پاسخ
  در اهميت پرسش فوق همين کافي است که خداوند در قرآن به پيامبر مي‌فرمايد: بگو: پروردگارم، براي شما ارجي قايل نيست اگر دعاي شما نباشد ... .1
  آري؛ محبوب‌ترين اعمال نزد خدا دعاکردن است2 خداوندي‌ که ابراهيم، خليل خود را از آن جهت به خوبي ياد مي‌کند و مي‌ستايد که «بسيار دعاکننده» بود3 و او دعا را شفاي هر دردي قرار داد، و در پرتو دعا بلاهاي زيادي را از ما دور مي‌کند4. با توجه به آيات قرآن و روايات اهل‌بيت: براي استجابت دعا مي‌طلبد که: دو نوع فعاليت داشته باشيم:
  اول: اين که کوشش کنيم تا دعاي ما به اجابت نزديک شود. يعني ببينيم چه چيزهايي زمينه استجابت دعا را فراهم مي‌کند.
  دوم: اين که از اعمالي که مانع استجابت دعا مي‌شود پرهيز کنيم.
  با توجه به محدوديت مجال؛ برخي از اين راه‌کارها را ذکر مي‌کنيم:
   الف: اما آنچه ما را به استجابت نزديک مي‌کند
  1. ايمان به خدا و اين‌که باور داشته باشيم که همه امور به دست اوست و تا او نخواهد هيچ خير و شري از ما دور يا به ما نمي‌رسد؛ از اين روي خداوند مي‌فرمايد: (ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَکُمْ)5؛ مفسرين مي‌گويند از آيه استفاده مي‌شود که خداوند مي‌فرمايد: «مرا» بخوانيد [و اميد به ديگران نداشته باشيد] تا دعايتان مستجاب شود.
  و در روايت آمده: که هرگاه يکي از شما اراده کرد که از خداوند چيزي بخواهد و خواست تا دعايش مستجاب شود، بايد از همه‌ مردم «نااميد» شود و فقط به او «اميدوار» باشد، پس هرگاه اين حالت را خداوند در قلب او ديد هرچه او بخواهد خداوند به او عطا مي‌کند6. پس چنين نباشد که ما خداوند را بخوانيم در حالي‌که چشم به دست ديگران بدوزيم و به غير او اميدوار باشيم.
   2. حُسن ظن و اعتماد به خداوند
  در همين رابطه از پيامبر9 نقل شده:
  باب دعا به روي هيچ کس باز نمي‌شود مگر اين که خداوند باب استجابت را هم باز خواهد کرد، پس هرگاه توفيق دعا پيدا کرديد کوشش کنيد و خسته نشويد چرا که تا زماني که شما از دعا کردن خسته نشويد خداوند از عطا کردن خسته نمي‌شود7. پس هرگاه دعا کرديم «حسن ظن و اعتماد» داشته باشيم که خداوند مستجاب مي‌کند و اميدوارانه دعا کنيم.
   3. حضور قلب
  موقع دعا حضور قلب داشته باشيم و با تمام وجود از او درخواست کنيم چرا که حکايت شده: دعايي که با بي‌توجهي و بدون حضور قلب باشد خداوند مستجاب نمي‌کند8.
   4. توسل به اهل بيت‌:
  راهي که همه اولياء خدا و خوبان عالم از آن استفاده مي‌کنند و حتي اهل‌بيت، هم مثل امام صادق7 بهترين چيزي که در دعا بر آن اصرار داشتند، درخواست از خدا به حق «خمسه‌ طيبه» بوده است9. به ويژه توسل به امام زمان‌(عج) بسيار مهم است چرا که در دعاي ندبه مي‌خوانيم: «أين باب‌اللَّه الذي منه يؤْتي، أين وجه‌اللَّه الذي اليه يتوجه الاولياء»؛ «کجاست آن درگاه خدايي که از آنجا به سوي خدا روند؟ کجاست آن آئينه خدايي که به سويش توجه کنند اولياء؟»
   5. تکرار و پافشاري در دعا
  از امام باقر7 نقل شده: هيچ بنده‌اي در حاجت خود اسرار و پافشاري نمي‌کند مگر اين که خداوند دعاي او را مستجاب مي‌کند10.
