- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: ـ آيههايي از قرآنکريم در مورد «برابري انسانها» و «رعايت حقوق يکديگر» و «رعايت عدالت» معرفي کنيد.
- بازدید: 1131
پرسش:
آيههايي از قرآنکريم در مورد «برابري انسانها» و «رعايت حقوق يکديگر» و «رعايت عدالت» معرفي کنيد.
پاسخ:
الف: آيههايي در مورد برابر بودن انسانها
1. برابري انسانها از لحاظ خلقت و آفرينش
قرآن كريم در آيات متعدد خلقت انسانها را از يك طينت دانسته و اعلام ميدارد كه همه از «نفس واحدة» خلق شدهاند:
(يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَنِسَاءً)[1]؛ «اي مردم! [خودتان را] از [عذاب] پروردگارتان حفظ كنيد، (همان) كسي كه شما را از يك شخص آفريد؛ و از او همسرش را آفريد، و از آن دو، مردان و زنان فراواني منتشر ساخت». آياتي مانند: زمر/ 6؛ انعام/ 98؛ اعراف/ 189؛ لقمان/ 28 به اين موضوع اشاره دارد.
2. برابري از جهت هدايت و رسيدن به کمال
(إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِراً وَإِمَّا كَفُوراً)[2]؛ «در واقع ما او را به راه (راست) راهنمايي كرديم، در حالي كه يا سپاسگزار است يا بسيار ناسپاس است».
(يُرِيدُ اللّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ)[3]؛ (خدا ميخواهد (اين قوانين را) براي شما روشن بيان كند، و شما را به روشهاي (صحيح) كساني كه پيش از شما بودند، رهنمون شود؛ و توبه شما را بپذيرد؛ و خدا داناي فرزانه است).
آياتي مانند: رعد/ 7؛ بقره/ 38؛ کهف/ 55؛ طه/ 123؛ قصص/ 43؛ جاثيه/ 11؛ محمد9 / 25 به اين موضوع اشاره دارد:
3. برابري از لحاظ ثواب و عقاب
(فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُم مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَي بَعْضُكُم مِن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُم سَيِّآتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَاباً مِنْ عِندِ اللّهِ وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ)[4]؛ «(دعاي)شان را پذيرفت؛ به اينكه (فرمود:) من عمل هيچ عمل كنندهاي از شما را، از مرد يا زن، تباه نخواهم كرد؛ كه برخي از شما از برخي (ديگر) هستند، و كساني كه هجرت كرده، و از خانههايشان بيرون رانده شده، و در راه من آزار ديده، و پيكار كرده و كشته شدهاند، قطعاً بديهايشان را از آنان ميزُدايم؛ و حتماً آنان را در باغهاي (بهشتي) وارد ميكنم، كه از زير [درختان]ش نهرها روان است؛ (اين) پاداشي از جانب خداست. و خدا پاداش نيكويي، نزد اوست».
(وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلاَ يَخَافُ ظُلْماً وَلاَ هَضْماً)[5]؛ (و هر كس برخي [كارهاي] شايسته انجام دهد، در حالي كه او مؤمن باشد، پس از هيچ ستم و كاستي (پاداش) نميترسد).
همچنين آياتي مثل: نحل/ 97؛ غافر/ 40؛ زلزله/ 7 و 8؛ تغابن/ 9؛ طلاق/ 11؛ انعام/ 132؛ توبه/ 121؛ هود/ 111؛ اسراء/ 9 و... ميتواند به اين موضوع اشاره داشته باشد.
4. برابري از نظر توبه، عفو و بخشش
(وَمَن يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللّهَ يَجِدِاللّهَ غَفُوراً رَحِيماً)[6]؛ (و هر كس [كار] بدي انجام دهد، يا بر خويشتن ستم كند، سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را بسيار آمرزنده مهرورز خواهد يافت).
همچنين آياتي نظير: نساء/ 17، فرقان/ 70، بقره/ 37، بقره/ 160، توبه/ 118، توبه/ 160، نساء/ 16، نور/ 10، شوري/ 25، هود/ 90 به اين موضوع اشاره دارد.
5. مساوات و برابري از جهت مکلف بودن براي تکاليف الهي
(وَأَقِيمُوا الْصَّلاَةَ وَآتُوا الْزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الْرَّاكِعِينَ)[7]؛ «و نماز را بر پا داريد، و [ماليات] زكات را بپردازيد، و با ركوع كنندگان، ركوع كنيد».
(وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَأَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلاً مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ)[8]؛ (و با مردم نيكو سخن گوييد، و نماز را بر پا داريد و [ماليات] زكات را بپردازيد. سپس، جز اندكي از شما، روي برتافتيد در حالي كه شما رويگردان بوديد).
آياتي نظير: بقره/110، نساء/ 77، نساء/ 103، انعام/ 72، اعراف/ 29، يونس/ 87، حج/ 78 ميتواند به اين موضوع اشاره داشته باشد.
6. برابري از لحاظ تعليم و تعلّم
(عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ)[9]؛ به انسان آنچه را نميدانست آموخت».
(وَعُلِّمْتُم مَالَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلاَ آبَاؤُكُمْ قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ)[10]؛ (و حال آنكه آنچه را شما و پدرانتان نميدانستيد، (بوسيله آن) آموزش داده شديد. بگو: «خدا!» سپس آنان را در فرو رفتنشان (در باطل) رها كن؛ در حالي كه بازي ميكنند!). همچنين آياتي مانند: الرحمن/ 4؛ بقره/ 129؛ آل عمران/ 164؛ جمعه/ 2 ميتواند به اين موضوع اشاره داشته باشد.
7. برابري از جهت توانايي کسب تقوا و برتري در پيشگاه خدا
(إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ)[11]؛ (هيچ چيز از (پاداش) كارهايتان را از شما كم نميكند).
ب. آيات مربوط به رعايت حقوق ديگران
1. آياتي که به قضاوت به حق در مورد ديگران دستور ميدهند
(كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلّهِ وَلَوْ عَلَي أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيّاً أَوْ فَقِيرَاً فَاللّهُ أَوْلَي بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُوا الْهَوَي أَن تَعْدِلُوا وَإِن تَلْوُو أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيراً)[12]؛ «بر پادارندگان دادگري باشيد؛ [و] براي خدا گواهي دهيد، و گر چه (اين گواهي) به زيان خودتان، يا پدر و مادر و نزديكان (شما) باشد؛ اگر (يكي از آنها) توانگر يا نيازمند باشد، پس (در گواهي شما تأثير نگذارد، چرا كه) خدا سزاوارتر به (حمايت از) آن دو است. و از هوي [و هوس] پيروي نكنيد؛ كه منحرف ميشويد. و اگر (حق را) تحريف كنيد، يا (از آن) روي گردانيد، پس در حقيقت خدا به آنچه انجام ميدهيد آگاه است».
(يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعِ الْهَوَي فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ)[13]؛ (اي داود! در واقع ما تو را جانشين
[= نماينده خود] در زمين قرار داديم؛ پس بين مردم بحق داوري كن، و از هوس پيروي مكن كه تورا از راه خدا گمراه ميسازد؛ در حقيقت كساني كه از راه خدا گمراه شوند، به خاطر فراموشكردن روز حساب، عذاب شديدي براي آنان است!)
همچنين آياتي نظير: ص/22، غافر/ 78، غافر/ 20، بقره/ 282 ميتواند به اين مطلب اشاره داشته باشد.
2. آيات مربوط به حقوق پدر و مادر و خويشاوندان و همچنين فقرا
(وَقَضَي رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلَا تَقُل لَهُمَا أُفٍّ وَلاَتَنْهَرْهُمَا وَقُل لَهُمَا قَوْلاً كَرِيماً)[14]؛ (و پروردگارت فرمان قطعي داده: كه جز او را نپرستيد؛ و به پدر و مادر نيكي كنيد؛ اگر يكي از آن دو، يا هر دو نزد تو به [سنّ] پيري برسند، پس به آن دو «اُف» (= كوچكترين سخن اهانتآميز) مگوي؛ و آن دو را با پرخاش مران؛ و به آن دو سخني ارجمند گوي).
(وَآتِ ذَا الْقُرْبَي حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِيراً)[15]؛ (و حق نزديكان و بينوا و در راه مانده را، به او بده؛ و با اسرافكاري، (اموال خود را) تلف مكن)، همچنين آياتي مانند: روم/ 38، بقره/ 180، بقره/ 83، لقمان/ 14 و... ميتواند به اين مطلب اشاره داشته باشد.
