- توضیحات
- نوشته شده توسط soleymani
- دسته: تساوی و تفاوت زن و مرد در چیست؟
- بازدید: 4407
پاسخ
تفاوت بين زن و مرد دو گونه است:
الف: تفاوت در ارزش، مقام و منزلت معنوي زن و مرد
همانطور که از آيات قرآن به دست ميآيد نه تنها دين اسلام در اين زمينه بين زنان و مردان تفاوتي قايل نيست، بلکه زن و مرد را در ارزشها، و مقام و منزلت معنوي و انساني، مساوي ميداند. که نمونههايي از آن آيات را ذکر ميکنيم:
1. تساوي ارزش و مقام زن و مرد، از لحاظ خلقت
قرآن کريم در آيات متعدد زن و مرد را از يک طينت دانسته و اعلام ميدارد که زن و مرد از «نفس واحدة» خلق شدهاند. از جمله:
(يا أَيهَاالنَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِي خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زوجها وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِيراً وَنِسَاءً)1؛« اى مردم! [خودتان را] از [عذاب] پروردگارتان حفظ كنيد، (همان) كسى كه شما را از يك شخص آفريد و از او همسرش را آفريد و از آن دو، مردان و زنان فراوانى منتشر ساخت».
2. تساوي ارزش و مقام زن و مرد در داشتن صفات برجسته و ارزشهاي والاي انساني و مقام معنوي
در سوره احزاب آيه 35 ميخوانيم:
«در حقيقت، مردان مسلمان و زنان مسلمان، و مردان با ايمان و زنان با ايمان، و مردان فرمانبردار [فروتن] و زنان فرمانبردار [فروتن]، و مردان راستگو و زنان راستگو، و مردان شكيبا و زنان شكيبا، و مردان فروتن و زنان فروتن، و مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده، و مردان روزهدار و زنان روزهدار، و مردانى كه دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مىكنند و زنانى كه (دامان خويش را) حفظ مىكنند، و مردانى كه خدا را فراوان ياد مىكنند و زنانى كه (خدا را فراوان) ياد مىكنند، خدا براى آنان آمرزش و پاداش بزرگى آماده كرده است.»2
در تفسير آيه چنين آمده است: «گاه بعضي چنين تصور ميکنند که اسلام کفه سنگين شخصيت را براي مردان قرار داده و زنان در برنامه اسلام چندان جايي ندارند، شايد منشأ اشتباه آنها پارهاي از تفاوتهاي حقوقي است که هر کدام دليل و فلسفه خاصي دارد. ولي بدون شک با قطع نظر از اينگونه تفاوتها که با موقعيت اجتماعي و شرايط طبيعي آنها ارتباط دارد، هيچ گونه فرقي از جنبههاي انساني و مقامات معنوي ميان زن و مرد در برنامههاي اسلام وجود ندارد. آيه فوق دليل روشني بر اين واقعيت است، زيرا به هنگام بيان ويژگيهاي مؤمنان و اساسيترين مسايل اعتقادي و اخلاقي و عملي، زن و مرد را در کنار يکديگر همچون دو کفه يک ترازو قرار ميدهد و براي هر دو ارزشي يکسان بدون کمترين تفاوت قايل ميشود...3
3. تساوي زن و مرد از لحاظ ثواب و عقاب اعمال:
قرآن در احکام و کيفرها و ثواب اعمال، زن و مرد را يکسان مورد خطاب قرار ميدهد؛ و قبح گناه و اعمال حرام و ممنوع، و کيفر آن، و همچنين ثواب اعمال، در مورد زن و مرد مساوي است؛ از جمله:
«و مردِ دزد و زنِ دزد، به كيفر آنچه به دست آوردهاند [و] به خاطر مجازات [پيشگيرانهى] الهى، دستهايشان را قطع كنيد؛ و خدا شكستناپذيرى فرزانه است.»4 «خدا به مردان منافق و زنان منافق و كافران، آتش جهنّم را وعده داده است، در حالى كه در آن ماندگارند. آن (آتش) براى آنان كافى است و خدا آنان را از رحمت خود دور ساخته؛ و برايشان عذابى پايدار است.»5 «و هر كس از مرد يا زن، (چيزى) از (اعمال) شايسته انجام دهد، در حالى كه او مؤمن باشد، پس آنان داخل بهشت مىشوند؛ و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد.»6
«هر كس، از مرد يا زن، [ كار] شايستهاى انجام دهد، در حالى كه او مؤمن است، پس قطعاً، او را به زندگانى پاكيزهاى زنده مىداريم؛ و قطعاً، مزدشان را طبق بهترين چيزى كه همواره انجام مىدادند، به آنان پاداش خواهيم داد.»7
«و هر كس از مرد يا زن، (كار) شايستهاى انجام دهد، در حالى كه او مؤمن است، پس آنان داخل بهشت مىشوند، در حالى كه در آنجا بىشمار روزى داده مىشوند.»8
4. تساوي زن و مرد در تحمل تکليف و مسئوليت
قرآنکريم با مطرح کردن زندگي آدم و حوا و رانده شدن آنها از بهشت هيچ کدام را مسئول اصلي معرفي نميکند و در بيشتر مواقع هر دو را مسئول ميداند و حتي گاهي به صراحت ميگويد: شيطان آدم را وسوسه کرد. قرآن با اين بيان بر روي اعتقاداتي همچون اين که «زن را عنصر گناه و شيطان کوچک مطرح ميکند» خط بطلان ميکشد.
