پاسخ
  چگونگي پيدايش جهان از انديشه‌هايي بوده که هميشه فکر بشر را به خود مشغول کرده است.
  قرآن‌کريم در آيات متعددي به تفکر در خلقت آسمان و زمين دعوت مي‌کند و گاه در مورد پيدايش آسمان و زمين اشاراتي دارد.
  دانشمندان کيهان‌شناس نيز در اين مورد نظرياتي ابراز کرده‌اند و بعضي صاحب‌نظران خواسته‌اند با انطباق آيات قرآن با برخي از اين نظريات علمي، «اعجاز علمي قرآن» را اثبات کنند که اين مطالب قابل نقد و بررسي مي‌باشد.
  مفسران و صاحب‌نظران در اين مورد به اين آيات توجه کرده‌اند:
  1. «سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه آن دود بود؛ و به آن (آسمان) و به زمين گفت: «خواه يا ناخواه بياييد.» گفتند: اطاعت‏كنان آمديم».1
  2. «آيا كسانى كه كفر ورزيدند اطلاع نيافتند كه آسمان‏ها و زمين پيوسته بودند و آن دو را گشوديم و هر چيز زنده‏اى را از آب قرار داديم؟! پس آيا ايمان نمى‏آورند؟!».2
  در مورد پيدايش جهان چند نظريه در بين کيهان‌شناسان جديد وجود دارد که يکي از اين ديدگاه‌ها که از سوي اکثر اخترشناسان به عنوان بهترين نظريه موجود تلقي مي‌شود نظريه «مهبانگ» (انفجار بزرگ) است که به دانشمند روسي «ژرژگاموف» نسبت داده شده است. خلاصه اين ديدگاه آن است که حدود 20 بيليون سال پيش تمام ماده و انرژي موجود در جهان در نقطه‌اي بسيار کوچک و فشرده متمرکز بوده است. اين نقطه کوچک و بي‌نهايت چگال و مرکب از ماده و  انرژي منفجر شد و به فاصله چند ثانيه پس از انفجار اين آتشگوي، ماده انرژي با سرعتي نزديک به سرعت نور در همه سو منتشر شد، پس از مدت کمي (احتمالاً چند ثانيه تا چند سال)، ماده و انرژي از هم تفکيک شدند و تمام اجزاء گوناگون جهان امروز، از دل اين انفجار نخستين بيرون ريخته‌اند3.
  در تفسير نمونه ذيل آيه اول، (فصلت/ 11) اين طور آمده است:
  جمله «هي دخان» : «سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه آن دود بود» نشان مي‌دهد که آغاز آفرينش آسمان‌ها از توده گازهاي گسترده و عظيمي بوده است و اين با آخرين تحقيقات علمي در مورد آغاز آفرينش کاملاً هماهنگ است. هم اکنون نيز بسياري از ستارگان آسمان به صورت توده فشرده‌اي از گازها و دخان هستند.
  همچنين تفسير نمونه در ذيل آيه دوم (انبياء/30) سه تفسير در مورد «رتق» و «فتق» (پيوستگي و جدايي) آورده است که ما يکي از آن‌ها را نقل مي‌کنيم:
  به هم پيوستگي آسمان و زمين اشاره به آغاز خلقت است، که طبق نظرات دانشمندان، مجموعه اين جهان به صورت توده واحد عظيمي از بخار سوزان بود که بر اثر انفجارات دروني و حرکت، تدريجاً تجزيه شد و کواکب و ستاره‌ها از جمله منظومه شمسي و کره زمين به وجود آمد و باز هم جهان در حال گسترش است4.
  3. «و او كسى است كه آسمان‏ها و زمين را در شش روز [و دوره‏] آفريد؛ و تخت (جهان‏دارى و تدبير هستى) او بر آب بود.»5 کلمه «ماء» معناي معمولي آن «آب» است اما گاهي به هر شي‌ء مايع «ماء» گفته مي‌شود، مانند فلزات مذاب و امثال آن.
  از آنچه در تفسير کلمه «ماء» آمد چنين استفاده مي‌شود که در آغاز آفرينش، جهان‌هستي به صورت مواد مذابي بود (يا گازهاي فوق‌العاده فشرده که شکل مواد مذاب و مايع را داشت) سپس در اين توده‌ي آبگونه حرکات شديد و انفجارات عظيمي رخ داد و قسمت‌هايي از سطح آن پي در پي به خارج پرتاب شد. اين اتصال و به هم‌پيوستگي به جدايي گراييد و کواکب و سيارات و منظومه‌ها يکي بعد از ديگري تشکيل يافتند6.
  4. (وَالأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحَاهَا)7 زمين را بعد از آن گسترش داد.
  «دحا» از ماده دَحو (بر وزن محو) به معناي گستردن است. بعضي نيز آن را به معناي تکان‌دادن چيزي از محل اصليش تفسير کرده‌اند و چون اين دو معنا لازم و ملزوم يکديگرند به يک ريشه باز مي‌گردد.
