پرسش:

رستاخیز انرژی‌ها در قرآن مطرح شده است؟ رابطة ايجاد آتش از درخت سبز با بحث معاد چگونه است؟

˜پاسخ:

اشارة شگفت انگيز خداوند به رستاخيز انرژيها:

خداوند در آيه80 سوره‌ يس مي فرمايد:

(الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَاراً فَإِذَا أَنتُم مِنْهُ تُوقِدُونَ)[1]؛ «(همان) كسى كه براى شما از درخت سبز، آتشى قرار داد، و شما در هنگام (نياز) از آن (آتش) مى‏افروزيد.»

در اين آیه و آيات قبل و بعد از آن، بحث امكان معاد مطرح است، در شأن نزول آيه آمده است كه روزي يكي از منكران معاد استخواني پوسيده را  خدمت پيامبر آورد، و به پيامبر گفت: آيا تو خيال مي كني خداوند اين را زنده مي‌كند؟[2] در پاسخ او آياتي نازل شد كه يكي از آنها آيه‌ی مورد بحث ماست.

مفسران از آیه‌ فوق، تفاسیر گوناگونی ارائه داده‌اند. از جمله:

1. اكثر مفسران، به قدرت خداوند اشاره كرده اند: كه خداوندي كه در درخت سبز آتش قرار داده است، قدرت زنده كردن مرده‌ها را نیز دارد.[3]

2. اين آيه نوعي تشبيه و تمثيل است. يعني، معقولات را به محسوسات تشبيه مي‌نمايند و خداوند در اين آيه، زنده‌كردن مرده‌ها را به ايجاد آتش از درخت سبز تشبيه كرده است زیرا ايجاد آتش از درخت سبز در بين اعراب صدر اسلام امري رايج بوده است. اعراب در زمان‌هاي گذشته براي درست كردن آتش از دو درخت «مرخ» و «عفار» استفاده مي‌كردند.[4]

3. آيه نوعي رفع استبعاد است، چون ممكن است كسي بگويد: چگونه  چيزي كه مرده است زنده شود با اينكه مرگ و زندگي با هم تنافي دارند؟و آيه در پاسخ مي‌فرمايد: هيچ استبعادي در كار نيست براي اينكه آب وآتش با هم تنافي دارند ولي خداوند از درخت سبز، آتش براي شما قرار داده است.[5]

4. رستاخيز انرژي‌ها: بعضي از مفسران با توجه به علوم روز تفسير ديگري ذيل اين آيه آورده و از آن به رستاخيز انرژيها تعبير كرده اند و با اين تفسير  آن را يكي از اعجازهاي  علمي قرآن كريم ناميده اند.

يكي از كارهاي مهم گياهان مساله كربن‏گيري از هوا ، و ساختن سلولز نباتي است (سلولز همان جرم درختان است كه اجزای عمده‌ی آن كربن و اكسيژن و ئيدروژن است.

سلولز نباتي، چگونه ساخته مي‏شود ؟ ياخته‏هاي درختان و گياهان گاز كربن را از هوا گرفته و آن را تجزيه مي‏كنند ، اكسيژن آن را آزاد ساخته ، و كربن را در وجود خود نگه مي‌دارد، و آن را با آب تركيب كرده و چوب درختان را از آن مي‏سازد.

ولي مساله‌ مهم اين است كه هر تركيب شيميایي که انجام مي‏يابد؛ يا بايد توأم با جذب انرژي خاصي باشد و يا توام با آزادكردن آن؛ بنابراين هنگامي كه درختان به عمل كربن‏گيري مشغولند، احتياج به وجود يك انرژي دارند و در اين حال از گرما و نور آفتاب به عنوان يك انرژي فعال استفاده مي‏كنند. به اين ترتيب هنگام تشكيل چوب‌هاي درختان، مقداري از انرژي آفتاب نيز در دل آنها ذخيره مي‏شود و هنگامي كه چوبها را مي‏سوزانيم همان انرژي ذخيره شده‌ آفتاب، آزاد مي‏گردد، زيرا بار ديگر كربن با اكسيژن هوا تركيب می‌شود و گاز كربن را تشكيل مي‏دهد و اكسيژن و ئيدروژن (مقداري آب) آزاد مي‏گردد.

بدین ترتیب كه به رستاخيز انرژي‌ها مي‏رسيم و مي‏بينيم نور و حرارتي كه در اين فضا پراكنده مي‏شود و برگ درختان و چوبهاي آنها را نوازش و پرورش مي‏دهد هرگز نابود نشده، بلكه تغيير چهره داده و دور از چشم ما در درون ذرّات چوب و شاخه و برگ درختان پنهان شده است و هنگامي كه شعله‌ آتش به چوب خشكيده مي‏رسد، رستاخيز آنها شروع مي‏شود و تمام آنچه از انرژي آفتاب در درخت پنهان بود در آن لحظه حشر و نشورش ظاهر مي‏گردد، بي‏آنكه حتي به اندازه‌ روشنایي يك شمع در يك زمان كوتاه از آن كم شده باشد، آري خدايي كه مي‌تواند انرژي درخت ها را دوباره برانگيزد و رستاخيز آنها را برپا سازد مي‌تواند براي انسان‌های مرده نيز رستاخيز بر پا كند.

