پاسخ
  در سوره نمل مي‌خوانيم:
  «(وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کَانُوا بِآياتِنَا لاَيوقِنُونَ)؛1 و هنگامي که گفتار (= فرمان عذاب) برآنان واقع شود، (و در آستانه رستاخيز قرار گيرند)، جنبنده‌اي را از زمين براي آنان بيرون مي‌آوريم که با آنان سخن مي‌گويد، (در مورد اين) که مردم همواره به نشانه‌هاي ما يقين نداشتند.»
  ظاهر آيه در مورد مجازات‌هايي است که به مشرکان وعده داده شده، يا مربوط به وقوع رستاخيز و نشانه‌هايش است؛ حوادث هولناکي که هنگام وقوع رستاخيز بروز مي‌کند و درهاي توبه به روي بشر بسته مي‌شود.
  طبق برخي تفاسير2 مقصود زمان رجعت است؛ زمان محدودي که قبل از پايان جهان پيش مي‌آيد و برخي از مؤمنان خالص و کافران و منافقان زنده مي‌شوند.
  واژه «دابّه» به معناي جنبنده در اين آيه مي‌تواند انسان يا حيوان باشد. روايات درباره اين جنبنده نيز چند نوع است:
  1. موجودي غيرعادي که با شکلي عجيب و به گونه‌اي معجزه‌آسا مي‌آيد و از کفر و ايمان سخن مي‌گويد و منافقان را رسوا مي‌کند.
  2. انسان فوق‌العاده و فعالي که صفوف مسلمان‌ها را از منافقان جدا و آن‌ها را نشانه‌گذاري مي‌کند:
  الف. اين انسان اميرمومنان علي7 است.
  ب. مقصود امام مهدي(عج) است.3
  در برخي تفاسير اين آيه مربوط به رجعت دانسته شده است. پيامبر9 هم فرمود: جنبنده زمين فرد نيرومندي است که کسي نمي‌تواند از دست او فرار کند. او بر پيشاني مؤمن و کافر علامت مي‌گذارد و عصاي موسي7 و انگشتر سليمان7 همراه او است.
  ممکن است برخي از تعبيرات اين روايت کنايي باشد. مثلاً شايد منظور از جدا کردن مؤمن و کافر اين باشد که مردم در موافقت و مخالفت اميرمومنان7 همان‌طور که در دنيا دو گروه شدند، در آخرت هم از هم جدا مي‌شوند. شايد مقصود از انگشتر سليمان و عصاي موسي7 هم حکومت و قدرت باشد؛ پس معناي آيه مي‌تواند عام و شامل هر جنبنده‌اي باشد که در آستانه رستاخيز ظاهر مي‌شوند و با مردم سخن مي‌گويند. اين مطلب ممکن است شامل پيشوايان حق باشد که از مصاديق کامل آن اميرمومنان علي و امام زمان8 است. برخي روايات هم مؤيد اين نظر است.
  آيه 82 تا 85 سوره نمل در مورد رجعت است و روايات متعددي هم در اين باره در تفسير صافي هست.4
دجال و رجعت
  واقعه رجعت و ظهور دجال از نشانه‌هاي برپاشدن قيامت است و منظور رواياتي که آيه را در مورد رجعت مي‌دانند، اين است که اميرمومنان علي7 در آن موقع زنده مي‌شود، چنان که برخي از روايات رجعت مي‌گويند مؤمنان خالص، کافران خالص و مؤمنان بزرگ و مشهور در زمان رجعت باز مي‌گردند و دوره‌اي خاص از حرکت تکاملي بشر آغاز مي‌شود.
  از ميان رواياتي که در مورد دجال و اميرمومنان7 است، در اين آيه فقط يک مورد را پيدا کرديم. در کمال‌الدين از اميرمومنان علي7 نقل شده است که حضرت از دجال نام برد و مطالبي راجع به او و کشته شدنش بيان کرد و فرمود، «بعد ذلک التامة الکبري؛ بعد از آن، واقعه بزرگ روي مي‌دهد.» از حضرت پرسيدند واقعه بزرگ چيست، فرمود: «خروج الدّابة5». معلوم مي‌شود که مسألة «دابة الارض» غير از جريان دجال است رواياتي نيز که ذيل آيه ديديم، اشاره به اين‌که دابّه همان دجال است، ندارند، بلکه حضور دجال قبل از اين واقعه است.
  خلاصه اين‌که حضور دجال مربوط به قيام امام زمان‌(عج) و دابة‌الارض مربوط به حوادث آستانه رستاخيز است و پيامبر دابة‌الارض را علي7 مي‌داند. طبق روايتي6 حضرت علي7 خصوصيات دابه را مي‌گويد، اين‌که آن موجود عجيب از نزد کوه صفا خارج مي‌شود، انگشتري سليمان و عصاي موسي را دارد و مومن و منافق و کافر را از هم جدا مي‌کند، ولي حضرت نامي از او نمي‌برد و مسأله رستاخيز را مطرح مي‌کند، شايد به اين خاطر که خود حضرت صحبت مي‌فرمود، مصداق را مشخص نکرد.


1. نمل/ 82.
2. تفسير صافي.
3. تفسير ابوالفتوح رازي.
4. تفسير صافي، ج 4، ص 74.
5. دجال شخصي حيله‌گر است که قبل از ظهور امام زمان(عج) مي‌آيد و برنامه‌هايي براي انحراف مردم پياده مي‌کند.
6. کمال الدين، ج 2، ص 527، بحارالانوار، ج 52، ص 193.