- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: ـ هدف از آفرينش انسان رسيدن به لطف و رحمت الهي ميباشد، و اکثريت مردم جهان به اين رحمت نميرسند، اين چطور با لطف و رحمت الهي سازگار است؟
- بازدید: 1302
پرسش:
هدف از آفرينش انسان رسيدن به لطف و رحمت الهي ميباشد، و اکثريت مردم جهان به اين رحمت نميرسند، اين چطور با لطف و رحمت الهي سازگار است؟
پاسخ:
مقدمه
1. هدف از آفرينش انسان
برخي آيات قرآن هدف آفرينش را «آزمايش و امتحان»[1] انسانها معرفي كردهاند. بعضي آيات هدف آفرينش را دستيابي به «علم و آگاهي»[2] از قدرت خدا ميدانند و آياتي نيز هدف آفرينش را «عبوديت و بندگي»[3] معرفي كردهاند.
برخي آيات، هدف آفرينش را رسيدن به «رحمت الهي»[4] عنوان كردهاند و اينكه برخي هدف خلقت را «لقاء الهي»[5] شمردهاند.
با دقت در هدفهايي كه قرآن و روايات براي آفرينش بيان كردهاند در مييابيم كه شايد به ظاهر، اين هدفها، مختلف باشند ولي در واقع هركدام مقدمهاي براي ديگري است، يعني «علم و دانش» و «امتحان و آزمايش» هدفهايي هستند كه در مسير «عبوديت» قرار ميگيرند و «رحمت واسعه» خداوند نتيجهي اين عبوديت است كه به «قرب الهي» منتهي ميشود و در نهايت به «لقاءالهي» و ملاقات حضرت حق نائل ميشود.
2. خداوند دو رحمت دارد
يك رحمت عام و يك رحمت خاص و مشهور بين مفسرين اين است كه «صفترحمانيت» اشاره به رحمت عام و «صفت رحيميت» اشاره به رحمت خاص پروردگار است و كساني مشمول رحمت خاص الهي قرار ميگيرند كه مطيع و فرمانبردار الهي باشند[6].
اما پاسخ:
به نظر ميرسد در اين پرسش بين اراده تكويني و اراده تشريعي تفاوت گذاشته نشده است در حالي كه اين دو اراده، كاملاً با هم فرق دارند[7]. آري، انسان خلق شده تا در سايه لطف و رحمت الهي به كمال و رشد برسد ولي اين كار اجباري نيست بلكه انسان با اختيار و اراده خودش مسير را انتخاب ميكند و با اختيار خود وارد رحمت خاص الهي ميگردد؛ به تعبيري ديگر: رحمت خاص الهي با آمادهكردن زمينهها بدست ميآيد به عنوان مثال هنگامي كه گفته شود من اين مسجد را براي عبادت ساختهام، مفهومش اين است كه آن را براي عبادت آماده كردهام نه اينكه مردم را به اجبار به عبادت وادارم.
مثال ديگر: اگر شخصي مدرسهاي را در محلي بسازد و بگويد: «من اين مدرسه را ساختم تا افراد اين محل از امكانات آن استفاده كنند و با سواد شوند.» حال اگر برخي از افراد اين محل در اين مدرسه شركت نكنند و بيسواد بمانند! تقصير با كيست؟ آن شخص مسجد و مدرسه را براي عبادت و تحصيل ساخته است ولي ارزش كار به اين است كه خود افراد با اختيار خود به مسجد و مدرسه بروند و اگر به صورت اجباري بروند آن وقت ارزش ندارد لذا خداوند ميتوانست افراد را مجبور به اطاعت و عبادت خود بكند ولي ديگر ارزشي نداشت از اينرو خداوند متعال ميفرمايد: (وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ).
كه در تفسير اين آيه ميخوانيم[8]: رحمت در اين آيه هم ميتواند اشاره به نعمتهاي دنيايي باشد كه همگان را در برگرفته و شخص خوب و بد از آن بهره ميبرند و هم ميتواند اشاره به رحمتهاي مادي و معنوي باشد، چرا كه نعمتهاي معنوي به قوم و جمعيتي خاص اختصاص ندارد هرچند شرايطي دارد كه بدون آن شرايط آن رحمت نصيب كسي نميشود. به تعبيري سادهتر: درهاي رحمت الهي به روي همگان گشوده است و اين خود مردم هستند كه بايد تصميم بگيرند و از اين در وارد شوند و اگر كساني شرايط ورود به آن را فراهم نسازند دليل بر تقصير خود آنهاست نه محدود بودن رحمت خدا؛ چنانچه آيه ميفرمايد: «اين نوع از رحمت ]رحمت خاص[ شامل 3 دسته ميشود:
1. آنها كه تقوا پيشه ميكنند. (تقواي از هر گناه و آلودگي)
2. آنها كه زكات ميپردازند. (زكات به معناي وسيع كلمه تمام اعمال نيك را شامل ميشود).
