پرسش:

اگر ما از دست كسي ناراضي باشيم يا كسي از دست ما ناراضي باشد آيا سفر و عبادت‌هايمان اشكال پيدا مي‌كند؟

˜ پاسخ:
مقدمه

مفهوم «رضايت» و همچنين متضادش «نارضايتي»، از جمله مفاهيمي است كه دايره‌ معناي آن‌ها بسيار وسيع و فراگير مي‌باشد. زيرا رضايت ديگري از ما، مي‌تواند به معناي خشنودي قلبي باشد و يا به معناي عدم وجود اعتراض يا كدورت دروني از ما و يا... باشد؛ نارضايتي نيز مي‌تواند به معناي معترض بودن كسي نسبت به عمل يا فرد ديگري باشد و يا به معناي مظلوم واقع شدن و پايمال شدن حقوق رسمي و شرعي او از سوي ديگري باشد. معناي كلي و جامعي كه شايد بتوان در مورد رضايت از ميان اين گمانه‌ها بيرون كشيد، وجود نوعي آرامش و اطمينان خاطر شخص راضي از شخص ديگر است. و بررسي پديده‌ي رضايت يا عدم آن در اين تعريف به شناخت علت يا علت‌هاي آن بستگي دارد.

با توجه به مقدمه‌ بالا بايد گفت:

1. نارضايتي كسي از فرد ديگر، اگر به خاطر حقي است كه بر گردن او دارد، ادا نشده و باقي مانده، اين نارضايتي مي‌تواند اثرات مخربي بر ساير اعمال به خصوص عبادت‌ها بگذارد مثلاً‌ موارد مختلفي در روايات معصومين: آمده كه موجب عدم قبولي نماز يا ساير عبادت‌ها مي‌شود از جمله: بي‌احترامي زن نسبت به شوهرش، عدم پرداخت زكات، بي‌ميلي به نماز و ساير موارد كه مي‌توانيد در روايات[1] مربوط به عبادات ملاحظه فرماييد. لازم به ذكر است كه «قبولي» يك عبادت غير از «صحيح» بودن آن است؛ چرا كه صحت عبادت، به معناي رعايت شرايطي است كه در اصل انجام آن مورد لحاظ قرار گرفته[2] و بدون رعايت اين شرايط اساساً عبادتي واقع نمي‌شود. اما قبولي، به معناي پيدا كردن روح عبادت و به تمام و كمال رساندن آن بر مبناي ويژگي‌ها و شرايطي است كه براي آن بيان شده است.

امام خميني; در كتاب شريف «سر الصلوة» مي‌نگارند:

«روح عبادت و تمام و كمال آن، به حضور قلب و اقبال آن است، كه هيچ عبادتي بدون آن مقبول درگاه احديّت و مورد نظر لطف و رحمت نشود و از درجه اعتبار ساقط است»[3].

2. اگر نارضايتي شخصي از ديگري به خاطر نوع سليقه، تفكر و يا اعتقاد فردي او باشد بدون اين‌كه اين احساس يا عقيده‌ او از جانب خداوند متعال محترم و لازم شمرده شده باشد، طبيعي است كه اين نارضايتي نمي‌تواند در عبادت‌هاي فرد ديگر اشكالي ايجاد كند مثل اين‌كه ديگري از اين‌كه ما با لباس سفيد نماز بخوانيم، ناراحت و نارضاي باشد كه اين در صحت و قبولي نماز يا ساير عبادت‌هاي ما هيچ اثري ندارد.

در مورد سفر هم كه در پرسش آمده است نكته‌ي خاصي وجود ندارد كه آن را از ديگر اعمال جدا كند و به نظر مي‌رسد بنابر قاعده‌ي قبلي مي‌توان در مورد آن نتيجه گرفت؛ به اين معنا كه بايد ديد اگر رضايت ديگري يا فرد خاصي، در سفر رفتن، از نظر خداوند شرط شده پس بايد براي اجراي درست احكام سفر بنابر آن شرط رفتار نمود. به عنوان مثال بيشتر فقيهان رضايت پدر و مادر و عدم آزار و اذيت آن‌ها را در سفر جواز شرط دانسته‌اند. امام خميني; در رسالة عملية خويش مي‌فرمايند:

«سفري كه اسباب اذيت پدر و مادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگيرد»[4]. اما اگر رضايت ديگران شرط سفر نباشد مثل رضايت دوستان يا همسايگان، پس مانع سفر نيست.

يادآوري: رضايت‌مند بودن ديگران از يك فرد مسلمان، خود يك ارزش است و از ديدگاه شرع و دين امر پسنديده و نيكويي مي‌باشد كه خداوند بزرگ در مرتبه‌ نخست اين جايگاه قرار داد و بعد از آن ائمه‌ معصومين: و به ترتيب صاحبان حق ولايت، فقاهت و... خداوند در آيات متعددي از قرآن‌كريم اين مطلب را با كيفيت‌ها و اشاره‌هاي مختلفي بيان فرموده‌اند مثلاً در جايي از زبان پيامبر خود حضرت‌ سليمان مي‌فرمايد: (وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ)[5]؛... «توفيق ده تا كار شايسته‌اي كه مورد رضاي توست انجام دهم و مرا به رحمت خويش در ميان بندگان شايسته‌ات داخل كن».
در پايان تاكيد مي‌شود كه در پاسخ اين پرسش نمي‌توان يك قاعده‌ي كلي مطرح كرد بلكه بايد در مورد هر عبادت و طاعت خاصي دقت كرد كه آيا رضايت يا نارضايتي افراد در قبولي آن، شرط شده است يا نه و اگر شرط شده چه افرادي؟

[1]. ر. ك: به ميزان الحكمة، محمدي ري شهري، ج 5، حرف صاد، باب 2287 شرايط قبول الصلوة.

[2]. ر. ك: پرتوي از اسرار نماز، محسن قرائتي، بخش يك، شرايط صحت عبادت.

[3]. ر. ك: سر الصلوة، امام خميني;، فصل چهارم، حضور قلب و مراتب آن.

[4]. ر. ك: رساله توضيح المسائل، امام خميني، مساله‌ي 1295.

[5]. نمل/ 19.