پرسش:

محل خلقت اوليه آدم7 بهشت بوده يا زمين و يا کرات ديگر؟

˜ پاسخ:

بدن جسمي و مادي انسان نمي‌تواند از ملکوت باشد چرا که ملک و ملکوت با هم تفاوت ماهوي و ساختاري دارند، بنابراين اگر بدن حضرت آدم7 نيز از بهشت بود نمي‌توانست در اين دنياي مادي همچون انسان‌هاي فعلي زندگي کند. علاوه بر اين آيات قرآن خلقت حضرت آدم را از گل (طين)، گل خشک (صلصال)، گل بد بو (حمأ مسنون) مي‌داند[1]. بنابراين فرض اول منتفي مي‌شود و آدم در بهشت ملکوتي خلق نشده است.

در جواب اين‌كه آيا از زمين بوده يا کرات ديگر بايد گفت از زمين
بوده چرا که:

اولاً: انساني که قرار است در زمين زندگي کند بصورت طبيعي بايد از زمين خلق شود. اگر از کرات ديگر بود مشکلاتي به وجود مي‌آمد زيرا ممکن بود عناصري در بدن او وارد شوند که در زمين يافت نگردند بنابر اين بدني که قرار است از گياهان اين زمين تغذيه کند و گياهان نيز طبيعتاً مواد پيرامون خود را جذب مي‌کنند در تأمين نيازمندي‌هاي خود دچار مشکل مي‌شد.

ثانياً: آيه 55 سوره‌ «طه» خطاب به نوع انسان مي‌فرمايد: «شما را از آن (زمين) آفريديم؛ و شما را در آن باز مي‏گردانيم و بار ديگر (در قيامت) شما را از آن بيرون مي‏آوريم»[2]. اين خطاب متوجه نوع انسان است و دليلي بر استثناء وجود ندارد.

ثالثاً: از حضرت علي7 در خطبه اول نهج‌البلاغه حکايت شده که در خلقت آدم7 صريحا نام زمين را مي‌برد و مي‌فرمايد: «ثم جمع سبحانه من حزن الأرض وسهلها...»[3].

با اين دلايل پاسخ روشن مي‌شود اما بهتر است به علت پيدايش اين سؤال نيز نظري داشته باشيم:

آدم7 ابتدا در بهشت زندگي مي‌کرده و سپس به زمين هبوط کرده از سوي ديگر بعضي با استناد به برخي روايات احتمال داده‌اند بهشت آدم در منطقه‌اي خوش آب و هوا در زمين يا يکي از کرات ديگر بوده است. براي حل اين مسأله به صورت خلاصه بايد گفت:

1. آن‌چه در قرآن از آن ياد مي‌شود «جنت» است که اصولاً به معناي باغ مي‌باشد و بهشت را هم از اين‌رو «جنت» گويند که داراي باغ‌هاي به هم تنيده است[4] تشابه اين دو باعث شده در فارسي آن‌ را به بهشت ترجمه کنند و با بهشت آخرتي اشتباه گرفته شود. اين را از مشکلاتي که از ائمه: مي‌پرسيدند و جواب‌هايي که آن حضرات مي‌دادند مي‌توان فهميد[5].

2. برخي روايات بهشت آدم7 را در اين دنيا دانسته که خورشيد در آن طلوع و غروب مي‌کرده و حضرت آدم نيز هيچ‌گاه از آن خارج نمي‌شد[6].

