پاسخ
مقدمه
  اين که انسان درصدد تهذيب نفس و کسب کمالات انساني باشد و براي موفقيت در اين‌ راه درخواست کمک کند، جاي تبريک دارد! چراکه در اصطلاح اين مرحله را مرحله‌ طلب مي‌نامند و تا اين «خواست» و «طلب» وجود نداشته باشد در کسب فضايل انساني توفيقي حاصل نمي‌شود.
اينک پاسخ
  آن چه از آيات و روايات1 بر مي‌آيد اين است که سرمنشأ گناهان «غفلت» مي‌باشد. از اين‌رو برخي بزرگان2 اولين منزل و اولين گام در تهذيب نفس را «يقظه» يعني بيداري از خواب غفلت مي‌دانند و دومين گام و منزل، تفکر مي‌باشد.
  آري بعد از بيداري نوبت به تفکر مي‌رسد. نياز است به وسيله تفکر زنگار غفلت را از آيينه دل زدود تا حقايق در آن تجلي کند.
  هشدارهاي قرآن با عبارت‌هاي (أَفَلاَ تَعْقِلُونَ)3 آيا انديشه نمي‌کنيد و (أَفَلا تَذَكَّرُونَ)4 آيا متذکر نمي‌شويد و (أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ) آيا تفکر نمي‌کنيد و مانند آن؛ فريادهايي است که قرآن مي‌زند تا از خواب سنگين غفلت بيدار شويم و آماده‌ حرکت به سوي مقصد شويم. ممکن است سوال شود تفکر در مورد چي!؟ تفکر در مورد اين که چي بنا بود بشويم و چي شديم.
  مگر نه اين‌که انسان خليفة‌الله است و استعدادهاي زيادي دارد که بايد به شکوفايي برساند و انسان اشرف مخلوقات است (أَرَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا5) آيا به همين لذت زودگذر دنيا راضي شدي!؟!
  تفکر در مورد اين‌که خداوند شاهد اعمال و رفتار ماست.
  مگر نه اين که اگر بچه‌ کوچکي در اطاق باشد، «دست از پا خطا نمي‌کنيم» چه طور از بچه حيا مي‌کنيم ولي از خدا خير!
  تفکر در مورد اين‌که گناه با جسم و روح ما چه مي‌کند!
  تفکر در مورد اين‌که گناه با دنيا و آخرت ما چه مي‌کند!
  مگر خداوند نفرمود که عاقبت گناه‌کاران جهنم و عذاب آلود است!6
  و هرکه گناه بکند در اين دنيا زندگي او سخت مي‌شود!7
  مگر اهل‌بيت به ما گوشزد نکردند که:
  گناه رزق و روزي را دفع مي‌کند8.
  گناه بلا را نازل مي‌کند9.
  گناه نعمت‌ها را تغيير مي‌دهد و مي‌گيرد10.
  گناه مانع استجابت دعا مي‌شود11.
  و بالاخره اين که استمرار گناه باعث تکذيب خداوند مي‌شود12.
  و از طرفي تفکر در عظمت خداوند!
  تفکر در نعمت‌هايي که خداوند به ما داده!
  تفکر در اعمال و رفتار ما در قبال آن همه لطف خدا! و...
  به نظر مي‌رسد تفکر در اين امور انسان را از خواب غفلت بيدار مي‌کند، تا نوبت گام بعدي شود.
منزل سوم: منزل اراده و عزم راسخ است.
  آري بعد از بيداري جديدِ حاصل از تفکر، انسان از گذشته‌ خود پشيمان مي‌شود و رو به توبه و انابه مي‌آورد. اينجاست که به اراده محکم، بر ترک گناه و جبران گذشته نياز دارد.
  به طور طبيعي اين انقلاب دروني و اراده محکم، نياز به محرک دارد.
  محرک دروني تفکر بود و محرک بيروني نيز مي‌تواند آيات قرآن و روايات اهل بيت باشد.
  چرا که از آيات قرآن بر مي‌آيد که: تدبر در قرآن قفل دل را باز مي‌کند13 و روايات اهلبيت هم باعث حيات دل مي‌شوند14 و شرکت در مجالس اهلبيت و شنيدن موعظه محرک خوبي براي ادامه راه مي‌باشد.
  چراکه گفته شده در اين راه براي دل‌هاي آماده موعظه، معجزه مي‌کند.
تذکرات
  اينک نظر شما را به نکات ديگري در اين باره به اختصار جلب مي‌کنيم:
  1. بديهي است که به موازات مراحل قبلي، مواظبت بر انجام واجبات به ويژه نمازهاي واجب ضروري مي‌باشد.
  چراکه «إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَي عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ»15
  2. درخواست از خدا و اميد به رحمت خداوند چرا که يأس از رحمت او، خود از گناهان کبيره مي‌باشد.
  3. توسل به اهلبيت و درخواست کمک و ياري از آن بزرگواران براي موفقيت در اين راه. (چراکه آن‌ها واسطه‌ فيض و رحمت الهي بر بندگان هستند).
  4. ارتباط با علما و شرکت در مجالس آن‌ها.
  5. مطالعه زندگي نامه علما و اولياي خدا.
  6. پرهيز از پرخوري و پرخوابي.
  7. لحظات خلوت خود را با مطالعه کتاب، کار و فعاليت ورزشي غني‌سازي کنيم.
معرفي کتاب
  براي مطالعه‌ بيشتر در اين زمينه رجوع فرماييد به:
  1. اخلاق در قرآن آيت الله مکارم شيرازي.
  2. قلب سليم، شهيد دستغيب.
  3. تهذيب نفس، آيت الله اميني.
  4. گناهان کبيره، شهيد دستغيب.
  5. گناه‌شناسي، محمد محمدي اشتهاردي.


1. براى دستيابى به آيات و روايات رجوع فرماييد به: كتاب اخلاق در قرآن، ج 2، ص 324 از آيت اللَّه مكارم شيرازى.
2. مسأله شناخت، مرتضى مطهرى، ص 87.
3. اين عبارت 13 بار در قرآن كريم ذكر شده است.
4. اين عبارت نيز 7 بار در قرآن كريم آمده است.
5. توبه / 38.
6. (فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى‏) نازعات / 39 و...
7. (ظَهَرَالْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ) روم/ 41 و (وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى‏) 124 / طه.
8. «ان الرجل يهذب الذنب فيدراً عنه الرزق»، محاسن، ج 1، ص 115.
9. فرازهايى از دعاى كميل.
10. همان.
11. همان.
12. (ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوءى‏ أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ) روم / 10.
13. (أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى‏ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا) محمد / 24.
14. قال الصادق7: ان حديثنا اهل البيت يحيى القلوب.
15. عنكبوت / 45.