پرسش:

وظيفه پدر و مادر در تربيت فرزندان چيست؟

˜ پاسخ:
مقدمه

تربيت يعني «پرورش دادن و نيروي بالقوه را به فعليت رساندن، كه اين وظيفه هر فرد است كه بايد خود و ديگران كه در حوزة تسلط او هستند را تربيت نمايد»[1].

مسئوليت پدران درباره‌ تربيت فرزندان ‏به قدري سنگين است كه امام سجاد7 در انجام اين وظيفه‌ خطير از خداوند استمداد مي‏كند و عرضه مي‌دارد: «بار الها مرا در تربيت فرزندان و نيکي به آن‌ها ياري بفرما»[2].

اگر والدين حق اطاعت بر فرزندان دارند فرزندان نيز حق بزرگ‏تري بر عهده‌ي والدين دارند و آن حق تربيت، يعني آموختن راه و رسم زندگي از طريق صحيح و پرورش دادن سجاياي اخلاقي و انساني است كه در فطرت او تعبيه شده است. اگر دانشمندان امروز به اهميت تربيت كودكان پي برده‏اند و با تشكيل جلسات و نوشتن كتاب‏ها و جزوه‏ها و نشان دادن فيلم‏هاي اخلاقي و علمي گام‏هايي در اين راه برداشته‏اند، رهبران عالي قدر اسلام از 14 قرن پيش با ارشاد و راهنمايي‏هاي سودمند و با پرورش كودكان و فرزندان نمونه، قدم موثري در اين راه برداشته‏اند.

از نظر اسلام، تربيت، مراحلي دارد که در هر مرحله بايد دقت و حوصله لازم به کار رود. به خلاف برخي، که تربيت را از دوران کودکي مي‌دانند؛ اسلام برنامه تربيتي کودک را از پيش از انعقاد نطفه شروع مي‌کند بنابراين مي‌توان مراحل تربيت را به اين ترتيب بيان کرد:

1. مرحله‌ پيش از حمل: در مورد انتخاب همسر شايسته، دستورات فراواني وارد شده است؛ زيرا در هنگام گزينش همسر، بايد توجه نمود كه مادر يا پدر فرزند آينده انتخاب مي‏گردد. از اين رو در مورد ويژگي‌هاي همسر شايسته روايات زيادي نقل شده است.

و همان‌طور كه در علم پزشكي امروز ثابت شده بسياري از خصوصيات پدر و مادر از طريق وراثت به كودك منتقل مي‏شود.

در قرآن‌کريم نيز به نكات بهداشتي اهميت ويژه داده شده به عنوان نمونه براي بهداشت نسل، ازدواج با اقارب را حرام دانسته و آميزش در دوره عادت ماهانه را حرام و ممنوع کرده است[3]، كه علم پزشكي امروز به برخي از حکمت‌هاي اين دستورات پي برده است.

2. مرحله‌ جنيني: در اين مرحله بايد مراقبت‏هاي جسمي و روحي انجام بگيرد تا كودكي سالم و قوي به دنيا بيايد.

3. مرحله‌ نوزادي: در مورد شيرخوردن كودك و روش رفتار با وي رهنمودها و دستورالعمل‌هايي نقل شده است[4].

4. مرحله بعد از دو سالگي: در اين مرحله بايد به تربيت، بهداشت، تغذيه،... كودك پرداخت.

 روش‏هايي براي تربيت وجود دارد كه به وسيله‌ يادگيري آن‏ها بهتر مي‏توان كودك را تربيت نمود در روش‏هاي تربيتي دو هدف دنبال مي‏شود؛ برخي اصلاحي هستند كه براي حذف يا كاهش برخي رفتارهاي نامطلوب به كار مي‏رود؛ و برخي ايجادي هستند كه رفتارهاي نيكو را ايجاد و تثبيت مي‏نمايد و در اين باره روش‏هاي سمعي و بصري مانده‌گارتر مي‏باشند[5].

«برخي از روش‌هاي ايجادي عبارت است از: تربيت الگويي، بشارت دادن، تشويق و برخي از روش‏هاي اصلاحي عبارت است از: روش‏هاي تغافل، انتساب به غفلت و سهو، انذار، جريمه، جبران عمل فوت‌شده، مواجهه‌ عملي كودك با نتايج سوء عملش، تنبيه[6].