از دو مقدمه‌ بالا مي‌توان به اين نتيجه رسيد که بهشت (باغ) حضرت آدم در همين جهان بوده، اما اين‌که عده‌اي احتمال داده‌اند در کرات ديگر زندگي مي‌کرده[7] شايد کلمه «هبوط»[8] آنان را به اين احتمال کشيده است زيرا معناي اين کلمه فرود آمدن مي‌باشد که از بالا به پايين است و اگر قرار بود آدم در بهشتي اين جهاني مي‌زيست پس علي القاعده بايد در کرات ديگر بوده باشد. پاسخ اين است که اولاً: «هبوط» در قرآن به معناي سير افقي نيز به کار رفته آن‌جا که به بني اسرائيل مي‌فرمايد: (اهْبِطُوا مِصْراً)[9] به مصر درآييد.
ثانياً: به نظر مي‌رسد حضرت آدم7 در آن واحد در دو بهشت زندگي مي‌کرده يکي روح او که در بارگاه قرب الهي با فرشتگان حشر و نشر داشته و به «علم الأسماء» تعليم مي‌شده و دوم جسم او که به اقتضاي فضل و رحمت الهي در باغي سر سبز و پرنعمت زندگي مي‌کرده است. پس از خوردن از آن شجره نيز در آن واحد داراي دو هبوط بوده يکي عمودي که روح او از قرب الهي دور مي‌شود[10] و به زمين فرود مي‌آيد و دوم سير افقي که جسم او از آن باغ يا بهشت زميني خارج شده، به کوه صفا در بيابان‌هاي مکه منتقل شده است[11].

[1]. مؤمنون/ 12؛ سجده/ 7؛ حجر / 26، 28، 33.

[2]. (مِنهَْا خَلَقْنَاكُمْ وَ فِيهَا نُعِيدُكُمْ وَ مِنهَْا نخُْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَي)، (طه/ 55).

[3]. خدا از سخت و نرم زمين خاكي گرد آورد. (قاموس قرآن، علي اکبرقرشي، ج2، ص127، ماده حزن).

[4]. والجَنَّةُ: الحَديقةُ ذات الشجر والنخل... الجَنَّةُ: هي دارُ النعيم في الدار الآخرة، من الاجْتنان، وهو السَّتْر لتَكاثُفِ أَشْجارِها وتظليلها بالتِفافِ أَغصانِها... لسان العرب، ابن منظور، ج 13، ص 100، ماده جنن. جنت باغي است که داراي درخت و خرما است... جنت: دار نعمت است در آخرت و از اجتنان گرفته شده به معناي پوشش و علت آن نيز زياد بودن درختان است و سايه هاي آنان که با در هم تنيده شدن شاخه‌هاي آن‌ها به وجود مي‌آيد... (نويسنده)

[5]. نورالثقلين، شيخ حويزي، ج 1، ص62: دو حديث روايت مي‌کند که: از امام صادق7 درباره بهشت آدم7 سؤال کردم؛ پس گفت: باغي از باغ‌هاي دنيا بوده که خورشيد در آن طلوع و غروب مي‌کرده و اگر بهشت خلد بود هرگز از آن خارج نمي‌شد.

[6]. به عنوان نمونه همان روايت بالا.

[7]. نمونه، ج 1، ص 187، زير آيه 35 بقره: اين احتمال نيز داده شده كه اين بهشت در يكي از كرات آسماني بوده است هر چند بهشت جاويدان نبوده، در بعضي از روايات اسلامي نيز اشاره به بودن اين بهشت در آسمان شده است ولي ممكن است كلمه سماء (آسمان) در اين گونه روايات اشاره به «مقام بالا» باشد، نه «مكان بالا».

[8]. هبط: الهُبُوطُ: نقِيضُ الصُّعُود. لسان العرب، ابن منظور، ج 7، ص421.

[9]. بقره/ 61.

[10]. (وَناداهُما رَبُّهُما أَلَمْ أَنْهَكُما عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَة)، اعراف/ 22 ـ و پروردگارشان به آنان ندا داد آيا شما را از آن درخت نهي نکردم. ندا در جايي به کار مي‌رود که دو نفر از هم فاصله دارند.

[11]. نور الثقلين، ج 1، ص61 ـ الميزان، علامه طباطبايي، ج 1، ص 139، زير آيه 35 بقره.