پرسش

همجنس بازی و پیامدهای آن را از منظر قرآن، حدیث، فقه و بهداشت توضیح دهید.

˜ پاسخ

1. همجنس بازی در آیات قرآنی

در قرآن مجید در سوره‌های اعراف، هود، حجر، انبیا، نمل و عنکبوت اشاره‌هایی به وضع قوم لوط و گناه بسیار زشت آن‌ها شده است، ولی در هر مورد تعبیر با مورد دیگر متفاوت است و در حقیقت هر یک از این تعبیرها به یکی از ابعاد شوم این عمل ننگین اشاره دارد. این عمل زشت با عنوان‌های اسراف، خبیث، فسق، تجاوز، جهل و قطع سبیل مطرح شده است.

در سورة اعراف آیة 81 آمده است که لوط به آنها می‌گوید: «(بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ)؛ بلكه شما گروهى اسراف‏كار (و متجاوز)يد.»

در سوره انبیا آیه 74 می‌خوانیم:

«(وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ)؛ و او را از آبادى كه همواره (مردمش كارهاى) پليد انجام مى‏دادند، نجات داديم؛ [چرا] كه آنان گروهى بد [كار و] نافرمانبردار بودند.»

و در جای دیگر خواندیم که لوط به آن‌ها می‌گوید: «(بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ)؛ بلكه شما گروهى تجاوزگريد!»[1]

و در سوره نمل آیه 55 آمده است: «(بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ)؛ آيا واقعاً شما از روى شهوت، به غير از زنان به سراغ مردان مى‏رويد؟! بلكه شما گروهى هستيد كه نادانى مى‏كنيد.»

و در سوره عنکبوت آیه 29 از زبان لوط چنین آمده است: «(أَءِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ)؛ آيا واقعاً شما به سراغ مردان مى‏رويد و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مى‏كنيد.»

ویژگی‌های همجنس باز در قرآن

«اسراف» از این نظر که آنها نظام آفرینش را در این امر فراموش کرده و از حد تجاوز کردند و تعدی نیز به همین جهت بر آن اطلاق شده است.

«خبیث» به معنای کار یا چیز آلوده‌ای است که طبع سالم آدمی از آن تنفر دارد، و چه عملی از این عمل تنفر آمیزتر است.

«فسق» به معنای خروج از اطاعت پروردگار و برهنگی از شخصیت انسانی است که از لوازم حتمی این کار می‌باشد.

«جهل» به خاطر بی‌خبری از عواقب شومی است که این عمل برای فرد و جامعه در پی دارد و «قطع سبیل» از این جهت است که این عمل در صورت گسترش به قطع نسل انسانی می‌انجامد؛ علاقه به جنس موافق جانشین علاقه جنس‌ مخالف می‌شود[2].

2. همجنس بازی در احادیث

در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام9 می‌خوانیم: «لایجد ریح الجنة زنوق، وهو المخنث!؛ بوی بهشت به مشام کسی که مورد همجنس گرایی واقع می‌شود، نخواهد رسید.» در حدیث دیگری از علی7 می‌خوانیم که لواط را در سر حد کفر معرفی فرموده است[3].

در حدیثی از امام علی‌بن‌موسی‌الرضا7 در فلسفه تحریم همجنس‌گرایی چنین آمده است: «علة تحریم الذکران للذکران، والاناث للاناث، لما رکب فی الاناث وما طبع علیه الذکران، ولما فی اتیان الذکران، الذکران والاناث للاناث، من انقطاع النسل، وفساد التدبیر، وخراب الدنیا؛ فلسفه تحریم مردان بر مردان و زنان بر زنان این است که این امر بر خلاف طبیعتی است که خداوند برای زن و مرد قرار داده (و مخالفت با این ساختمان فطری و طبیعی، سبب انحراف روح و جسم انسان خواهد شد) و نیز به خاطر این است که اگر مردان و زنان همجنس‌گرا شوند، نسل بشر قطع می‌گردد، و تدبیر زندگی اجتماعی به فساد می‌گراید و دنیا به ویرانی روی می‌نهد[4].