و برخي از روش‏هاي عام عبارت است از: روش آگاهي دادن كودك به جهل خودش، قصه و داستان، ارائه‌ علامت و نشانه، مقايسه‌ اعمال، آموزش تلقين به نفس، تمثيل و داستان، روش‏هاي تمهيدي مثل محبت‌كردن، همنشيني با صالحان، فراهم نكردن موجبات رنجش كودك، مراعات عدالت، سلام كردن به كودك، رفتاري كودكانه با كودك،...»[7].

از نظر اسلام، در تربيت بايد جنبه‏هاي مختلف را در نظر گرفت و همه ابعاد وجودي انسان را رشد داد. از اين‌رو مي‏توان تربيت را به اقسام زير تقسيم نمود:
1. تربيت فرهنگي

پدر موظف است خواندن و نوشتن را به كودك بياموزد، كه اين نخستين مرحله‌ فراگيري علم مي‏باشد. در آيات و روايات به يادگيري علم و دانش سفارش زيادي شده است كه در اين نوشتار فرصت بررسي اين موضوع را نداريم.

در تمام انواع تربيت بهتر است كه والدين الگوي فرزند باشند. رفتار و گفتار والدين براي فرزند بيشتر از هر چيز ديگر ارزشمند است، از اين رو لازم است آن‌چه را مي‏خواهند به كودك بياموزند ابتدا خود عمل كنند و گرنه تأثيري نخواهد داشت. در قرآن خداوند انسان را هشدار مي‌‌دهد و مي‏فرمايد: (كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَاللَّه أن تَقُولُوا مالا تَفْعَلُون)[8]؛ «نزد خدا بسيار موجب خشم است كه سخني بگوييد كه عمل نمي‏كنيد!».
2. تربيت اجتماعي

پدر و مادر بايد كودك را با محيط اجتماع آشنا كنند و آداب آن و نحوه‌ي برخورد صحيح را به آنان آموزش دهند. در روايات[9] براي استمرار روابط بين انسان‏ها و تحقق زندگي مطلوب توصيه‏هايي شده كه به آن‏ها اشاره مي‏كنيم: آموزش خودشناسي به كودك و اين‌كه خدا انسان را آزاد خلق كرده و داراي عزت مي‏باشد و نبايد خود را ذليل كند.

آموزش حفظ احترام و شخصيت ديگران، درشتي‌ نكردن با مردم، نداشتن فخرفروشي و تكبّر، عدم تحقير و استهزاء، تمسخرنکردن افراد معلول، گذشت و ايثار، حفظ اسرار ديگران، پرهيز از ظلم و طغيان، پرهيز از دشمني و مقابله به مثل، امانت‌داري، سبقت در كار خير، ارتباط با علما و دانشمندان، ترك جدال با علما، دورانديشي در كارها، مقابله با مشكلات به وسيله‌ اميدداشتن به خدا و دعاكردن و شکيبايي، و دوري از دنياپرستي،... در اين راستا از امام علي7 حکايت شده:  «خيرُ ما ورّثَ الآباء الابناء الأدب»[10]؛ «بهترين ارثي كه پدران براي فرزندان مي‏گذارند ادب ـ تربيت صحيح ـ مي‏باشد».

بنابراين والدين بايد مراقب كودك باشند و او را مانند دوست مهرباني، راهنمايي كنند. در اسلام بسيار سفارش شده كه نبايد كودك را به حال خود رها كرد تا با هر كه مي‏بيند دوست شود و هر چه را مي‏بيند، نيكو بداند.
3. تربيت جنسي

تربيت صحيح آن است كه تمام ابعاد وجودي انسان را فرا بگيرد، يكي از اين ابعاد غريزه‌ جنسي است كه نياز به تربيت و تعديل دارد. در صورت عدم تربيت صحيح، كودك از همان سنين خردسالي به انحراف كشيده مي‏شود.

كودك منحرف بسيار مشكل هدايت مي‏شود. يك كودك منحرف مي‏تواند خانواده‏اش و حتي جامعه را به تباهي بكشاند. در حالي كه اگر غريزه‌ جنسي هدايت شود مايه‌ سعادت ‏براي خود و جامعه مي‏باشد.

