پرسش:

چرا قيافه‌ امامان: زيباتر بوده است؟

˜ پاسخ:

با نگاه در آفرينش متوجه وجود تفاوت‌هايي در خلقت موجودات مي‌شويم. بسياري از خود مي‌پرسند چرا بعضي افراد استعدادشان بيشتر و بعضي کمتر، بعضي ثروتمند و بعضي معمولي و فقير، بعضي زيبا و بعضي ديگر از زيبايي کم بهره‌اند، بعضي جسم قوي دارند و برخي معمولي و مريض هستند آيا اين تفاوت‌هاي طبيعي با اصل عدالت پروردگار سازگار است.

مقصود از عدل تساوي همه چيز نيست بلکه قراردادن هر چيز در جاي مناسب آن مي‌باشد. چنانکه اميرالمؤمنين فرمودند: «العدل يضع الامور مواضعها»[1] عدالت امور را در جاي خودش قرار مي‌دهد. براساس اين تعريف «عدل الهي» يعني آنکه خداوند به اقتضاي حکمت خود جهان را به گونه‌اي بيافريند که بيشترين کمال و خير بر آن مترتب باشد و موجودات در آن متناسب با هدف نهايي باشند.
راز تفاوت‌ها

با توجه به اين‌كه در جهان هستي اختلاف و تفاوت بين موجودات با عدل الهي سازگار است حال اين سؤال مطرح مي‌شود كه راز اين تفاوت‌ها چيست؟

در پاسخ اين طور بيان مي‌كنيم كه:

1. قسمتي از تفاوت‌هاي جسمي و روحي افراد با يکديگر، معلول اختلاف طبقاتي يا ظلم‌هاي اجتماعي يا سهل‌انگاري‌هاي فردي است که مسئوليت آن به عهده خود افراد است نه خالق.

محيط، تغذيه، فرهنگ جامعه، وراثت از عوامل مؤثر در اين تفاوت‌ها مي‌باشد، بسياري از کمبودهاي ما به علت تنبلي، سهل‌انگاري، بي‌ارادگي و عدم تفکر ماست. تلاش، همت، تصميم، مطالعه، براي تغيير محيط پيرامون خودمان به جاي تسليم شرايط شدن و فرصت‌هاي حساس و مهم و اثرگذار در زندگي را به راحتي از دست ندهيم. اختلاف طبقاتي، سهل‌انگاري و تنبلي، دور شدن از فرهنگ دين از مواردي است که اسلام با آن مخالف است.

2. بعضي از اختلاف‌ها لازمه‌ دستگاه با عظمت و با حکمت آفرينش مي‌باشد. يعني اگر عدالت اجتماعي به طور کامل باشد باز هم طبعاً اين تفاوت‌ها خواهد بود، جهاني که ما در آن زندگي مي‌کنيم داراي نظام خاص و قوانين کلي و سنت‌هاي حتمي و قابل تغييري مي‌باشد. تبعيت کردن معلول از علت، تغيير و تحول، حرکت و زوال، محدوديت و بالاخره اثرپذيري و اثرگذاري موجودات بر يکديگر از سنت‌هاي حتمي و قوانين حاکم بر اين عالم مي‌باشد.

اين جهان آميخته با نشاط و غم، شادي و رنج، اميد و شکست مي‌باشد. شرايط جغرافيايي‌ ـ رشد‌ گياهان و ميوه‌هاي مختلف با انسان‌هايي کاملاً متفاوت از جهت گويش، رنگ و قد ـ باعث شده نمايشي زيبا از قدرت، علم و حکمت الهي به تصوير درآيد. چنان‌چه در قرآن سوره‌ روم آيه‌ 22 مي‌خوانيم:

(وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفُ الْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ)؛ «و از نشانه‏هاي او آفرينش آسمان‏ها و زمين، و تفاوت زبان‏هايتان و رنگ‏هاي شماست؛ قطعاً در آن‏[ها] نشانه‏هايي براي دانايان است». وجود اين تفاوت‌ها بخشي از نظام احسن الهي مي‌باشد که خداوند مي‌فرمايد: (فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ)[2].

