پرسش

نظر قرآن در باره ازدواج موقت چيست؟

˜ پاسخ

در مورد ازدواج موقت چند بحث اساسی وجود دارد:

الف ـ ازدواج موقت  قبل از اسلام؛

ب ـ ازدواج موقت  بعد از اسلام؛

ـ ازدواج موقت از منظر قرآن؛

ـ ازدواج موقت از منظر روایات؛

ـ ازدواج موقت در فتوای جدید برخی از علمای اهل سنت؛

ـ ازدواج موقت از منظر عقل؛

ـ ازدواج موقت از منظر حقوق؛

ـ راهکار اجرای ازدواج موقت؛

ـ شرایط و مقررات ازدواج موقت.
مقدمه

از شیرین‌ترین و پرخاطره‌ترین رخدادهای دوران حیات هر فردی ازدواج است که خداوند آن را از آیات خود معرفی کرده است:

«(وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ)؛ و از نشانه‏هاى او اين است كه همسرانى از (جنس) خودتان براى شما آفريد، تا بدآن‌ها آرامش يابيد، و در بين شما دوستى و رحمت قرارداد؛ قطعاً در آن‏[ها] نشانه‏هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‏كنند.» و در آیات دیگر به آن توصیه و سفارش نموده است و فقر را مانع آن نمی‌داند:

«(وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى‏ مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لاَيَجِدُونَ نِكَاحاً حَتَّى‏ يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْراً وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلاَتُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ)؛ و افراد بى‏همسرتان، و شايستگان از بندگانتان، و كنيزانتان را به ازدواج (يكديگر) در آوريد؛ اگر نيازمند باشند، خدا از بخشش خود آنان را توانگر مى‏سازد؛ و خدا گشايشگرى داناست. و كسانى كه (وسايل) ازدواج نمى‏يابند، بايد خويشتندارى كنند تا خدا از بخشش خود آنان را توانگر سازد. و از ميان آنچه (از بردگان) مالك شده‏ايد، كسانى كه خواستار (قرارداد آزادى =) مُكاتبه هستند، پس با آنان (قرارداد) مُكاتبه ببنديد، اگر در (آزادى) ايشان نيكى مى‏دانيد؛ و از مال خدا كه به شما داده، به آنان بدهيد. و كنيزان جوانسال خود را اگر پاكدامنى را مى‏خواهند، بر تجاوزكارى (= زنا) به اكراه وامَداريد، تا (كالاى) ناپايدار زندگى پست (دنيا) را بجوييد؛ و هر كس آنان را (بر اين كار) به اكراه وادار كند (و پشيمان شود،) پس بعد از اكراه آنان خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.»

افزون بر آیات قرآن، روایات اسلامی نیز ضمن پرهیز دادن انسان‌ها از رهبانیت، ازدواج را به عنوان سنت معرفی کرده و رویگردانی از آن را روی‌گردانی از سنت و دین رسول خدا9 معرفی مي‌کند: «النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی[1].»

بیش از اسلام و تشریع احکام نورانی آن، مردم در قالب‌های مختلفی ازدواج مي‌کردند و هر کدام از این قالب‌ها برای ایشان از منزلگاه خاصي برخوردار بود[2]. در این نوشتار برآنیم تا ضمن بررسی ازدواج موقت (متعه) چهره واضح و روشن از این نوع ازدواج ارائه دهیم و آن‌را به عنوان راهکاری در ترویج فرهنگ ناب اسلامی در مسیر کاهش آمار مفاسد اجتماعی آشکار و نهان معرفی نماییم، باشد تا با به کارگیری این شیوه صحیح گامی در راستای اصلاح روابط زن و مرد در جامعه اسلامی برداریم.

1. سابقه تاریخی ازدواج موقت

این نوع از ازدواج به همراه انواع دیگر در میان امت‌های پیشین و قبل از اسلام وجود داشته است در کتاب دکتر عمر فروخ مي‌نویسد:

این عقد که از عقود ازدواج زمان قبل از اسلام است بین مرد و زن غیرباکره بود که این عقد در زمان معینی براساس مهر مشخص بسته مي‌شد، و این نوع از ازدواج با پایان یافتن مدت تمام مي‌شد[3].

2. ازدواج موقت در اسلام

ازدواج موقت در زمان پیامبر اکرم9 و در دوران حکومت ابوبکر و بیشتر از نیمی از زمان حکومت عمر مرسوم بود، لیکن در اواخر حکومت عمر بن خطاب این مسأله با نهی و جلوگیری شدید عمر رو به رو شده وی اعلام کرد: اگر به من خبر دهند که مردی ازدواج موقت کرده، وی را سنگسار خواهم کرد.

