پاسخ
  براي پاسخ توجه به دو مطلب لازم است:
  مطلب اول: اين که آيا انسان‌ها از روز اول خلقت تا امروز از نظر قواي عقلي، فکري و علمي در يک حد و اندازه بوده‌اند يا اينکه با هم فرق داشته‌اند؟
  در جواب بايد گفت: انسان‌ها هرچند تقريباً استعداد عقلي و فطري يکساني دارند ولي از نظر استعداد به فعليت رسيده و شکوفا شده يک اندازه نبوده‌اند؛ چنان که تاريخ انسان‌هاي اوليه تاکنون، به اين مطلب شهادت مي‌دهد. انسان‌هاي اوليه نيازهاي محدود و افق‌هاي فکري محدود داشته‌اند و به مرور زمان به عقل و فکر و علم آن‌ها و نيازهاي آن‌ها اضافه شده است دقيقاً مَثَل انسان‌ها در اَدوار مختلف زمان مَثَل افراد در حال تحصيل مي‌باشد که برخي در کلاس اول دبستان و برخي در کلاس‌هاي دوم يا سوم دبستان و برخي نيز در دبيرستان و بالاتر در حال تحصيل هستند.
  مطلب دوم: اينکه رابطه اديان مختلف با دين قبل از خود چگونه بوده است؟ آيا همه‌ي معارف آن تکرار مطالب قبل بوده يا ديني کاملاً جديد و متفاوت با دين قبل بوده يا اين که مسأله چيز ديگري است؟
  آن چه از آيات قرآن و مقايسه اسلام با اديان قبل به دست مي‌آيد اين است که همه اديان در اصولي مثل توحيد و نبوت و معاد و برخي کليات احکام با هم مشترکند، چنان چه قرآن دين اسلام را تأييد و تصديق کننده اديان قبل مي‌داند نه امري متفاوت با آن. (مُصَدِّقاً لِمَا بَينَ يدَيهِ) اما اديان الهي هرچه جديد شده، از دين قبل کامل‌تر بوده و به بُعد معرفتي انسان‌ها عمق بيشتر داده و به عبارت ديگر متناسب با زمان خود بوده است. تا آنجا که دين مقدس اسلام ظهور کرد و احکام ناب و معارفي عميق در بالاترين حد ممکن به انسان‌ها عرضه نمود. حتي در خود دين اسلام نيز اين تفاوت مراتب معارف ديده مي‌شود و بر اساس احاديث برخي مطالب عرضه شده براي افراد فکور و ژرف‌انديش آخرالزمان آورده شده است. مثل سوره توحيد (قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحد) و آيات اول سوره‌ حديد1.
  با توجه به دو مقدمه قبل، پاسخ روشن مي‌شود که اگر خداوند دين اسلام را در همان اول خلقت، دين همگان قرار مي‌داد، مثل اين بود که معارف و مطالب دانشگاهي را، براي افراد ابتدايي و راهنمايي قرار داده بود که اين بر خلاف مصلحت و حکمت الهي مي‌باشد. بلکه بايد به مرور زمان هر چه انسان استعدادهايش به فعليت مي‌رسيد و عاقل‌تر و عميق‌تر مي‌شد دين آن زمان هم کامل‌تر و عميق‌تر مي‌شد و از جهتي هم نيازهاي جديد آن عصر را پاسخ‌گوي باشد.
  تا اين که دين مقدس اسلام در بُعد معرفتي عميق‌ترين معارف را عرضه داشت و چنان ظرفيت وسيعي دارد که متناسب با مقتضيات زمان پويا مي‌باشد و اصول و قواعدي را ارايه کرد که با پيشرفت زمان و علم و نيازهاي جديد قابل انطباق مي‌باشد و مشکلات آن زمان را حل مي‌کند مثل اصل اجتهاد و ولايت و امامت و...
معرفي کتاب
  براي جستار بيشتر در اين زمينه مراجعه فرماييد به:
  1. خاتميت، شهيد مطهري
  2. وحي و نبوت، شهيد مطهري
  3. اسلام و مقتضيات، زمان شهيد مطهري

1. ر.ك: تفسير نورالثقلين، ذيل آيه اول سوره حديد.