روایاتی که در مذمت همجنس‌گرایی از پیشوایان اسلام نقل شده، آن قدر زیاد و تکان دهنده است که با مطالعه آن هر کس احساس می‌کند که زشتی این گناه به اندازه‌ای است که کم‌تر گناهی در پایه آن قرار دارد؛ از جمله در روایتی از پیامبر اسلام9 می‌خوانیم: «لما عمل قوم لوط ماعملوا بکت الارض الی ربها حتی بلغ دموعها الی السماء، بکت السماء حتی بلغ دموعها الارض، فاوحی الله الی السماء ان احصی بهم، واوحی الی‌‌الارض ان اخسفی بهم؛ هنگامی که قوم لوط آن اعمال ننگین را انجام دادند، زمین آن چنان ناله و گریه سر داد که اشک‌هایش به آسمان رسید، و آسمان آن چنان گریه کرد که اشکهایش به عرش رسید، در این هنگام خداوند به آسمان وحی فرستاد که آن‌ها را سنگباران کن و به زمین وحی فرستاد که آن‌ها را فرو بر (بدیهی است گریه و اشک جنبه تشبیه و کنایه دارد).»[5]

همچنین در حدیثی از امام صادق7 می‌خوانیم که پیامبر9 فرمود: «من جامع غلاما جاء جنبا یوم القیامه لاینقیه ماء الدنیا وغضب الله علیه ولعنه واعد له جهنم وسائت مصیرا... ثم قال ان الذکر یرکب الذکر فیهتز العرش لذلک؛ هر کس با نوجوانی آمیزش جنسی کند، روز قیامت ناپاک وارد محشر می‌شود، آن چنان‌که تمام آب‌های جهان او را پاک نخواهد کرد، و خداوند بر او غضب می‌کند و او را از رحمت خویش دور می‌دارد و دوزخ را برای او آماده ساخته است و چه بد جایگاهی است ...؛ سپس فرمود: هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه در می‌آید.»[6]

در حدیث دیگری از امام صادق7 می‌خوانیم: آن‌ها که تن به چنین کاری می‌دهند، بازماندگان سدوم (قوم لوط) هستند؛ سپس اضافه فرمود: من نمی‌گویم از فرزندان آنها هستند، ولی از طینت آن‌ها هستند. پرسیده شد: همان شهر سدوم که زیر و رو شد؟ فرمود: آری، چهار شهر بودند سدوم،صریم،لدنا وغمیرا (عمورا) [7].

3. حکم فقهی همجنس بازی

این مسأله تا آنجا از دیدگاه اسلام زشت و ننگین است که در ابواب حدود اسلامی حد آن اعدام قرار داده شده است، و حتی برای کسانی که مراحل پایین‌تر همجنس‌بازی را انجام می‌دهند، مجازات‌های شدیدی ذکر شده است، از جمله در حدیثی از پیامبر9 می‌خوانیم: «من قبل غلاما من شهوه الجمه‌الله یوم القیامه بلجام من نار؛ کسی که پسری را از روی شهوت ببوسد، خداوند در روز قیامت لجامی از آتش بر دهان او می‌زند.»[8] 

مجازات کسی که مرتکب چنین عملی شود، از 30 تا 99 تازیانه است.

همجنس گرایی چه در مردان باشد و چه در زنان، در اسلام از گناهان بسیار بزرگ و هر دو دارای حد شرعی است.

حد همجنس‌گرایی در مردان خواه فاعل باشد یا مفعول، اعدام است[9] و برای این اعدام راه‌های مختلفی در فقه بیان شده است؛ البته اثبات این گناه باید از راه‌های معتبر و قاطعی که در فقه اسلامی و روایات وارده از معصومین ذکر شده، صورت گیرد، و حتی سه مرتبه اقرار هم به تنهائی کافی نیست و باید حداقل چهار بار به این عمل اقرار کند[10].

