پاسخ
در مورد اجماع در خود فقه هم اختلاف‌نظر است كه اجماع تا چه حدي كاربرد دارد؟ آيا اجماع اگر منقول باشد مي‏تواند منبع باشد، يا نه؟ معمولاً اجماع منقول را چندان معتبر نمي‏دانند، ولي اجماع محصَّل[1] را معتبر مي‏دانند كه البته امكان اجماع محصَّل، مشكل است، زيرا در زمان ما اين كه كسي بتواند تمام اقوال علما را در يك موضوع جمع‏آوري كند هر چند محال نيست، ولي خيلي مشكل است.
از اين‌رو در اجماع اختلاف است كه آيا اجماع يكي از منابع، در تفسير مي‏تواند باشد، يا نمي‏تواند باشد. به نظر مي‏رسد اجماع مفسرين در يك آيه نمي‏تواند منبع تفسير باشد به عنوان مثال در مورد يك آيه اگر همه مفسرين كلام واحدي را گفته باشند، ولي شما دليل قطعي به دست بياوري كه اين سخن درست نيست، مي‏شود اجماع را كنار گذاشت. بنابراين در تفسير قرآن، دليلي بر اعتبار اجماع نداريم. به عبارت فني‏تر اگر اجماع را يك دليل لبّي بدانيم، قدر متيقّني دارد كه قدر متيقن اعتبارش، همان مسائلِ فقهي است.
لذا برخي از افراد كه اجماع را به عنوان، منبع تفسيري پذيرفته‏اند گفته‏اند: فقط در مورد آيات‌الاحكام مي‏توانيم از اجماع استفاده كنيم و آن هم اجماعي مي‏شود كه در فقه، از آن بهره مي‏برند، و همان شرايط و ضوابط را دارد. طي بررسي كه انجام گرفت معلوم شد معمولاً كساني كه از اجماع استفاده كرده‏اند در آيات‌الاحكام مي‏باشد مثلاً ذيل آيه‏ «متعه»[2]  يا ذيل آيه‏ «كلاله»[3]  برخي از مفسرين ادعاي اجماع كرده ‏اند كه اين‌جا بحث آيات الاحكام است، ولي در بقيه‏ آيات بعيد است كه بتوانيم از اجماع به عنوان يك منبع ياد كنيم.

[1] اجماع محصل: اجماعى است كه خود شخص تمام اقوال علما را بررسى كند و به دست آورد.
[2] نساء/ 24.
[3] نساء/ 176.