در برخي آيات به تربيت جنسي توجه شده است. به عنوان نمونه در سوره‌ نور مي‌فرمايد:

«اي كساني كه ايمان آورده‏ايد! بردگان شما، و هم چنين كودكانتان كه به حد بلوغ نرسيده‏اند، در سه وقت بايد از شما اجازه بگيرند: پيش از نماز صبح، و نيمروز هنگامي كه لباس‌هاي (معمولي) خود را بيرون مي‏آوريد، و بعد از نماز عشاء؛ اين سه وقت خصوصي براي شماست؛ اما بعد از اين سه وقت، گناهي بر شما و بر آنان نيست (كه بدون اذن وارد شوند) و بر گرد يكديگر بگرديد (و با صفا و صميميت به يكديگر خدمت نماييد). اين گونه خداوند آيات را براي شما بيان مي‏كند، و خداوند دانا و حكيم است»[11]. اين حكم به خاطر رعايت غريزه‌ جنسي كودك مي‌باشد تا به انحراف كشيده نشود. و در آيه‌ بعد مي‌فرمايد: «كساني كه به بلوغ رسيده‏اند در تمام اوقات بايد اجازه بگيرند و حكم آنان سخت‏تر مي‏باشد»[12].

در سنيني كه كودك مي‏فهمد بايد ناظر بودن خدا و سرانجام گناهان را به او گوشزد كرد كه در صورت فراهم بودن زمينه‌ي گناه به موانع مذهبي و اجتماعي توجه كند. در روايات نيز به تربيت جنسي کودک توجه شده و سفارشاتي انجام شده كه برخي عبارتند از:

در محلي كه دو نفر آميزش دارند كودك شيرخوار حضور نداشته باشد و حتي صداي نفس‏ها را نشنود كه اگر منحرف شد، بايد خود را سرزنش کنند[13].

توصيه شده كه لب‌هاي شيرخوار، و گونه‏هاي بچه‏هاي زير سنين تمييز، و پيشاني بچه‏ها را در سنين بعد ببوسيد، تا از تحريك جلوگيري شود. مرد نامحرم دختر را نبوسد و همين طور زن، پسر نامحرم را نبوسد، پدر لب‌هاي دخترش را نبوسد، يعني اصل نوازش وجود داشته باشد اما در افراد، سنين و جنسيت‏ها، دقت شود، چنان كه از امام صادق7 حکايت شده:

«هنگامي كه دختر به سن 6 سالگي رسيد مرد ـ نامحرم ـ او را نبوسد و هنگامي كه پسر به سن هفت سالگي رسيد، زن او را نبوسد»[14].

و در مورد محل خواب فرزندان از نبي گرامي اسلام9 نقل شده: «فرّقوا بين أولادكم في المضاجع إذا بلغوا سبع سنين[15]؛ بستر خواب فرزندانتان را وقتي به سن هفت سالگي رسيدند، جدا كنيد».

اين‌گونه روايات نشان مي‏دهد از تربيت جنسي كودك نبايد غافل شد.

در اسلام به غريزه‌ جنسي و ارضاي آن توجه ويژه شده و رهبانيت و يا فرهنگ برهنگي را نمي‏پذيرد. انسان مجموعه‌اي است كه اگر يك جزء آن پاسخگويي صحيح نشود، ديگر اجزاء دچار آسيب مي‏شوند. اما اين غرايز تزكيه و تربيت لازم دارند. در برنامه‌ آفرينش زمان معيني را براي ترشح غدد جنسي تعيين كرده كه همان وقت بلوغ مي‏باشد. در اين سن است كه فرد با قواعد جنسي و اخلاق جنسي آشنا است و ضرري براي او ندارد.

در خانواده[16] بايد به كودك فهماند كه بهره‌ جنسي فقط در چارچوب ازدواج ممكن است و هر كس خارج از آن عمل كند اگر قبل از بلوغ باشد از آثار وضعي شوم آن در امان نيست زيرا گناه مانند آتشي است كه دود دارد و اگر آتش نسوزاند، دود آن حتماً سياه مي‏كند و از قداست مي‏كاهد. و اگر بعد از بلوغ مرتكب عمل زشتي شود گناه بزرگي دارد.