اما حد همجنس‌گرایی در زنان پس از چهار بار اقرار و یا ثبوت به وسیله چهار شاهد عادل (به شرایطی که در فقه گفته شده) صد تازیانه است[11]، و بعضی از فقها گفته‌اند اگر زن شوهرداری این عمل را انجام بدهد، حد او اعدام است.

ذکر این نکته نیز قابل توجه است که اسلام یکی از مجازات‌هایی را که برای چنین افراد قائل شده، آن است که ازدواج خواهر، مادر و دختر شخص مفعول بر فاعل حرام است، یعنی اگر چنین کاری قبل از ازدواج صورت گرفت، این زنان برای او حرام ابدی می‌باشند.

اجرای این حدود، شرایط دقیق و حساب شده‌ای دارد که در کتب فقه اسلامی آمده است و اجرای آن بر عهدة محاکم صالحه و قانونی می‌باشد.

4. بحث اجتماعی

شک نیست که انحراف جنسی از خطرناکترین انحراف‌هایی است که امکان دارد در جوامع انسانی پیدا شود، زیرا سایه شوم خود را بر همه مسائل اخلاقی می‌افکند و انسان را به انحراف عاطفی می‌کشاند.

در دنیای غرب که آلودگی‌های جنسی فوق‌العاده زیاد است، این گونه زشتی‌ها مورد تنفر نیست و حتی شنیده می‌شود در بعضی کشورها همانند انگلستان، طبق قانونی که با کمال وقاحت از پارلمان گذشته، این موضوع جواز قانونی پیدا کرده، با این حال شیوع این گونه زشتی‌ها هرگز از قبح آن نمی‌کاهد و مفاسد اخلاقی، روانی و اجتماعی آن در جای خود ثابت است.

گاهی برخی پیروان مکاتب مادی که این‌گونه آلودگی‌ها را دارند، برای توجیه عملشان می‌گویند ما هیچ‌گونه منع پزشکی برای آن سراغ نداریم، ولی آن‌ها فراموش کرده‌اند که اصولاً هرگونه انحراف جنسی در تمام روحیات و ساختمان وجود انسان اثر می‌گذارد و تعادل او را بر هم می‌زند.

توضیح این‌که: انسان به صورت طبیعی و سالم تمایل جنسی به جنس مخالف دارد و این تمایل از ریشه‌دارترین غرایز انسان و ضامن دوام نسل است و هر کاری که تمایل را از مسیر طبیعیش منحرف سازد، نوعی بیماری و انحراف روانی در انسان ایجاد می‌کند. مردی که به جنس موافق تمایل دارد و یا مردی که به چنین کاری تن می‌دهد، هیچ کدام کامل نیستند. در کتاب‌های امور جنسی، هموسکوآلیسم (همجنس‌گرایی) یکی از مهم‌ترین انحراف‌ها ذکر شده است. ادامه این کار تمایلات جنسی را نسبت به جنس مخالف در انسان به تدریج از بین می‌برد و در مورد کسی که به این کار تن می‌دهد، احساسات زنانه به تدریج در او پیدا می‌شود، و هر دو گرفتار ضعف مفرط جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی می‌شوند، به طوری که بعد از مدتی قادر به آمیزش طبیعی (آمیزش با جنس مخالف) نخواهند بود.

با توجه به این‌که احساسات جنسی مرد و زن هم در ارگانیسم بدن آن‌ها مؤثر است و هم در روحیات و اخلاق ویژة آنان، روشن می‌شود که از دست دادن احساسات طبیعی تا چه حد بر جسم و روح انسان ضربه وارد می‌سازد، و حتی ممکن است افرادی که گرفتار چنین انحرافی هستند، آن چنان گرفتار ضعف جنسی شوند که دیگر قدرت تولید فرزند را نداشته باشند. این گونه اشخاص غالباً از نظر روانی غالباً سالم نیستند و در خود نوعی بیگانگی از خویشتن و بیگانگی از جامعه‌ای که به آن تعلق دارند، احساس می‌کنند.

