پاسخ
  اين سوال دو بخش دارد.
  اول اين‌که آيا شفاعت پارتي بازي هست يا نه؟
  دوم اين‌که آيا كساني كه مورد شفاعت واقع شدند با كساني كه اصلاً گناه نكردند اين‌ها در رستاخيز در يك درجه هستند؟!
  جواب پرسش دوم روشن است، مسلماً كسي كه گناه نكرده با كسي كه گناه كرده و بخشيده شده يا مورد شفاعت قرار گرفته در يك درجه نخواهند بود.
  در مورد پرسش اول كه شفاعت پارتي بازي هست يا نه بايد گفت شفاعت دو نوع داريم: يكي شفاعت صحيح و يكي غيرصحيح.
  شفاعت غيرصحيح يعني شفاعتي كه شفاعتگر با استفاده از نفوذ خودش مجازات خلافكار را تغيير بدهد مثل اين‌که برخي در دنيا مثلاً از نفوذ اقتصادي يا سياسي خودشان استفاده مي‏كنند و شخص را از مجازات و دادگاه نجات مي‏دهند، بدون اين‌که تغييري در شفاعت شونده حاصل شود. به عبارت ديگر اين نوع شفاعت، موجب جرأت و جسارت بيش‌تر مجرم نيز مي‏شود چرا كه اطمينان مي‌يابد كه هر بار لغزش و خطايي داشته و به حقوق ديگران تجاوز كرده كسي هست كه از من حمايت كند. از اين رو، علاوه بر اين‌که نوعي پارتي بازي غيرعادلانه است، اثر منفي تربيتي هم در شخصي كه مورد شفاعت واقع شده دارد. كه چنين شفاعتي را شفاعت باطل و غيرصحيح مي‏گوييم. و اين نوع شفاعت در قرآن جايي ندارد.
  نوع دوم شفاعتي است كه شفاعت شونده، در اثر ارتباط با شفاعتگر، تغييري در خودش ايجاد مي‏كند و در مسير رضايت الهي و پيامبر اكرم‏9 و قرآن قرار مي‏گيرد و اگر در اين مسير، لغزش‏هايي از او سر زد، همان در مسير قرار گرفتن و ارتباط با آن شفاعتگر مانند پيامبر يا شهدا، باعث مي‏شود كه وضع نامطلوب خودش را تغيير دهد و شايسته بخشش شود، آن وقت اين تغييري كه در او ايجاد مي‏شود زمينه را ايجاد مي‏كند كه خداوند به شفاعتگر اجازه دهد كه اين شخص را شفاعت بكند. به عبارت ديگر شفاعت از واژه «شفع» به معناي «جفت شدن» مي‏باشد يعني شفاعت‌كننده جفت شفيع مي‏شود و كمبودهاي او را جبران مي‏كند به تعبير ديگر دست او را مي‏گيرد بالا مي‏آورد و در مسير كمال او را رشد مي‏دهد، نقصان‏هاي او را جبران مي‏كند نه اين‌که آن شخص را به همان صورتي كه ناقص است و مشكلات دارد مورد عفو و بخشش قرار بدهد.
  و تفاوت شفاعت نوع اول و دوم همين‌جا روشن مي‏شود كه شفاعت نوع اول، موجب جسارت بيش‌تر مجرم مي‏شود و اثرات سوء تربيتي دارد اما شفاعت نوع دوم، موجب مي‏شود كه مجرم و خطاكار، در مسير كمال قرار بگيرد، رشد كند و نااميد نشود، بلكه نقطه اميدي در دل او زنده شود.
  آري «شفاعت» باعث ايجاد اميد در افراد است. فردي كه گناه كرده اگر راهي مثل توبه و شفاعت براي او نباشد نااميد مي‏شود و همان مسير غلط خودش را تا آخر عمر ادامه مي‏دهد. ولي خداوند تبارك و تعالي با روش حكيمانه، راه‏هايي را براي تربيت گنه‏كاران قرار داده كه وقتي گناه مي‏كنند نا اميد و مأيوس نشوند، و حتي مأيوس شدن از رحمت الهي را از گناهان بزرگ شمرده است. و به شخص خطاكار فرصت مي‏دهد مسيرش را به طرف قرآن، شهدا، علما و در مسير پيامبران و اولياي الهي تغيير دهد و در نتيجه مورد شفاعت آن‌ها قرار بگيرد و آن لغزش‏ها جبران شود. پس در حقيقت شفاعت نوعي ايجاد اميد در گنه‏كار است كه اثرات مثبت تربيتي دارد! نه نوعي پارتي بازي كه اثرات منفي تربيتي دارد!