در قرآن با ذكر داستان‏هاي يوسف7، ولادت حضرت عيسي و باردار شدن حضرت مريم به وسيله‌ نفخ فرشته،... راه‌گشاي آشنايي فرزندان با مسايل جنسي و درس عبرت براي همه مي‏باشد.

تا در احكام هم كم كم با اين مسائل آشنا ‏شوند و احكام بلوغ و غسل و... را فراگيرند و در اين راستا بايد دقت شود که اسباب تحريك غريزه‌ جنسي فراهم نشود در اين زمينه اسلام دستوراتي دارد که بيان شد مثل پوشش زنان، جداسازي بستر خواب فرزندان، اجازه گرفتن در وقت ورود به اتاق پدر و مادر و... . در پايان‌ نظر شما را به مطالب يکي از روان‌شناسان در اين‌باره جلب مي‌کنيم:

«والدين بايد مواظب شوخي‏ها و وضع ظاهري خود باشند، زيرا كودكان دقيقاً اعمال آنان را زير نظر مي‏گيرند، بستر كودكان تا حد امكان از والدين جدا باشد، در هنگام شستشوي كودك نقاط حساس او را تحريك نكنند، پوشش و لباس كودك خيلي نرم يا خيلي زبر نباشد كه باعث تحريك يا ميل به دست‌كاري شود، ختنه در سن مناسب انجام شود، نحوه پوشش و رفتار پسر و دختر از سن خاصي مناسب شرع و عرف باشد، سؤالات جنسي كودكان كه از روي كنجكاوي است با مهارت پاسخ داده شود»[17].
4. تربيت مذهبي كودك

تربيت مذهبي كودك از همان ابتداي تولد كه در گوش‏هاي او اذان و اقامه گفته مي‏شود، شروع مي‏گردد. نوزادي كه در محيط خانواده شاهد نماز خواندن، تلاوت قرآن و ساير اعمال عبادي است به طور غير مستقيم، تربيت مذهبي را مي‏پذيرد و به صورت مستقيم مي‏توان به تدريج طريقه‌ نماز خواندن، روزه‌گرفتن و... را به آنان آموخت. از پيامبراکرم9 حکايت شده: «إفتحوا علي صبيانكُم أوّل كلمةٍ لا اله إلاّ اللَّه...[18]؛ زبان كودكانتان را با كلمه‌ي لا اله الاّ اللَّه باز كنيد». يادگيري مسايلي مثل عدم شريك داشتن خدا[19]، مأيوس نشدن از رحمت خدا، حسن ظن داشتن به خدا،... براي برقرار ساختن ارتباط كودك با خدا لازم مي‏باشد[20].

يكي ديگر از وظايف والدين، ياد دادن قرآن است كه ثواب فراواني دارد[21]. و آشنايي با اهل‌بيت: و نقل داستان‌هاي اهل‌بيت: براي آن‌ها و ايجاد محبت و عشق اهل‌بيت: در دل آن‌ها نيز در اين مسير ضروري است[22] و توصيه شده كودك را با مستحبات و مكروهات[23] نيز آشنا كنند مثل صدقه در راه خدا، به مسجد رفتن، نظافت، نخوردن غذاي داغ، فوت نكردن به غذا و... .

و در مرحله‌ بعد لازم است كودك را متناسب با استعداد او، با عقايد مختلف آشنا كرد تا منحرف نشود. چنان كه از اهل‌بيت: روايت شده: «به فرزندانتان آن‌چه را خدا به آنان سود مي‏دهد، تعليم كنيد تا مبادا (گروه منحرف) مرجئه با عقايدشان بر آنان غالب شوند»[24]. اين حديث بيانگر اين مطلب مهم است كه بايد در تربيت مذهبي كودك با جديت و دقت فراوان عمل كرد و كودك را به حال خود رها نكرد. و گرنه اين خلأ را ديگران پر مي‌كنند.
5. تربيت اقتصادي كودك

كودك به عنوان يك فرد، داراي حق مالكيت مي‏باشد و تا وقتي به سن بلوغ و رشد نرسيده است پدرش وظيفه اداره‌ امور مالي او را دارد و حفظ اموال کودک به عهده‌ او مي‌باشد.