او در خطبه‌ای دیگر گفت: «همانا قرآن همان قرآن است و رسول، همان رسول، اگرچه دو متعه در زمان رسول خدا9 حلال بود ]متعه حج و متعه زنان[ پس من از آن دو نهی و جلوگیری مي‌کنم و بر مرتکب شونده آن حد زنا جاری مي‌سازم.»[4] این عمل خلیفه مورد اعتراض بزرگان صحابه قرار گرفت؛ از جمله مخالفان عبارت‌اند از:

1. امیرالمومنین علی7 که فرمودند: اگر عمر از ازدواج موقت جلوگیری نمی‌کرد، به جز شخص شقی و بد سرشت کسی زنا نمی‌کرد[5].

2. عبدالله بن عمر؛  3. عبدالله بن عباس؛ 4. جابر بن عبدالله انصاری.

راغب در كتاب محاضرات خود مي‌گويد: روزي يحيي بن اكثم به بزرگي از اهل بصره گفت: چرا ازدواج موقت را حلال مي‌داني و از چه كسي در اين مورد پيروي مي‌كني؟ شيخ گفت: به عمر بن الخطاب. يحيي گفت: چگونه ممكن است و حال آن‌كه عمر در اين مورد اول كسي بود كه جلوگيري كرد و خيلي در اين مورد تعصب به خرج داد.

شيخ گفت: به خاطر آن‌كه خبر صحيحي از جانب عمر به ما رسيده است و به آن عمل مي‌كنيم و آن خبر اين است كه: روزي عمر بالاي منبر رفت و گفت: به درستي كه خدا و رسولش براي شما دو نوع متعه را حلال كرده‌اند؛ متعه حج و متعه زنان، ولي من آن دو را بر شما حرام مي‌كنم و كسي كه مرتكب شود، او را سنگسار مي‌نمایم؛ پس ما شهادت عمر را بر حلال بودن متعه قبول مي‌كنيم، لیكن حرام كردنش را خير[6].

به گواهی تاریخ و به اتفاق همة علمای شیعه و سنی، اولین کسی که متعه و ازدواج موقت را منع کرد و به خلاف خدا و پیامبر اکرم9 در این مورد دستور داد حتی برای مرتکب شونده حد قرار داد عمر بن الخطاب بود[7]. اما علمای شیعه به تبعیت از پیامبر اکرم9 و اهل‌بیت: ازدواج موقت را جایز مي‌دانند. شهید ثانی در این مورد مي‌نویسد: آن‌قدر احادیث در مورد ازدواج موقت به ما رسیده که نزدیک است به حد تواتر برسد و البته این کثرت احادیث در حالی است که شیعه و امامان آن مراحل سخت سیاسی دوران بنی امیه و بنی عباس را طی کردند و این بسی جای تعجب است که با این همه موانع این قدر زیاد احادیث در این مورد به ما رسیده است.

ازدواج موقت در قرآن مجید

«(وَالُمحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَامَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ‌ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَا وَرَاءَ ذلِكُمْ أَن تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُم مُحْصِنِينَ غَيْرَمُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَجُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيَما تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيماً حَكِيماً)[8]؛ و زنان شوهردار (نيز بر شما حرام است؛) مگر آنچه (از كنيزان) كه مالك شده‏ايد. (اين احكامى است كه) خدا بر شما مقرّر داشته است. و غير از اين (زنانِ نامبرده)، براى شماحلال است، كه با اموالتان آنان را طلب كنيد؛ در حالى كه پاكدامنانِ غير زشتكار (= غير زناكار) باشيد. و كسانى از زنان را كه (با مُتعه و ازدواج موقت) از او بهره مى‏بريد، پس‏مَهرشان را، در حالى كه واجب شده، به آنان بدهيد. و هيچ گناهى بر شما نيست در آنچه، بعد از وجوب (مَهر)، با يكديگر در موردش توافق كرديد؛ براستى كه خدا، داناى فرزانه است.»

درباره چگونگی استدلال به آیه شریفه بر ازدواج موقت توجه به نکات زیر راهگشاست:

الف) شان نزول: این آیه از آیات مدنی است که در سال اول هجرت در شرایطی که مسلمانان در مقابل پرداخت اجرت، ازدواج موقت‌ مي‌کردند، نازل شد. لیکن؛ البته مسلمانان در پرداخت اجرت به زنان مسامحه مي‌کردند؛ از این رو، آیه بر طبق عادت معمولی برای تاکید در پرداخت اجرت نازل شد که بیانگر تایید ازدواج موقت مي‌باشد.

ب) کاربرد واژه «متعه»: کاربرد این واژه در عرف مردم به معنای متداول «ازدواج موقت» بیانگر این مطلب است که این آیه در مورد ازدواج موقت است.