   6. صلوات
  يکي ديگر از امور مؤثر صلوات بر پيامبر و اهل‌بيت: او، قبل، وسط، و بعد از دعاهاست چرا که فرمودند: خداوند کريم‌تر است از آن که قبل و بعد دعا را مستجاب کند ولي خود آن را مستجاب نکند11.
   7. دل شکستگي و منقلب شدن و گريه در موقع دعا
  از امام صادق‌7 حکايت شده: هرگاه، اشک چشمت جاري شد و بدنت لرزيد پس آگاه باش که در آن موقع حاجتت برآورده شده است12.
   8. توجه به زمان استجابت دعا
  دعا در زمان‌هايي که وعده داده شده به اجابت نزديک‌تر است مانند:
الف. موقع اذان ظهر
ب. بعد از هر نماز
ج. قبل از غروب
د. سحرگاه
هـ . شب جمعه
و. موقع نزول باران
ز. در نماز وتر (نافله شب)
ح. به هنگام قرائت قرآن
ت. وقت اذان
ي: موقع ريخته شدن خون شهيد
ک: شب قدر و شب‌هاي مانند آن مثل شب عيد فطر و قربان و روز عرفه.
   9. توجه به مکان‌هاي استجابت دعا
  دعا کردن در مکان‌هاي شريف به اجابت نزديک‌تر است. مثل دعا در مسجد يا حرم‌هاي اهل بيت: مخصوصاً زير بقعه سيد الشهداء7.
   10. صدقه
  صدقه دادن قبل از دعا نيز در فراهم شدن مقدماتِ استجابت مؤثر است؛ چنانچه از امام‌ صادق‌7 حکايت شده: پدرم هرگاه حاجتي داشت موقع زوال خورشيد (ظهر)، اول صدقه مي‌داد، بعد عطر استعمال مي‌کرد و به مسجد مي‌رفت و حاجت خود را طلب مي‌کرد.
   11. بلند کردن دست‌ها به هنگام دعا
  چنان‌چه سنت رسول خدا9 هم بوده است و حکايت شده خداوند متعال به حضرت موسي چنين سفارش مي‌کند: اي موسي ذليلانه دست‌هايت را به سوي من بلند کن، همان‌طور که بنده‌ها در برابر مولاي خود انجام مي‌دهند که هر کس چنين کرد حتماً مورد رحم من قرار مي‌گيرد13.
   12. حضور در جمع مؤمنين و دعا کردن
  از امام صادق‌7 نقل شده: هيچ جماعت چهل نفري نيستند که دعا کنند مگر اين که خداوند دعايشان را مستجاب مي‌کند و...14. و خود ايشان هم به هنگام مشکلات زن و فرزندان را جمع مي‌کرد و دعا مي‌کرد و آن‌ها آمين مي‌گفتند15.
   13. به صورت جمع دعا کردن و نه فقط براي خود دعا کردن ]بلکه به فکر ديگران هم باشيم[.
  از پيامبر اکرم‌9 حکايت شده: «اذا دَعَا أَحَدَکم فَليعمّ فإِنّه أوجب للدعاء16» هر گاه شخصي از شما دعا کرد پس به صورت جمع دعا کند، چرا که براي همه خواستن دعا را به استجابت نزديک‌تر مي‌کند.
   14. دعا براي ديگران
  در اين زمينه روايات و تأکيدات فراواني رسيده است چنان چه حضرت زهرا3 نيز شب تا به صبح را به عبادت و در حال دعاي به ديگران مي‌گذراند و مي‌فرمود: «الجار ثم الدار17» «اول همسايه بعد خودمان.» و در روايات فراواني نقل شده که دعاي به ديگران از جمله دعاهايي است که خداوند وعده استجابت آن را داده18 و چندين برابر آن دعا را در حق خود دعا کننده مستجاب مي‌کند19.
   15. دعاي پدر و مادر
  يکي از دعاهايي که به استجابت نزديک است دعاي والدين به فرزندان مي‌باشد20. ان شاء‌الله با نيکي به پدر و مادر و درخواست خاضعانه از آن‌ها خود را از دعاي آن‌ها بهره‌مند کنيم.
   16. استغفار و اقرار به گناه
  يکي از مسائلي که در استجابت دعا مؤثر است طلب بخشش از خداوند و اقرار به گناهان مي‌باشد21.