 والدين وظيفه دارند كه راه صحيح مصرف كردن، خريد و فروش طبق احكام اسلام و چگونگي درست پول خرج كردن را به كودك ياد بدهند.  بهتر است حرص، ولع مادّي، زياده‌خواهي و تجمل‌پرستي را به كودك بشناسانند تا گرفتار اين انحرافات نشود.
6. تربيت جسمي كودك

كودك بايد از نظر جسمي ورزيده و سالم باشد. اسلام به تغذيه و ورزش اهميت قابل توجهي داده است. غذا بايد مقوي، سالم و حلال باشد تا جسم كودك با غذاي مفيد رشد يابد و موجبات انحراف او را فراهم نسازد. در روايات تأكيد شده كه به كودك اجازه‌ بازي كردن بدهند[25] و اين حق او است تا با بازي كردن به رشد جسمي و نشاط كامل برسد. حتي به والدين دستور مي‏دهد كه تا حد امكان با كودك بازي كنند و به شخصيت او احترام بگذارند.

در سيره‌ پيامبر9 و اهل‌بيت: مي‏خوانيم كه ايشان با كودكان بازي مي‏كردند و به بازي آنان ارج مي‏نهادند و به والدين توصيه شده که (با توجه به استعداد آن‌ها) به کودکان تيراندازي، شنا و اسب دواني بياموزند[26].

اهميت بازي کودکان آنقدر زياد است که امروزه براي درمان برخي بيماري‏ها و ناهنجاري‏هاي رفتاري، از «بازي درماني» استفاده مي‏شود.

«فوايد بازي بسيار است و امروزه يك شاخه‏اي به نام «بازي درماني» تشكيل شده است. برخي نيز بازي را وسيله‏اي براي شناخت جهان و امكانات اطراف كودك مي‏دانند. كودك از راه بازي، مقصودش را بيان مي‏كند و با محيط و جامعه‏اش پيوند مي‏خورد. بنابراين بازي در زندگي كودك نقش حياتي و اساسي دارد. در حين بازي راه كنترل احساسات را ياد مي‏گيرد و از نظر رشد عقلي و اجتماعي اگر به مشكلاتي بر ‏خورد، با تلاشي كه در جهت حل آن دارد، راه‏هاي مقابله با مشكلات را ياد مي‏گيرد. در ضمن، روح تعاون و دوستي در او تقويت مي‏شود. به وسيله بازي مي‏توان نظم و انضباط، سازگاري با ديگران، سخن گفتن، نحوه‌ استفاده از اندام‏هاي حسي و حركتي، رعايت حق ديگران، خوب گوش دادن،... و به طور كلي چگونه زيستن را به كودك آموخت»[27].
7. تربيت رواني

هدف از تربيت رواني، سازگاري كودك با محيط خود و استفاده مناسب از توانايي‏ها و قابليت‏هاي وي مي‏باشد. سلامت رواني داراي ابعادي است كه اگر آن‌ها تحقق يابند، سلامت رواني تحقق مي‏يابد، آن ابعاد، بعد جسمي و بُعد رواني و اجتماعي است در مرحله اول والدين سعي كنند كه كودك دچار نقص و عيب جسمي يا ناراحتي‏هاي رواني نگردد و آن با مراقبت‏هاي دوران بارداري و نوزادي آغاز ‏مي‏شود.

پرورش جرأت، صراحت و شجاعت، تقديس خير و كمال، كنترل خشم، ذليل نبودن، برطرف کردن گوشه‌گيري، خجالت بي‌مورد، نداشتن حسد و بخل، ترس بي جا، حقارت،... از مصاديق تربيت رواني هستند.

يكي از اسباب تربيت رواني، «محبت» مي‏باشد. «محبت» داروي بسياري از بيماري‌هاي رواني و جسمي كودك مي‏باشد. بديهي است كه «كمبود محبت» مي‏تواند سرچشمه بيماري‏ها و انحرافات آينده‌ كودك باشد.

جلوه‏هاي كمبود محبت عبارتند از: بي‏اشتهايي، بي‏خوابي، شب‏ادراري، تقليدهاي بي‏مورد، خواب‏هاي آشفته، افسردگي، عصبانيت و خشونت، اضطراب، پناه بردن كودك به يك منبع محبت، انحراف،...

