پاسخ
  پاسخ اين پرسش را ضمن چند نكته مي‏آوريم.
  1. خداوند تبارك و تعالي از جنس ماده و ماديات نيست، و مثل ما جسم نيست كه مذكر و مونث داشته باشد، خداوند مجرد است و در آن مرحله مسأله مذكر و مونث مطرح نيست. بنابراين اگر الفاظ مذكر يا مونث، به كار برده مي‏شود فقط جنبه ادبياتي دارد نه جنبه واقع نمايي، يعني مثل آن نيست كه ما براي خانم‏ها الفاظ مونث به كار مي‏بريم و براي آقايان الفاظ مذكر ـ به ويژه در ادبيات عرب، كه اين قاعده خيلي رايج است ـ بلكه فقط اينجا جنبه ادبياتي دارد.
  2. بالاخره ما مي‏خواهيم خدا را ياد كنيم و يا خداوند خودش را معرفي كند و براي اين كار يا بايد صيغه مذكر به كار رود يا مونث؛ لذا اگر صيغه مؤنث هم به كار مي‏رفت همين سوال مطرح بود كه چرا مونث بكار رفته است؛ در حقيقت اين عرفِ ادبيات عرب است كه اين‌طور شكل گرفته است. و دليل خاص عقلي يا نقلي ندارد.
  3. با توجه به مطالب بالا صحيح نيست كه اگر صفات خدا مذكر به كار رفته، بگوييم. پس خدا از جنس مردان است و مردان احساس برتري كنند، يا بالعكس. زيرا اين روش به كار بردن الفاظ به اصطلاح يك عادت و عُرف است يعني يك قاعده ادبي است نه يك قاعده واقع‏نما كه نشانگر واقعيت‏هاي خارجي باشد. و به عبارت ديگر كاربرد اين الفاظ به معناي ارزشي نيست بلكه كاربرد اين الفاظ صرف كاربرد ادبي و عرفي است.