پرسش

 اصول اوليه در نگاه و گفتگو  قبل از ازدواج چيست؟

˜ پاسخ

براي دست‌يابي به موضع اسلام نسبت به نگاه و گفتگو در روابط پسر و دختر،‌ ابتدا لازم است اصولي كلي ترسيم شود،‌تا روشن گردد ا صل در نمادهاي روابط، جواز است يا ممنوعيت؟

اين اصول عبارت است از:

1. چشم و گوش و زبان، براي ديدن ، شنيدن و گفتن

شكي نيست كه وظيفة هريك از اعضاي بدن انسان  همان است كه دست قدرتمند آفرينش آن را برايش معين كرده است، و وظيفة اصلي، اين سه عضو مهم منهاي برخي وظايف ديگر، نيز همان است كه براي آن‌ها مقرر شده است، چشم براي ديدن، گوش براي شنيدن و زبان براي گفتن؛ پس نبايد آن را تعطيل كرد و يا از آن‌ها كاري خواست که از عهدة آن‌ها بر نمي‌آيد.

2. افزايش آگاهي و شناخت

بديهي است كه نگاه، گفتن يا شنيدن براي افزايش شناخت و آگاهي انسان است. نگاه به مظاهر طبيعت، انسان را به شناخت هر‌چه بيشتر چيزها مي‌رساند، و به اصطلاح فرهنگ ديني، او را به ياد آفريننده و سازندة آن مي‌اندازد، و سر انجام كارایي و انواع بهره‌دهي آن را تداعي مي‌نمايد. گفتگوي انسان‌ها نيز براي انتقال معلومات، كسب آگاهي،‌ بيان نيازمندي‌ها و آموزش است.

قرآن كريم نيز اين اصل را مورد تأكيد قرار داده، و به چشم و گوش به ديدة ابزار شناخت نگريسته است؛ چشم را وسيلة ديدن آيات تكويني، و گوش را وسيلة شنيدن آيات تشريعي، و زبان را وسيلة تشريح و تفسير هر دو قرار داده است.

3. انسان مظهر آيات الهي

وجود جسماني و روحاني انسان به عنوان يكي از مظاهر آيات الهي، بلكه از مهم‌ترين آن‌هاست. كه خود آفرينندة آن پس از خلقتش فرموده است: «(فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ)[1]؛ و خجسته باد خدا، كه بهترين آفرينندگان است!» و نيز فرموده است: «(لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ)[2]؛ بيقين انسان را در بهترين (نظام معتدل و) استوار آفريديم»، و اگر دربارة حيواني بيابانگرد مي‌فرمايد: «(أَفَلاَ يَنظُرُونَ إِلَى‏ الْإِبِلِ)[3]؛ و آيا به شتر نظر نمى‏كنند.»

4. التذاذ طبيعي

هر يك از قواي ظاهري و باطني انسان در راستاي اهداف مقرر آن‌ها، به لذت‌هاي طبيعي خود نيازمند است و بايد بدان برسد، زيرا انسان در هر‌يك از ابعاد وجودي خويش با پاسخ مثبت به خواسته‌ها و خواهش‌هايش‌ لذت مي‌برد؛ يعني همان‌گونه كه انسان در بعد جسمي با رسيدن به غذا،‌‌ آب،‌ ميوه و لباس  لذت مي‌برد، مهر،‌ محبت، عاطفه و نيز شعر براي روح او لذت بخش است؛ به كار گرفتن چشم، گوش و زبان نيز مايه التذاذ طبيعي انسان خواهد بود.

5. آزادي

افزون بر آنچه گفته شد، محدود كردن افراد انسان در روابط با ديگران با اصل آزادي ناسازگار است؛ زيرا انسان آزاد آفريده شده و بايد در روابط اجتماعي‌اش معاشرت آزاد داشته، و ميان آن‌ها هيچ حريمي وجود نداشته باشد. بر پاية اين اصول كه برخي از آن‌ها تا حدي توجيه كنندة ديدگاه‌ نخست مي‌باشد، هر فرد انساني مجاز است به ديگري نگاه کند، با او به گفت و شنود بپردازد و يا به شكل‌هاي ديگر رابطه داشته باشد.

نتيجه‌ سخن
نتيجة اين اصول به ظاهر جواز هر نوع ارتباط نگاه و گفتگو ميان پسر و دختر و به طور كلي زن و مرد است؛ اما حقيقت چيز ديگري است، و اگر نگوييم اصول ديگري را بايد ترسيم كرد، دست‌كم اين اصول داراي استثناهايي است كه در نهايت نتيجة ديگري را در پي خواهد داشت كه در تبيين ديدگاه قرآن بيان خواهيم داشت.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. مؤمنون/ 23.

[2]. تين/ 4.

[3]. غاشیه/ 17.