- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: ـ راههاي از بين بردن گناهان چيست؟
- بازدید: 2202
پرسش:
راههاي از بين بردن گناهان چيست؟
پاسخ:
چنانچه در آيات قرآن و روايات معصومين:آمده است هر چند انسان گناه زيادي انجام داده باشد، باب بازگشت به خدا و از بين بردن گناهان هميشه باز است چرا كه خداوند در قرآن با بياني مهربانانه ميفرمايد:
(يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَي أَنفُسِهِمْ لاَتَقْنَطُوا مِن رَحْمَةِاللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً)[1]؛ اي بندگان من كه بر خود اسراف كردهايد از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را ميآمرزد زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است». پس بايد دانست كه رحمت الهي بسي بيشتر از گناهان ما و گناهان همه مخلوقات است، و جايي براي نااميد شدن ما نيست؛ و باز خداوند براي بخشيدن ما راههايي را قرار داده كه برخي از آنها را بر ميشماريم:
1. توبه
يكي از راههاي خلاص شدن از گناهان توبه است. راهي كه قرآن به ما آموزش ميدهد آنجا كه ميفرمايد: (تُوبُوا إِلَي اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً)[2]؛ «بسوي خدا توبه كنيد توبهاي خالص».
توبه آنچنان كه در روايات معنا شده است يعني پشيماني قلبي و واقعي از كارهايي كه انجام دادهايم. و لازمه اين پشيماني، تصميم بر ترك آن عمل زشت مي باشد. پس توبه يعني پشيمان بودن از گناه و تصميم بر ترك گناه. چنانچه انسان به اين حالت برسد اصطلاحا توبه نموده است.
ممكن است سؤال شود: چه كار كنيم تا اين حالت پشيماني براي ما حاصل شود؟ پاسخ: براي تحصيل حالت توبه راههاي متعددي وجود دارد كه به بعضي از آنها اشاره ميكنيم:
الف. تفكر: از جمله انسان به نتايجي كه گناهان در دنيا و آخرت دارد و عذابهاي سخت و دردناكي كه براي گناهان قرار داده شده است فكر نمايد[3].
ب. استغفار: در اين راه لازم است انسان فراوان استغفار و طلب بخشش نمايد؛ چنانچه قرآن كريم ميفرمايد:
(وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ)[4]؛ «و اينكه از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد سپس بسوي او باز گرديد».
ج. دعا: خواستن و استمداد از خداوند و ائمه اطهار: كه اين حالت پشيماني واقعي و مداوم، براي انسان حاصل شود زيرا در روايات حكايت شده: اگر انسان به درجه توبهكنندگان برسد مانند كسي است كه تازه متولد شده است و گناهي به عهده او نميباشد. (التائب من الذنب كمن لاذنب له)[5].
2. انجام اعمال نيك
راه ديگري كه براي خلاص شدن از گناهان وجود دارد انجام دادن اعمال نيك و پسنديده است چرا كه قرآن كريم ميفرمايد: (إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ)[6]؛ «بدرستي كه حسنات و اعمال نيك، سيئات (و آثار آنها را) از بين ميبرد».
آري، خداوند متعال به واسطه رحمت و كرامت بيانتهايي كه دارد يكي از پاداشهايي كه براي بسياري از اعمال خوب قرار داده است بخشايش گناهان است. چنانچه در روايات حكايت شده: كه خداوند با هر كار نيكي كه انجام ميدهيم گناهي را پاك ميكند[7]. به عنوان نمونه نظر شما را به بعضي از اعمال كه باعث بخشيدن گناهان ميشود جلب مينماييم:
الف. صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد:
از امام رضا7 نقل شده است: «كسي كه نميتواند كاري كند كه گناهانش پاك شود پس بايد زياد بر محمد و آل او صلوات بفرستد زيرا زياد فرستادن صلوات گناهان را از بين ميبرد[8]».
ب. سفر زيارتي حج يا عمره نيز، باعث پاك شدن گناهان ميشود[9].
ج. زيارت اهل بيت: به ويژه امام حسين7[10].
د. خوش اخلاقي نيز سبب بخشوده شدن گناهان مي شود. چنانچه از امام صادق7 نقل شده است «خوش اخلاقي مانند حرارت خورشيد، گناهان را از بين ميبرد»[11].
هـ . سجده فراوان، شخصي نزد پيامبر اسلام آمد و عرض كرد گناهانم زياد شده است حضرت فرمودند: «زياد سجده كن زيرا سجده فراوان، مانند باد كه برگها را روي زمين ميريزد گناهان را از بين ميبرد»[12].
و. خواندن دعاها از جمله دعاي كميل در هر هفته نيز باعث بخشش گناهان ميشود[13].
ز. گريه نمودن بر مصائب امام حسين7[14].
ح. انفاق نمودن به مردم[15]: از امام علي7 نيز حكايت شده: «كفاره گناهان بزرگ و عظيم، فرياد رسي از بيچارگان ميباشد»[16].
