پاسخ
  با توجه به اين‌که پاسخ اين پرسش داراي ابعاد متعدد است و از زاويه‌هاي مختلف قابل بررسي مي‌باشد، از اين‌رو لازم است به نکات زير توجه کنيم:
  1. آيات نوراني قرآن از سنت‌هايي خبرمي دهد که بر نظام خلقت به اذن خداوند حاکم هستند و آن سنّت‌ها تغييرپذير نيستند که در سوره فاطر مي‌خوانيم: (فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلاً وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلاً)1؛ «يعني هرگز در سنت خدا تبديلي نمي‌يابي و هرگز در سنت خدا تغييري نمي‌يابي».
  يکي از سنت‌هاي الهي، قانون و نظام «علت و معلول» است که طبق اين نظام هر موجودي براساس علل خود در زمان و مکان مناسب به وجود مي‌آيد و موقعيت ويژه خود را دارد؛ مثل اين‌که آتش، گرما و سوزندگي دارد و هيچ‌گاه نبايد از آتش انتظار سردي داشته باشيم و هم‌چنين بقيه موجودات جهان بر چنين اساسي بنيان نهاده شده است و تغيير نمي‌پذيرد؛ پس اگر فرزندي از نظر اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در سطح پايين قرار داشت به خاطر اسباب و عللي بوده که اين معلول را در پي‌داشته است که بايد آن علت‌ها را جستجو کرد و شناخت؛ و اين چنين نيست که مستقيماً خداوند انساني را بدون علت و سبب، فقير بيافريند.
  از امام صادق7 حکايت شده: «ابي اللَّه ان يجري الامور إلا باسبابها فجعل لکل شي‌ء سبباً2»؛ «خداوند جاري نمي‌کند امور را مگر به واسطه اسباب و علل آن، پس براي هر چيزي سبب و علتي قرار داد».
  2. آنچه در آفرينش وجود دارد «تفاوت» است نه «تبعيض». تبعيض آن است که در شرايط «مساوي» و استحقاق‌هاي هم‌سان، بين چيزها فرق گذاشته شود، ولي «تفاوت» آن است که در شرايط «مساوي» فرق گذاشته شود.
  به عنوان مثال اگر دو ظرف را که هر کدام ظرفيت ده ليتر آب دارند: در يکي ده ليتر آب و در ديگري 5 ليتر آب بريزيم، در اينجا «تبعيض» صورت گرفته است و از ناحيه کسي است که آب مي‌دهد؛ اما اگر دو ظرف داشته باشيم که يکي به ظرفيت 10 ليتر و ديگري به ظرفيت 5 ليتر و هر دو را پر از آب کنيم باز هم اختلاف است، اما منشأ اختلاف تفاوتي است که خود آن دو ظرف از نظر گنجايش و استعداد دارند نه از ناحيه دهنده، به همين ترتيب انسان‌ها نيز طبق نظام جهان و نظام علت و معلول استعدادهايي مختلف دارند که بر طبق آن با آن‌ها رفتار مي‌شود.
  3. تفاوت‌هايي که در عالم است بر خلاف عدالت خداوند متعال نيست چون عدالت به معناي پايمال نکردن حق افراد است و ظلم، پايمال کردن حقوق آن‌هاست. پس «عدل و ظلم» در جايي مطرح است که «حقي» در کار باشد. حالا بايد ببينيم آيا کسي قبل از خلقتش از خدا طلبي داشته و آيا افراد از قبل حقي داشته‌اند تا پايمال شود و ظلمي صورت گرفته باشد؟ مگر ما از قبل چيزي داشته‌ايم تا گرفته يا پايمال شده باشد!؟
  4. بحث مهم ديگر اين است که تکاليف الهي و ثواب و عقاب بر اساس شرايطي است که انسان‌ها دارند به عنوان مثال: تکليفي که فرد ثروتمند دارد انسان فقير ندارد و مسئوليتي که يک انسان فرهنگي دارد شخص عامي و بي‌سواد ندارد. هم‌چنين است بقيه تفاوت‌هايي که بين مردم مشاهده مي‌شود.