   17. ستايش خداوند
  در روايات و دعاهايي22 که از اهل‌بيت‌: رسيده اين مطلب را به طور عملي به ما آموزش مي‌دهند که قبل از دعا و طلب حاجت، شکر نعمت‌هاي الهي را به جا آوريم و به خاطر نعمت‌هايي که خداوند به ما داده از او تشکر کنيم و خداوند را با اسماء و صفاتش ستايش کنيم و بعد طلب حاجت کنيم.
  و در روايتي از امام صادق‌7 به اين ترتيب سفارش شده است:
  «اول مدح خداوند متعال، سپس اقرار به گناهان [و طلب بخشش]، و آن‌گاه خواستن حاجت.»23
   18. خواندن اسماء خداوند با آن معاني بلند و دلنشين قبل از دعا
  چنان‌چه از امام صادق7 حکايت شده: هر کس ده مرتبه «يا اللَّه» و «يا رب» بگويد به او لبيک گفته مي‌شود و از حاجت او مي‌پرسند24-25
  و هم‌چنين: هر کس هفت مرتبه بگويد: «يا ارحم الراحمين» خداوند به او مي‌گويد: آري من «ارحم الراحمين» هستم حاجت خود را درخواست کن26.
   19. بندگي و اطاعت خدا
  هرچه خدا را بيشتر بندگي کنيم، خدا هم بيشتر به ما لطف مي‌کند. «من کان للَّهِ کان اللَّه له»؛ «هر که براي خدا بود خدا هم براي اوست.» لذا پيامبر اکرم‌9 بيان شيرين و پر معنايي در همين رابطه به ابوذر دارند: ابوذر! وقتي انسان مطيع و بنده باشد، به اندازه نمکي که به غذا مي‌زنند، دعا کافي است تا به مرادت برسي27 و هم‌چنين از امام صادق‌7 حکايت شده: «هر کس مستجاب شدن دعايش خوشحالش مي‌کند پس کسب و کارش را حلال کند.28»
ب: موانع استجاب دعا:
   1. گناه مهم‌ترين مانع استجابت دعا
  چنان ‌چه از امام باقر7 روايت شده: «گاهي بنده‌اي به درجه‌اي مي‌رسد که بناست دعايش به زودي يا آينده‌ نزديک مستجاب شود ولي گناهي از او سر مي‌زند، آن‌گاه خداوند به ملائکه خطاب مي‌کند: حاجت او را برآورده نکنيد چرا که او متعرض سخط من شد و مستحق محروميت.29
  امام سجاد7 برخي گناهاني که مانع استجابت دعاست را چنين بر مي‌شمارند30: 1. نيت بد داشتن؛ 2. بد طينتي؛ 3. نفاق؛ 4. عقب انداختن نمازهاي واجب تا بعد از وقت.
  2. شک داشتن به ولايت اهل بيت:، مانع استجابت دعا31
   3. ظلمِ به ديگران
  حکايت شده: خداوند به حضرت عيسي فرمود: به مردم بگو دعاي کسي که به ديگران ظلم کرده را مستجاب نخواهم کرد32.
يادآوري‌ها:
  در پايان براي تکميل بحث توجه به چند نکته لازم است:
  1. دعايي که با حکمت خدا يا مصلحت ما منافات دارد مستجاب نمي‌شود:
  از خداوند حکيم در حديث زيباي قدسي حکايت شده: اي بندگان من در آن چه به شما امر کرده‌ام عبادت و بندگي مرا انجام دهيد و مصالح خود را به من ياد ندهيد، چرا که من عالم‌ترين به مصالح شما هستم و نسبت به مصالح شما بخل نمي‌ورزم33.
  2. آن چه از روايات به دست مي‌آيد اين است که ممکن است دعا کننده به همان حاجت مورد نظر خود نرسد ولي به هر حال دعاي او اثرات ديگري خواهد داشت.
    از اين‌رو از رسول‌خدا9 حکايت شده: هيچ دعايي نمي‌شود (در صورتي‌‌که گناه و قطع‌رحم درخواست نکند) مگر اين که خدا يا همان درخواست را در دنيا به او مي‌دهد يا در آخرت براي او مستجاب مي‌کند يا گناهان او را به اندازه‌ همان دعا مي‌آمرزد34 و از حضرت اميرالمؤمنين علي7 روايت شده: چه بسا چيزي را از خدا درخواست مي‌کني ولي همان را به تو نمي‌دهد بلکه بهتر از آن را به تو مي‌دهد35.
