- توضیحات
- نوشته شده توسط soleymani
- دسته: ـ آيات اول سوره «عبس»، سخن خداوند با حضرت محمد9 است و يا شخص ديگر كه وارد شده بود؟
- بازدید: 1371
پاسخ
در ابتداي سوره «عبس» ميخوانيم: (عَبَسَ وَتَوَلَّي أَن جَاءَهُ الأَعْمَي وَمَا يدْرِيكَ لَعَلَّهُ يزَّكَّي...).1
«آن شخص چهره درهم كشيد و روي برتافت به خاطر اينکه نابينايي به سراغ او آمد» بعد در ادامه آيات روي سخن را به پيامبر ميكند و ميفرمايد: «چه چيز تو را آگاه كرد شايد او رُشد يابد و شايد او متذكر شود پس يادآوري به او سود بخشد، كسي كه توانگري ميكند به او روي ميكني در حالي كه اين ممكن است پاك نشود و اگر پاك نشود ايرادي بر تو نيست اما كسي كه با كوشش به سراغ تو ميآيد، در حالي كه ميهراسد؛ پس تو از او غافل ميشوي و به ديگري مشغول ميشوي».
داستان اين آيات را چنين حكايت كردهاند که شخصي از بني اميه نزد پيامبر9 آمده بود و در همان حال يكي از اصحاب به نام «عبداللَّه بن مكتوم» وارد شد، و چون شخص فقير و نابينايي بود آن شخص اموي چهره درهم كشيد و صورت خود را برگرداند در اين هنگام اين آيات نازل شد و فرمود:
(عَبَسَ وَتَوَلَّى) او چهره درهم كشيد و روي برتافت (أَن جَاءَهُ الْأَعْمَى) به خاطر اينکه يك نابينايي به سراغ او آمد.
اين شأن نزول از امام صادق7 نقل شده و مرحوم سيد مرتضي و بسياري از مفسرين هم اين را پذيرفتهاند. افرادي كه خدمت پيامبر ميآمدند دو گروه بودند برخي ثروتمند و صاحب مقام بودند، برخي هم مثل «عبداللَّه بن مكتوم» فقير بودند. مشي و روش پيامبر، چنين بود كه به فقرا و به افراد مومن خيلي احترام ميگذاشت ولي گاهي افرادي دور انسان جمع ميشوند و با انسان صحبت ميكنند، با اين كه نسبت به ديگران لطف و مرحمت دارد ولي صحبت با اين افراد ممكن است باعث كم توجهي به ديگران شود از اين رو اين آيات به پيامبر يادآور ميشود كه سزاوار نيست تو از افراد تلاشگر مومن، و خدا ترس مانند «عبداللَّه مكتوم» غافل شوي! مواظب باش كه پرداختن به افراد ديگر شما را از اينها باز ندارد! اين آيات تذكري نسبت به پيامبر بود؛ و صدر آيات در مورد آن شخص اموي بود.
برخي شأن نزول ديگري براي اين آيات نقل كردهاند كه عدهاي از سران قريش نزد پيامبر آمدند و با پيامبر صحبت ميكردند و در همين حال «عبداللَّه بن مكتوم» وارد شد و چون نابينا بود و متوجه مجلس نبود، مكرر سخنان پيامبر را قطع ميكرد و تقاضاي تعليم قرآن ميكرد ـ طبق اين شأن نزول ـ پيامبر ناراحت شد و آثار ناراحتي در چهرهاش نمايان شد كه اين آيات فرود آمد و ارزش افراد مومن را يادآوري كرد. البته اين شأن نزول با اخلاق كريمانه پيامبر كه (إِنَّكَ لَعَلَي خُلُقٍ عَظِيمٍ)2 سازگار نيست و منافات دارد؛ همچنين با خود تعابير آيات نيز، هماهنگ نميباشد زيرا در اوايل آيات ميفرمايد: «عَبَسَ وَتَوَلَّى» از شخصي ديگر صحبت ميكند، بعد دنبال آيه خطاب به پيامبر ميكند (وَمَا يدْرِيكَ لَعَلَّهُ يزَّكَّي)3 يعني شأن نزول دوم با سياق آيات سازگاري چنداني ندارد، بنابراين ما شأن نزول اول را ترجيح ميدهيم.
1. (... أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَى. أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى. فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّى. وَمَا عَلَيْكَ أَلاَّ يَزَّكَّى. وَأَمَّا مَن جَاءَكَ يَسْعَى. وَهُوَ يَخْشَى. فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّى)، عبس/ 1 ـ 10..
2. قلم/ 4.
3. عبس/ 3.