پرسش:

نظر قرآن و روايات در مورد عوامل فراموشي و راه‌هاي تقويت حافظه و يادگيري چيست؟

˜ پاسخ:
درآمد

يکي از نعمت‌هايي که پروردگار در اختيار انسان قرار داده است نعمت حافظه مي‌باشد که البته مي‌توان از برخي فراموشي‌ها را نيز به عنوان يکي از نعمت‌هاي پروردگار ياد کرد مثلاً زماني که انسان حادثه‌اي ناگوار برايش اتفاق مي‌افتد يا اين‌که مصيبتي بر او وارد مي‌شود و خاطره‌اي بد در ذهنش ايجاد مي‌گردد چقدر به جاست که به مرور زمان آن خاطره را به دست فراموشي مي‌سپارد اگر بنا بود ذهن طوري طراحي شود که هيچ چيز را فراموش نکند و هميشه اين صحنه‌ها در جلوي انسان حاضر باشد زندگي بسيار تلخ و ناگوار مي‌شد.
مفهوم‌شناسي فراموشي از منظر قرآن

مسألۀ فراموشي در آيات به چند معني آمده است كه مي‌توان آن‌ها را در موارد زير خلاصه كرد:

1ـ نسياني كه در مورد حوادث و اسامي اشخاص و اطلاعات به دست آمدۀ قبلي انسان، بر ذهن عارض مي‌شود، اين همان فراموشي معمولي است كه در نتيجه‌ي تزاحم و تداخل معلومات، به مردم دست مي‌دهد قرآن به اين نوع فراموشي چنين اشاره مي‌فرمايد: (سَنُقْرِئُكَ فَلاَ تَنسَي)[1].

2ـ نسياني كه حاوي معناي سهو است مثلاً مي‌خواهد در مورد چند موضوع صحبت كند و برخي را فراموش مي‌كند و پس از مدتي به ياد مي‌آورد. (مثل مسألۀ فراموشي ماهي در داستان حضرت‌موسي7و خضر)[2]؛

3ـ فراموشي به معناي عدم توجه به موضوع؛

(نَسُوا اللّهَ فَنَسِيَهُمْ)[3]، يعني آن‌ها به علت بي‌توجهي به اوامر خداوند از اطاعت باري تعالي سرپيچي كردند و «فَنَسِيَهُمْ» يعني خداوند هم فضل خود را از آن‌ها برداشت. و آن‌ها را به خودشان واگذاشت.

در جاي ديگر مي‌فرمايد: (وَلاَ تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ)[4]؛ يا نسياني كه به حضرت آدم7 نسبت داده شده (وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَي‏ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً)[5].
عدم ياد خدا و فراموشي

قرآن‌کريم، عدم ياد خدا را موجب خود فراموشي مي‌داند و چنين مي‌فرمايد:

(وَلاَ تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ)[6]؛ (و همچون كساني نباشيد كه خدا را فراموش كردند پس (خدا) خودشان را از يادشان برد.)

قرآن در اين آيه مي‌فرمايد: فراموش کردن خدا سبب خود فراموشي مي‌شود زيرا فراموشي پروردگار سبب مي‌شود که انسان در لذات مادي و شهوات حيواني فرو رود و هدف آفرينش خود را فراموش کند؛ و خودفراموشي به اين معنا است که شخصي ارزش‌ها و استعدادها و لياقت‌هاي ذاتي خود را که در او نهفته است فراموش کند، و خود فراموشي به اين معنا است که شخصي ارزش‌ها و استعدادها و لياقت‌هاي ذاتي خود را که در او نهفته است فراموش کند، و از خود بيگانه شود و از جمله عواملي که در اين فرايند فراموشي نقش آفرين است شيطان مي‌باشد که به برخي آيات آن اشاره مي‌کنيم:
شيطان و فراموشي

آيات مختلفي از قرآن جريان فراموشي را به شيطان نسبت مي‌دهد و شيطان را در فراموشي‌ها دخيل مي‌داند از جمله:

1. قرآن کريم در آيه‌اي پيامبر را از شرکت در مجالسي که انسان‌هاي لجوج، بي‌منطق و ظالم در آن شرکت مي‌کنند نهي فرموده سپس در ادامه مي‌فرمايد. اين موضوع به اندازه‌اي پر اهميت است که اگر شيطان تو را به فراموشي افکند و با اين‌گونه اشخاص سهواً همنشين شدي به مجرد اين‌که متوجه موضوع شدي فوراً آن مجلس را ترک کن و با اين‌گونه افراد نشست و برخاست نداشته باش.

(وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَي‏ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ)[7]؛ (لبته اگر چه اين آيه خطابش با پيامبر است اما با الغاي خصوصيت پيروان و مؤمنين را نيز شامل مي‌شود[8]).

2. در جريان حضرت يوسف7 حضرت به شخصي که بنا بود از زندان آزاد شود سفارش کرد که نزد شاه از من يادکن تا تحقيق کند و بي‌گناهي من ثابت گردد[9]. اما زماني که آن شخص از زندان آزاد شد موضوع حضرت يوسف را فراموش کرد: (فَأَنسَاهُ[10] الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ)[11]؛ (شيطان يادآوري به اربابش را از ياد او برد پس (يوسف) چند سالي در زندان درنگ کرد).

3. زماني که حضرت موسي7 مي‌خواست به ديدار حضرت خضر برود وقتي حضرت موسي به محلي خاص رسيدند ماهي را که همراه داشتند فراموش کردند: (قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَي الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَن أَذْكُرَهُ)[12]؛ (گفت: «آيا ملاحظه كردي؟ هنگامي كه به صخره پناه برديم، پس براستي من (داستان) ماهي را فراموش كردم ـ و جز شيطان آن را از ياد من نبرد ـ كه آن را به ياد (تو) آورم).

4. در آياتي از سوره‌ مجادله بخشي از توطئه‌ منافقان را برملا مي‌سازد و آن‌ها را با نشانه‌هايشان به مسلمانان معرفي مي‌کند[13] سپس سرنوشت منافقان تيره دل را اينگونه تصوير مي‌کند:

(اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَان)[14]؛ (شيطان بر آنان مسلّط شده و ياد خدا را از ياد آنان برد؛ آنان حزب شيطانند). شيطان بر آن‌ها مسلط شده و خدا را به کلي فراموش کرده‌اند.
عوامل مؤثر در تقويت حافظه

در اين‌جا به بيان عوامل مؤثّر در حافظه و يادگيري که برخي از صاحب‌نظران[15] به آن‌ها اشاره کرده‌اند مي‌پردازيم:

الف. تمرکز: در آيات متعددي قرآن کريم به «تدبر» و دقت در خواندن قرآن دعوت مي‌کند که اين واژه و واژه‌ «تعقل» در آيات قرآن بسيار به چشم مي‌خورد و اشاره به تمرکز بر آيات قرآن دارد.

ب. بهداشت مغز و قوه‌ حافظه: در مورد تقويت حافظه بحثي مطرح است به نام «بهداشت مغز» که براي بالابردن ضريب هوش و حافظه دستوراتي برمي‌شمارد از جمله: هواخوري در هواي آزاد، سيگار نکشيدن و از مواد الکلي پرهيز کردن.

البته بحث بهداشت تغذيه در قرآن بحث بسيار قابل توجهي است که قرآن از خوردن برخي چيزها منع مي‌کند و به خوردن برخي چيزها دعوت مي‌نمايد مثلاً مي‌فرمايد: از شراب اجتناب شود. در بررسي‌ها روشن شده که مواد الکلي موجب ضعف حافظه مي‌شود و علاوه بر آن آثار زيان‌بار ديگري نيز در پي دارد و استفاده از مواد الکلي و مسکرات تثبيت خاطره‌ها را به شدت کاهش مي‌دهد[16].

ج. خوردن عسل موجب تقويت حافظه مي‌شود[17]. قرآن در مورد عسل مي‌فرمايد: (فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ)[18]؛ «در آن براي مردم درماني است.»

د. تدريج: همان‌گونه که مي‌دانيم قرآن يک نزول دفعي دارد و يک نزول تدريجي که با الگوگيري از اين کتاب مقدس استفاده مي‌شود که براي ماندگارتر بودن يک مطلب بايد آن را به تدريج در ذهن جاي داد.

(وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ)[19]؛ (و كساني كه كفر ورزيدند، گفتند: «چرا قرآن جُملگي يك (باره) بر او فرو فرستاده نشده است؟!» اينگونه (قرآن را بتدريج فرو فرستاديم) تا دل [سوزان‏] تو را بدان استوار گردانيم).

هـ : براي حفظ تاريخ و مطالعه‌ آن لازم نيست تمام جزئيات را حفظ کنيم که اين خود روش قرآن است که براي بيان يک قطعه‌ تاريخي همه‌ جزئيات را بيان نمي‌فرمايد بلکه نکات مهم و پندآموز يک واقعه را بيان کرده که از جهتي باعث مي‌شود جريان در ذهن ماندگارتر شود و از طرفي با انبوه اطلاعات کم‌فايده روبرو نشويم و از جهت ديگر خسته‌کننده و ملال‌آور نباشد.

و: قرآن دستور به تقوا و دوري از گناه مي‌دهد که هرچه ضمير انسان پاک‌تر و نوراني‌تر باشد ضريب هوش و حافظه او نيز بالاتر مي‌رود و تمرکز را بالاتر مي‌برد، از اين رو مي‌فرمايد:

(اتَّقُوا اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمْ اللّهُ)[20]؛ (و خدا به شما آموزش مي‏دهد.)

در روايات براي تقويت حافظه توصيه‌هايي شده از جمله:

الف) حجامت عقل را تقويت مي‌کند و بر قدرت حافظه مي‌افزايد[21].

ب) کُندر: بر شما باد کُندر، زيرا عقل را تقويت، ذهن را ذکاوت و چشم را جلا مي‌بخشد و فراموشي را از ميان مي‌برد[22].

ج) هر کس ناشتا برخوردن مويز مداومت کند، فهم، حافظه و ذهن روزي او مي‌شود[23].

د) عسل: هر کس حافظه مي‌خواهد عسل بخورد[24].

هـ) از پيامبر9 حکايت شده: سه چيز حافظه را تقويت مي‌کند: قرائت قرآن و خوردن عسل و کُندر[25].

و: در روايتي از اميرالمؤمنين7 حکايت شده: مسواک‌زدن، روزه گرفتن و قرائت قرآن[26]. در روايات ديگري برخي مواردي كه موجب فراموشي و كندي ذهن مي‌شود مي‌شود شمرده شده است از جمله: خوردن سيب ترش، خوردن گشنيز، پنير و پس ماندة موش، خواندن نوشته‌هاي روي قبر، راه رفتن ميان دو زن، حجامت در گودي پس سر، و ادرار کردن در آب راکد[27]، نگريستن به دارآويخته، فراوان خوردن گوشت حيوان وحشي و گاو[28].

مسألۀ تذكر و يادآوري در زندگي انسان اهميت بسيار زيادي دارد چرا كه يادآوري معلومات و مهارت‌هاي گذشته ما را براي مقابله با مشكلات آينده توانا مي‌سازد. برخي از يادآوري‌ها از نظر ديني و قرآني بسيار حائز اهميت است از جمله:

هميشه به ياد خدا بودن، يادآوري نعمت‌هاي پروردگار، يادآوري آخرت و روز پاداش و عذاب، زيرا اين‌گونه يادآوري‌ها انسان را به تقوي و عمل صالح و آراسته شدن به فضايل اخلاقي وا مي‌دارد. اين موضوع در قرآن با عبارت‌هاي گوناگوني آمده است:

«افلا يتذكّرون، قليلاً ما تذكّرون، لعلّهم يتذكّرون ليتذكرأ و لوالالباب»

قرآن به اين مطلب اشاره دارد كه خداوند قرآن و پيامبر را نازل فرموده تا خداوند و روز رستاخيز را كه از آن غافل مانده‌اند و فراموش كرده‌اند را يادآوري فرمايد: (فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ)[29]؛ (وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَي‏ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ)[30]؛ (فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ)[31].
قرآن و درمان فراموشي

درمان فراموشي ناشي از غفلت دل از خداوند متعال، تنها با ياد مستمر و هميشگي خداوند و ذكر نعمت‌ها و تفضلات او و يادآوري آيات الهي و به خاطر آوردن آخرت و روز حساب ميسر مي‌شود. قرآن در آيه‌ي زير اهميت ذكر خدا را به عنوان درمان اين نوع فراموشي، بيان داشته است.

(وَاذْكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ)[32] قرآن مؤمناني را كه به ياد خدا هستند مي‌ستايد و آنان را به عنوان، صاحبان خرد توصيف مي‌كند.

از آن‌جا كه ياد خداي متعال درمانگر فراموشي و غفلت دل است، خداوند به ما امر فرموده است كه شب و روز و صبح و شام همواره به ياد او باشيم و آن‌قدر اين ذكر و ياد خدا را تكرار كنيم تا به صورت ملكه و دائمي همواره در ذهن و خاطر ما رسوخ كند.
ذكر خدا باعث حضور دائمي باري تعالي در دل است به طوري كه انسان حتي يك لحظه هم از ياد خدا غافل نمي‌ماند اين مسأله‌ ما را به ياد يكي از اصول يادگيري يعني «تكرار» مي‌اندازد. تكرار باعث مي‌شود تا ذكر و ياد خدا در دل تثبيت شود. اگر بپذيريم كه اساس و پايه‌ درمان اين نوع فراموشي، تكرار ذكر خدا براي تثبيت اين عادت و استقرار آن در رفتار انسان است مي‌توان اين نتيجه را گرفت كه درمان فراموشي معمولي اطلاعات و معلومات، با تكرار آن يعني با يادآوري چندباره‌ آن امكان‌پذير مي‌باشد و اين همان چيزي است كه روان‌شناسان معاصر در پژوهش‌هاي خود بدان رسيده‌اند و روان‌شناسان بيشتر توجه خود را در مسأله‌ فراموشي غالباً به نوع اول و دوم منحصر كرده‌اند و متعرض نوع سوم فراموشي كه در قرآن آمده است نشده‌اند[33].

[1]. اعلي / 6.

[2]. كهف / 63.

[3]. توبه / 67.

[4]. حشر / 19.

[5]. طه / 15.

[6]. حشر/ 19.

[7]. انعام / 68.

[8]. در مورد این‌که آیا پیامبر هم دچار سهو و فراموشی می‌شود یا خیر، مفسران ذیل آیه بحث‌هایی را مطرح کرده‌اند. (ر. ک: تفسیر نمونه، ج 5، ص 290)

[9]. تفسیر نمونه، ج 9، ص 413.

[10]. آيا ضمير در «فانساه» به حضرت يوسف7 بر مي‌گردد يا به شخص آزاد شده؟ بحثي ميان مفسرين است. (ر.ك: تفسير نمونه، ج 9، ص 414).

[11]. یوسف / 42.

[12]. کهف / 63.

[13]. نمونه، جلد 23، ص 457.

[14]. مجادله / 19.

[15]. 57 درس برای تقویت حافظه، دکتر عبدالکریم قریب.

[16]. همان، ص 27.

[17]. در روایت آمده: «هر کس حافظه می‌خواهد عسل بخورد.» (مکارم الاخلاق، ج 1، ص 358، حدیث 1167)

[18]. نحل / 69.

[19]. فرقان / 32.

[20]. بقره / 282.

[21]. مکارم‌الاخلاق، ج1، ص174، ح518، به نقل از دانشنامه احادیث پزشکی،محمدی ری‌شهری، ج 1.

[22]. طب النبی، ص 6 و بحارالانوار، ج 62، ص 294، به نقل از همان.

[23]. بحار، ج 62، ص 271، ح 70، به نقل از همان.

[24]. مکارم الاخلاق، ج 1، ص 358، ح 1167.

[25]. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 38، ح 111.

[26]. تهذیب الاحکام، ج 4، ص 191، ح 545.

[27]. من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 361، ح 5762.

[28]. طب الامام رضا7، ص 29، بحارالانوار، ج 66، ص 177، ح 37. (به نقل از دانشنامة احادیث پزشکی، محمدی ری‌شهری، ج 1)

[29]. ق / 45.

[30]. ذاريات / 55.

[31]. غاشيه / 21.

[32]. كهف / 24.

[33]. برگرفته شده از كتاب قرآن و روان‌شناسي، دكتر محمد عثمان نجاتي، ترجمه عباس عرب، ص 291 ـ 302 (يادآوري و فراموشي در قرآن).