- توضیحات
- نوشته شده توسط soleymani
- دسته: ـ بارداري حضرت مريم از طريق بكرزایي بوده یا منشاء اعجاز الهي داشته است؟
- بازدید: 1717
پرسش:
بارداري حضرت مريم از طريق بكرزایي بوده یا منشاء اعجاز الهي داشته است؟
پاسخ:
بكرزایي در آئينه علم
تصوّر ولادت فرزند بدون دخالت پدر، اگر در گذشته باور كردني نبوده اما امروزه از نظر علوم زيستي ممكن است.
امروزه با پيشرفت علم، بحثي مطرح شده، به نام «توليد مثلهاي غيرمزدوج». يعني، توليدي كه در آن فرد ماده، ظاهراً بدون تماس با فرد نر، بارور ميشود و شواهدي از اين قبيل باروريها را ذكر مينمايند و نيز از نظر علمي نشان ميدهند كه در نوع انسان هم بعضي از زنها ذوجنبتين (داراي دو جنبه) ميباشند. يعني، ساختمان دروني خاصي دارند كه خود به تنهايي قادر به توليد فرد جديد ميباشند، اين ويژگي را در اصطلاح «نرمادگي» و چنين زايشي را «بكرزايي» ميگويند، كه بيشتر، در زنها بروز ميكند. چنين زنهايي ممكن است علاوه بر داشتن غدههاي تناسلي مختلط، بعضي از صفات ظاهري مردها مانند موي صورت را نيز داشته باشند.[1]
همچنين افرادي ديده شدهاند كه در آنها لزوماً «اسپرماتوژنزيس» همراه با «اوول اسيون» و قاعدگي وجود داشته است.[2]
بكرزایي در نوعي از حشرات، مانند: شته و بعضي از جانداران، مانند: ستاره دريايي و كرم ابريشم وجود دارد؛ كه بدون عمل لقاح رشد و نمو خود را شروع ميكنند. و جانداران ذرهبيني، مانند: باكتريها و ويروسها، توليد مثل بدون لقاح دارند. حتي «فيلدوكسرا و استاتريكس» ميتواند تا 10 نسل بدون دخالت نر توليد مثل كند.[3] قورباغهها نيز ميتوانند، بكرزایي داشته باشند[4]، حتي برخي نويسندگان نام افرادي را ذكر كردهاند كه بدون تماس با مرد، باردار شدهاند. براي مثال: خانم «امي ماري جونز» فرزند بدون پدر به دنيا آورد. پزشكان بعد از آزمايشات به اين نتيجه رسيداند كه در خون دختر او (مونيكا) كوچكترين علامت يا اثر مرد خارجي وجود ندارد.[5]
با توجه به اينكه بكرزايي در ميان حشرات و باكتريها اثبات شده است و اگر در مورد انسان نيز اثبات شود.[6]
صاحبنظران ميگويند: وجود شخص دو جنسي حقيقي كه داراي بافتهاي بيضه و تخمدان باشد ميتواند بدون تماس، توليد مثل نمايد، در حالي كه در تاريخ بشر چنين افرادي به ندرت ديده ميشوند و حالت عادي و طبيعي ندارد؛ بلكه استثناء است.
زايمان حضرت مريم7 بكرزايي يا معجزه
موضوع باروري و بارداري حضرت مريم7 از مسائل پر سر و صدا و پرگفتگوي تاريخ بشر است. نه تنها قرآن به مسئله باردار شدن حضرت مريم7 بدون تماس با مردي اشاره كرده، كتاب انجيل نيز به اين مسئله پرداخته و آن را معجزه الهي ميداند.[7] قرآنكريم در سوره مريم، به بيان داستان تولد حضرت عيسي7 پرداخته و ميفرمايد:
«ما روح خود (جبرئيل) را به سوي او فرستاديم تا به شكل بشري خوش اندام بر او نمايان شد. مريم گفت: اگر پرهيزگاري، من از تو به خداي رحمان پناه ميبرم. گفت: من فقط فرستادهي پروردگار توام، براي اينكه به تو پسري پاكيزه ببخشم. گفت: چگونه مرا پسري باشد با آنكه دست بشري به من نرسيده و بدكار نبودم؟ گفت: فرمان چنين است. پروردگار تو گفته كه آن بر من آسان است، تا او را نشانهاي براي مردم و رحمتي از جانب خويش قرار دهيم. پس حضرت مريم3 حضرت عيسي7 را آبستن شد.»[8]
آيه بيان گر آن است كه حضرت عيسي7 از طريق معجزهي الهي و قدرت ماوراء طبيعت به دنيا آمد و طبيعت و امور عادي يا بكرزایي، در تولّد آن حضرت نقشي نداشته است.
تعبير (كَانَ أَمْراً مقْضِيّاً)[9] اشاره به اراده خداوند و قضا و قدر او دارد كه حضرت عيسي7 متولد شوند و تعبير (وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِّلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا)[10]؛ «تا او را نشانهاي براي مردم و رحمتي از جانب خويش قرار دهيم.»؛ نشانگر خارق العاده بودن تولد و معجزه بودن آن است.[11]
البته اين مطلب بدان معنا نيست كه عيسي بدون علّت بوجود آمده است، بلكه علّت وجودي او، مريم و روح الهي بود كه در وي دميده شد. هر چند
برخي تلاش دارند تولّد حضرت عيسي7 را «بكرزایي» بنامند؛[12] اما با ظاهر آيه سازگار نيست.
پینوشتها:
[1]. خلقت انسان، يد الله سحابي، شركت سهامي، چ 13، ص 162 ـ 158.
[2]. بافتشناسي انساني پايه، ص 567.
[3]. مطالب شگفت انگيز قرآن، گودرز نجفي، نشر سبحان، تهران، ص 110.
[4]. انسان موجود ناشناخته، الكيس كارل، ترجمه دكتر دبيري، ص 104.
[5]. مطالب شگفتانگيز قرآن، ص 112، از روزنامة اطلاعات 20820.
[6]. در آزمايشات بكرزائي بر روي پستانداران تا خرگوش پيش رفتهاند و جنيني در مرحلهي بسيار ابتدايي به دست آوردند. (مقايسهاي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم، ص 118؛ ر.ك: پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، دكتر رضايي اصفهاني، ج 2، ص 461.)
[7]. مقايسهاي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم، موريس بوكاي، ترجمه ذبيح الله دبير، ص 118. دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، به نقل از انجيل متي، 13/ 46.
[8]. مريم/ 16 ـ 22.
[9]. مريم/ 22. (اين دستور قطعي بود)
[10]. همان.
[11]. تفسير الميزان، علامه طباطبايي، دار الكتب الاسلامي، تهران، ج 14، ذيل آيه و نيز تفسير نمونه، مكارم شيرازي، دار الكتاب الاسلاميه، تهران، ذيل آيه.
[12]. دكتر محمد صادق رجحان، بافتشناسي انساني پايه، انتشارات چهره،1370، چ10، ص 765.