3. آنها كه به آيات ما ايمان ميآورند. (ايمان به مقدسات)
بدين ترتيب آيه مشتمل بر يك برنامهي جامع و كامل ميباشد كه شخص را شايستة پذيرش رحمت خاص الهي ميكند و در حديث زيبايي از پيامبر اكرم9 حكايت شده: «خداوند تبارك و تعالي صد رحمت آفريده است كه از آنها يكي در ميان آفريدگان اوست كه به سبب آن به يكديگر رحم و دلسوزي ميكنند و 99 رحمت ديگر را براي دوستانش اندوخته است»[9].
يادآوري
در پايان لازم به ذكر است كه فقط شيعيان نيستند كه وارد بهشت و رضوان الهي ميشوند و به رحمت الهي ميرسند (چنانچه در پرسش آمده) بلكه تمام مؤمنين به خدا و پيروان انبياءكه قبل از پيامبر اكرم بودند به اين رحمت الهي ميرسند و بعد از پيامبر اكرم نيز غير از شيعيان، مسلمانان نيز وارد بهشت ميشوند. (مگر برخي فرقهها مثل ناصبيها) و پيروان اديان و مذاهب ديگر نيز اگر مستضعف[10] باشند و ايمان به خدا و پيامبر خود داشته باشند و عمل صالح انجام دهند مورد عفو الهي واقع ميشوند[11] كه البته بهشت و عفو و رحمت الهي در موارد فوق داراي مراتب و درجات مختلف است.
منابع جهت مطالعه بيشتر
1. تفسير نمونه ذيل آياتي كه در پاسخ آمده است.
2. هدف زندگي، شهيد مطهري.
3. عدل الهي، شهيد مطهري.
[1]. ملك/ 2 و هود/ 7.
[2]. طلاق/ 12.
[3] ذاريات/ 56.
[4]. هود/ 119 ـ 118.
[5]. انشقاق/ 6.
[6]. چنانچه از امام صادق7 حكايت شده: «والله اله كل شي، الرحمان بجميع خلقه الرحيم بالمؤمنين خاصة» تفسير عياشي، ج 1، ص 20، ح 19 و معاني الاخبار، ص 3، ح 2.
[7]. هدايت الهي بدون كسب علم و آگاهي و بدون اراده مخلوق را «ارادهي تكويني» مينامند؛ مثلاً اينكه زنبور عسل به سراغ شهد كدام گلهاي برود و چگونه آن را دريافت كند اين را به صورت تكويني خداوند در وجود او نهاده است. كه گاهي به آن غريزه نيز ميگويند.
هدايت الهي همراه با آگاهي و اراده و اختيار مخلوق را «اراده تشريعي» مينامند. مثل انسان كه كارهايش از روي آگاهي و اختيار صورت ميگيرد و آگاهي او از طريق پيامبران و ائمه: ميباشد.
[8]. نمونه، ج 6، ص 393.
[9]. «انّ الله تعالي خلق مأة رحمة، فرحمة بين خلقه يتراحمون بها، وادّخر لأوليائه تسعة وتسعين» مجمع الزوائد هيثمي، ج 10، ص 214؛ المعجم الكبير طبراني، ج 19، ص 417.
[10]. «از بررسي آيات و روايات استفاده ميشود افرادي كه از نظر فكري، بدني يا اقتصادي آنچنان ضعيف باشند كه قادر به شناسايي حق از باطل نشوند، و يا اينكه با تشخيص عقيدهي صحيح بر اثر ناتواني يا محدوديتهايي كه محيط بر آنها تحميل كرده قادر به انجام وظايف خود به طور كامل نباشند و نتوانند ]از آن محيط فاسد[ مهاجرت كنند آنها را مستضعف ميگويند. » (تفسير نمونه، ج 4، ص 87)
[11] ر. ك: نسا/ 98 و 99 و همچنين بقره/ 62.