پاسخ
  از زاويه‌هاي مختلف جهان‌هاي متفاوتي تصور مي‌شود1 و ما با توجه به آيات قرآن‌کريم و روايات اهل‌بيت: سه تقسيم‌بندي ارايه مي‌کنيم که قلمرو هر کدام از هم‌ديگر جداست:
اول: عالم ذر عالم دنيا عالم برزخ عالم آخرت
   1. عالم ذر
  جهاني که پيش از دنيا بوده و خدا از بندگان خود بر توحيد اعتراف گرفت. در پاسخ پرسش بعدي مطالب بيشتري در اين مورد بيان مي‌شود.
   2. عالم دنيا
  عالمي است که بعد از عالم ذر قرار دارد و محلي براي آزمايش انسان است؛ به طوري که موفقيت در اين آزمايش‌ها توشه‌اي براي آخرت او به حساب مي‌آيد. به عبارت ديگر «دنيا مزرعه آخرت است» و محلي براي کاشتن و مراقبت کردن است تا در آخرت محصول آن برداشت شود.
   3. عالم قيامت
  قيامت، يوم الحسرة، يوم الدين، يوم الحساب، ساعة و... اسامي2 متعددي هستند که خداوند در قرآن از آن نام برده و منظور همه اين اسامي، همان عالم قيامت مي‌باشد.
  در قرآن آمده، «در آستانه آن روز خورشيد تاريک» مي‌شود، ستارگان رو به خاموشي مي‌روند کوه‌ها همچون پنبه زده مي‌شوند3 و «... سپس در صور اسرافيل دميده مي‌شود و همگي مي‌ميرند و با دميدن دوباره حضرت اسرافيل، همگي زنده مي‌شوند و در صحنه قيامت حاضر مي‌شوند. آري در اين روز است که هرکس مي‌داند چه چيزي براي خود آماده کرده است»4؛ و «در اين روز است که انسان تک‌تک اعمال خود را مشاهده مي‌کند و مي‌بيند که هيچ عمل کوچک و بزرگي از قلم نيفتاده و همگي در پرونده اعمال او ثبت شده است»5.
   4. عالم برزخ
  توضيح: واژه برزخ به معناي چيزي است که ما بين دو چيز ديگر واقع مي‌شود. (حايل بين دو شئ) از اين‌رو به عالمي که بين عالم دنيا و قيامت واقع شده است عالم برزخ مي‌گويند.
عالم برزخ از ديدگاه قرآن
  برخي از آياتي که به وجود عالم برزخ اشاره دارند عبارتند از:
  1. «و به كسانى كه در راه خدا كشته مى‏شوند، مردگان نگوييد، بلكه [آنان ]زندگان‏اند، وليكن (شما با درك حسى) متوّجه نمى‏شويد.»6
  2. «(اي پيامبر) هرگز مپندار کساني که در راه خدا کشته شدند، مردگانند، بلکه [آنان] زنده‌اند، [و] در پيشگاه پروردگارشان روزي داده مي‌شوند!»7
  3. «باشد که من در آنچه ترک کرده‌ام، [کار] شايسته‌اي انجام دهم.» (در پاسخ او گفته مي‌شود:) هرگز چنين نيست! اين سخني است که او (فقط) گوينده آن است؛ و فراروي آنان برزخي است تا روزي که برانگيخته مي‌شوند.8
  4. «عذاب آن‌ها (= آل فرعون) آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مي‌شوند: و روزي که قيامت بر پا شود (مي‌فرمايند) »آل فرعون را در سخت‌ترين عذاب‌ها وارد کنيد.9
عالم برزخ از ديدگاه روايات
  از نظر روايات در کتب معروف شيعه و اهل تسنن روايات فراواني است که با تعبيرات مختلف از جهان برزخ و خلاصه جهاني که ميان اين عالم و عالم آخرت قرار دارد، سخن مي‌گويد:
  1. در حديث معروفي مي‌خوانيم که علي7 هنگام مراجعت از جنگ صفين وقتي که نزديک کوفه کنار قبرستاني که بيرون از دروازه قرار داشت رسيد، رو به سوي قبرها کرد و فرمود:10
  «اي ساکنان خانه‌هاي وحشتناک و مکان‌هاي خالي و قبرهاي تاريک! اي خاک نشينان! اي غريبان! اي تنهايان! اي وحشت‌زدگان! شما در اين راه بر ما پيشي گرفتيد و ما نيز به شما ملحق خواهيم شد، اگر از اخبار دنيا بپرسيد به شما مي‌گويم خانه‌هايتان را ديگران ساکن شدند. همسرانتان به نکاح ديگران درآمدند، و اموالتان تقسيم شد. اين‌ها خبرهايي است که نزد ما است نزد شما چه خبر!؟» سپس رو به يارانش کرد و فرمود: «اگر به آن‌ها اجازه سخن‌گفتن داده شود حتماً به شما خبر مي‌دهند که بهترين زاد و توشه براي اين سفر پرهيزگاري است».
