پرسش:

منظور از ميمون‌‌شدن گروهي از يهوديان در آيه 65سوره‌ بقره چيست؟

˜ پاسخ:

قرآن‌كريم در آيات شصت و پنجم و ششم سوره بقره به شكست بني‏اسرائيل در آزمايش روز شنبه و مجازات عبرت‏آموز آنان اشاره مي‏كند و مي‏فرمايد: (وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ)‏؛ «و بيقين دانستيد (حال) كساني از شما را، كه در (روز) شنبه [از حدّ]، تجاوز كردند و به آنان گفتيم: «ميمون‏هايي طرد شده باشيد!»»

(فَجَعَلْنَاهَا نَكَالاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ)‏؛ «و آن (كيفر) را عبرتي براي (مردم) در پيش‏رويشان (در آن عصر) و (نسل‏هاي) پشت‏سرشان و پندي براي پارسايان (خود نگهدار) قرار داديم».
 نكات و اشارات

1. داستان تعطيلي روز شنبه و آزمايش يهوديان در آيه 65 و 66 سوره‌ بقره و در آيه‌ 60 سوره‌ مائده و آيه 163 تا 166 سوره‌ اعراف آمده است و در سوره‌ اعراف كامل‏تر بيان شده است. اين تكرار و تأكيد قرآن‌كريم نشان‌دهنده اهميت اين ماجرا و عبرت‏آموز بودن آن است.

2. براي يهوديان روزهاي شنبه تعطيل اعلام شده است و به گروهي از بني‏اسرائيل كه در شهري در كنار دريا زندگي مي‏كردند[1]، دستور داده شد كه روزهاي شنبه صيد ماهي را كنار گذارند.

 اما در همان روز ماهي‏ها جلوه‏گري بيشتري مي‏كردند، و يهوديان مزّورانه قانون الهي را شكستند، يعني در كنار دريا حوضچه‏هايي ساختند، و هنگامي كه ماهي‏ها در روز شنبه داخل آن مي‏شدند، راه آن را مي‏بستند و يكشنبه به صيد آن‌ها مي‏پرداختند، و يا شنبه‏ها قلاب در دريا مي‏انداختند و يكشنبه ماهي آن را مي‏گرفتند و يا آنگونه كه در برخي حكايت‏ها آمده است روزهاي شنبه با بي‏اعتنايي به فرمان الهي، مشغول صيد ماهي شدند؛  البته ممكن است همه اين حكايت‏هاي مفسران درست باشد و مرحله به مرحله پيش رفتند تا بي‏پروا به صيد پرداختند[2].

 3. از آيات قرآن به خوبي استفاده مي‏شود كه اين ممنوعيت صيد در روزهاي شنبه يك دستور آزمايشي بود، كه گروه كثيري از بني‏اسرائيل در اين امتحان شكست خوردند چرا كه ظاهر قانون را حفظ كردند ولي روح قانون را كنار گذاشتند.

 4. واژه «سَبْت» در لغت به معناي «تعطيل كار براي استراحت» است و روزهاي شنبه را به اين نام مي‏خواندند، چراكه در اين روز كارها تعطيل بود[3].

 5. واژه «كُونُوا» به معناي «بوده باشيد» يك فرمان تكويني است[4].

 يعني خدا به آنان گفت ميمون باشيد و آنان ميمون شدند.

 6. در آيه‌ فوق به «مسخ» اشاره شده است كه به معناي «تغيير شكل انساني به صورت حيوان» است كه در اين آيه مسخ گروه نافرمانان بني‏اسرائيل به ميمون مي‌باشد و در آيه 60 مائده از مسخ افراد به ميمون و خوك ياد شده است؛ در اين مورد مفسران دو ديدگاه دارند:

 برخي برآنند كه واقعاً آن يهوديان به صورت ميمون درآمدند و سپس هلاك شدند و اين امري معجزه‏آسا و عذابي الهي بود كه خارق عادت بود  و برخي از مفسران برآنند كه «مسخ» در اين‌جا به معناي مسخ روحاني و دگرگوني صفات اخلاقي افراد است. يعني آن يهوديان صفاتي همانند ميمون يا خوك پيدا كردند كه تقليد كوركورانه و شكم پرستي از صفات بارز اين حيوانات است[5].

 7. مجازات شديد يهوديان قانون‏شكن درس عبرت‏آموزي براي همه متجاوزان آن عصر و نسل‏هاي بعد است كه از تكرار اين نافرماني‏ها جلوگيري مي‏كند و نيز پندي براي پارسايان است كه هر كس باتقوا باشد و به دستورات الهي عمل كند گرفتار عذاب نخواهد شد.

 8. در حديثي از امام باقر و صادق‏8 حكايت شده كه مقصود از حاضران در اين آيه، مردم آن عصر و منظور از نسل‏هاي بعدي، ما مسلمانان هستيم، يعني اين درس عبرت، مخصوص بني‏اسرائيل نبود و همه انسان‏ها را شامل مي‏شود[6].
آموزه‏ها و پيام‏ها

1. پيام آيه اول آن است كه سزاي قانون‏شكنان، مسخ، دگرگوني و طرد و تحقير است.

2. پيام آيه دوم آن است كه از سرنوشت عذاب‌آلود قانون‏شكنان متجاوز پيشين، پند و عبرت آموزيد. (و قوانين الهي را محترم شماريد.)
3. آموزه آيه آن است كه در قانون‌گرايي، پيروي ظاهري از قانون كافي نيست بلكه تبعيت از روح قانون مهم است[7].

[1]. نام آن شهر را «ايله» در كنار درياي احمر گفته‏اند كه امروز به نام «ايلات» معروف است.

[2]. صافي، ج2، ص 246 و نمونه، ج 6، ص 3 ـ 422 و برهان، ج 2، ص 42 و مجمع البيان ذيل آيه.

[3]. همان.

[4]. مثل: (إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئاً أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ)، (يس/ 28).

[5]. ديدگاه اول را به مشهور مفسرين و ديدگاه دوم را به «مجاهد» از قدماي مفسرين نسبت داده‏اند. (نمونه، ج 6، ص 6 ـ 425)

[6]. مجمع‌البيان ذيل آيه.

[7]. اين مطلب با توجه به داستان اصحاب سبت و آيات ديگر آن بدست مي‏آيد.