پرسش:

آيا اگر جنگ جهاني سوم رخ دهد امام زمان ظهور خواهند كرد؟

˜ پاسخ:

يكي از مباحثي كه امروز در ذهن مردم جهان بويژه مسلمانان و شيعيان مطرح است موضوع مهدويت و ظهور منجي است و تقريباً تمام اديان طبق مدارك و شواهد متون ديني منتظر يك مصلح و منجي مي‌باشند و نشانه‌هايي را براي فرارسيدن آن‌ روز موعود برمي‌شمارند، حتي در باستاني‌ترين و دست نخورده‌ترين اقوام جهان، يعني اسكيموها و سرخ‌پوستان آمريكاي شمالي كه به علت وضعيت نابسامان جوي از حملات و سيطره قدرت‌هاي بزرگ و فرهنگ‌هاي بيگانه محفوظ بوده است، آوازي به نام «شعر پايان دنيا» به چشم مي‌خورد كه كشته شدن انسان‌ها و سبك شمرده شدن خون مردم، از نشانه‌هاي آن است، و بعد از محقق شدن آن نشانه‌ها در جانب خورشيد، صورت مردي هويدا مي‌شود که جهان را براي هميشه نجات خواهد داد[1]، ولي مصداق آن منجي و مصلح عدالت‌گستر كسي جز حضرت حجت‌بن‌الحسن‌ العسكري(عج) نيست.

يكي از نشانه‌هايي كه براي اين منجي و مصلح كل بيان شده جنگ و كشتار و هرج و مرج قبل از ظهور مي‌باشد كه اين قتل و غارت در واقعه‌ «قرقيسا» يا «آرماگدون» به تعبير مسيحي‌ها به اوج و نهايت خود مي‌رسد و به ظهور حضرت مهدي(عج) مي‌انجامد. لذا لازم است قبل از پاسخ واقعه‌ «آرماگدون» و «قرقيساء» را توضيح دهيم:

آرماگدون (Armageddon) يا هر مجدون واژه‌ای یونانی است که بنابر واژه‌نامه‌های آمریکائی مانند «وبستر» به نبرد نهائی حق و باطل در آخر الزمان معنا شده است. همچنین این واژه نام شهری است در منطقه‌ی عمومی شام که بنابر آنچه در باب شانزدهم مکاشفات یوحنا در عهد جدید (انجیل) آمده، جنگی عظیم در آن جا رخ خواهد داد و مرحله فعلی زندگی بشر در آن زمان پایان می‌یابد، «آرماگدون» یا نبرد نهایی آخرالزمان از علائم ظهور منجی (طبق عقیده‌ی مسیحیت بازگشت مجدد حضرت عیسی7 می‌باشد که قدرت‌های بزرگ جهان سیاست خارجی خود را بر مبنای آن جهت می‌دهند و نقشه‌های نظامی خود را به شکلی سامان داده‌اند که آمادگی لازم برای این حادثه را داشته باشند. مؤسسات دینی غرب، بویژه آمریکا نیز از دهه‌ی هشتاد میلادی مردم خود را برای استقبال از این حادثه آماده می‌سازند. این مؤسسات دینی پیوسته مردم خود را به ایمان به این نکته فرا می‌خوانند که به زودی لشکری از دشمنان مسیح که بدنه‌ اصلی آن را میلیون‌ها نظامی که از عراق و ایران و لیبی و سودان و قفقاز و جنوب روسیه خواهند بود[2] تشکیل می‌دهد و پس از گذشتن از رود فرات که در آن زمان به خشکی گرائیده است به سوی قدس رهسپار می‌شوند، اما نیروهای مومن به مسیح راه این لشکر را سد کرده و همگی در «آرماگدون» با یکدیگر برخورد خواهند کرد و در این مکان درگیری و نبردی هسته‌ای رخ خواهد داد که صخره‌ها ذوب می‌شوند، دیوارها بر زمین می‌غلطند، پوست تن انسان‌ها در حالی که ایستاده‌اند ذوب مي‌شود و ميليون‌ها نفر از بين خواهند رفت؛ آنگاه حضرت مسيح براي بار دوم از جايگاه رفيع و بلند خويش به زمين خواهد آمد و پس از چندي زمام امور را به دست گرفته و صلح جهاني را بر زميني نو و زير آسماني تازه برقرار خواهد كرد و قدس را مقر فرماندهي خود قرار خواهد داد.

مؤسسه‌ تلسن در اكتبر 1985 به بررسي موضوع آرماگدون در جامعه خود پرداخت و اعلام كرد: در حال حاضر (سال1985) 61 ميليون آمريكایي در انتظار واقعه‌ «آرماگدون» بسر مي‌برند و مدارس انجيلي در آمريكا سال‌هاست بر پايه‌ اين تحليل كه واقعه «آرماگدون» تنها حادثه‌اي است كه بازگشت مسيح را به زمين ممكن مي‌سازد به تبليغ اين واقعه پرداخته‌اند و آن را واقعه‌اي بسيار نزديك جلوه مي‌دهند.

در سال 1997م نيز خبرگزاري آسوشتيد پرس طبق يك نظرسنجي اعلام كرد 25% جمعيت آمريكا اعتقاد راسخ دارند كه در آغاز هزاره‌ سوم ميلادي جنگ جهاني «آرماگدون» كه آن را «جنگ فرات» نيز مي‌گويند در منطقه‌ فلسطين آغاز خواهد شد و اين جنگ تا مدت 7 سال ادامه خواهد داشت و در اثر اين جنگ دنيا نابود خواهد شد و در پايان اين جنگ هفت ساله كه آن را مصيبت بزرگ براي كليسا و مسيحيان مي‌دانند مسيح همراه مسيحيان دوباره تولد يافته و ظهور خواهد كرد و پس از شكست دشمنان خود، حكومت جهاني خود را با مركزيت بيت المقدس تشكيل خواهد داد.