دوم: عالم انسان‌ها، عالم جن‌ها و عالم فرشتگان
1. عالم انسان‌ها
  وجود انسان11 مجموعه‌اي است از «روح»، «جسم» و داراي دو بعد: «مادي و معنوي» مي‌باشد که اگر اين انسان تحت تربيت رهبران الهي قرار گيرد در سير صعودي از فرشتگان برتر مي‌گردد؛ و از ملک پران شود و آنچه در وهم نايد آن شود و اگر شاگردي رهبران الهي را نپذيرد و چون گياهي خود رو رشد کند و شهوات خود را آزاد بگذارد و در ميان هوس‌ها غوطه‌ور شود، در سير نزولي از حيوانات هم پست‌تر مي‌شود و با اختيار و اراده خود يکي از اين دو راه را انتخاب مي‌کند12. به هر حال جهان انسان‌ها با وجود زندگي فردي و اجتماعي و خانوادگي يکي از جهان‌هاي پيچيده هستي است.
2. عالم جن‌ها
  «جن» به معناي موجودي است که از حس انسان پوشيده است. بعضي از دانشمندان از آن‌ها تعبير به نوعي از «ارواح عاقله» مي‌کنند که مجرد از ماده مي‌باشد (البته تجرد کامل ندارد زيرا چيزي که از ماده آفريده شده، مادي است ولي نيمه تجردي دارد چرا که با حواس ما درک نمي‌شود و به تعبير ديگر يک نوع جسم لطيف است)13 براي جن ويژگي‌هايي در قرآن‌کريم14 ذکر شده که برخي از آن‌ها را مي‌آوريم:
  1. موجودي است که از شعله آتش آفريده شده است. (الرحمن / 15)
  2. داراي علم و ادراک و تشخيص حق از باطل مي‌باشد. (آيات مختلف سوره جن)
  3. داراي تکليف و مسئوليت است. (آيات سوره جن و الرحمن)
  4. گروهي از آن‌ها مومن، صالح، گروهي سرکش و کافرند. (جن/ 11)
  5. داراي حشر، نشر و معادند. (جن/ 15)
  6. برخي از آن‌ها داراي قدرت زيادي هستند. (نمل / 39)
  7. آن‌ها قدرت انجام برخي کارهاي مورد نياز انسان‌ها را دارند. (سباء/12 13)
  8. خلقت آن‌ها روي زمين قبل از خلقت انسان‌ها بوده است. (حجر/ 27)
  يادآوري: از آيات قرآن به دست مي‌آيد برخلاف آنچه بين مردم مشهور است که جنيان را «از ما بهتران» مي‌نامند، انسان نوعي است بهتر از جن، به دليل اينکه تمام پيامبران الهي از انسان‌ها برگزيده شدند و آن‌ها به پيامبر اسلام که از نوع بشر بود ايمان آوردند؛ و از طرفي سجده شيطان15 بر آدم واجب شد، در حالي‌که شيطان از جن بود و اين دليل فضيلت نوع انسان بر جن مي‌باشد16.
3. عالم فرشتگان
    آيات فراواني از قرآن‌کريم درباره صفات، ويژگي‌ها، وظايف و مأموريت‌هاي ملائکه سخن مي‌گويد و حتي قرآن، ايمان به ملائکه را در رديف ايمان به خدا و انبياء و کتب آسماني قرار داده است. (بقره/ 285) و اين دليل بر اهميت اين موضوع است.  اينک برخي از ويژگي‌هاي ملائکه که در قرآن آمده را بر مي‌شماريم17:
  1. فرشتگان موجودات عاقل و باشعورند و بندگان گرامي خدا هستند. (انبياء/ 26)
  2. آن‌ها سر بر فرمان خدا دارند و معصيت نمي‌کنند. (انبياء / 27)
  3. آن‌ها وظايف مهم و متنوعي از سوي خدا بر عهده دارند از جمله:
  گروهي حاملان عرشند. (حاقه / 17)
  برخي مدبرات امرند. (نازعات / 5)
  گروهي فرشتگان قبض ارواحند. (اعراف / 37)
  بعضي مراقبان اعمال بشرند. (انفطار / 10ـ13)
  عده‌اي حافظان انسان از خطرات و حوادث مي‌باشند. (انعام / 61)
  گروهي مأمور عذاب و مجازات اقوام سرکشند. (هود/ 77)
  گروهي امدادگران الهي نسبت به مؤمنان مي‌باشند. (احزاب/9) و بالاخره گروهي مبلغان وحي و آورندگان کتب آسماني براي انبياء مي‌باشند. (نحل/2)
  4. آن‌ها داراي مقامات مختلف و مراتب متفاوت و هميشه در حال تسبيح و تقديس خداوند هستند. (صافات / 164 166 و شوري / 5)
  5. با اين حال انسان براساس استعداد تکاملي که دارد از آن‌ها برتر است تا آنجا که همه فرشتگان به خاطر آفرينش آدم به سجده افتادند و آدم معلم آن‌ها گشت. (بقره / 30 34)
1. به عنوان مثال: از يك ديدگاه ممكن است عوالم به عالم جمادات، نباتات، حيوانات، انسان‏ها و... تقسيم شود و همين طور ممكن است دانشمندان علوم مختلف از ديدگاه خاص خودشان عوالم ديگرى را بر شمارند.