در آيات[28] و روايات به والدين توصيه شده كه با رحم و مروّت با كودك برخورد كنند. و از پيامبر حکايت شده: «فرزندانتان را دوست بداريد و به آنان محبت كنيد و اگر به آنان وعده‏اي داديد به آن وفا كنيد»[29].

در اسلام به حُسن خلق با خانواده بسيار تأكيد شده چنان كه در وصاياي پيامبر9 به حضرت علي7 حکايت شده: «يا علي خُلقت را با خانواده‏ات و همسايه‏ها و هر آن كه با آن‏ها معاشرت داري و مصاحبت مي‏كني از مردم، خوب و نيكو كن! كه اين كار در درجات بالا نزد خدا نوشته مي‏شود»[30].

در قرآن نيز به محبت كردن اهميت ويژه‏اي داده شده است[31]. محبت مي‏تواند زباني و عملي باشد تا كودك آن را با تمام وجود احساس كند. برخي از شيوه‏هاي محبت كردن عبارت است از: بوسيدن، بغل كردن، نوازش كردن، سخن گفتن ملايم و دلپذير، بازي كردن با او... ، وقتي در روايات به بوسيدن كودك توجه شده و ثواب زيادي هم براي آن برشمرده است. ضرورت آن اين‌جا معلوم مي‌شود.

و از طرفي بايد به شخصيت كودك احترام گذاشت تا او هم فردي بزرگ منش بار بيايد. راه‏هاي احترام به شخصيت كودك[32] عبارتند از: وفاي به عهد، رعايت عدالت و مساوات بين فرزندان، عدالت بين پسر و دختر، عدالت در بوسيدن و هديه دادن، احترام به كودك، عيب جويي نكردن، بيرون نكردن كودك از صف‏هاي نماز جماعت، سلام كردن به كودك، خطاب نيكو به كودك، مشاوره با نوجوانان، زمينه‌سازي براي رشد اجتماعي كودك، دعا و استغفار براي كودك... براي نمونه حديثي از پيامبر9 نقل مي‌کنيم:  «خدا عدالت بين فرزندانتان را دوست دارد حتي در بوسيدن آن‏ها»[33].

عدالت بين فرزندان سبب مي‏شود كه آنان هم بدون عقده‌ي حقارت وحسادت بزرگ شوند و به طور عملي ياد بگيرند، عدالت را بر قرار كنند و به كسي ظلم ننمايند. والديني كه با محبت، خود را دوست فرزند نشان مي‏دهند در تربيت آنان موفق‏تر هستند. چرا كه كودك به راحتي مي‏تواند مسائل را براي آنان بازگو کند و راه حل بگيرد. حتي به راحتي از گناهانش مي‏گويد و واهمه‏اي از تنبيه ندارد. والدين هم با صبر و حوصله او را هدايت مي‏كنند و گرنه كتمان يك گناه كوچك كم كم به گناهان بزرگ ديگري منجر خواهد شد.

در تربيت رواني كودك بايد به اين نكته توجه داشت كه نبايد اختلافات بين پدر و مادر در حضور بچه‏ها عنوان شود و آنان متوجه اين كشمكش‏ها شوند. اين‌كه اسلام منفورترين حلال‏ها، را طلاق مي‏داند ـ و با شرايط سختي به آن تن مي‏دهد ـ به اين دليل است كه بچه‏هاي طلاق دچار انواع انحرافات روحي و اخلاقي مي‏شوند و در جامعه رها مي‏گردند. از اين رو لازم است روابط سالمي بين پدر و مادر برقرار شود و به خاطر فرزندان، هر‌كدام از والدين از برخي از خواسته‏هايشان دست بردارند تا به نزاع و دعوا كشيده نشود[34].