ج) سیاق آیه: این آیه در ادامه آیات مربوط به بیان شأن و جایگاه ارتباط زناشویی در قالب حلال و حرام است و نوعی دیگر ازدواج را بیان می‌کند که باید در بارة آن توضیح داده شود در آیه می‌خوانیم: «و کسانی از زنان را که (با متعه و ازدواج موقت) از او بهره مي‌برید، پس مهرشان را در حالی که واجب شده به آن‌ها بدهید.»

پرداخت اجرت نیز در بهره‌برداری در ازدواج موقت قابل تصور است. آیه بعد هم در مورد ارتباط صحیح زناشویی است.

د) نظرگاه مفسران: علامه امینی هجده منبع را از منابع اصلی معرفی مي‌کند و این آیه را در مورد ازدواج موقت مي‌داند[9]؛ از جمله مجمع البیان، المیزان، و ...

ﻫ ) گفته عمر: این گفته که متعة حج و متعة نساء در زمان پیامبر وجود داشت و من ممنوع کردم، دلالت بر وجود ازدواج موقت در زمان پیامبر9 دارد؛ همان طور که از این آیه به دست مي‌آید.

ازدواج موقت در روایات شیعه

بیان شد که تعداد قابل توجهی از روایات شیعه در تفسیر آیه ازدواج موقت و پیرامون مسائل دیگر از جانب اهل‌بیت عصمت: مطرح شده است. در یک تقسیم بندی مي‌توان روایات را به چهار دسته کلی تقسیم کرد:

دسته اول: احادیث دلالت کننده بر جواز ازدواج موقت و علت آن.

محمد بن مسلم مي‌گوید: امام صادق7 فرمود: خداوند تبارک و تعالی نسبت به شما رأفت و مهربانی کرده و عوض از حرام کردن شراب، ازدواج موقت را حلال نموده است[10].

امام رضا7 متعه و ازدواج موقت را از شرایط اسلام دانسته و مي‌فرماید: محض اسلام، و اساس اسلام شهادت به وحدانیت خداوند است.... و از اساس اسلام این است که متعتین (ازدواج موقت، تمتع و لذت‌جویی در ایام حج بین عمره و اعمال حج) را حلال بدانی؛ آن دو متعه‌ای که خداوند در کتابش آیه‌ای در موردش نازل فرموده، و پیامبر اکرم9 آن دو را سنت و مستحب قرار داده است[11].

دسته دوم: احادیثی که بر مستحب بودن ازدواج موقت دلالت دارند.

صالح بن عقبه از پدرش نقل مي‌کند که گفت:

از امام صادق7 پرسیدم: آیا برای کسی که ازدواج موقت بنماید، ثوابی (از طرف خدا) در نظر گرفته شده است؟ امام صادق7 فرمودند: اگر با این عمل (ازدواج موقت) قصد قربت کند و... کلمه‌ای با آن زن صحبت نمی‌نماید، مگر آن‌که خداوند به عدد هر کلمه حسنه‌ای برای او قرار مي‌دهد و دستی به طرف زن دراز نمی‌نماید مگر این‌که خداوند برای او حسنه‌ای قرار مي‌دهد و وقتی به او نزدیک شود، خداوند گناهی از او مي‌آمرزد، و وقتی غسل مي‌کند، خداوند به عدد هر مویی از بدن او که آب بر آن جریان پیدا مي‌کند، از او گناه مي‌بخشد.

عقبه مي‌گوید: (با تعجب) پرسید: به عدد هرمو؟

حضرت فرمودند: (آری) به عدد هر مو (خداوند گناهی از او مي‌بخشد)[12].

هشام ازامام صادق7 نقل مي‌کند که حضرت فرمودند: همانا دوست دارم که مؤمن از دنیا نرود مگر آن‌که ازدواج موقت کرده باشد، هرچند یک مرتبه[13].

دسته سوم: احادیثی که بر کراهت ازدواج موقت در مواردی دلالت مي‌کند.

محمد بن فیض گوید: از امام صادق7 در مورد متعه و ازدواج موقت سؤال کردم، حضرت فرمود: آری، اگر زن عارفه و آگاه باشد، اشکال ندارد (شما را از چند دسته زنان برحذر مي‌دارم): از «کواشف» بر حذر باشید، از «دواعی» بر حذر باشید از «بغایا» بر حذر باشید و از شوهرداران بر حذر باشید.

عرض کردم: کواشف چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: زنانی که کشف شده هستند (بی حجاب هستند) و خانه‌هایشان شخصی است و رفت و آمد (نامشروع) دارند.

عرض کردم: دواعی چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: زنانی که مردان را به خود مي‌خوانند و به فساد شناخته شده‌اند.

عرض کردم بغایا چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: زنانی هستند که به زنا معروف مي‌باشند.