2. براى آشنايى مختصر با عالم قيامت مى‏توان مطالعه‏اى در مورد نام‏هاى قيامت انجام داد چرا كه هر كدام از اين نام‏ها، دريچه‏اى است براى شناخت قيامت كه به طور معمول هر كدام از اين نام‏ها موقف يا بخشى از قيامت و وقايع آن را معرفى مى‏كند.
3. (وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ) قارعه / 5.
4. (عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ) تكوير / 14.
5. (وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَاوَيْلَتَنَا مَالِ هذَا الْكِتَابِ لاَيُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلاَكَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً وَلاَ يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً) كهف / 49.
6. (وَلاَ تَقُولُوا لِمَن يُقْتَلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِن لاَ تَشْعُرُونَ) (بقره / 154)
7. (وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ) (آل‏عمران / 169)
8. (لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحاً فِيَما تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ) (مومنون/ 100)
9. (النَّارُ يُعْرَضُونَ‌عَلَيْهَا غُدُوّاً وَعَشِيّاً وَيَوْمَ تَقُومُ‌السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ‌فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ) (غافر/ 46)
10. «يا اهل الديار الموحشة والمحال المقفرة والقبور المظلمة! يا اهل التوبه! يا اهل الغربه! يا اهل الوحده! يا اهل الوحشة! انتم لنا فرط سابق ونحن لكم تبع لاحق اما الدور فقد سكنت، واما الازدواج فقد نكحت واما الاموال فقد قسمت، هذا خبر ماعندنا فما خبر ما عندكم؟»؛ ثم التفت الى اصحابه فقال: «اما لو اذن لهم فى الكلام لأخبروكم ان خيرالزاد التقوى.» نهج‏البلاغه، كلمات قصار، شماره 130.
11. بيشتر واژه‏شناسان مى‏گويند: واژه‏ انسان از «اَنَس» گرفته شده و علت نامگذارى اين موجود به انسان هم يا به خاطر اين است كه يكى از ويژگى‏هاى ذاتى آن، اُنس و الفت گرفتن با ديگران است و به عبارت ديگر مى‏خواهد در اجتماع، و اجتماعى زندگى كند. و يا به اين دليل است كه انسان بر خلاف جن ظهور دارد. زيرا بيشتر موارد كاربرد «انس» در قرآن، در برابر واژه «جن» مى‏باشد زيرا جن موجودى است پنهان و پوشيده ولى انسان آشكار است. و برخى نيز گفته‏اند كه از «نَسى» گرفته شده است چون انسان فراموش‌كار است (ر.ك: مجمع البحرين، لسان العرب و واژه‏شناسى قرآن مجيد استاد همائى)
12. ر. ك: نمونه، ج 27، ص 45.
13. همان، ج 11، ص 79.
14. با توجه به اين كه برخى افراد ناآگاه در مورد اين موجود، خرافات زيادى بافته‏اند و يك چهره‏ى خرافى و غيرمنطقى به آن داده‏اند تا جايى كه وقتى نام آن برده مى‏شود مشتى خرافات نيز با آن تداعى مى‏شود از اين رو لازم ديديم تا با ويژگى‏هاى «جن» كه در قرآن كريم آمده است آشنا شويم.
15. كه بنا بر تصريح قرآن شيطان از بزرگان طائفه‏ى جن بود. (كهف / 50)
16. نمونه، ج 25، ص 154.
17. ر.ك: نمونه، ج 18، ص 173 با تلخيص.