پاسخ
بله! در مباحث تفسيري علاوه بر روش‏هاي تفسيري، مكاتب يا گرايش‏هاي تفسيري نيز مطرح است و اين دو با هم متفاوت هستند.
توضيح: «روش» يعني استفاده از منبعي خاص، مانند قرآن يا روايت يا علم... در تفسير آيات قرآن. اما «گرايش» ـ كه گاهي با عنوان‏هاي گوناگوني مثل مكتب يا مكاتب يا مذاهب تفسيري يا اتجّاهات عنوان مي‏شود ـ عبارت است از آن رويكرد خاص مفسر قرآن در تفسير خود؛ به عنوان مثال ممكن است مفسر قرآن چون اديب بوده مثل «زمخشري» در «كشاف» به مسائل ادبي در تفسير بیش‌تر پرداخته است كه اين را تفسير ادبي مي‏نامند.
گاهي مفسر قرآن، چون فقيه بوده و به مسائل فقهي علاقه داشته، مسائل فقهي را در تفسير بیش‌تر عنوان كرده كه اين مي‏شود تفسير قرآن با گرايش فقهي مثل تفسير قُرطبي و تفسير زبدة‌البيان محدث اردبيلي و فقه القرآن راوندي.
و يا چون نويسنده آن تفسير، متكلم بوده و در مباحث كلامي و اعتقادي تخصص داشته، تفسيرش به مباحث اعتقادي و كلامي گرايش پيدا مي‏كند مثل تفسيركبير فخررازي كه بیش‌تر مباحث كلامي و اعتقادي در آن مطرح است اين را مي‏گويند تفسير قرآن با گرايش كلامي.
گاهي تفسير به خاطر فضاي حاكم بر جامعه يا گرايش و تخصص خاص مفسر به يك بحث رنگ مي‏پذيرد. از اين‌رو تفسيري مي‏شود سياسي، يا جهادي، يا اخلاقي يا تقريبي؛ يا فلسفي مثل تفسير ملاصدرا، بنابراين تفاسير گاهي به خاطر نويسنده‏اش و گرايش يا تخصصي كه دارد، رنگ خاصي پيدا مي‏كند يعني آن نوع مطالب بیش‌تردرآن مطرح مي‏شود كه از اين فرايند به «گرايش تفسيري» ياد مي‏كنند.