قدرت اراده را که شرط هر نوع پیروزی است، به تدریج از دست می‌دهند، و یک نوع سرگردانی و بی تفاوتی در روح آنها لانه می‌کند. آنها اگر خیلی زود به اصلاح خویشتن روی نیاورند و حتی در صورت لزوم از پزشک جسمی یا روانی کمک نگیرند و این عمل به صورت عادتی برای آن‌ها درآید، ترک آن مشکل خواهد شد، ولی در هر حال هیچ وقت برای ترک این عادت زشت دیر نیست؛ تصمیم می‌خواهد و عمل.

در هر صورت، سرگردانی روانی به تدریج آنها را به مواد مخدر و مشروبات الکلی و انحراف‌های اخلاقی دیگر خواهد کشانید و این یک بدبختی بزرگ دیگر است.

جالب این‌که در روایات اسلامی در عبارت‌هایی کوتاه و پرمعنا به این مفاسد اشاره شده است؛ از جمله در روایتی از امام صادق7 می‌خوانیم: کسی از او پرسید «لم حرم الله اللواط»، چرا خداوند لواط را حرام کرده است؟ فرمود: من احل انه لو کان اتیان الغلام حلالا لا ستغنی الرجال عن‌ النساء وکان فیه قطع النسل وتعطیل‌الفروج وکان فی اجازه ذلک فساد کثیر؛ اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زنها بی‌نیاز (و نسبت به آنها بی‌میل) می‌شدند، و این باعث قطع نسل انسان می‌شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعی جنس موافق و مخالف می‌گشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می‌آورد.

عوامل و زمینه‌های همجنس بازی

کشیده شدن افراد به این گونه انحراف جنسی عوامل بسیار گوناگونی دارد و حتی گاهی شیوة رفتار پدر و مادر با فرزندان، و یا عدم مراقبت از فرزندان همجنس، و طرز معاشرت و خواب آنها با هم در خانه ممکن است از عوامل این آلودگی باشد.

گاهی ممکن است انحراف‌های اخلاقی دیگر سر از این انحراف در آورد. حتی شوخی‌های بی موردی که گاهی در میان پسران و دختران نسبت به هم‌جنسان خود می‌شود، گاهی انگیزه کشیده شدن به این انحراف‌ها می‌گردد؛ به هر حال باید به دقت مراقب این گونه مسائل بود، و آلودگان را به سرعت نجات داد و از خدا دراین راه توفیق خواست.

همجنس‌گرایی چه در میان مردان باشد (لواط) و چه در میان زنان (مساحقه) از بدترین انحراف‌های اخلاقی است که سرچشمه مفاسد زیادی در جامعه خواهد بود. موضوع مهم این است که بی بند و باری و تنوع‌طلبی بیمارگونه دنیای متمدن مادی، بسیاری از پسران و دختران را به سوی این انحراف بزرگ می‌کشاند. نخست پسران را به لباس‌های جلف و زنانه و خودآرایی مخصوص و دختران را به لباس‌های پسرانه تشویق می‌کند، و از اینجا انحراف و هم‌جنس‌گرایی آغاز می‌شود، تا جایی که به زشت‌ترین اعمال در این زمینه، شکل قانونی می‌دهند و از هرگونه پیگرد و مجازات بر کنار می‌مانند که قلم از شرح و وصف آن شرم دارد.[12]

5. پیامدهای بهداشتی همجنس بازی

الف) شیوع بیماری های مقاربتی

«برخى پزشكان در رابطه با شيوع بيماري‌هاى آميزشى مى‏گويند علت اصلى انتشار و شيوع بيمارى‏هاى مقاربتى اساساً به روابط جنسى آزاد و هر چيز كه موجب بر هم خوردن كانون خانوادگى گردد، باز می‌گردد.»

 دكتر «جان بيستون» نيز در همين رابطه مى‏گويد: «از قرائن به دست آمده ثابت مى‏شود كه اغلب بيمارى‏هاى آميزشى در نتيجه وجود روابط جنسى خارج از دايره ازدواج ]زنا[ شيوع پيدا مى‏كند.»

