پرسش
آيا تفسير و تأويل قرآن جايز است يا خير؟
پاسخ
تفسير و تأويل، سه حكم دارد:
1) تفسير و تأويل جايز است؛
2) تفسير و تأويل واجب است؛
3) و يك قسم حرام نيز است.
ـ در جايي كه ما قرينه‏اي قطعي از عقل يا نقل، براي تأويل آيه قرآن نداشته باشيم، تاويل جايز نيست بلكه حرام است.
ـ هم‌چنين در تفسير اگر به قراین توجه نكنيم و بدون توجه به قراین قرآن را تفسير كنيم «تفسير به رأي» می‌شود كه در احاديث اين‌ كار جايز نيست بلكه حرام است.
ـ وقتی قراین یا منابعی برای تفسیر باشد و مفسر هم به آن‌ها توجه کند؛ قراین يا منابعي براي تفسير باشد و مفسرِ داراي شرايط هم، تفسير و تأويل جايز است.
ـ در مواردی تفسیر واجب مي‏شود مثلاً در مورد تفسير احكام شرعي يا فهم صحيح عقايد، تفسير آيات قرآن لازم مي‏شود؛ تا عقاید را به خوبي بفهميم، يا آيات را تفسير كنيم تا احكام الهي را از آيات‌الاحكام متوجه بشويم؛ در اين موارد تفسير قرآن واجب مي‏شود چون تفسیر مقدمه‏ فهم و عمل به آيات و هم چنين داشتن عقيده صحيح است.
ـ تأويل نيز گاهي واجب است چرا فهم صحيح آيات، متوقف بر تأويل می‌شود مانند تعبير (يدُاللَّهِ فَوْقَ أَيدِيهِمْ)[1] كه اگر تأويل نكنيم، ممكن است مفسر، يا مخاطب مفسر به اشتباه بيفتد. زيرا اگر آيه (يدُاللَّهِ فَوْقَ أَيدِيهِمْ) را با توجه به آيه (لَيسَ كَمِثْلِهِ شَي‏ءٌ)[2] معنا نشود و تأویل نکنیم كه در اين آيه مقصود از «يد» قدرت است و معناي واژه يد به ظاهرش اكتفا شود و به جاي خودش باقي بماند ممكن است كسي فكر كند كه خدا نعوذ باللَّه دست دارد و با اين نوع تفسير است كه عقيده انحرافي «تجسيم و تشبيه» پيدا مي‏شود.
نتيجه‏گيري
اگر در تفسير و تاويل قراین و منابعي داشته باشيم و با توجه به آن تفسير و تأويل كنيم هم «تأويل» و هم «تفسير» هر دو جايز است و اگر تأويل يا تفسير مقدمه فهم صحيح آيات‌الاحكام يا عقايد شود واجب مي‏شود و اگر قراین قطعي از عقل يا نقل يا منابعي معتبر براي تفسير يا تأويل نداشته باشيم، در اين حالت حرام مي‏شود.
پی‌نوشت:
[1] فتح/ 10.
[2] شورى/ 11.