پاسخ
  همان‌طور که از پرسش معلوم است ما در اين زمينه با چند دسته از آيات و روايات روبرو هستيم. از اين رو بعد از مروري مختصر بر بخشي از اين آيات و روايات به پاسخ مي‌پردازيم:
دسته اول
  آيات و رواياتي است که بلا و گرفتاري‌هاي انسان‌ها را نتيجه اعمال بد آن‌ها نمي‌شمارد بلکه:
  ـ گاهي بلا و گرفتاري به خاطر امتحان و آزمايش بندگان است.
  چنان چه قرآن‌کريم مي‌فرمايد: «و قطعاً [همه‏ى‏] شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و كاهشى در ثروت‏ها و جان‏ها و محصولات آزمايش مى‏كنيم؛ و به شكيبايان مژده بده».1
  ـ و گاهي بلا، گرفتاري و مستجاب نشدن دعا به خاطر بيشتر شدن ارتباط و مناجات با خداست که اين لطف خدا به شمار مي‌آيد.
  به عنوان مثال از امام صادق7 حکايت شده: «گاهي بنده‌اي که دوست خدا باشد، براي مشکل خود دعا مي‌کند، آنگاه به مَلَک مخصوص آن امر مي‌شود حاجت بنده مرا بر آورده کن ولي عجله نکن، چراکه من دوست دارم صداي بنده خود را بشنوم؛ و گاهي هم بنده‌اي دعا مي‌کند و به ملک مخصوص گفته مي‌شود حاجت او را برآورده کن و عجله هم بکن، چرا که من دوست ندارم صداي او را بشنوم!»
  آنگاه حضرت فرمودند: در حالي که مردم مي‌گويند: به اين شخص به خاطر ارزشي که داشت عطا شد و به آن ديگري به خاطر بي‌ارزشي او عطا نشد!2 [يعني حکمت آن را نمي‌دانند و قضاوت مي‌کنند[.
دسته‌ دوم
  آيات و رواياتي که گرفتاري‌ها و مشکلات انسان را به خاطر اعمال خود آن‌ها بر مي‌شمارد. مانند:
  1. «و هر كس از ياد من روى گرداند، پس حتماً زندگى (سخت و) تنگى براى اوست؛ و او را روز رستاخيز نابينا گرد مى‏آوريم.»3
  2. «به خاطر دستاورد مردم، تباهى در خشكى و دريا آشكارشد؛ تا (سزاى) بعضى از آنچه انجام داده‏اند را به آنان بچشاند؛ باشد كه آنان بازگردند.»4
  3. در روايتي از امام صادق‌7 حکايت شده:
  «گاهي فردي گناهي انجام مي‌دهد و روزي و نعمتي از او دفع و دور مي‌شود و در اين هنگام امام7 اين آيات را5 تلاوت کردند»: هنگامي که سوگند ياد کردند که ميوه‌هاي باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچينند و هيچ از آن استثنا نکنند اما (شب هنگام) عذابي فراگير به باغ آن‌ها فرود آمد در حالي که همه در خواب بودند، و آن باغ سرسبز همچون شب سياه و ظلماني شد.6
دسته‌ سوم
  بعد از مرور اين دو دسته از آيات و روايات شايد انسان با عقل و وجدان خود بيابد که علت گرفتاري و بلاي او چيست!؟ ولي با اين حال اگر حيران ماند و نتوانست تشخيص دهد که علت اين گرفتاري‌ها و يا نعمت‌ها چيست دستور داريم که در حالت «خوف» و «رجا» باشيم تا مسير کمال را بهتر طي کنيم. از طرفي اگر «ترس» از ناپسند بودن عمل و يا در مورد افرادي در حد کمال نبودن عمل و اين‌که بلاها نتيجه گناهان، باشد پس لازم است که توبه کنيم، از طرفي اميد و رجاء به لطف و رحمت خداوند رحمن و رحيم داشته باشيم که شايد اين بلاها براي امتحان و ترفيع درجه ما باشد.