 

پرسش:

چرا قرآن در اينجا تعبير به «شجر اخضر» (درخت سبز) كرده است؟ در حالي كه آتش افروختن با چوب تر مشكل است، بهتر بود به جاي آن «شجر اليابس» (چوب خشك) مي‏فرمود ، تا با آتش سازگار باشد!

در پاسخ مي‌توان گفت: تنها درختان سبزند كه مي‏توانند عمل كربن‌گيري و ذخيره نور آفتاب را انجام دهند، درختان خشك اگر صدها سال در معرض تابش آفتاب قرار گيرند؛ ذره‏اي به ذخيره انرژي حرارتي آنها افزوده نمي‏شود ، تنها زمانی قادر بر اين كار مهم هستند كه سبز و زنده باشند .و در اين صورت رستاخيز انرژيها بهتر روشن مي شود.[6]

اما شايد تعبير به «شجر اخضر» از جهت بعيد بودن ايجاد آتش از درخت سبز نيز باشد چرا كه انسان آتش افروختن با درخت سبز را بعيد مي داند و خداوند مي خواهد بفرمايد كه آنچه را كه به نظر شما بعيد است او انجام مي دهد و در درخت سبز آتش قرار داده است پس او مي‌تواند مرده‌ها را زنده كند و به آنها دوباره حيات بدهد.

اين تفسير يكي از شگفتيهاي علمي قرآن است كه بدون شك در زمان نزول آيه اين معني براي مردم روشن نبوده است. آري آيات قرآن داراي معاني عميقي است كه در سطوح مختلف و براي استعدادهاي متفاوت بيان شده است. آنها از اين آيه چيزي مي‏فهميدند و امروزه چيز بيشتری فهميده مي‌شود و شايد آيندگان از اينهم فراتر روند و بيشتر كشف كنند و در عين حال جمع بين اين معاني مانعي ندارد و مي‌تواند همه موارد صحيح باشد.
معرفي منابع براي مطالعة بيشتر

1. تفسير نمونه؛ ج18؛ ص 461 ـ 465 ذيل آيه‌ 80 ،  سوره يس.

2. تفسير من هدي‌القرآن، سيد محمد تقي مدرسي، ج11، ص177،  ذيل آية 80 ،  سورة يس.

3. ترجمه‌ تفسير الميزان، ج 17 ص 116،  ذيل آية 80 ،  سوره‌ يس.

4. ترجمه‌ تفسير مجمع‌البيان، ج 4، ص 95،  ذيل آية 80 ،  سوره‌ يس.

5. تفسير طنطاوي (الجواهر)، ذيل آية 80 ،  سوره يس (در اين تفسير از نظر علمي بحث مفصّل كرده است)

6. الكاشف، محمد جواد مغنيه، ج 6 ص 326 ، ذيل آية 80 ،  سوزة يس

7. براي مبحث معاد رجوع شود به تفاسير موضوعي، مانند: تفسير موضوعي آيت‌الله جوادي آملي(مدّظلّه)؛ منشور جاويد آيت الله سبحاني (مدّظلّه)؛ كتاب معاد شهيد مطهري;.

8. در مورد مطالب علمي به كتابهاي زيست‌شناسي مبحث (عمل فتوسنتز گياهان) مراجعه نماييد.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. يس/ 80.

[2]. امين الدين ابوعلي الفضل بن الحسن الطبرسي؛ تفسير مجمع‌البيان؛ (دارالاحياء التراث العربي؛ بيروت، 1379 هـ. ق) ج 4، ص 95.

[3]. تفاسير در ذيل آيه 80 سورة يس و همچنين تفاسير موضوعي مثل پيام قرآن... در بحث منكران معاد.

[4]. بانوي اصفهاني (امين اصفهاني)، مخزن‌العرفان، (نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361 هـ. ش)، ج‌ 5، ص 77؛ سيد محمد حسين همداني، انوار درخشان در تفسير قرآن، (كتاب فروشي لطفي، تهران، 1380 هـ.  ق)، ج 13، ص 411.

[5]. سيد محمدحسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، (دارالكتب الاسلاميه، تهران، چ سوم، 1397 هـ. ق) ج 17، ص 116.

[6]. آيت‌الله ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، (دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1353 ـ 1366 هـ ش) ج 18، ص 461 ـ 465.