عرض کردم: شوهر‌داران چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: زنانی که به طور غیر شرعی طلاق داده شده‌اند[14].

دسته چهارم: احادیثی که احکام متعه را بیان می‌کنند.

 شیخ حر عاملی از محدثان قرن دوازدهم و نویسندة کتاب گران سنگ وسایل الشیعه در بخش نهم از کتاب النکاح، 46 باب با عناوین گوناگون باز کرده است و تعداد 223 روایت نقل مي‌کند؛ از جمله:

1. باب مباح بودن ازدواج موقت (32 روایت)؛

2. باب مستحب بودن ازدواج موقت (15 روایت)؛

3. باب مستحب بودن ازدواج موقت، اگرچه عهد بسته باشد كه آن را ترك كند يا بر او نذر كرده باشد (3 روایت)؛

4. مکروه بودن متعه در صورت بی نیازی و منجر شدن به فساد زنان
(6 روایت)؛

5. باب مستحب بودن ازدواج موقت با زنان امین و عفیف (3 روایت)؛

و ابواب دیگر که در بیان احکام، شرایط و آداب ازدواج موقت است.

این تعداد روایت بیانگر اهمیت موضوع در پیشگاه ائمه معصومین: راویان و محدثان اخبار معصومین: است.

فتوای جدید برخی از علمای اهل سنت درباره ازدواج موقت[15]

مشکل بالا رفتن سن ازدواج دختران، تنها به کشورهای عربی خاور میانه محدود نمی‌شود، بلکه به یک شبح تهدید آمیز برای همه کشورهای اسلامی تبدیل شده‌است. وب سایت «محیط » طی گزارشی، خاطر نشان کرد که 34٪ دختران در کشورهای عربی از سن 35 سال گذشته‌اند و این افراد را دختران ناامید می‌نامند، زیرا دیگرامیدی به ازدواج با فردی شایسته و دلخواه ندارند. تنها در مصر 8 میلیون ناامید وجود دارد، در مراکش وضعیت بدتراست. ممکن‌است همین رقم و شاید هم بیشتر از آن وجود داشته باشند، البته کشورهای عربی خلیج فارس نیز همین مشکل را به نوع دیگری دارند. در این میان، وضع «یمن» از همه بدتر است. درصد ازدواج‌های زود هنگام، اشتغال دختران خردسال به عنوان خدمتکار و.... ناهنجاری‌های بسیاری را ایجاد کرده‌است. بالا رفتن آمار دختران ناامید به عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برمی‌گردد. در این میان، بالا رفتن سن ازدواج پسران نیز بر این پدیده تأثیر گذاشته‌است. از نظر فرهنگی، امروزه ازدواج پسران در سن بالا، امری ناپسند به حساب نمی‌آید، حال آنکه تا نیمه قرن گذشته، میانگین سن ازدواج پسران 22 سال بود و مجرد بودن آنان، امری ناپسند تلقی می‌شد، در سال‌های اخیر در کشورهای عربی، کنفرانس‌های متعددی در خصوص راهکارهایی برای حل مشکل دیر ازدواجی و پیر دختری برگزار شده‌است. یکی از راه‌هایی که مورد بررسی قرار گرفت، ازدواج موقت است. در فقه شیعه، ازدواج موقت و زمان‌دار و به قصد طلاق برای زنان بدون شوهر با شرایط خاص،‌مجاز است، اما در فقه اهل سنت، ازدواج موقت و یا هر ازدواجی که مدت دار باشد، حرام است.

به تازگی، تعدادی از علمای اهل سنت اعلام کرده‌اند که خلیفه دوم، سنت خدا و پیامبر را حرام کرده‌است،  در حالی که این حرمت، جایگاه شرعی و قانونی نداشته‌است. از جمله در کتابی به نام « ازدواج متعه حلال است»،  صالح وردانی، فقیه سنی سلفی مصری، نوشته است که دلایلی بر تحریم  ازدواج موقت و نیز دلایلی بر تأیید آن  وجود دارد، اما دلایلی  که در تأیید وجود دارند،  محکم‌ترند، زیرا همه آنها به پیامبر اعظم9 منسوبند، ‌اما دلایل ابطال به خلیفه دوم و صحاح سته منسوب است. ولی در استدلال‌های خود، ‌به فقه شیعه نزدیک شده و به طور ضمنی، احادیث شیعه را در مورد ازدواج موقت، صحیح دانسته‌ و ادله فقهایی که در نسخ آن،‌سخن گفته‌اند را با نقد و بررسی فقهی رد کرده‌است.

 این نخستین بار است که یک مفتی سنی، وارد مباحث و مفاهیم بنیادین در رفتارشناسی جنسی مانند: آموزش و تربیت جنسی، جنسیت یا تمایل جنسی، هویت جنسی، نقش جنسی، حدود و ثغور آموزش و تربیت جنسی، آموزش جنسی قبل از ازدواج می‌شود و درباره آنها کند و کاو می‌کند.