  چنانچه قرآن کريم مي‌فرمايد:
   «پروردگارتان را فروتنانه (و آشكارا) و پنهانى، بخوانيد؛ كه او متجاوزان را دوست نمى‏دارد. و در زمين پس از اصلاح آن فساد نكنيد و او را با ترس و اميد بخوانيد؛ كه رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است.»7
  و در ويژگي‌هاي شب زنده‌داران که از بندگان خاص محسوب مي‌شوند مي‌فرمايد: «درحالى كه پروردگارشان را به خاطر ترس و اميد مى‏خوانند».8
  و امام صادق‌7 «بيم» و «اميد» را به منزله دو بال براي حرکت بنده به سوي رضوان خداوند مي‌داند و مي‌فرمايد:
  «خوف و ترس به هيجان‌آورنده‌ قلب، اميد و رجاء، يار و ياور نفس و روح است؛ و کسي که خدا را بشناسد، از [عقاب] او مي‌ترسد و به سوي [فضل و لطف و رحمت] او اميدوار خواهد بود، و اين دو [بيم و اميد] دو بال ايمان هستند که بنده با آن‌ها پرواز مي‌کند تا برسد به درجه رضوان خداوند متعال؛ و [خوف و رجاء] دو چشم بيناي عقل بنده هستند که توسط آن از وعده و وعيدهاي خداي متعال با خبر مي‌شود... و اگر فردي با خوف و رجاء [همراه هم] خدا را عبادت کند نه تنها گمراه نمي‌شود بلکه به آرزوهاي [مادي و معنوي] خود نيز مي‌رسد.9 و در روايتي از امام علي‌7 نقل شده که به امام حسن‌7 مي‌فرمايد:
  «اي فرزند دلبندم از خدا بترس چنان ترسي که [گويا] مي‌بيني به اندازه‌ تمام اهل زمين اعمال شايسته انجام داده‌اي ولي خداوند از تو نپذيرفته است؛ و از طرفي به [لطف] خدا اميدوار باش چنان اميدي که اگر [به اندازه‌] تمام اهل زمين اعمال ناخوشايند کرده باشي او تو را خواهد بخشيد.»10
  در پايان اين بحث بايد عرض کنيم: «اميد و رجاء» عامل بازدارنده از تبديل شدن «خوف» به «يأس و نااميدي» از رحمت خداست [که خود از گناهان کبيره است] و «خوف» عامل بازدارنده از تبديل شدن «اميد» به «بي‌تفاوتي» و فرار از خواسته‌هاي الهي مي‌باشد؛ و در برخي افراد نيز خوف مانع از «غرور» آن‌ها نسبت به اعمالشان مي‌شود.  لذا با اين نگرش، جنبه‌هاي تربيتي «خوف و رجاء» بيشتر خود نمايي مي‌کند که انسان اميدوار از رحمت خدا مأيوس نمي‌شود. چرا که انسان با حالت خوف با «استغفار» و انجام «اعمال صالح» و «جبران کاستي‌ها» به رحمت خداوند متعال اميدوار مي‌شود.
يادآوري
  1. بسياري از پديده‌ها را که ما فکر مي‌کنيم بلا، شر و نقمت هستند در منابع ديني آمده که آن‌ها نه تنها «شر و نقمت» نيستند بلکه «خير و نعمت» مي‌باشند.
    چنان چه قرآن کريم مي‌فرمايد: «... و چه بسا از چيزى ناخشنوديد، و آن براى شما خوب است؛ و چه بسا چيزى را دوست مى‏داريد و آن براى شما بد است. و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد».11
  2. بسياري از گرفتاري‌ها و ناکامي‌ها به خاطر سستي، تنبلي و بي‌احتياطي و... خود افراد است و مشمول قوانين فوق نمي‌شود. (که در متن پرسش نيز آمده بود)
  3. در آيات و روايات براي بلاها وگرفتاري‌هاي انسان علت‌ها و حکمت‌هاي فراواني ذکر شده است که براي اطلاعات بيشتر به منابع آن رجوع فرماييد12.
معرفي کتاب جهت مطالعه بيشتر
    تفسيرهاي قرآن مثل نمونه و الميزان، تفسير آيات مربوط به بحث.


1. (وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الأَمْوَالِ وَالأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ) بقره/ 155.
2. وسايل الشيعه، ج 7، ص 62.
3. (وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى‏) طه / 124.
4. (ظَهَرَالْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ) روم / 41.
5. (إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَابَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَامُصْبِحِينَ وَلاَ يَسْتَثْنُونَ فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيِم) قلم/ 17ـ20.
6. «ان الرجل ليذنب الذنب فيدراً عند الرزق وتلا هذه‌الايه: اذا اقسموا ليصرمنها مصبحين ولايستثنون فطاف عليها طايف من ربك و هم نانمون فاصبحت كالصريم.» (المحاسن، ج1، ص 115 ـ 119).
7. (ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةًإِنَّهُ لاَيُحِبُّ الْمُعْتَدينَ وَلاَ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ) اعراف / 55 و 56.
8. (تَتَجَافَى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَطَمَعاً وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ) سجده / 16.
9. مصباح الشريعه، باب 85، (خوف و رجاء).
10. يابنى خف‏اللَّه خوفاً ترى انك اتيته بحسنات اهل الارض لم يتقبلها منك وارج اللَّه رجاءاً كانك لو اتيته بسيئات اهل الارض غفرها لك. (بحارالانوار، ج‏67،ص394 و مجموعه‌ ورام، ج1، ص 50)
11. (وَعَسَى‏ أَن تَكْرَهُوا شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى‏ أَن تُحِبُّوا شَيْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ) بقره / 216.
12. برخى آيات مانند: نساء/79 و انفال/25 و سجده/21 و كهف/58، اسراء/16، شمس/ 9ـ10 و نيز ر.ك: كتب روايى باب بلاء و...