(فَقُلْنَا ياآدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّلَکَ وَلِزَوْجِکَ فَلاَيخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَي)9؛ «و گفتيم: «اى آدم! در حقيقت اين (ابليس) دشمن تو و همسر توست؛ پس شما را از باغ بيرون نكند؛ كه به زحمت خواهى افتاد»!
«(فَدَلاَّهُمَا به غرورٍ...) به اين ترتيب آنها را با فريب از مقامشان فرود آورد.»10
«(فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيطَانُ...) پس شيطان آن دو را وسوسه کرد.»11
5. تساوي زن و مرد از لحاظ تعليم و تعلّم
از آيات قرآنکريم به دست ميآيد که همه مسلمانان اعم از زن و مرد بايد در کسب علم و دانش اهتمام ورزند، براي نمونه به طور مکرر قرآن متذکر ميشود که قرآن را بخوانيد، تلاوت کنيد و پيرامون آيات آن بينديشيد. تفکر و تدبر در آيات خداوند و در طبيعت و عبرت از آن نيز بارها در قرآن توصيه شده است و قرآن در اين زمينه ميان زن و مرد تفاوتي قايل نيست و هرگز کسب علم و دانش را به يک جنس خاص محدود نميکند.
و از حضرت رسول اکرم9 نقل شده است: «طلب العلم فريضة علي کل مسلم ومسلمة»12؛ «فراگيري دانش بر هر مرد و زن مسلمان واجب است».
6. مساوات زن و مرد در پيشگاه خدا
خداوند در قرآن ميفرمايد: (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ)13؛ «در حقيقت، ارجمندترين شما نزد خدا خودنگهدارترين شماست».
اينها نمونههايي از تساوي ارزشي و مقام و منزلت معنوي زن و مرد بود که در اينجا به همين مقدار بسنده ميکنيم.
ب: تفاوتهاي طبيعي بين زن و مرد
با وجود مطالبي که در مورد تساوي زن و مرد گذشت، نميتوان تفاوتهاي موجود ميان زن و مرد را منکر شد، تفاوتهايي که زن و مرد را از يکديگر متمايز ميسازد و همين تفاوتهاست که باعث تفاوت در حقوق و وظايف زن و مرد ميشود.
در اينجا برخي از تفاوتهاي طبيعي زن و مرد را بر ميشماريم:
1. تفاوتهاي زيستي (جسمي)
الف. تفاوتهاي اساسي تعيين جنسيت
ب. تفاوتهاي ثانوي در اندام
1. تفاوتهاي جسمي
براي مثال به طور متوسط مردان درشت اندامتر، بلند قدتر، خشنتر و داراي صداي متفاوت با زنان ميباشند. رشد عضلاني مرد و نيروي بدني او از زن بيشتر است. مقاومت زن در مقابل بسياري از بيماريها از مقاومت مرد بيشتر است و...14. از آنجايي که بين نقش روح و روان و بدن تناسب و ارتباط متقابل برقرار است، تفاوت جسماني بدون تفاوت رواني [و روحي] ممکن نيست، و اين براي بقاء و کمال جامعه و نسل بشري ضروري است.
2. تفاوتهاي رواني
احساسات و عواطف زن، از مرد جوشانتر است. زن از مرد زودتر به هيجان ميآيد و سريعتر تحت تأثير احساسات و عواطف خويش قرار ميگيرد. زن طبعاً به زينت و زيور و جمال و آرايش علاقه دارد. احساسات زن بيثباتتر از مرد است. زن از مرد محتاطتر و مذهبيتر است [و مردها معمولاً جسورتر و شجاعتر ميباشند]. احساسات زن مادرانه است و علاقه زن به خانواده بيشتر است و...15.
3. تفاوتهاي اجتماعي
اين تفاوتها محصول جامعه انساني و رفتارها و مناسبات ميان آدميان است:
با توجه به تفاوتهايي که در تواناييها و نقش اجتماعي زن و مرد وجود دارد عقل سليم اقتضا ميکند که براي انجام نقشها بين زن و مرد تفاوت قايل شويم به اين ترتيب که:
نقشها و کارهايي که زن و مرد هر دو امکان اجرا دارند؛
نقشهايي که با ساختار جسمي و روحي زن متناسب است؛
نقشهايي که با ساختار روحي و جسمي مرد متناسب است.
منابع جهت مطالعه بيشتر
1. نظام حقوق زن، شهيد مطهري
2. زن در آينه جلال و جمال، آيت اللَّه جوادي آملي
3. تفسير نمونه، ذيل آيات مربوط
1. نساء / 1.
2. (إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً).
3. تفسير نمونه، ج 17، ذيل آيهى 35 / احزاب.
4. (وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ)مائده/ 38.
5. (وَعَدَاللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمْ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِيمٌ) توبه / 68.
6. (وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ يُظْلَمُونَ نَقِيراً) نساء/ 124.
7. (مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ) نحل / 97.
8. (مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلاَ يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بغَيْرِ حِسَابٍ) غافر / 40.
9. طه / 117.
10. اعراف / 22.
11. اعراف / 120.
12. ميزان الحكمه، ج 6، ص 463.
13. حجرات / 13.
14. نظام حقوق زن در اسلام، ص 199ـ 206.
15. همان.