به هر حال، مسأله ازدواج موقت، یکی از موضوعات قابل بحث در حوزه  وضعیت زنان در کشورهای عربی است. بیوه زنانی که در کشورهایی مانند مغرب، مصر، الجزایر و یمن زیر فشارهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، کمر خم کرده‌اند، «ازدواج موقت» را به عنوان وسیله‌ای برای آرامش و تأمین حداقل معیشت می‌یابند. آنان نه تنها این را عملی از روی اکراه و اجبار، بلکه با رضایت می‌پذیرند. امروزه،‌ زنان از قشرهای مختلف،‌پذیرای این پیشنهاد هستند. زنان و دختران جوان گرفتار، برای گره‌گشایی از وضعیت نابسامان مالی خود، ازدواج زمان‌داررا می‌پذیرند و پس از ناامیدی، خوشبختی خود را یک بار دیگر آزمایش می‌کنند.

مشکل اساسی، قبلاً این بود که فرزندان ناشی از  ازدواج‌های موقت،  وضعیت حقوقی و شرعی مشخصی نداشتند و این ازدواج‌های عرفی توسط شاهدانی از فامیل و یا وعاظ درجه پایین انجام  می‌شد، ولی اگر قانونی و شرعی بودن این نوع  زناشویی رسماً پذیرفته شود، مشکل حضانت کودکان نیز قانونمند خواهدشد. روند فزاینده این گونه ازدواج‌ها در بین اقشار تحصیل کرده و شهرنشین، افراد جدا شده و کسانی که مسافرت‌های کاری طولانی مدت و یا سفر فصلی دارند به گونه‌ای است که قبح و زشتی حرمت این گونه‌ ازدواج‌ها نزد عامه مردم از بین رفته‌است.

به طوری که شاید میزان ازدواج‌های عرفی سال ‌های اخیر در کشورهای عربی سنی، از جمله در یمن به مراتب بیشتر از جوامع شیعی است.

بسیاری از دختران و یا بیوه‌زنان تحصیل کرده‌ که صاحب شغل هستند نیز برای حفظ موقعیت خود در محل کار و تثبیت وضعیت اقتصادیشان، گاه مجبور به پذیرفتن ازدواج موقت از سوی کارفرمای خود می‌شوند. این امر چنان امروزه در کشورهای عربی پیداست که هیچ کس نمی‌تواند، منکر آن شود.

عقل و ازدواج موقت

شهوت یک نوع غریزه در وجود انسانی است اگر در راه خود مصرف نشود، ناگزیر در غير راه خود مصرف خواهد شد و انسان را به انحراف‌های جنسي پنهانی و یا علنی خواهد کشید. زنی که طلاق گرفته یا شوهر او از دنیا رفته و زمانی با شوهر زندگی کرده، چگونه مي‌تواند بعد از چشیدن لذت از شوهر اکنون بدون آن زندگی کند؟ آیا این زن نمی‌تواند به انحراف‌های جنسي دیگر مانند، خود ارضایی، زنای مخفیانه و یا ارضاع با همجنس کشیده شود؟ آیا اگر شرایط مساعدتر شود، این زن تن به زنای آشکار نمی‌دهد؟

جوانی که در بحران جوانی و شهوت قرار دارد و شهوت عقل او را مي‌رباید و قدرتی نیز برای ازدواج دائم در خود سراغ ندارد، برای ارضای غریزه جنسی به طور مشروع راهی به جز ازدواج موقت ندارد.

عقل سالم و انسان منصف برای پیشگیری از گرفتاری‌های نامشروع جنسی برای ارضای غریزة قوی شهوت، راه صحیح و شرعی ازدواج موقت را توصیه مي‌کند که با شرایط، آداب و احکام خاص خود و حفظ حریم‌های شرعی انجام می‌پذیرد.

ازدواج موقت در حقوق

قانون مدنی مصوب 1313 در کتاب هفتم از جلد دوم به پیروی از فقه امامیه بر ازدواج موقت صحه گذاشته است. ماده 1075 قانون یاد شده مي‌گوید: نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی باشد.

ماده 1076: مدت نکاح منقطع باید کاملاً معین شود.

ماده 1095: در نکاح منقطع عدم مهر در عقد موجب بطلان است.

ماده 1096: در نکاح منقطع موت زن در اثنای مدت موجب سقوط مهر نمی‌شود و همچنین است اگر شوهر تا آخر مدت با او نزدیکی نکند.

ماده 1097: در نکاح منقطع هرگاه شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت نکاح را ببخشد، باید نصف مهر را بدهد.