قرقيسا: اهلبيت7 نيز از واقعه‌اي به نام «قرقيسا» خبر داده‌اند كه از جهاتي شبيه همان «آرماگدون» تورات مي‌باشد هر چند از خرافه‌ها و تحريف‌ها و تطيبق‌هاي بي‌جاي آنها بدور است.

در روايتي ميسّر از امام باقر7 نقل مي‌كند كه حضرت فرمودند: اي ميسّر از اين جا تا «قرقيسا» چقدر راه است؟ ميسّر مي‌گويد: عرض كردم. در همين نزديكي‌ها در ساحل شط فرات قرار دارد، حضرت فرمودند: به زودي در آن جنگي واقع شود كه از روز خلقت آسمان‌ها و زمين، چنين جنگي واقع نشده باشد و تا آسمان‌ها و زمين هست نخواهد شد، سفره‌اي است كه درندگان زمين و پرندگان آسمان از آن سير خواهند شد[3].

همچنين عبدالله بن ابي يعفور از امام باقر7 نقل مي‌كند كه حضرت به من فرمودند: براي بني العباس و بني مروان جنگي در «قرقيسا» خواهد شد كه جوان در آن پير مي‌شود، و خداوند نصرت را از ايشان بر مي‌دارد و به پرندگان آسمان و درندگان زمين گفته مي‌شود كه از گوشت جبارين و ستمكاران سير شويد پس از آن سفياني خروج خواهد كرد[4].
بررسي:

بنابر برخي روايات و يا آنچه در تورات و انجيل آمده، از يك جنگ تمام عيار و بسيار سخت در منطقه‌ «آرماگدون» يا «قرقيسا» سخن به ميان آمده اما از جنگ جهاني سوم نامي برده نشده است و اينكه كسي بگويد آن جنگ مورد نظر در روايات، همان جنگ جهاني سوم است ادعایي بدون دليل است. آري برخي به واسطه‌ قرائن يا شواهدي حدس زده‌اند كه شايد جنگ مذكور، همان جنگ جهاني سوم باشد.

از جنگ جهاني دوم تاكنون بيش از 150 جنگ عمده و صدها شورش مسلحانه و انقلاب رخ داده است و از پايان جنگ جهاني دوم تعداد كشته‌ها در نزاع‌هاي مسلحانه بيش از 23 ميليون نفر بوده است؛ و طبق گزارش صليب سرخ جهاني، بيش از 100 ميليون نفر در جنگ‌هايي كه از آغاز اين قرن به وقوع پيوسته، جان خود را از دست داده‌اند و و برخي رسانه‌ها اعلام كرده‌اند جنگ‌هاي قرن بيستم، جنگ‌هاي تمام عياري بوده كه جنگ‌هاي قرون گذشته در مقايسه‌ با آن مانند جنگ‌هاي خياباني بوده است[5].

بنابراين اگرقرار باشد هر جنگ و نزاعي كه مي‌شود با آن جنگ مورد نظر در منابع تاريخي مقايسه شود هر روز بايد تطبيقي انجام شود و چندي بعد بطلان آن آشكار گردد. علاوه بر اينكه به خصوص در اخبار صحيح در مورد «قرقيسا» سخني از حق بودن يكي از گروه‌هاي متخاصم نيامده است بلكه سخن از آن است كه جباران و ستمگران در اين جنگ نابود مي‌شوند، اما در حال حاضر سران انگيس و آمريكا ادعاي حقانيت جنگ «آرماگدون» را براي خود دارند، و معلوم است كه جباران روزگار مي‌خواهند با اين تحليل‌ها، سياست‌هاي استعماري و استكباري خود را توجيه كنند و ملت‌هاي زير سلطه‌ خود را با قدرتو قوت كامل‌تري استثمار كنند و ددمنشي‌هاي خود را به نام زمينه‌سازان ظهور حضرت عيسي7 معرفي كنند و ملت‌ها را بفريبند.
نتيجه‌گيري:
بنابر آنچه گفته شد به دست مي‌آيد كه اصل زياد شدن جنگ و كشتار از علائم آخرالزمان مي‌باشد و قبل از ظهور كشتار بزرگي در منطقه «قرقيساء» براي از بين رفتن جباران و ستمگران به پا خواهد شد اما اصل وقوع جنگ جهاني سوم يا اينكه اگر چنين جنگي در آينده واقع شود از علائم ظهور باشد و آن جنگ به ظهور حضرت منجر گردد و از همه مهم‌تر اينكه حتماً يكي از دو طرف در اين جنگ جهاني، حق باشد هيچ يك دليل و مدركي ندارد و يا صرف حدس و گمان ظني است. بويژه اينكه تحريف استكبار براي استثمار مردم و چپاول و غارت اموال آنها نيز همراه اين موضوع مي‌باشد.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. علائم آخر الزمان در اديان و ملل مختلف، ص 15.

[2]. بنا بر پیشگویی‌های حرقیال فصل 38 و 39.

[3]. كافي، ج 8، ص 295 و غيبت نعماني، ص 267.

[4]. غيبت نعماني، ص 303 و بحارالانوار، ج 52، ص 251.

[5]. فرهنگ الفبائي مهدويت، ص 204.