مسأله‌ ديگر در تربيت رواني، تغذيه مي‏باشد. غذا هم بر روي جسم آثار خوب يا بد دارد و هم از نظر معنوي و اخلاقي تأثير گذار است. دانشمندان امروزه به اين مسئله پي برده‏اند در حالي‌كه در تعاليم اسلامي، دستورات غذايي (مثل غذاي حلال يا حرام، پرندگان حلال گوشت يا حرام گوشت، تحريم خوردن خون، شراب و...) وجود دارد، كه البته اين دستورات را بايد درباره‌ بچه‏ها نيز رعايت كرد كه سلامت جسم و روان آن‏ها به خطر نيفتد. به ويژه كه بيشترين و سريع‏ترين رشد انسان در چند سال اول زندگي است، و مغز هم در همان سنين رشد دارد. بنابراين بايد تمامي جهات را در تربيت كودك در نظر گرفت تا بتوان از عهده‌ي اين مسئوليت الهي سربلند بيرون آمد.
8. تربيت سياسي

لازم است والدين كودك را با زباني ساده با سياست آشنا كنند و او را فردي آگاه به مسائل روز و جريانات سياسي بار بياورند. آنان مي‏توانند رابطه بين فرد و حكومت، اجراي عدالت و آشنايي با پيشوايان ديني و سياسي و معرفي دشمنان آنان و ايجاد حب و بغض نسبت به آنان را به وي بياموزند. همان‌طور كه در قرآن به داشتن روحيه‌ برادري و دوستي[35]، صلح بين مردم[36]، حفظ حريم ديگران[37] و حفظ اتحاد بين مسلمين[38] سفارش شده ‏است.
خلاصه و نتيجه‌گيري

مراحل تربيت يا مراحل رشد کودک از نگاه‌هاي مختلف تقسيم‌هاي متفاوت شده است. برخي گفته‌اند: 1. مرحله پيش از حمل؛ 2. مرحله‌ جنيني؛ 3. مرحله‌ نوزادي؛ 4. مرحله‌ بعد از دو سالگي. و همچنين با توجه به روايات برخي گفته‌اند: 1. دوران جنيني؛ 2. دوران کودکي (از شيرخوارگي تا 7 سالگي)؛ 3. دوران طفوليت؛ 4. دوران نوجواني؛ 5. دوران جواني. آن‌چه مهم است و در اين مجموعه بيان شد آن است که گونه‌ها و ابعاد مختلف تربيت که عبارت بودند از:

1. تربيت فرهنگي؛ 2. تربيت مذهبي؛ 3. تربيت اجتماعي؛ 4. تربيت جنسي؛ 5. تربيت جسمي؛ 6. تربيت اقتصادي؛ 7. تربيت رواني؛ 8. تربيت سياسي. لازم است به فراخور خود و با توجه به استعداد فرزند هر کدام از اين ابعاد در مورد هر دوره از دوره‌هاي ذکر شده اعمال شود.
معرفي منابع

براي مطالعه‌ بيشتر مراجعه فرماييد به:

1. تربيت فرزند در اسلام؛ محمود ارگاني بهبهاني حائري، ناشر پيام مهدي(عج)، چاپ اول، سال 79، قم.

2. اسلام و حقوق کودک؛ احمد بهشتي، ويرايش دوم، چاپ دفتر تبليغات اسلامي، چاپ چهارم، قم، سال 77.

3. اسلام و تعليم و تربيت، سيد محمدباقر حجتي، بخش اول، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، چاپ 14، سال 68.

4. حقوق فرزندان در مکتب اهل‌بيت:، ناشر دفتر تبليغات اسلامي، قم، چاپ دوم، تابستان 76.

5. زمينة تربيت، علي قائمي، انتشارات اميري، تهران، چاپ چهارم، سال 65.

6. آن‌چه والدين و مربيان بايد بدانند؛ رضا فرهاديان، انتشارات رئوف، چاپ چهارم، قم، سال 70.
7. والدين و مربيان مسئول، رضا فرهاديان، چاپ اول، سال 77، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي.

[1]. دايرة المعارف معارف و معاريف، ج 3، ص 533.

[2]. دعاي بيست و پنجم صحيفه سجاديه، (دعا درباره‌ي فرزندان)

[3]. (فاعتزلوا النساءَ في المحيض ولاتقربوهنّ حتّي يَطْهُرْن...)؛ «در حالت قاعدگي، از زنان كناره‏گيري كنيد؛ و با آن‏ها نزديكي ننماييد، تا پاك شوند... » بقره/ 222.

[4]. ر. ک: کتاب‌هايي که در پايان معرفي مي‌کنيم.

