پاسخ
  موضوع قرآن و علوم تجربي نياز به بحث مفصلي دارد تا ابعاد مختلف آن روشن شود كه در اين مجال نمي‏گنجد1 از اين‌رو ناچاريم نگاهي گذرا به اين بحث داشته باشيم؛ قرآن‌كريم در آيات متعددي، به مباحث طبيعت، كيهان‏شناسي، ساختار بدن انسان و غيره اشاره كرده بعضي از معاصرين مصر آيات مربوط به مسائل طبيعي در قرآن را 1322 مورد شمرده‏اند،2 كه البته در تحقيقات ما بيش از اين به شمار آمده است. بنابراين در قرآن مباحثي است كه مربوط به اشارات علمي قرآن است گاهي به حركت خورشيد اشاره كرده (وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا)3، گاهي نيروي جاذبه را مطرح مي‏كند (رَفَعَ السَّماوَاتِ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا)4 گاهي زوجيت گياهان مورد توجه واقع مي‏شود،5 گاهي به مراحل خلقت انسان اشاره كرده است6 و مانند آن، كه فهم اين آيات نياز دارد كه مفسر، با علوم تجربي روز آشنايي داشته باشد، اگر انسان با علوم مربوط به هر آيه آشنايي نداشته باشد ممكن است برخي از اين آيات را حتي اشتباه تفسير كند.
  يادآوري:
  درست است كه قرآن اشارات علمي دارد و اشارات علمي قرآن موجب رشد علوم‌تجربي شده، ولي اين بدان معنا نيست كه همه علوم‌تجربي در قرآن وجود دارد، قرآن كتاب فيزيك يا شيمي، يا كتاب پزشكي يا دايرة‌المعارف علمي نيست، ولي اشاراتي دارد كه گاهي اوقات در حد اشارات اعجازآميز است؛ و از آن طرف اگر انسان اين اشارات را در كنار آموزه‏ها و دستاوردهاي علوم تجربي به تتبع ننشيند و به عبارت ديگر علوم تجربي را در فهم قرآن استخدام نكند، ممكن است خوب مطلب را متوجه نشود و در فهم آيه به بي‏راهه برود.
  قرآن‌كريم مي‏فرمايد: (وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا)7 خورشيد جريان دارد تا محل استقرار خودش8. برخي از قدماي مفسرين اين آيه شريفه را اين طور معنا مي‏كردند كه «مقصود همين حركت كاذب است» چون در علم كيهان‏شناسي در آن زمان تفكر «هيئت بطلميوس» حاكم بود و فكر مي‏كردند كه زمين مركز جهان است، و خورشيد به دور زمين مي‏گردد، حس كاذب انسان هم همين را تأييد مي‏كرد، كه صبح خورشيد از شرق طلوع مي‏كند و پايان روز در غرب غروب مي‏كند. برخي از مفسرين نيز همين حركت كاذب خورشيد را از آيه استفاده كردند، در حالي‌كه مفسرين امروز مي‏گويند با توجه به اين‌که ما مي‏دانيم كه خورشيد مركز منظومه شمسي است و زمين به دور خورشيد مي‏چرخد و اين ديدن طلوع و غروب ما، حس كاذبي است پس معلوم مي‏شود كه قرآن به حركت واقعي خورشيد اشاره مي‏كند كه يا اين حركت به طرف مركز كهكشان راه شيري و به دور مركز كهكشان مي‏چرخد، يا به طرف ستارگان دور دستي مي‏رود مثلاً تا زماني كه انرژي آن تمام شود و به سياه چاله‏ها ملحق شود، برخي گفته‏اند، به ستاره‏اي مثل (وُگا) ملحق مي‏شود و... .
    بنابراين حركت واقعي خورشيد مطرح است حركتي كه خورشيد به همراه منظومه شمسي دارد، يا حركت خورشيد به دور خودش يعني حركت وضعي يا حركت انتقالي؛ بنابراين حركت واقعي خورشيد مدنظر است نه اين حركت كاذب خورشيد. با اين مثال‏ها روشن شد كه علوم‌تجربي در فهم قرآن مؤثر است. و حداقل در اين 1322 آيه ما بايد به علوم‌تجربي توجه داشته باشيم ولي بايد مواظب باشيم كه:
  1. نظريه‏ها و فرضيه‏هاي اثبات نشده‏ علمي را بر قرآن تحميل نكنيم؛
  2. از طرفي دچار استخراج علوم از قرآن نشويم و به ‏دام اين مسائل نيفتيم؛
  3. مطالب علمي كه به حد بداهت حسي رسيده باشد و قطعي باشد مثل كرويت زمين و... را مي‏توان در تفسير قرآن از آن به عنوان قرينه استفاده كرد كه گاهي اعجاز علمي قرآن را نيز نشان مي‏دهد چنانچه از مثال‏ها معلوم شد9.


1. براى آگاهى بيش‌تر ر.ك: درآمدى بر تفسير علمى قرآن، دكتر محمدعلى رضايى اصفهانى.
2. العلوم فى القرآن، محمد جميل الحبال والجوارى، ص 35 ـ 36.
3. يس/ 38.
4. رعد/ 2 و لقمان/ 10.
5. رعد/ 3.
6. حج/ 5 و مومنون/ 12.
7. يس/ 38.
8. برخى نيز گفته‏اند: تا زمان استقرار خودش.
9. براى آگاهى بيش‌تر ر.ك: پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، محمدعلى رضايى‏اصفهانى.