- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: ـ آيا صائبين پيامبري داشتند؟
- بازدید: 1353
پرسش:
آيا صائبين پيامبري داشتند؟
پاسخ:
قرآن كريم در آيه شصت و دوم سوره بقره به معيارهاي اساسي نجات (ايمان و عمل صالح) اشاره ميكند و ميفرمايد:
(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَاريوَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَهُمْ يَحْزَنُونَ)؛ «در حقيقت كساني كه (به پيامبر اسلام) ايمان آوردهاند، و كساني كه به (آيين) يهود گرويدند و مسيحيان و صابئان (پيرو يحياي پيامبر)، كساني (از آنان) كه به خدا و روز باز پسين ايمان آوردند، و [كار] شايسته انجام دادند، پس پاداششان نزد پروردگار آنان براي ايشان است؛ و نه هيچ ترسي بر آنان است و نه آنان اندوهگين ميشوند».
شأن نزول
برخي از مفسران حكايت كردهاند كه در صدر اسلام پرسشي براي برخي از مسلمانان مطرح شد كه: اگر تنها اسلام راه حق و نجات است پس تكليف نياكان ما چه ميشود؟ آيا آنان به خاطر عدم حضور در زمان پيامبر اسلام9 و ايمان نياوردن به او مجازات ميشوند؟
آيه فوق بدين مناسبت نازل شد و اعلام كرد كه هر كس در عصر خويش به پيامبر خويش و كتاب آسماني او ايمان آورده و عمل شايسته انجام داده است اهل نجات است و نگراني ندارد، پس يهوديان و مسيحيان مؤمن و شايستهكردار كه قبل از ظهور پيامبر اسلام زندگي كرده و مردهاند اهل نجات هستند[1].
نكات و اشارات
1. مشابه آيه فوق در سوره بقره/ 112 و مائده/ 69 و حج/ 17 آمده است، و اين آيات پاسخي است به كساني كه راه نجات را در پناه نژاد و مليت خاص ميجويند. همانطور كه يهوديان دين و نژاد خود را از ديگران بهتر دانسته و بهشت را مخصوص خود ميدانستند، ولي قرآن به آنان پاسخ ميدهد كه راه نجات منحصر در ايمان و عمل شايسته است و تنها نام مسلمان، يهودي[2] و مسيحي (= نصاري[3]) بر خود نهادن موجب سعادت و نجات نميشود.
2. مفسران قرآن چند تفسير عمده براي آيه فوق ارائه كردهاند:
الف: مقصود آيه ايمان و اعمال شايسته پيروان اديان الهي قبل از اسلام است كه از دنيا رفتهاند و موجب نجات آنان خواهد شد همانطور كه در شأن نزول بدان اشاره شد[4].
ب: مقصود آيه ايمان و اعمال شايسته يهوديان و مسيحيان و صائبان در زمان حاضر است اما منظور ايمان به اسلام و عمل صالح بر طبق دستورات قرآن است، يعني اگر آنان محتواي كتابهاي خويش و بشارتهاي پيامبرانشان در مورد پيامبر اسلام پيروي كنند مسلمان ميشوند و ايمان و عمل صالح آنها پذيرفته خواهد شد[5]؛ البته مانعي ندارد كه هر دو معنا مقصود آيه باشد.
3. ممكن است از آيه فوق استفاده شود كه افرادي همچون اديسون كه پيرو اديان ديگر هستند ولي آگاهي كافي از اسلام ندارند (جاهل قاصرند) و به بشريت خدمت كردهاند پاداش مناسب عمل خويش را دريافت ميكنند، و يا حداقل از عذاب كفر آنان كاسته ميشود.
4. آيا اين آيه و آيات مشابه آن، بدان معناست كه در عصر حاضر نيز همه پيروان اديان الهي اهل نجات هستند و تكثرگرائي و پلوراليسم[6] صحيح است؟
پاسخ منفي است چرا كه آيات قرآن همديگر را تفسير ميكند و در آيات ديگر وعده عذاب به غير مسلمانان داده شده است. پس اديان ديگر منسوخ شده و پيروان آنها وظيفه دارند تا در مورد حقانيت اسلام تحقيق كنند تا مسلمان شوند[7].
5. منظور از «صائبان»[8] چه كساني هستند؟
در اين مورد گزارشات تاريخي و تفسيري متفاوتي ارائه شده ولي از مجموع گزارشات و احاديث ميتوان استفاده كرد كه آنان پيروان حضرت يحيي7 و تعاليم او هستند ولي آنان دو دسته شدند، گروهي ستارهپرست و مشرك گرديدند و گروهي به خدا و معاد ايمان دارند. گروهي از آنان، هم اكنون در خوزستان ايران زندگي ميكنند[9].
آموزهها و پيامها
1. پيام اين آيه براي ما آن است كه ملاك سعادت و نجات بشر ايمان و عمل شايسته است، (نه نام و نشان ديني تنها)
2. پيام ديگر آيه اينكه: ايمان به مبدأ و معاد و عمل صالح، با امنيت انسان ارتباط مستقيم دارد.
3. پيام ديگر آيه آن است كه خداباوران معادانديش و شايستهكردار، پاداششان از بين نميرود.
4. آموزه آيه آن است كه اگر آرامش خيال و زدودن غصهها را ميطلبيد خداباور، فرجامانديش و شايستهكردار شويد.
[1]. اسباب النزول، نيشابوري، ص 17 (ايشان نقل ميكند كه سلمان از نياكان عبادتگر خود پرسيد) نمونه، ج 1، ص 284.
[2]. واژه «هادو» از ريشه «هود» به معناي بازگشت به نرمي است. كه در معناي توبه به كار رفته است، سپس به دين موسي7 گفته شده است و از اين روست كه پيروان او يهوديان ناميده شدند.
[3]. واژه «نصاري» از ريشه «نصر» به معناي ياري كردن است و به كساني همچون حواريون، كه عيسي7 را ياري كردند نصاري گفته شد، سپس همه پيروان مسيح، نصاري و مسيحي ناميده شدند.
[4]. نمونه، ج 1، ص 284.
[5]. يعني «من آمن باللَّه و...» قيد يهود و مسيحيان وصائبان است نه الذين آمنو (= مسلمانان) چون كساني كه ايمان آوردهاند نيازي به اين قيد ندارند. (نمونه، ج 5، ص 27)
[6]. Pluralism، ريشه آن لاتيني است و به معناي نظريههايي است كه به لزوم كثرت عناصر و عوامل در جامعه ومشروعيت منافع آنها باور دارند. (فرهنگ خاص علوم سياسي، حسن عليزاده، ص 231).
[7]. البته برخي مفسران معاصر برآنند كه طبق متن آيه 62، بقره نيز پلوراليسم ردّ ميشود، چون اهل كتاب با ارتكاب مواردي كه اسلام منع كرده است و با عدم اعتقاد به معاد واقعي، ملاكهاي اين آيه را براي نجات ندارند. (تسنيم، ج 5، ص 94)
[8]. واژه «صائبين» از ريشه «صبو» به معناي خارج شدن و آشكار شدن است.
[9]. نك: نمونه، ج 1، ص 288 ـ 291 و بلوغ الارب، جزء 2، ص 222 و ص 228.