پرسش:

چرا در قرآن از ميوه و گياه ياد شده است؟

˜ پاسخ:

با مراجعه به آياتي كه در آنان از ميوه‌ها و گياهان ياد شده است مي‌توان به حكمت آن پي برد و به عبارت ديگر خداوند در ادامه‌ اکثر آيه، علت آنرا بيان مي‌فرمايد.

بطور كلي مواردي چون، يادآوري نعمت‌هاي الهي، برانگيختن حس شكرگزاري، دعوت به تفكر و تدبر در نشانه‌ها و قدرت خداوند و مواردي از اين قبيل را مي‌توان از علل ذكر ميوه‌ها و گياهان در قرآن بر شمرد؛ كه در اينجا به برخي از آن‌ها اشاره مي‌كنيم:[1]

1. يادآوري نعمت‌ها: خداوند در آيات متعددي از قرآن در مقام تذكر و يادآوري نعمت‌ها ـ كه بر بني‌اسرائيل ارزاني داشته بود ـ از «منّ» و «سلوي»[2] ياد مي‌كند. من و سلوی دو غذاي ويژه‌ گياهي و حيواني است كه در دوران چهل سال سرگرداني بنی‌اسرائیل در بيابان، فرو فرستاده شد و از ارزش غذايي بالايي برخوردار است و در آيه‌ 61 بقره، برتري آن نسبت به غذاهايي چون سبزيجات، خيار، عدس و ... تاکید می‌کند.[3]

2. دعوت به تعقل و تفكر: در آيه‌ 99 سوره‌ انعام، پس از ذكر ميوه‌هايي چون انگور، زيتون و انار مي‌فرمايد:

«به ميوه‌ها و طرز رسيدنش بنگريد كه در آن نشانه‌هايي (از عظمت خدا) براي افراد با ايمان است» و يا در سوره‌ رعد آيه‌ چهارم، ضمن یادآوری تنوع گياهان در حالي‌كه از يك آب سيراب مي‌شوند و همچنين يادآوري ارزش غذايي مختلف آنان، آنرا داراي نشانه‌هايي مي‌داند که براي كساني كه تعقل مي‌كنند.

3. يادآوري قيامت: رويش گياهان نمونه‌اي بسيار روشن از چگونگي برانگيخته شدن انسان‌ها در روز قيامت است. اين مطلب را در آيه‌ 11 سوره‌ «ق» تذكر مي‌دهد و پس از بيان رويش گياهان و باغ‌ها مي‌فرمايد:

(كَذلِكَ الْخُرُوجُ)؛ «زنده شدن مردگان نيز همين گونه است.»
4. يادآوري ارزش غذايي برخي ميوه‌ها: خداوند در قرآن با بیان اسامی برخی میوه‌ها به ارزش غذایی آن‌ها که در علم غذاشناسی نیز اثبات شده، توجه می‌دهد. مانند خرما، انگور، و حتّي در برخي موارد به آنها سوگند ياد شده است. مثل انجير و زيتون.[4]

پی‌نوشت‌ها:
[1]. براي آگاهي بيشتر به تفسير آيات مربوطه مراجعه فرماييد.

[2]. «من»: در لغت به قطرات كوچكي همچون قطرات شبنم است كه بر درختان مي‌نشيند و طعم شيريني دارد. يا به تعبير ديگر يكنوع صمغ و شيره درختي است با طعم شيرين. و بعضي گفته‌اند: طعم آن شيرين توأم با ترشي است. (تفسير نمونه از آيت‌الله مكارم شيرازي، ج 1، ص 264، ناشر دارالكتب الاسلاميه، چ 46، 1383 هـ.)

«سلوي»: در اصل به معناي آرامش است و برخي از لغت‌دانان و بسياري از مفسران آنرا يك نوع پرنده دانسته‌اند. از تفسيري كه برخي مسيحيان بر كتاب مقدس نوشته‌اند، استفاده مي‌شود كه سلوي همان پرنده مخصوص پر گوشتي است كه شبيه و اندازه كبوتر است. (قاموس كتاب مقدس (مسترهاكس)، ص 483 به نقل از تفسير نمونه، همان، ص 264.)  (و نیز، ص 263 و 264)

[3]. (أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى‏ بِالَّذِى هُوَ خَيْرٌ)؛ «آيا آنچه پايين‌تر است را به جاي آنچه بهتر است
انتخاب مي‌كنيد؟»

[4]. تين/ 1.