، ص 338، المیزان، علامه طباطبایی، تهران، بنیاد علمي ‌و فکری علامه، ج 14، ص 344.

[19]. ر.ک: طب در قرآن، دکتر قرقوز، ص 87.

[20]. حج / 5.

[21]. ر.ک: پژوهشی در اعجاز علمي‌قرآن، رضایی اصفهانی، ص 500.

[22]. مؤمنون / 14.

[23]. ر.ک: رویان شناسی پزشکی لانگمن، ترجمه دکتر بهادری و شکور، ص 57.

[24]. ر. ک: شگفتی پزشکی در قرآن کریم، حسن کریمی، یزدی، ص 41 ـ 47.

[25]. ر. ک: پژوهشی در اعجاز علمي ‌قرآن، رضا اصفهانی، ج 2، ص 506 ـ 513، من علم طب القرآن، دکتر عدنان شریف، ص 59، تفسیر نمونه، ج 14، ص 212، طب در قرآن، ص 89.

[26]. سجده/9، در سوره ص/72 و حجر/29، به همین مضمون در مورد خلقت حضرت آدم آمده است.

[27]. مؤمنون/14.

[28] ر.ک: معارف قرآن، مصباح یزدی، دو جلدی، ص 349 ـ 359.

[29] تفسیر نمونه، ج 14، ص 211.

[30]. ر. ک: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ص 78.

[31]. ر. ک: طب در قرآن، ص 89 ـ 92.

[32]. اولین دانشگاه آخرین پیامبر، دکتر پاک‌نژاد، ج 1، ص 263 – 265.

[33]. رویان شناسی پزشکی لانگمن، ص 98.

[34] پژوهشی در اعجاز علمي‌ قرآن، ص 529 ـ 523.

[35] قیامت / 38 ـ 39، ر.ک: نجم/ 45 ـ 46، شوری/ 49 ـ 50، لیل/ 3، حجرات/ 13.

[36]. رویان شناسی پزشکی لانگمن، ص 497 طب در قرآن، ص 87.

[37]. اولین دانشگاه آخرین پیامبر، دکتر پاکنژاد، ج 1، ص 255 ـ 257، ر.ک: الکون و الانسان بین العلم و القرآن، بسام دفضع، ص 165.

[38]. طب در قرآن، ص 77 ـ 78.

[39] پیام قرآن، ج 2، ص 79، و ص 84 – 85.

[40]. حج / 5.

[41]. مرسلات / 21 ـ 24.

[42]. درباره واژه «قدر» در بین لغویون اختلاف است، بعضی‌ها به معنای تقدیر و اندازه گرفته‌اند و بعضی دیگر به معنای قدرت، آن‌چه به ذهن نزدیک‌تر است همان قدرت است (مفردات راغب، ذیل ماده «قدر» ر.ك: تفسیر نمونه، ج 25، ص 409 و المیزان، ج 20، ص 167.

[43]. ر. ک: طب در قرآن، ص 99 ـ 103؛ اولین دانشگاه آخرین پیامبر، ج 11، ص 109، پژوهشی در اعجاز علمي‌قرآن، ج 2، ص 550 ـ 554، رویان شناسی لانگمن، ص 96.

[44]. ر. ک: تفسیر نمونه، ج 21، ص 327.

[45]. طب در قرآن، ص 22.

[46]. لقمان / 14.

[47]. بقره / 233.

[48]. احقاف / 15.

[49]. ر.ك: تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و تفسیر المیزان، علامه طباطبايي، ذیل آیات فوق.

[50]. (رویان شناسی پزشکی لانگمن، ص 99)، بعضی از پزشکان معتقدند به خاطر عدم تمایز دستگاه تنفسی و عصبی در زمان 6 ماهگی مشکل است طفل زنده بماند، در پاسخ مي‌توان گفت: با پيشرفت دانش پزشكي و دستگاه‌هاي آن حتی مي‌توان نطفه را در خارج از رحم پرورش داد تا چه رسد به طفل شش ماهه.

[51]. طب در قرآن، ص 22، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 11، ص 109، پژوهشی در اعجاز علمي ‌قرآن، ج 2، ص 540 ـ 543.

[52]. حج/ 5 و ر.ك: غافر/ 67 و نحل/ 78.

[53] ر.ک: گذشته و آینده جهان، بی آزار شیرازی، ص 68 ـ 69، با تصرف و تلخیص.

[54] ر.ک: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ج 2، ص 89.