ماده 1098: در صورتی که عقد نکاح اعم از دائم یا منقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده، زن حق مهر ندارد و اگر مهر را گرفته شوهر مي‌تواند آن را استرداد نماید.

1113. در عقد منقطع، زن حق نفقه ندارد مگر این‌که شرط شده یا آن‌که عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.[16]

شرایط و احکام[17] ازدواج موقت

1. شرایط

اول: صیغه عقد ازدواج موقت (ایجاب و قبول)

در زناشویی، چه دائم و چه غیر دائم، باید صیغه خوانده شود و تنها راضی بودن زن و مرد کافی نیست و صیغه عقد را یا خود زن و مرد مي‌خوانند، یا دیگری را وکیل مي‌کنند که از طرف آنان بخواند. (م2363)

ـ وکیل لازم نیست مرد باشد، زن هم مي‌تواند برای خواندن صیغه عقد از طرف دیگری وکیل شود. (م 2364)

ـ زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آن‌ها صیغه را خوانده است، نمی‌توانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند و گمان به این‌که وکیل صیغه را خوانده کفایت نمی‌کند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خوانده‌ام کافی است. (م 2365)

الف) ایجاب (آنچه زن موقع خواندن صیغه ازدواج موقت مي‌گوید): اگر خود زن و مرد بخواهند صيغه عقد غیر دائم بخوانند، بعد از آن‌که مدت و مهر را تعیین کردند، زن بگوید:

«متعتک نفسی فی المدّة المعلومة علی المهر المعلوم؛ خودم را مورد بهره برداری تو (مرد) قرار دادم در مدت معلوم بنابر پاداش معلوم.»

ب‌) قبول (آنچه مرد در پاسخ زن مي‌گوید): مرد بدون فاصله بگوید: «قَبِلْتُ» و اگر دیگری را وکیل کنند، اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: «متعت موکلتی موکلک فی المدة المعلومه علی المهر المعلوم» پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: «قبلت لموکلی هکذا» (م 2369)

2. احکام

1. در صورتی که صیغه عقد ازدواج موقت صحیح خوانده نشود، عقد باطل است. اگر در عقد یک حرف غلط خوانده شود که معني آن را عوض کند، عقد باطل است. (م 2371)

2. در صورتي كه زن و مرد نمي‌توانند صيغه را صحيح بخوانند، بايد به شخص ثالثي که مي‌تواند صیغه را صحیح بخواند، وکالت دهند تا از جانب آن‌ها اجرای صیغه نماید.

3. در صورتی که زن به تنهایی قادر به تلفظ صحیح صیغه عقد ازدواج موقت از جانب خود نباشد، مي‌تواند به شوهر موقت خود وکالت دهد تا از طرف او اجرای صیغه نماید.

4. در صورتی که مهریه مشخص نباشد و اجرای صیغه عقد موقت شود، عقد باطل است.

5. کسی که دستور زبان عربی را نمی‌داند، اگر قرائتش صحیح باشد و معنای هر کلمه از عقد را جداگانه بداند و از هر لفظی معنای آن را قصد نماید، مي‌تواند عقد را بخواند. (م 2372)

6. عقد ازدواج باید به عربی صحیح خوانده شود و اگر خود زن و مرد نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند، به هر لفظی که صیغه را بخوانند، صحیح است و لازم نیست وکیل بگیرند، اما باید لفظی بگویند که معنی را بفهماند.

دوم: تعیین مهر در ازدواج موقت

باید طرفین بر مال توافق نمایند. مهر زن مي‌تواند پول يا منفعت و انجام کاری حلال و یا مباح باشد. در صورت معلوم نبودن مهریه چه از نظر کیفیت یا کمیت، عقد ازدواج باطل است.

سوم: تعیین وقت در صیغه عقد ازدواج موقت

تعیین وقت در موقع اجرای صیغه از شرایط عقد ازدواج موقت است و در صورت تعیین نکردن وقت، عقد باطل مي‌شود[18].

چهارم: خالی بودن زن از موانع ازدواج

1. زن نباید موقع خواندن صیغه ازدواج موقت در عده شوهر قبلی باشد.

تبصره: عده به ایامی مي‌گویند که پس از جدا شدن، زن باید صبر کند و حق شوهر کردن ندارد تا زمانی که دوباره خون حیض ببیند و همین که حیض دوم را دیده، عده او تمام مي‌شود و مي‌تواند شوهر دیگر اختیار نماید.

اگر زن به طور طبیعی خون حیض نمی‌بیند و یا به این علت ‌که رحمش را در آورده باشند، اگر در سن کسانی مي‌باشد که حیض می‌بینند (از 9 سال تا 50 یا 60 سالگی) باید 45 روز عده نگهدارد و سپس ازدواج نماید.