  خداوند متعال مي‌فرمايد: (لاَيکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وسع‌ها)3؛ «هيچ كس، جز به اندازه‏ى توانايى‏اش، تكليف نمى‏شود». در آيه ديگر مي‌فرمايد: (لاَيکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا مَا آتَاهَا)4؛ «خدا هيچ كس را، جز به آنچه به او داده، تكليف نمى‏كند». پس چنين نيست که شرايط افراد، متفاوت باشد ولي تکليف و ثواب و عقاب آن‌ها يکسان باشد که به عدالت خدا اشکال وارد شود.
  5. نکته قابل توجه ديگر اين است که مثلث شخصيت انسان از سه ضلع «محيط»، «وراثت» و «اراده» تشکيل مي‌شود و نقش اراده در شکل‌گيري شخصيت انسان به مراتب از وراثت و محيط بيشتر است يعني شخص با اراده خود مي‌تواند وراثت و محيط را به نفع خود و در راستاي وضع بهتر تغيير دهد و اگر اين کار زحمت و تلاش فراواني را مي‌طلبد اجر آن قطعاً نزد پروردگار محفوظ مي‌باشد.
  6. ناگواري‌ها و مشکلات انسان و تفاوت‌ها، حکمت‌هايي را در پي دارد که ما در اينجا به سه حکمت از آن‌ها اشاره مي‌کنيم:
    الف: آزمايش و معلوم شدن انسان‌هاي خوب از بد: (وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَي‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ)5؛ «و قطعاً [همه‏] شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و كاهشى در ثروت‏ها و جان‏ها و محصولات آزمايش مى‏كنيم؛ و به شكيبايان مژده بده».
  ب: ناگواري‌ها و مشکلات باعث رشد و شکوفايي استعدادهاي دروني و موجب تکامل جسم و جان مي‌شود، افرادي که کوچک‌ترين سختي در زندگي تحمل نکرده‌اند از نظر جسمي و روحي نسبت به ديگران ضعيف هستند و کساني که در شرايط دشوار، زندگي ساده و پر مشقتي دارند معمولاً نيرومند هستند. اين قانون نه تنها براي انسان‌ها و حيوانات جاري است بلکه در مورد گياهان نيز چنين است.
  امام علي7 در پاسخ کساني که خيال مي‌کنند در شرايط سخت زندگي کردن و تغذيه ساده، موجب ضعف و ناتواني مي‌گردد، مي‌فرمايد: «توجه داشته باشيد که درخت صحرايي چوبش محکم‌تر و بادوام‌تر است و گياهاني که در زمين‌هاي نم‌ناک مي‌رويند نازک پوست، و کم دوام‌ترند؛ و گياهاني که در دامنه کوه رشد مي‌کنند و تنها از آب باران تغذيه مي‌شوند آتش آن‌ها سوزان‌تر است و ديرتر خاموش مي‌شوند.»6
    از امام حسن عسگري7 حکايت شده: «هيچ بلايي نيست مگر اين که خداوند در آن خيري نهاده که آنرا فرا مي‌گيرد.»7
    پس با اين نگاه جديد پاره‌اي از مشکلات نه تنها «نقمت» نيستند بلکه «نعمت» مي‌باشند.
  ج: نظام عالم، نظام اَحسن است و لازمه نظام اَحسن وجود استعدادها و علاقه‌هاي گوناگون و توانايي‌هاي متفاوت با کاربري‌هاي مختلف مي‌باشد [به عنوان مثال در نظام احسن نمي‌شود همه پزشک يا همه مهندس يا همه صنعت‌گر يا کارگر باشند، بلکه بايد از همه اين طبقات موجود باشند[.
يادآوري
  نکات فوق هر کدام پنجره‌اي براي نظاره به اين پرسش و پرسش‌هاي مانند آن مي‌باشد.
 معرفي کتاب
    براي جستار بيشتر رجوع فرماييد به:
  1. عدل الهي، استاد شهيد مرتضي مطهري
  2. اصول عقايد، استاد محسن قرائتي
  3. عدل در جهان‌بيني توحيدي، استاد محمدي ري‌شهري
  4. آموزش عقايد، آيت اللَّه مصباح يزدي
  5. توحيد، استاد شهيد مرتضي مطهري
  


1. فاطر / 43.
2. اصول كافى، ج 1 كتاب الحجه، باب معرفه الامام، ح 7.
3. بقره / 233.
4. طلاق / 7.
5. بقره / 155.
6. نهج البلاغه، نامه 45.
7. بحار ج 78 ص 374.