3. آيات مربوط به حق ارث
نساء/ 12 و 176 و 11؛ بقره/ 83؛ بقره/ 180.
4. آيات مربوط به حقوق زنان در شرائط مختلف
(لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ)[16]؛ (براي مردان از آنچه كسب كردهاند، بهرهاي است. و براي زنان [نيز] از آنچه كسب كردهاند، بهرهاي است).
(وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً)[17]؛ «و مَهريههاي زنان را (به عنوان هديه يا) بدهي به آنان بپردازيد؛ و اگر به ميل خودشان چيزي از آن را به شما [ببخشند]، آن را گوارا (و پاك و) دلچسب بخوريد». آياتي مثل: نساء/ 24، نساء/ 98، حجرات/ 11، طلاق/ 1 و... به اين موضوع اشاره دارند.
ج. آياتي درباره رعايت عدل
(إِعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَي وَاتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ)[18]؛ (عدالت كنيد! كه آن به (خود نگهداري و) پارسايي نزديكتر است. و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد، كه خدا به آنچه انجام ميدهيد، آگاه است).
(إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِيالْقُرْبَي وَيَنْهَي عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ)[19]؛ (در واقع خدا، به عدالت و نيكي و اداي (حق) نزديكان فرمان ميدهد؛ و از [كار] زشت و ناپسند و ستم منع ميكند؛ (خدا) شما را پند ميدهد، تا شايد شما متذكّر شويد).
(وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ سَمِيعاً بَصِيراً)[20]؛ «و هنگامي كه ميان مردم داوري ميكنيد، به عدالت داوري كنيد. در حقيقت نيكو چيزي است كه خدا شما را به آن پند ميدهد؛ بدرستي كه خدا، شنواي بيناست».
آياتي مانند: شوري/ 15؛ مائده/ 8؛ نساء/ 135؛ بقره/ 282؛ نحل/ 76؛ طلاق/ 2؛ بقره/ 194؛ بقره/ 190؛ مائده/ 94؛ حج/ 53؛ قصص/ 50؛ شوري/ 40؛ آلعمران/ 192؛ توبه/ 19؛ انعام/ 152 ميتواند به اين موضوع اشاره داشته باشد.
يادآوري
حقوق افراد براساس مسئوليت و ظرفيت افراد و با توجه به حکمت الهي، ميباشد که براي انسانها تعيين شده است که در مواردي مساوي و در مواردي متفاوت ميباشد؛ به عنوان مثال: همه انسانها از حق «رسيدن به کمال معنوي» به طور مساوي برخوردارند اما برخي به صورت «مرد» و برخي ديگر به صورت «زن» آفريده شدهاند که به طور طبيعي هر نوعي به تناسب خلقت و آفرينش خود، حقوقي را دارا هستند و به تناسب زمان، مکان و شرايط ديگر و همچنين براساس عملکرد ارادي خويش، به کمال معنوي خود نزديک ميشوند.
بنابراين عدالت در حقوق انسانها، به معناي تساوي حقوق آنها نيست بلکه براساس ظرفيت مخلوق و مسئوليتهايي است که به عهدهي او گذاشته شده است که البته براساس حکمت و عدل الهي ميباشد.
همانطور که حقوق دانش آموزان راهنمايي و دبيرستان با دانشجويان متفاوت است، چرا که ظرفيتها و مسئوليتهاي آنها متفاوت است؛ ولي در شرايط مساوي حقوق مساوي نيز دارند.
منابع جهت مطالعه بيشتر
1. عدل الهي، شهيد مطهري.
2. کتاب «باران مهر»، دكتر رضايي اصفهاني و جمعي از پژوهشگران.
[1]. نساء / 1.
[2]. انسان / 3.
[3]. نساء / 26.
[4]. آل عمران / 195.
[5]. طه / 112.
[6]. نساء / 110.
[7]. بقره / 43.
[8]. بقره / 83.
[9]. علق / 5.
[10]. انعام / 91.
[11]. حجرات / 13.
[12]. نساء / 135.
[13]. ص / 26.
[14]. اسراء / 23.
[15]. اسراء / 26.
[16]. نساء / 32.
[17]. نساء / 4.
[18]. مائده / 8.
[19]. نحل / 90.
[20]. نساء / 58.