ط. رفتن به سوي مسجد براي نماز جماعت[17].
ي. مراعات تقوي[18].
خلاصه همه اعمال خير مثل قرائت قرآن، نماز، زيارت برادران ديني يا عيادت مريض يا پرستاري از مريض و... همه و همه باعث پاك شدن گناهان ميشود.
3. تحمل مشكلات و سختيها
با توجه به روايات اهلبيت: بدست ميآيد كه علت بسياري از مشكلات، سختيها، بيماريها و همچنين فقر و غم و اندوه و... اين است كه خداوند اراده كرده است تا با اين روش، بنده خود را از گناهاني كه انجام داده است رها سازد تا دچار عذابهاي سخت و طاقتفرساي آخرتي نگردد[19]. از رسول اكرم9 نقل شده: «پيوسته براي مرد و زن مؤمن، بلا و گرفتاري در بدن و مال و فرزندان وجود دارد، تا اينكه خدا را در حالي كه هيچ گناهي بر عهده او نيست ملاقات كند[20] (كنايه از مرگ ميباشد)».
يادآوري
1. بعضي از گناهان را نمي توان فقط با توبه يا راههاي ديگر پاك كرد. و اينها گناهاني هستند كه با انجام آنها، هم حق خداوند را ضايع كردهايم و هم به ديگران ظلم نمودهايم، مثل غيبت، تهمت، دزدي يا آزردن پدر و مادر و... در اينگونه گناهان علاوه بر راههاي قبل، لازم است حقي كه از ديگران ضايع نمودهايم را تا اندازهاي كه ممكن است جبران نماييم تا اين نوع از گناهان نيز پاك شوند.
2. هرچند اگر انسان توبه خود را شكست باز هم باب توبه به روي او باز است، اما در روايات حكايت شده: كسي كه از گناهانش استغفار ميكند در حالي كه باز آن گناه را انجام ميدهد، مثل كسي است كه پروردگار خويش را به مسخره گرفته است[21].
3. مطمئن باشيم هر قدمي كه ما به سوي خداي خود بر ميداريم، خداوند چندين برابر به سوي ما بذل توجه ميكند فقط نياز به صبر دارد تا برايمان معلوم شود.
4. با «توبه» و به سوي خداوند رفتن، حلال و حرام او را مراعات نمودن، نه تنها چيزي از دست نميدهيم، بلكه به آرامش و بهرهبرداري بهينه از نعمتهاي خدا در دنيا و آخرت ميرسيم. چرا كه دين و دستورات ديني از ما ميخواهد كه خواهشهاي نفساني را نظاممند و مديريت كنيم نه اين كه لذتها را ترك كنيم.
5. هر يك از دستورات خداوند (واجب يا حرام يا...) با در نظر گرفتن همه ابعاد وجودي انسان و نيازهاي متفاوت اوست و هركدام از اين دستورات حكمتهاي فراواني در بردارد، هر چند براي ما معلوم نباشد يا حتي به كام ما خوش نيايد.
6. وقتي انسان گناهي انجام ميدهد، علاوه بر اينكه گناه او در پرونده اعمال او ثبت ميشود، آن گناه در جان و روح او اثرات منفي ميگذارد، كه براي از بين بردن آن آثار، راههاي متعددي وجود دارد كه برخي از آنها در اين مجال بيان شد. براي آگاهي بيشتر ميتوانيد به كتابهاي اخلاقي از جمله به كتب زير مراجعه فرماييد:
1. تفسير نمونه
ذيل آيات توبه
2. گفتارهاي معنوي
شهيد مطهري;
3. ده گفتار
شهيد مطهري;
4. قلب سليم
شهيد دستغيب;
5. گناهان كبيره
شهيد دستغيب;
[1]. زمر/ 53.
[2]. تحريم/ 8.
[3]. در اينباره ميتوانيد به كتاب شريف «گناهان كبيره» شهيد دستغيب; مراجعه نماييد.
[4]. هود/ 3.
[5]. اصول كافي ج 2، ص 435.
[6]. هود/ 114.
[7]. نورالثقلين، ج 2، ص 420.
[8]. امالي صدوق، ج 68، ص 4.
[9]. بحار ج 99، ص 50، ح 46.
[10] مستدرك وسائل، ج 10، ص 183، بحار، ج 98، ص 22.
[11]. بحار ج 71، ص 395، ح 74.
[12]. امالي صدوق ج 404، ص 11.
[13]. مفاتيح الجنان.
[14]. وسائل ج 4، ص 102.
[15]. تغابن/ 17.
[16]. نهج البلاغه، حكمت 24.
[17]. مكارم الاخلاق، ص 432.
[18]. انفال/ 29.
[19]. بحار، ج 81، ص 177، ح 18 و ص 199، ح 56 و ج 67، ص 244، ح 83.
[20]. بحار، ج 67، ص 236، ح 54.
[21]. مجموعه ورام، ج 2، ص 223.