زنانی که عده ندارند

یک‌ ـ زنی که اگر سیده باشد، در شصت سالگی و اگر غیر سیده باشد، در پنجاه سالگی دیگر خون حیض نمی‌بیند (یائسه).

دو ـ زنی که ازدواج کرده، ولی با او همبستر نشده باشد.

سه‌ـ زنی که 9 سالش تمام نشده باشد.

زنانی که عده ندارند مي‌توانند پس از تمام شدن وقت ازدواج موقت، بلافاصله با شخص دیگری ازدواج کنند.

ـ اگر شوهر موقت بخواهد در ایام عده ازدواج دو مرتبه به همان زن رجوع کند، لازم نیست زن ایام عده را به پایان برساند.

ـ زنی که در ایام عده (ممنوعیت از ازدواج) به سر مي‌برد، اگر مسأله حرمت ازدواج در این ایام را نمی دانست و ازدواج مجدد نماید، در صورتی كه به او دخول نشده باشد، زن به مرد حرام ابدی نخواهد شد، لیکن در صورتی که دخول انجام گرفته باشد، هر چند مسأله را نمی دانسته، زن بر مرد حرام ابدی خواهد شد.

ـ زن و مردی که مي‌دانسته‌اند ازدواج در ایام عده حرام است، اگر ازدواج نمایند، زن بر مرد حرام ابدی خواهد شد.

ـ عدة زنی که از ازدواج موقت حامله شده باشد، به وضع حمل او، یا دیدن دو حیض (در کسانی که حیض مي‌بینند) و یا 45 روز در کسانی که حیض نمی بینند، به هر کدام که زمانش بیشتر باشد، مي‌باشد.

ـ عده زنی که شوهرش بمیرد، چه ازدواج موقت و یا دائم، چهار ماه و ده روز قمری مي‌باشد. چه یائسه باشد یا زیر 9 سال و چه دخول شده باشد یا نشده باشد.

ـ اگر زن بگوید من در ایام عده نیستم، در صورتی که متهم به دروغ‌گویی و یا فحشا نباشد، مي‌شود سخن او را قبول و با او ازدواج کرد.

2. زن نباید محرم مرد باشد.

ـ ازدواج با زن هایی مثل مادر، خواهر، (دختر، عمه، خاله، دختر برادر و دختر خواهر)، مادر زن (فعلی و قبلی)، مادر مادر زن و مادر پدر زن با مرد محرم هستند، حرام است. (م 2384)

ـ اگر کسی زنی را برای خود عقد نماید، اگرچه با او نزدیکی نکند، مادر و مادر مادر آن زن و مادر پدر او هرچه بالا رود، به آن مرد محرم
مي‌شوند. (2385)

ـ اگر زنی را عقد کند و با او نزدیکی نماید، دختر و نوه دختری و پسری او، هرچه پایین روند، چه در وقت عقد باشند و یا بعداً به دنیا بیایند، به آن مرد محرم مي‌شوند. (م 2387)

ـ ازدواج با زن هایی که از طریق شیر خوردن به انسان محرم مي‌شوند (خواهر رضاعی) حرام مي‌باشد.

ـ ازدواج با خواهر زن حرام و باطل است، مگر آن‌که زن خود را طلاق بدهد و یا اگر ازدواج با او موقت است، باقی وقت را به او ببخشد و بعد از خروج آن زن از عده، با خواهرش ازدواج نماید. (م 2397)

ـ احکام و مسائل متفرقه

1. کسی که صیغه را مي‌خواند باید بالغ و عاقل باشد، چه برای خودش بخواند یا از طرف دیگری وکیل شده باشد. (م 2370)

2. در ازدواج موقت هر کدام از طرفین مي‌توانند به نفع خود شروطی را قرار دهند و پس از آن‌که به توافق برسند، صیغه عقد ازدواج را بخوانند.

3. در موقع خواندن صیغه، زن و مرد باید قصد انشا کنند؛ به این معنا
که با خواندن صیغه همین الان زن با این مرد و یا مرد با این زن محرم خواهند شد.

4. مردم و یا زن و یا هر دو مي‌توانند به صورت تلفنی شخص دیگری را وکیل خود نمایند تا در غياب آن‌ها اجرای صیغه عقد نماید.

5. در ازدواج موقت زن از مرد ارث نخواهد برد.