  به هرحال منظور از «دحو الارض» اين است که در آغاز، تمام سطح زمين را آب‌هاي حاصل از باران‌هاي سيلابي نخستين فراگرفته بود اين آب‌ها به تدريج در گودال‌هاي زمين جاي گرفتند و خشکي‌ها از زير آب سر برآوردند و روز به روز گسترده‌تر شدند تا به وضع فعلي درآمد (و اين مسأله بعد از آفرينش زمين و آسمان روي داد8).
  5. (وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الأَرْضَ)9 «و او كسى است كه زمين را گسترانيد».
  و در ذيل اين آيه آمده است: شايد «مد الارض» اشاره به همان مطلبي باشد که دانشمندان زمين‌شناسي مي‌گويند که تمام زمين در آغاز زير آب پوشيده بود سپس آب‌ها در گودال‌ها قرار گرفت و خشکي‌ها به تدريج از آب سر برآوردند و روز به روز گسترده شدند تا به صورت کنوني درآمدند.
  6. (وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا)10 «و زمين را گسترانديم».
  «مدد» در اصل به معناي گسترده ساختن و بسط دادن است و به احتمال قوي در اينجا اشاره به سر برآوردن خشکي‌هاي زمين از زير آب است. زيرا مي‌دانيم در آغاز، سطح کره زمين بر اثر باران‌هاي سيلابي زير آب پنهان بود و ساليان درازي بر اين منوال گذشت، باران‌هاي سيلابي فرو نشستند، آب‌ها در گودال‌هاي زمين جاي گرفتند و خشکي‌ها به مرور زمان از زير آب نمايان‌گشتند اين همان‌ چيزي است که در روايات‌اسلامي به عنوان «دحو‌الارض» معروف شده است11.
بررسي و نتيجه‌گيري:
  معلوم است که هرکدام از اين آيات ممکن است به مرحله‌اي از تحولات و شکل‌گيري آغاز خلقت جهان اشاره داشته باشد. ظاهر آيات قرآن در مورد آغاز خلقت که از «دخان» شروع شده است، با نظريه مشهور خلقت جهان يعني نظريه مهبانگ تا حدود زيادي هم‌خواني دارد و در نقاطي با هم مشترک است. يعني از ظاهر قرآن و علم بر مي‌آيد که جهان در ابتدا از گازهاي داغ تشکيل شده است. اما آيات قرآن در مورد عناصر ديگر نظريه مهبانگ (مثل انفجار اوليه) مطلب صريحي ندارد. با توجه به «تعدد نظريه‌ها در مورد آغاز خلقت» و «عدم اثبات قطعي آن‌ها» در حال حاضر نمي‌توان هيچ‌کدام را به صورت قطعي به قرآن نسبت داد بلي اگر بگوئيم احتمال دارد که مقصود از دخان همان مراحل گاز بودن جهان باشد و... اشکالي ندارد.
  اگر روزي نظريه مهبانگ به صورت قطعي اثبات شود اين مطلب «اعجاز علمي قرآن» را اثبات مي‌کند چرا که نوعي رازگويي علمي قرآن‌کريم است. اما اين مطلب به صورت کنوني آن، بيش از يک هماهنگي شگفت‌انگيز ظاهر قرآن و علم نيست12.
    اما در مورد آيات ديگر (آيات دوم تا ششم) قرآن صريحاً به پوشيده بودن سطح زمين از آب اشاره نکرده است و همانطور که گذشت مفسران با کلمه‌ احتمال نظرات دانشمندان را با آيات قرآن تطبيق داده‌اند نه به صورت قطعي و حتمي.
 معرفي کتاب:
  1. تفسير نمونه ذيل آيات ذکر شده و همچنين ذيل آيات 9 الي 12 سوره فصلت و ذيل آيه 54 سوره اعراف.
  2. کتاب پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، دکتر محمد علي رضايي اصفهاني، ج 1.
  3. کتاب قرآن و طبيعت، گذشته‌ و آينده جهان، دکتر عبدالکريم بي‌آزار شيرازي.


1. جمله «فقال لها و لِلْأَرض ائتيا.... كرهاً»: «خداوند به آسمان و زمين فرمود به شكل خود درآييد از روى اطاعت يا اكراه» به اين معنى نيست كه واقعاً سخنى با لفظ گفته شده باشد بلكه
گفته خداوند همان فرمان تكوينى و اراده او بر امر آفرينش است. (تفسير نمونه ذيل آيه 11
سوره فصلت) (ثُمَّ اسْتَوَى‏ إِلَى السَّماءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ) فصلت / 11.
2. (أَوَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ أَفَلاَ يُؤْمِنُونَ) انبياء / 30.
3. پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، دكتر محمدعلى رضايى اصفهانى، ص 95ـ94.
4. تفسير نمونه ذيل آيه‏ى 30 سوره‏ى انبياء.
5. (وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ) هود / 7.
6. تفسير نمونه، ذيل آيه‏ 7 سوره‏ هود.
7. نازعات / 30.
8. تفسير نمونه ذيل آيه‏ 30، سوره نازعات.
9. رعد / 3.
10. حجر / 19.
11. تفسير نمونه، ذيل آيه‏ى 19 سوره‏ى حجر.
12. پژوهشى دراعجاز علمى‏قرآن، دكتر محمدعلى رضايى‏اصفهانى،ج‏1،ص‏121و120و105و104.