3. برخي زيبايي و زشتي‌ها، خوبي و بدي‌ها، به خاطر اختلاف برداشت ماست، اين ما هستيم که مي‌گویيم اين زيبا و آن زشت است، يکي خوب است و ديگري بد است سپس مي‌پرسيم: اين خوب است چرا خدا بد خلق کرده است؟ اين‌گونه پرسش‌ها و برداشت‌ها به واسطه‌ي کم‌آگاهي و بي‌دقتي يا هواي نفس است. اما مهم‌تر آنکه در واقع نمي‌دانيم اگر اين بد نبود آن خوب هم نبود. مثل يک تابلوي نقاشي که ترکيب رنگ‌هاي روشن و تيره يک تابلوي زيبا و شگفت‌انگيز را به نمايش مي‌گذارد اگر همه‌ي تابلوها، يک رنگ روشن و يکنواختي داشت ديگر نقاشي وجود نداشت. اگر اختلاف نبود خلقتي نبود اگر زشتي نبود زيبايي هم معنا نداشت. اگر انسان بد نبود، انسان خوب معنا پيدا نمي‌کرد. اگر معاويه نبود قدر علي7 شناخته نمي‌شد. شيطان ملعون است ولي باعث رشد و ترقي و کمال مي‌گردد.
چند نکته

1. با توجه به آيات[3] و روايات يکي از اسرار مهم اين تفاوت‌ها و کمبودها آزمايش انسان مي‌باشد تا به واسطه آن انسان‌هاي خوب از بد متمايز گردند. به وسيله‌ امتحان زمينه رشد و شکوفايي استعدادهاي دروني انسان از جهت جسمي و روحي و رواني آماده مي‌گردد.

2. اين کمبودها و تفاوت‌ها جز موارد نادر مانع رشد و حرکت تکاملي انسان نمي‌گردد و اگر کسي از جهتي نسبت به بقيه کمبود دارد از کمال ديگري بهره‌ي بيشتري دارد. مثلاً اگر از زيبايي چهره کمبود دارد از جهت قدرت جسماني قوي‌تر است. اين مسئله در افرادي که معلوليت‌هاي جسماني دارند کاملاً مشهود است. اين طور نيست که خدا همه‌ خوبي‌ها را به کسي بدهد و از طرف ديگر همه‌ بدي‌ها را به کسي نمي‌دهد.

3. زيبايي و حسن امري نسبي است داراي مراتب متفاوتي است در حقيقت همه‌ موجودات زيبا هستند ولي ديدگاه‌ها متفاوت است. برخي را ما بيشتر مي‌بينيم، زيباتر مي‌دانيم هر چند که اصل زيبايي را همه دوست دارند ولي اين چنين نيست که هميشه زيبايي خوب باشد، گاهي زيبايي انسان‌ها را دچار مشکل مي‌کند. مثل داستان حضرت يوسف که در قرآن بيان شده است.

4. زيبايي ائمه با توجه به برخي روايات تاييد مي‌شود[4]. اما اين دليل بر زشتي بقيه‌ افراد نيست. نکته‌ مهم آن است که امامان علاوه بر زيبايي صورت از سيرت نوراني و زيبايي معنوي برخوردار بوده‌اند. در روايات دستوراتي براي زينت و زيبايي معنوي وجود دارد که در زيبايي ظاهري نيز اثر مي‌گذارد. مثل: «لازينة کالادب»[5]، «لاجمال اجمل من العقل»[6]؛ هيچ زيبايي مثل ادب نيست، هيچ زيبايي زيباتر از عقل نيست و ائمه اطهار: داراي ادب و عقل والا بوده‌اند.
نتيجه

برخي از اختلافات لازمه‌ خلقت است و بعضي ديگر قابل تغيير مي‌باشد و زيبايي ائمه: منافاتي با زيبا بودن بقيه ندارد تلاش ما بايد در جهت زيبايي معنوي باشد و معيار برتري افراد زشتي و زيبايي آن‌ها در دنيا نيست بلکه سفيد‌روي و سيه‌رويي در آخرت ملاک است.
منابع

1. اصول عقايد، حجت‌الاسلام قرائتي، ص 61 الي 146.

2. عدل الهي، شهيد مطهري، ص 45 الي 120.

3. آيات عدل الهي در تفسير نمونه و الميزان.
4. پرسش‌هاي قرآني جوانان «باران مهر»، ص 58 الي 84.

[1]. نهج البلاغه، حکمت 437.

[2]. مؤمنون / 14.

[3]. بقره/ 155، اسراء/ 30، نحل/ 71.

[4]. المهدي رجل من ولدي وجهه کالکواکب الدري، بحارالانوار، ج 47، ص 9.

[5]. غررالحكم و دررالكلم، بحار، جلد 1، ص 84.

[6]. همان.