پرسش:

خداوند مصلحت ما را مي‌داند، پس چرا ما دعا كنيم در حالي كه ممكن است به ضرر ما باشد؟

˜ پاسخ:

خداوند خود رعايت مصلحت ما را مي‌نمايد اما به چند دليل ما نبايد دعا كردن را ترك كنيم:

1. چيزي كه ما در دعاها از خداوند مي‌خواهيم معمولاً به ضرر ما نيست، بلكه بسياري از اوقات به صلاح ما مي‌باشد. به عنوان مثال: دعا براي توفيق ترك معصيت يا انجام عبادات يا احسان به پدر و مادر يا اضافه شدن رزق و روزي در حد نياز يا فرج امام زمان7 و... به خصوص اگر ما دعاهايي كه اهل بيت: مي‌خوانده‌اند را بخوانيم، يا دعاهايي را که خداوند در قرآن نازل نموده بخوانيم. به عنوان نمونه چند دعاي قرآني را بيان مي‌كنيم:

الف. «وَ قُلْ رَبِّ زِدْني‏ عِلْما[1]؛ و بگو: «پروردگارا! مرا دانش افزاي».

ب. (قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّياني‏ صَغيرا)[2]؛ بگو: «پروردگارا! آن دو را رحمت كن، همان گونه كه مرا در خُردي پرورش دادند».

ج. (وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْني‏ مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْني‏ مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لي‏ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصيرا)[3] و بگو: «پروردگارا، مرا (در هر كار،) با ورودي صادقانه وارد كن، و با خروجي صادقانه خارج ساز؛ و از نزدت براي من تسلّطي ياري بخش، قرار ده».

د. (وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْني‏ مُنْزَلاً مُبارَكاً وَأَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلين‏)[4] و بگو: «پروردگارا! مرا در منزلگاهي خجسته فرود‌آر، در حالي كه تو بهترين فرود آورندگاني».

2. دعا كردن، صرف‌نظر از اين‌كه چه بخواهيم، نوعي عبادت كردن خداوند مي باشد چنان‌چه در حديث داريم كه:

«الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَة»[5]؛ «دعا مغز عبادت مي‌باشد».

«افضل العباده الدعاء»[6]؛ «با فضيلت‌ترين عبادت، دعا كردن است».

آري، خداوندي كه رعايت مصلحت ما را در استجابت دعا مي‌نمايد، خود در قرآن به بندگان خود امر مي‌كند كه دعا كنيد كه من مستجاب مي‌كنم. (وَقالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُم‏)[7]؛ «و پروردگار شما گفت: مرا بخوانيد تا (دعاي) شما را بپذيرم!»؛ آري، در حقيقت دعاكردن نوعي توجه به خداي متعال است و اين توجه و ذكر هدف بسياري از عبادات است[8]. خداوند در قرآن در سوره مباركه‌ فرقان مي‌فرمايد:

(قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُم)[9]؛ (اي پيامبر) بگو: «اگر فراخوان شما (به سوي ايمان) نباشد، پروردگارم براي شما ارزشي قايل نمي‏شد»[10].

چرا که دعا کردن از يك طرف اظهار به عجز و ناتواني بنده است و از طرفي ديگر اعتراف به جلال و بزرگي خداوند است و در پايان بايد گفت: چون دعا نوعي عبادت و امر خداوند است ما نبايد آن‌ را ترك كنيم.كه اگر ترك كنيم معصيت خداوند را نموده‌ايم. در حديثي حکايت شده:

«ترك الدعاء معصية[11]؛ ترك كردن دعا معصيت مي‌باشد».

3. بسياري از اوقات ما به خاطر گناهان خويش يا سستي در انجام واجبات الهي بخودي خود استحقاق دريافت بعضي از نعمت‌هاي خداوند را نداريم اما با دعا كردن و درخواست از خداوند كريم خود را در معرض نسيم لطف و رحمت الهي قرار مي‌دهيم و از اين رهگذر به مرادمان مي‌رسيم كه اگر اين دعا نبود از طرف خداوند نه استجابتي بود و نه رعايت مصلحتي. چرا كه بايد بين كسي كه به خود زحمت دعا كردن را مي‌دهد و كسي كه اين زحمت را متحمل نمي‌شود فرقي باشد.

در روايتي حکايت شده: دو نفر، كه هر دو داراي يك نوع عمل هستند وارد بهشت مي‌شوند ولي يكي از آن دو مقامش بالاتر از ديگري است، آن‌كه مقامش پائين‌تر است سؤال مي‌كند: خداوندا ما كه هردو به يك صورت عمل مي‌كرديم پس چرا به او بيشتر عطا نمودي؟ خداوند در جواب مي‌فرمايد: كه او از من درخواست مي‌كرد ولي تو اين درخواست را نداشتي[12].

4. نكته‌اي كه از آيه‌ «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» مي‌توان برداشت كرد[13] اين است كه تا دعا نباشد استجابتي هم در وجود نخواهد داشت.
آري! همان دعايي كه به صلاح ما نبوده را خداوند متعال تبديل به بهتر يا چيزي كه به صلاح ما باشد مي‌‌كند كه اگر اين دعا نبود چه بسا اين عطا هم از جانب خداوند شامل حال ما نمي‌شد[14]. پس بر ماست كه دعاي خود را ترك نكنيم ولي اگر همان خواسته ما برآورده نشد در نظر داشته باشيم كه يا به خاطر گناهان ما بوده كه بايد استغفار كنيم، يا به صلاح ما نبوده، پس شكر الهي را بجا آوريم، يا بهترش را عطا نموده‌اند كه باز بايد سپاس‌گزار باشيم. نه اين‌كه اصرار کنيم که حتماً همان خواسته‌ ما برآورده شود.

[1]. طه، 114.

[2]. اسراء، 24.

[3]. اسراء/ 80.

[4]. مومنون/ 29.

[5]. وسائل الشيعه، ج 7، ص 28.

[6]. کافي، ج 2، ص 466.

[7]. غافر/ 60.

[8]. چنان‌چه در قرآن آمده است: (أَقِمِ الصَّلاَةَ لِذِكْرِي) (و نماز را براي ياد من، به پادار!) طه/ 14.

[9]. فرقان/ 77.

[10]. ر. ک: تفسير نمونه، ج 15، ص 172.

[11]. مجموعه ورام، ج 2، ص 119.

[12]. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ9 يَدْخُلُ الْجَنَّةَ رَجُلَانِ كَانَا يَعْمَلَانِ عَمَلًا وَاحِداً فَيَرَي أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ فَوْقَهُ فَيَقُولُ يَا رَبِّ بِمَا أَعْطَيْتَهُ وَ كَانَ عَمَلُنَا وَاحِداً فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَي سَأَلَنِي وَلَمْ تَسْأَلْنِي ثُمَّ قَالَ سَلُوا اللَّهَ وَ أَجْزِلُوا فَإِنَّهُ لَا يَتَعَاظَمُهُ شَيْ‏ءٌ. وسائل‏الشيعة، ج 7، ص 24.

[13]. در قواعد عربي آمده است: تا شرط (ان تدعوني كه محذوف است) محقق نشود جواب (استجب) هم محقق نمي‌شود.

[14]. چنان‌چه در روايت داريم كه: اي بندگان من در آنچه به شما امر كرده ام عبادت و بندگي مرا انجام دهيد و مصالح خود را به من ياد ندهيد چرا كه من به مصالح شما عالم‌ترين هستم و نسبت به مصالح شما بخل نمي‌ورزم. (تنبيه الخواطر ص350) همان‌طور كه گفتيم يكي از اوامر الهي دعا كردن است.