[5]. که در روايات اهل بيت نمونه‌هاي آن حکايت شده است. (ر. ک: اسلام و تربيت کودکان، ص 74 ـ 78)

[6]. بديهي است که منظور از تنبيه، تنبيه بدني کودک نمي‌باشد.

[7]. درآمدي بر نظام تربيتي در اسلام، ص 135 ـ 176.

[8]. صف/ 3.

[9]. براي اطلاعات بيشتر رجوع شود به كتاب حقوق فرزندان در مكتب اهل‌بيت:، ص290ـ 253 (در اين كتاب آيات و روايات مربوط به مباحث آورده شده است) و كتاب تربيت فرزند در اسلام، ص 177 ـ 154.

[10]. غرر الحكم و درر الكلم، ص 393، ح 88 و كنز العمال، ج 16، ص 460.

[11]. نور / 58.

[12]. نور / 59.

[13]. کافي، ج 5، ص 499، وسائل الشيعه، ج 20، ص 132 (موسسه آل البيت)

[14]. مكارم الأخلاق، ج 1، ص 479، ش 1659 و من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 376.

[15]. همان، ص 480، ش 1662 وكنز العمال، ج 16، ص 442.

[16]. براي اطلاعات بيشتر ر. ك: خانواده در قرآن، ص 253 - 261.

[17]. خانواده و فرزندان، ص 7 ـ 165.

[18]. همان، ص 187 و محجة البيضاء، ج 2، ص 68 - 63.

[19]. ر. ک: سوره‌ي لقمان، پندهاي حضرت لقمان به فرزندش قابل توجه مي‌باشد.

[20]. ر. ك: حقوق فرزندان در مكتب اهل‌بيت:، ص 187 تا ص 250.

[21]. از حضرت علي7 حكايت شده: [حق فرزند بر پدر و مادر آن است كه «نام نيكو» برايش برگزيند و ادبش را نيکو انجام دهد و به او قرآن بياموزد. » (نهج‌البلاغه، حکمت 391)

[22]. از پيامبر اکرم9 حکايت شده: «فرزندان را با سه خصلت ادب کنيد: دوست داشتن پيامبرتان و دوست‌داري اهل بيت و قرائت قرآن» (کنزالعمال، ح 45409)

[23]. براي آگاهي از مستحبات و مكروهات به كتاب حلية المتقين علامه مجلسي رجوع شود.

[24]. خصال، ج 2، ص 403.

[25]. مکارم الاخلاق، ج 1، ص 478 و ميزان الحکمه، ج 1، ص 75.

[26]. محجة البيضاء، ج 2، ص 63 و کنزالعمال، ج 16، ص 443.

[27]. آنچه والدين و مربيان بايد بدانند، ج 3، ص 47 - 44.

[28]. در سوره لقمان مي‌خوانيم: وقتي حضرت لقمان مي‌خواهد به فرزندش پندآموزي کند با تعبير عاطفي «يا بُني» (اي پسرک عزيزم) او را صدا مي‌زند و اميرالمومنين7 نيز در وصيت به امام حسن7 همين تعبير را به کار مي‌برد.

[29]. مکارم الاخلاق، ج 1، ص 473.

[30]. تحف العقول، ص 14.

[31]. آل عمران/ 159 و شعراء/ 215 و طه/ 44 ـ 43 و انعام/ 160 و اسراء/ 53.

[32]. براي دست‏يابي به روايات در اين باره ر. ك: حقوق فرزندان در مكتب اهل‌بيت:، ص 81 تا ص 122.

[33]. ميزان الحكمة، ج 10، ص 707 و كنز العمال، ج 16، ص 445.

[34]. «تحقيقي در غرب (Mulek – klowrer) نشان مي‏دهد كه حدود 52 % از خائنين به كشور در جنگ بين الملل در ايرلند، از خانواده‏هاي نابسامان و آشفته و در مجارستان 50 % از خائنين از خانواده‏هاي از هم گسيخته بوده‏اند. » زمينة تربيت، ص 253.

[35]. حشر/ 10 و توبه/ 71.

[36]. نساء/ 114.

[37]. نور/ 8 ـ 27.

[38]. آل عمران/ 103 و 105 و انفال/ 46.