6. زن مسلمان نمی‌تواند به عقد کافر در آید، مرد مسلمان هم نمی‌تواند با زن‌های کافرة غیرکتابیه به طور دائم ازدواج کند وبه احتیاط واجب ازدواج دائم با زن‌های کافرة اهل کتاب نیز جایز نیست، ولی صیغه کردن زن‌های اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد. (م 2397)

7. اگر با زنی که در عدة طلاق رجعی است، زنا کند، آن زن بر او حرام مي‌شود و اگر با زنی که در عدة متعه یا طلاق یا عدة وفات است، زنا کند، بعداً مي‌تواند او را عقد نماید (اگرچه احتیاط مستحب آن است که با او ازدواج نکند) (م 2398)

8. اگر با زن بی شوهری که در عده نیست، زنا کند، بعداً مي‌تواند آن زن را برای خود عقد نماید، ولی احتیاط مستحب آن است که صبر کند تا آن زن حیض ببیند بعد او را عقد نماید، بلکه احتیاط مزبور حتی‌الامکان نباید ترک شود و همچنین است اگر دیگری بخواهد آن زن را عقد کند. (م 2399)

9. اگر زنی را که در عده دیگری است برای خود عقد کند، چنانچه مرد و زن یا یکی از آنان بدانند که عدة زن تمام نشده و بدانند عقد کردن زن در عده حرام است، آن زن بر او حرام مي‌شود، اگرچه مرد بعد از عقد با آن زن نزدیکی نکرده باشد. (م 2400)

10. اگر زنی را برای خود عقد کند و بعد معلوم شود که در عده بوده، چنانچه هیچ کدام نمی دانسته‌اند زن در عده است و نمی دانسته‌اند که عقد كردن زن در عده حرام است، در صورتی که مرد با او نزدیکی کرده باشد، آن زن بر او حرام مي‌شود. (م 2401)

11. اگر انسان بداند زنی شوهر دارد و با او ازدواج کند، باید از او جدا شود و بعداً هم نمی تواند او را برای خود عقد کند. (م 2402)

12. شوهر بیش از چهار ماه نباید نزدیکي با متعه خود را ترک کند. (م 2422)

13. زنی که صیغه مي‌شود اگر در عقد شرط کند که شوهر با او نزدیکی نکند، عقد و شرط او صحیح است و شوهر فقط مي‌تواند لذت‌های دیگر از او ببرد، ولی اگر بعداً به نزدیکی راضی شود، شوهر مي‌تواند با او نزدیکی نماید. (م 2423)

14. زنی که صیغه شده است اگر چه آبستن شود، حق خرجی ندارد. (م 2424)

زنی که صیغه شده است حق همخوابی ندارد و از شوهر ارث نمی‌برد و شوهر هم از او ارث نمی برد (م 2425)
15. زنی که صیغه شده مي‌تواند بدون اجازه شوهر از خانه بیرون برود، ولی اگر به واسطه بیرون رفتن حق شوهر از بین مي‌رود، بیرون رفتن او حرام است. (م 2427)

پی‌نوشت‌ها:
[1]. میزان الحکمه، محمدی ری شهری، مکتب الاعلام الاسلامی، ج4، ص 271، ح 7802.

[2] انواع ازدواج های مرسوم در زمان جاهلیت عبارت‌ اند از:

1. نکاح الاستبضاع؛ 2. نکاح الرهط؛ 3. نکاح البدل؛ 4. نکاح المقت؛ 5. نکاح الخدن؛ 6. نکاح الشعار؛ 7. نکاح السفاح؛ 8. زواج المتعه. برای توضیح بیشتر ر.ک: تاریخ الجاهلیه، عمر فروخ، ص 156؛ جاهلیت و اسلام، یحیی نوری، ص 602 به بعد.

[3]. نگرشی نو بر ازدواج موقت، سید محمد حسین سجاد.

[4]. مسند احمد حنبل، ج 1، ص 28 ـ 26.

[5]. تفسیر کبیر، فخر رازی، ج 10، ص 51.

[6]. الغدير، ج 6، ص 212.

[7]. الغدیر، ج 3، ص 333.

[8] . نساء/ 24.

[9]. الغدیر، ج 3، ص 230 ـ 231.

[10]. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 14، ص 438 ح 7، باب يک، ابواب المتعه کتاب النکاح.

[11]. همان، ص 439، ح 15.

[12]. من لایحضره الفقیه، کتاب النکاح باب‌المتعه، ج3، ص463، ج18؛ وسائل‌الشیعه، ج14، ص 442، حدیث 2.

[13]. همان، ج 14، ص 443، حدیث 7.

[14]. وسائل الشیعه، کتاب النکاح، ابواب المتعه، باب 8، حدیث 3.

[15] . ماهنامه معارف، صاحب امتیاز: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، معاونت امور اساتید، خرداد و تیر 1385، شمارة 36.

[16]. قانون مدنی، مصوب 18 اردیبهشت 1307 به کوشش سید عباس حسینی نیک، انتشارات مجد، چاپ چهارم، 1382، تهران.

[17]. کلیه احکام که بعد از آن‌ها عدد چهار رقمی در داخل پرانتز قرار دارد، از رساله مراجع (دوازده نفر) دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم می‌باشد.

[18]. همان، ص 411.