 در بیست سال اخير دانشمندان به رغم كشف پنی‌سيلين (Penicillin) و پايين آمدن آمار مبتلايان به اين بيمارى‏ها، به خطر بزرگى كه از اين جهت متوجه بشريت است، پى بردند، از اين رو در سال 1964 به تشكيل يك سمينار بزرگ جهانى با حضور 1500 متخصص از 50 كشور در آمريكا براى بحث پيرامون بيمارى‏هاى مقاربتى اقدام کردند و همة مطالب و مقالات ارائه شده در اين سمينار را در كتابى به نام «عمل كرد سمينار جهانى بيمارى‏هاى مقاربتى» جمع‌آورى و منتشر نمودند. از بررسى‏هاى ارائه شده در اين سمينار مشخص گرديد كه نسبت بيمارى‏هاى مقاربتى در فاصله زمانى 1950ـ1960 در 71 كشور از مجموع 105 كشور مورد مطالعه، افزايش يافته كه اغلب اين كشورها را كشورهاى اروپایى تشكيل مى‏دهند؛ يعنى از مجموع 20 كشور اروپایى در 19 كشور آن بيمارى‏هاى مقاربتى افزايش يافته بود. كم‌ترين ميزان رشد اين بیماری‌ها در كشورهاى شرق مديترانه بود كه از مجموع 12كشور فقط در 6 مورد آنها افزايش بيمارى‏هاى مقاربتى وجود داشت.

 در همين سمينار مشخص گرديد كه موارد ابتلا به سيفليس در آمريكا در سال 1957 در مجموع 7600 مورد بوده كه اين رقم در سال 1961 به 20800 مورد رسید؛ يعنى تقريباً ظرف فقط چهار سال، سه برابر شده بود و اين بسيار وحشتناك است. اما موارد ابتلا به سوزاك فقط در كشور آمريكا به تنهايى به يك ميليون مورد در سال مى‏رسد. آمار تخمين مبتلايان به سيفليس در سر تا سر جهان در سال 1953 به 20 ميليون نفر مى‏رسيد.[13]

ب) سست شدن عضلات مقعد و از دست دادن کنترل قضای حاجت، از این رو، ممکن است مدفوع شخص بدون اراده از او خارج شود.

ج) انعکاس روانی و تحت تاثیر قرار گرفتن شخص (مفعول مرد) به طوری که تصور کند که مرد نیست و همین مسأله باعث ایجاد اختلالاتی در رفتار وی می‌گردد و دچار بیماری‌های روانی می‌شود که از مهم‌ترین این بیماری‌ها می‌توان به بیماری‌های مازوفیسم و سادیسم را نام برد.

د) ‌از هم پاشیدن کانون خانواده به دلیل عدم تمایل مرد به آمیزش با همسر خود.

هـ ) پیدایش ناراحتی‌های روانی بین زن و شوهر.
و) پیدایش و رشد بیماری ایدز در اثر لواط[14].

پی‌نوشت‌ها:
[1]. شعراء/ 166.

[2] . تفسیر نمونه ذیل آیه.

[3] . بحارالانوار، ج 76، ص 67.

[4] . علل الشرایع، شیخ صدوق، ج 2، ص 547.

[5]. تواب الاعمال، همو، ص 264.

[6]. الکافی، شیخ کلینی، ج 5، ص 544.

[7]. همان، ج 5، ص 549.

[8]. فقه الرضا، علی ابن بابویه، ص 278.

[9]. تحریرالوسیله، حضرت امام خمینی، ج 1، ص 274.

[10]. همان، ج 2، ص 469.

[11]. همان، ج 2، ص 470.

[12] . ر.ک: تفسیر نمونه، ج 9، ص 196.

[13] . ر.ك: طب در قرآن، ص 181 ـ 182.

[14] . همان، ج 2، ص 389 ـ 390.