پرسش:

انجام وظايف اسلامی (که در قرآن و حدیث مشخص‌ شده) نسبت به پدر و مادر چه نقشی در بهداشت روانی دارد؟

˜ پاسخ:
1ـ احترام گذاردن به والدين و احسان به آن‌ها

در تعاليم اسلام سفارش زيادى بر احترام و رعايت حقوق پدر و مادر توسط فرزندان شده است[1]. و براى اهميت نيكى به پدر و مادر همين بس كه خداوند احسان به پدر و مادر را عطف به «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ» كرده است و آن را در رديف عبوديت و بندگى خود آورده است همان گونه كه وظيفه انسان عبادت و بندگى خالق خويش است كه او را از نيستى به هستى آورده و تمام لوازم زندگانى او را به نيكوترين وجهى ترتيب داده، همين طور پدر و مادر واسطه تربيت، رشد و ترقى او مى‌باشند و به حكم عقل انسان وظيفه‌شناس مى‌داند كه بايستى بازاء احسان پدر و مادر و به پاداش زحمات آنان از هيچ گونه محبت و احسانى درباره آنان خوددارى ننمايد[2].

از امام صادق7 سؤال شد احسان به پدر و مادر به چه معنا است. آن حضرت فرمودند: «احسان اين است كه به نيكويى و خوبى با پدر و مادر برخورد نمايد و اگرچه پدر و مادر بى‌نياز هم هستند ولى فرزندان قبل از آن‌كه پدر و مادر چيزى از آن‌ها درخواست نمايند نياز آن‌ها را برآورده كند»[3].

هم‌چنين خداوند مى‌فرمايد: «ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند»[4].

اين آيه نيز بر خوش‌رفتارى و حسن سلوك با پدر و مادر تأكيد مى‌كند و براى جلب نظر فرزندان دوران حمل مادران را يادآورى مى‌كند[5]. چون اساس زندگانى بشر و كاميابى و ترقيات انسان، روى پايه اتفاق و محبت و معاونت به هم نوع خود قرار گرفته و نزديك‌ترين اشخاص به آدمى پدر و مادر اويند كه از علل مادى وجود او به شمار مى‌روند[6].
تأثير احترام به والدين كهن‌سال در بهداشت روانى

خداوند متعال در سوره اسراء مى‌فرمايد: «و پروردگارت فرمان قطعى داده كه جز او را نپرستيد؛ و به پدر و مادر نيكى كنيد؛ اگر يكى از آن دو، يا هر دو نزد تو به [سنّ‏] پيرى برسند، پس به آن دو «اُف» (= كوچك‏ترين سخن اهانت‏آميز) نگو؛ و آن دو را با پرخاش نران؛ و به آن دو سخنى ارجمند بگو و از سر مهر بال فروتنى براى آن دو فرو آور؛ و بگو: «پروردگارا! آن دو را رحمت كن، همان گونه كه مرا در خُردى پرورش دادند.»[7].

در اين دو آيه قسمتى از ريزه‌كارى‌هاى برخورد مؤدبانه و فوق‌العاده احترام‌آميز فرزندان را نسبت به پدران و مادران بازگو مى‌كند از يك‌سو انگشت روى حالات پيرى آن‌ها كه در آن موقع از هميشه نيازمندتر به حمايت و محبت و احترامند، گذارده و مى‌گويد:

كم‌ترين سخن اهانت‌آميز را به آن‌ها مگو. آن‌ها ممكن است بر اثر كهولت سن به جايى برسند كه نتوانند بدون كمك ديگرى حركت كنند و از جا برخيزند و حتى ممكن است قادر به دفع آلودگى از خود نباشند، در اين موقع آزمايش بزرگ فرزندان شروع مى‌شود. آيا وجود چنين پدر و مادرى را مايه رحمت مى‌دانند و يا بلا و مصيبت و عذاب. آيا صبر و حوصله كافى براى نگهدارى احترام‌آميز از چنين پدر و مادرى را دارند و يا هر زمان با نيش زبان، با كلمات سبك و اهانت‌آميز و حتى گاه با تقاضاى مرگ او از خدا، قلبش را مى‌فشارند و آزار مى‌دهند.

از سوى ديگر قرآن مى‌گويد: «در اين هنگام به آن‌ها اف مگو، يعنى اظهار كم‌ترين ناراحتى و ابراز تنفر مكن» و باز اضافه مى‌كند: «با صداى بلند و اهانت آميز و داد و فرياد با آن‌ها سخن مگو». باز تأكيد مى‌كند كه با قول كريم و گفتار بزرگوارانه با آن‌ها سخن بگو كه همه آن‌ها نهايت ادب در سخن را مى‌رساند كه زبان كليد قلب است. از سوى ديگر دستور به تواضع و فروتنى مى‌دهد، تواضعى كه نشان دهنده محبت و علاقه باشد و نه چيز ديگر. سرانجام مى‌گويد: حتى موقعى كه رو به سوى درگاه خدا مى‌آورى پدر و مادر را (چه در حيات و چه در ممات) فراموش مكن و تقاضاى رحمت پروردگار براى آن‌ها بنما[8]. در اين آيه به مسأله بهداشت روان در كهن‌سالى توجه شده است. به دليل اين‌كه افراد مسن معمولاً گرفتار مشكلات و مسائل خاصى هستند. يكى از اين مشكلات عدم فعاليت و قدرت و انرژى جوانى است. اغلب مردان پير، از كار خود بازنشسته شده‌اند و يا اين‌كه قدرت ادامه كار را ندارند، بنابراين اكثراً احساس ناايمنى و تنهايى و از دست دادن مقام اجتماعى مى‌كنند. آن‌ها اين تصور را دارند كه كسى به وجود آن‌ها احتياج ندارد و ديگران برايشان اهميتى قائل نيستند. موقعيت آنان خيلى شبيه كودكى است كه اوليايش او را طرد كرده باشند.