  يا در حديثي از پيامبر اکرم9 مي‌خوانيم: وقتي شما دعا مي‌کنيد يا همان زمان به شما مي‌دهند يا موکول به آينده مي‌کنند و يا به ازاي دعايتان بلا و مشکلي را از شما دور مي‌کنند36.
  3. از امام صادق7 حکايت شده: گاهي بنده‌اي که دوست خدا باشد براي مشکل خود دعا مي‌کند پس به مَلَک مخصوص آن امر مي‌شود حاجت بنده‌ من را برآورده کن ولي عجله نکن چراکه من دوست دارم صدا و صوت بنده‌ خود را بشنوم؛ و گاهي هم بنده‌اي که دشمن خداست دعا مي‌کند و به ملک مخصوص گفته مي‌شود حاجت او را برآورده کن و عجله هم بکن چرا که من کراهت دارم صداي او را بشنوم.»
  آن گاه حضرت فرمودند: در حالي‌که مردم مي‌گويند: به اين دشمن خدا به خاطر ارزشي که داشت عطا شد و به آن ديگري به خاطر بي‌ارزشي او عطا نشد37. يعني حکمت آن را نمي‌دانند و قضاوت بيجا مي‌کنند.
  4. انسان بايد در راستاي همان دعايي که کرده تلاش و کوشش کند وگرنه دعاي اومستجاب نخواهد شد.
  چنان چه از حضرت اميرالمؤمنين‌7 حکايت شده: «الداعي بلا عمل کالقوس بلاوتر»38؛ «دعا کننده‌اي که بدون عمل است مثل کمان بدون چلّه [= زه] مي‌باشد.» هم‌چنين در روايات آمده: شخصي که در خانه نشسته و از خدا درخواست رزق مي‌کند خدا دعاي او را مستجاب نمي‌کند39.
  5. انسان سعي کند چه در موقعي که مشکل و ناراحتي دارد و چه موقعي که مشکل ندارد، هميشه در درگاه خدا نداي نياز سر دهد و دعا کند تا دعايش در موقع گرفتاري زودتر مستجاب شود.
  از امام صادق‌7 حکايت شده: ان الدعاء في الرخاء يستخرج الحوائج في البلاء40. دعا کردن در موقع راحتي و خوشي باعث مي‌شود در موقع گرفتاري حاجت‌ها زودتر برآورده شود.
معرفي کتاب
  براي آگاهي بيشتر رجوع فرماييد به:
  1. کتاب ميزان الحکمة، از آيت الله ري شهري ـ بحث دعا
  2. کتاب دعا، شهيد دستغيب‌;.


1. فرقان / 77.
2. كافى، ج 2، ص 468.
3. هود / 75.
4. كافى، ج 2، ص 470.
5. غافر / 60.
6. وسائل ج 7، ص 143.
7. وسائل، ج 7، ص 28.
8. كافى ج 2 ص 473.
9. وسائل، ج 7، ص 98.
10. وسائل، ج 7، ص 55.
11. كافى، ج 2، ص 494.
12. وسائل، ج 7، ص 73.
13. وسائل الشيعه، ج 7 و ص 113.
14. كافى، ج 2، ص 487.
15. كافى، ج 2، ص 487.
16. كافى، ج 2، ص 487.
17. وسائل الشيعه، ج 7، ص 113.
18. كافى، ج 2، ص 509.
19. كافى، ج 2، ص 508.
20. بحارالانوار و امالى شيخ طوسى ص 541 - 280.
21. بحارالانوار، ج 22، ص 318.
22. مانند دعاى كميل، ابوحمزه ثمالى و...
23. بحارالانوار، ج 22، ص 318.
24. وسائل الشيعه، ج 7، ص 85.
25. همان.
26. وسائل ج 7 ص 88.
27. وسائل ج 7، ص 85.
28. وسائل ج 7، ص 84.
29. وسائل ج 7، ص 145.
30. عدة الداعى، ص 214.
31. بحار ج 75، ص 311.
32. عدة الداعى، ص 66.
33 تنبيه الخواطر، ص 350.
34 وسائل ج 7 ص 27.
35 غررالحكم ص 193، ح 3765.
36 وسائل ج 7 ص 27.
37. وسائل ج 7 ص 62.
38. غرر ص 193، ح 3767.
39. كافى ج 2 ص 511.
40. كافى ج 2 ص 472.