براى افراد مسن مهم است كه احساس كنند ديگران هنوز به وجود آنان محتاجند و قادرند كه به فعاليت روزانه خود، البته در حد امكان ادامه دهند اگر آن‌ها تا اين درجه احساس اهميت و ايمنى كنند، به احتمال زياد در معرض ابتلاى به امراض روانى و جسمى كه در اين سنين خيلى شايع است قرار نخواهند گرفت[9].
2 ـ نگاه محبت‌آميز به والدين

پيامبر اسلام9 فرمودند: هيچ فرزند نيكوكارى نيست كه از روى محبت نگاه بر پدر و مادرش نمايد مگر اين‌كه خداوند در ازاء هر نگاه يك حج قبول شده براى او محسوب مى‌نمايد و هنگامى كه از آن حضرت سؤال شد اگر روزى صد مرتبه نگاه نمايد باز هم همين ثواب را دارد. آن حضرت فرمودند: آرى[10].

ثوابى كه در اين روايت بيان شده است براى توجه‌كردن و اهميت دادن به پدر و مادر است حتى در روايتى از امام صادق7 مى‌خوانيم كه از سنّت پيامبر است كه شخص را به نام پدرش بخوانند. يادكردن از پدر و ناميدن شخص به اين كه فرزند فلان، باعث توجه كردن به پدر مى‌شود و والدين احساس كم اهميتى نخواهند كرد.

سندرم آشيان خالى: يكى از رويدادهاى استرس‌زاى دوره پيرى، رفتن همه فرزندان از خانواده است. سندرمى وجود دارد به نام «سندرم آشيان خالى» اين سندرم احتمالاً براى زن‌ها خيلى طاقت‌فرسا باشد؛ زيرا آن‌ها هستند كه خود را وقف فرزندان مى‌كنند و هويت مادرى به خود مى‌دهند. هم‌چنين ترك خانه به وسيله فرزندان مى‌تواند براى زن و شوهرهايى كه جاى خالى روابط خود را با فرزندان پر مى‌كردند، وحشت‌آور باشد. به محض آن‌كه فرزندان خانه پدرى را ترك مى‌كنند زن و شوهر سعى مى‌كنند براى زندگى و روابط خود معناى تازه‌اى بدهند. در اين دوره برخى ناراحتى‌ها و استرس‌هاى منفى پيش مى‌آيد كه همان «سندرم آشيان خالى» است.

رابطه پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها با نوه‌ها عاملى است كه مى‌تواند براى هر دو طرف، منبع شادى، محبت و عشق باشد. كودكان مى‌توانند، براى بسيارى از رفتارها، آشنايى با سنّت‌ها و فرهنگ خانوادگى خود، الگوى زنده داشته باشند و والدين بزرگ نيز مى‌توانند در سايه مراقبت از كودكان، مشاهده رشد آن‌ها، شادى و لذت احساس كنند.
به علاوه، وجود نوه‌ها به والدين بزرگ اين الهام را مى‌دهد كه زندگى دوام دارد و نسل‌هاى آينده از آن‌ها ياد خواهند كرد و نامشان را زنده نگه خواهند داشت؛ بنابراين آن‌ها احساس مى‌كنند كه مفيد هستند و سلامت روانى خود را محفوظ نگه مى‌دارند[11].

[1]. (لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً)؛ بقره/83؛ (بِالوالِدَيْنِ احْساناً وَبِذِي الْقُرْبى وَالْيَتامى)؛ نساء / 36.

[2]. تفسير مخزن العرفان، ج 1، ص 386.

[3]. سئل عن الصادق7: «ما هذا الاحسان: قال: الاحسان ان تحسن صحبتهما وان لاتكلفهما ان يسألاك شيئاً مما يحتاجان اليه وان كانا مستغنين»؛ تفسير راهنما، ج 1، ص 248.

[4]. (وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْناً)؛ عنكبوت/ 8؛ (وَوَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً)؛ احقاف/ 15.

[5]. انوار درخشان، ج 15، ص 257.

[6]. تفسير مخزن العرفان، ج 6، ص 132.

[7]. (وَقَضى رَبُّكَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِيّاهُ وَبِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفّ وَلا تَنْهَرْهُما وَقُلْ لَهُما قَوْلاً كَرِيماً وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيراً)؛ اسراء / 23 ـ 24.

[8]. تفسير نمونه، ج 12، ص 76.

[9]. شاملو، سعيد، بهداشت روانى، ص 67.

[10]. قال رسول9: «ما ولد بار نظر الى ابويه برحمة الا كان له بكل نظرة حجة مبروره فقالوا يا رسول الله وان نظر فى كل يوم مائة نظره قال نعم الله اكبر واطيب»؛ بحار، ج 71، ص 73.

[11]. گنجى، حمزه، بهداشت روانى، ص 137.